eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.8هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
رمانکده تخصصی خانم زهرا صادقی_هیام نویسنده و محقق کانال شخصی نویسنده: @khoodneviss پارتگذاری روزانه 😍 لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6 ❌کپی رمان ممنوع و پیگرد قانونی دارد❌
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨 توصیه رهبر انقلاب به همه کسانی که درباره شهید سلیمانی صحبت میکنند: مراقب باشند که خصوصیات ایشان را ماورایی نکنند / نباید تصور بشود که این جایگاه دست نیافتنی است رهبر انقلاب در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت شهید سلیمانی: 🔸مراقب باشند همه آنهایی که درباره ایشان صحبت میکنند، خصوصیات آقای شهید سلیمانی را خصوصیات ماورایی نکنند. یک انسان زنده‌ای است که جلوی ما دارد حرکت میکند یأکل الطعام و یمشی فی الاسواق. یعنی اینجور نباشد که تصور بشود این یک جایگاه دست نیافتنی است. نه، شهید سلیمانی را تا وقتی که زنده بود هم کسی نمیدانست [که چه کسی است]، الان هم زنده‌هایی هستند که کسی نمیداند که اینها چه هستند. 🔸اگر یک وقتی توفیق نصیبشان شد شهید شدند شاید بخشی از آنچه که هستند آشکار بشود، دانسته بشود فهمیده بشود. به این نکته توجه کنید. ┄┅═✧☫جهاد تبیین☫✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خیلی شیک در قالب فیلم های شبکه های نمایش خانگی پیام خودشان را در ضمیر ناخودآگاه من و شما القا می کنند ┄┅═✧☫جهاد تبیین☫✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری : خوشا به‌حال حاج قاسم که به آرزویش رسید، او شوق شهادت داشت و برای آن اشک می‌ریخت و داغدار رفقای شهیدش بود.
این شهادت بزرگ یکی از آیات الهی است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خیلی شیک در قالب فیلم های شبکه های نمایش خانگی پیام خودشان را در ضمیر ناخودآگاه من و شما القا می کنند ┄┅═✧☫جهاد تبیین☫✧═┅┄
💛͜͡🌻 بسم‌رب‌علـے"؏" مرگ‌آن‌نیست‌که‌درقبــرِسیَه‌دفـن‌شوم مرگ‌‌آن‌‌اسـت‌که‌ازنوکری‌آل‌ِعلی‌حذف شوم.. 💛¦⇠ 🌻¦⇠
حـٓاج‌قـٓاسم‌فـَرمـُودن : ازخـُداونـٰدیـِک‌چـیزخـٰواسـتَم... خـٖواسـتَم‌کـہ خـُدایٓااگـَرمـَن‌بخـٰواهـَم‌ بہ‌انـقِلآب‌اسـلٓامـۍخـِدمـَت‌کـُنم‌ بـٓاید خـُودَم‌راوقـف‌انقلـٓاب‌کـُنم ازخـُداخـٰواستم‌ایـنقدربہ‌مـَن‌مشـغَلہ‌بدهـَدکہ حتۍ‌فـِکر گـناھ‌هَم‌نـَکُنم!♥️
ڪوچہ‌ احساس
•••♡🍂🍂🍂♡••• ﴾﷽﴿ رمان ♥ #بےدل ♥ به قلم #ر_مرادی #فصل_دوم * پایانِ یک آغاز * #قسمت_صد_و_پنجاه_و_هفت
•••♡🍂🍂🍂♡••• ﴾﷽﴿ رمان ♥ ♥ به قلم * پایانِ یک آغاز * بی‌فایده بود. تلاش برای بی خیالی و فرار از افکاری که به جان مغزش افتاده بودند، بی‌فایده بود. باز همه‌ی باورهایش فرو ریخته بودند. باز زندگی با انداختن سنگهای بزرگ جلوی پایش، خودی نشان می‌داد. باید چه می‌کرد؟ مثل تشنه‌ای شده بود که هر روز آب را می‌دید، اما نمی‌توانست از آن بنوشد. آه سردش نگاه پیرمرد را به طرفش کشاند. - چی این همه غم‌و نشونده تو چشات باباجان! حبیