eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
تو رسیدی به آرزوی خودت چه کند این جهان تباهی را؟
♥️‍ الهــــــی... ❄️عطر ناب «آرامش» می‌دهد  همه‌ی نامهای قشنگت و میگذارمشان روی زخمهای دلم... ❄️گفته بودی «الجبار» یعنی کسی که جبران می‌کند همه ی شکستگیهای دلت را ... ❄️گفته بودی «المصور» یعنی کسی که از نو می‌سازد همه‌ی آنچه را ویران شده است درون دلت ... ❄️گفته بودی «الشافی» یعنی کسی که شفا می‌دهد همه‌ی زخمهای عمیق و لاعلاج را... ❄️هوای دلم سبک می شود  با زمزمه‌ی نامهای زیبایت ... نفس می‌کشم در هوای مهربانیت... ♥️الهـــــــی تو را شکر که هستی و خدایی می کنی...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6003474981059561397.mp3
3.26M
درخواب گوید مادر کجایی راهی نمانده تا خانه بیایی
سه نقطه دارد همان سه نقطه ای ڪه فرق است بین پوشیدگی و پوسیدگی... :)!
AUD-20220801-WA0052.mp3
3.96M
😔 بسیار زیبا و دلنشین 🍀 🌷 دلم از این میسوزه تو مدینه 🌷 یکی نمیگه چه قصه ای داری 🌷 تو که شب تا سحر واسه مردم 🌷 تو دعاهات چیزی کم نمیزاری😭 🏴 فرارسیدن ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) تسلیت باد 😔
• . نخبھ آمهدی‌ زین‌ الدین بود کھ با رتبه‌ چهار تجربـے و پذیرش دانشگاه فرانسه درس و آینده و پول و شهرت و . . رو رها کرد و برایِ وطنش جنگید و شهید شد ..! اونی که بھ این عزیزان فحاشی میکنه ؛ ریگ چسبیده به کفِ پوتین این شُهدام نیستی بابا !😏 | ✌️🏿'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ فوق‌العاده رو ببینید؛ از حس و حالتون بعد از دیدنش بهم بگید☺️🌱👇🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این و بیش از حد دوست دارم. لازمه همتون ببینید 💘 ┄┅═✧☫جهاد تبیین☫✧═┅┄
◖🌱🕊◗ • • مابرای‌انقلابمان‌کُشته‌دادیم؛ شمابرای‌انقلابتان‌می‌کُشید! فرق‌مااین‌است🖐🏽؛ • • ‹ ッ ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای نگاهت ✨عشقِ عالمگیر از دلم غَم را بگیر ▪️حضرت کوثر ✨برایم جرعه ای مرهم بگیر ▪️تا نَلغـزَد ✨هر دوپایَم از صراطِ ٱلمستقیم ▪️مادری کن ✨دستهایم را خودت مُحکم بگیر ✨آغاز روزمون 🖤به نام تو مادر خوبی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬نماآوا|◾️سه آیه آه... 🥀به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎧همخوانی استدیویی: 💠گروه تواشیح تسنیم اصفهان💠 ⭕️اشعار فارسی در مدح سیدة النساء العالمین و صلوات خاصه حضرت زهرا(س) 📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/I37lr 📲 @tasnim_esf
اگر در راه حضرت صاحب الزمان (عج) باشیم، چنانچه به ما بد و ناسزا هم بگویند و یا مسخره نمایند، نباید ناراحت شویم، بلکه همچنان باید در راه حق و حقیقت ثابت‌قدم و استوار بوده و در ناملایمات صبر و استقامت داشته باشیم. آیت‌الله بهجت 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات نزدیک شدن تروریست ها به حرم حضرت زینب سلام الله علیها و برافراشتن پرچم ┄┅═✧☫جهاد تبیین☫✧═┅┄
زیاد بگوید؛ ‹ السَّلامُ عَلَیْك‌َ یا اَمیرَالمُؤمِنین › این روزها کسی درمدینه سلامش نمی‌کند. |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷دوخــط روضــہ🔷 ✨﷽ـ ✨ چند وقتى است بین بسترش افتـادہ است فصل بى مادر شدن نزدیڪ اســتــ 💔 💔
هدایت شده از RadioMighat | رادیو میقات
13.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه ( پند شیطان ! ) حضرت یحیی: اى أبا مُرّة(لقب شیطان؛ کنایه از ریشه بدى و بیمار دلى) من با تو کاری دارم شیطان : تو نزد من آنقدر ارجمندى که نمی‌‌‌توانم خواهش تو را رد کنم. هر چه می‌‌خواهى بخواه، که من در فرمانت مخالفت نمی‌‌کنم حضرت یحیی : اى أبا مرّه! می‌‌خواهم تمام حیله‌‌ها و دامهایت که انسانها را با آنها شکار می‌‌کنى به من نشان دهی شیطان: بسیار خوب... صداپیشگان: مسعود صفری - محمد رضا جعفری - کامران شریفی نویسنده و کارگردان: علیرضا عبدی پخش روزهای یک شنبه ازکانال رادیو میقات پخش تخصصی داستانهای صوتی @radiomighat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5890730191164017834.mp3
13.7M
🌎 ‏ما در دوجهان فاطمه جان دل به توبستیم محبان تو هستیم... 💔ای بانوی آسمانی! منتظر گوشه چشمی از جانب شماییم...شما باید فرج فرزندتان را امضا کنید
ڪوچہ‌ احساس
قلب تکتم فرو ریخت. کنایه‌اش را به خوبی فهمیده بود. گیج شد. لبخندش محو شد و جایش را دلشوره گرفت. یک چ
•••♡🍂🍂🍂♡••• ﴾﷽﴿ رمان ♥ ♥ به قلم * پایانِ یک آغاز * همین‌که سرپا شد به بخش برگشت. انگار دوپینگ کرده بود. خودش هم متعجب بود از این شارژ روحی! توی همکاران هم می‌دید که با انرژی بیشتری کار می‌کنند. یک جور دیگر شده بودند انگار. حالا بیشتر می‌فهمید حبیب چقدر میان همه‌ی کارکنان بیمارستان محبوب است. از این بابت خوشحال بود. با گذشت زمان، دیگر یک نوع همزیستی به وجود آمده بود، با این پیچک زردی که ریشه دوانده بود در جان مردم و هر روز محکم‌تر دور حیاتشان می‌پیچید. هنوز فاصله‌ی زیادی بود تا عادی شدن. تا بدون نگرانی زندگی کردن. تا سرکشیدن یک قلپ‌ چای با آرامش در کنار عزیزان. اما همچنان امید بود که بین بیماران از سوی کادر درمان تزریق می‌شد. چاره‌ای نداشتند؛ هرچند زمزمه‌هایی از این طرف و آن طرف شنیده می‌شد که دارند تلاش می‌کنند برای ساخت واکسن. و همین‌ باعث امیدواری همه می‌شد. یکی از روزهای گرم مردادماه بود. در بحبوحه‌ی پذیرش بیماران، یک نفر را به بخش آوردند. مردی بود سی‌وپنج‌ساله، در حالی‌که نفس‌هایش به سختی بالا می‌آمد. تکتم کنار حبیب که داشت با همراه مرد حرف می‌زد، ایستاده بود. زن اصرار داشت همسرش در خانه قرنطینه شود؛ ولی اکسیژن خون مرد به حدی پایین آمده بود که نمی‌شد او را بستری نکرد. حبیب سعی داشت همسر مرد را قانع کند. - خواهر من! ایشون نمی‌تونه نفس بکشه..می‌خوای جلوی چشمت از دست بره؟ زن به گریه افتاد. - نه به خدا..ولی نمی‌تونم بذارم بمونه.. - چرا؟! زن با خجالت سر پایین انداخت. - دکتر! از پس هزینه‌هاش برنمیایم.. حبیب که تازه علت مخالفت‌های زن را فهمیده بود، گفت:" نگران هزینه‌هاش نباش.. پرداخت میشه.." - چطوری دکتر..ما آه در بساطمون نیس.. - بیمه نیستین؟ - نه والا دکتر.. - خیرینی هستن که پرداخت کنن..نگران نباشید..ما.. زن پرید وسط حرفش. - من صدقه نمی‌خوام.. مرد سرفه‌هایش بیشتر شد. - خواهر من! الان وقت این حرفا نیست..ببین وضعش رو! رو کرد به تکتم. - ببرید ایشون‌و برای بستری..کاراش انجام بشه و بره آی‌سی‌یو..فوراً.. به زن‌ اشاره کرد. - شمام با من بیاین پذیرش.‌. تکتم همراه پرستار دیگری مرد را به بخش آی‌سی‌یو منتقل کردند. می‌دانست خود حبیب هزینه‌ها را تقبل خواهد کرد. مثل خیلی‌های دیگر. زن، همراه حبیب تقریباً می‌دوید. - دکتر خوب میشه؟! - انشاءالله.. شما فقط دعا کنید.. در قسمت پذیرش حسابی سرشان شلوغ بود. همان‌طور که داشت با مسئول بخش حرف می‌زد، با شنیدن نام سماوات ساکت شد. گوش‌هایش را تیز کرد ببیند درست شنیده؟ - خانم ببخشید! من می‌خواستم خانم سماوات‌و ببینم..میشه بگین بخش کرونا کجاست؟ حبیب جلوتر آمد تا او را درست ببیند. - کدوم‌سماوات؟ این را دختری که پشت کاور پلاستیکی بزرگی ایستاده بود، پرسید. - تکتم سماوات..قبلاً بخش مهندسی پزشکی بودن.. - آهان.. بله.. ولی بخش کرونا نمی‌تونین برین شما.. - میشه لطفأ پیجشون کنید.. کارم ضروریه.. - اجازه بدین.. دختر همزمان کار پذیرش بیماران را هم انجام می‌داد. دقایقی بعد صدای نازکش در بخش کرونای بیمارستان پخش شد. - خانم تکتم سماوات به بخش پذیرش..تکتم سماوات..به بخش پذیرش.. حبیب مات و مبهوت نگاهش می‌کرد. خودش بود. حتی با وجود ماسک هم‌ او را شناخت. قیافه‌ی او خوب به یادش مانده بود. با خودش گفت:" این اینجا چیکار میکنه؟! " ارسال روزهای ... این‌اثر فقط‌ متعلق‌ به‌ کانال‌ می‌باشد.⛔️ ❌ لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚شهادت ✨مهربان ترین 💚مادر دنیا ✨یگانه دختر 💚آخرین نبی خدا ✨حضرت زهرا (س) 💚 بر همه ی ✨مسلمانان جهان 💚تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴به احترام غم مادرت،بیا "مهدی" 🏴به قدرعمرکم مادرت، بیا"مهدی" 🏴به چادری که شده پرچم عزاداری 🏴به پرچم علم مادرت، بیا"مهدی" أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک و نیم دقیقه از بشنویم در مورد «جایگاه زنان در قرآن» رحمت و رضوان خدا بر ایشان...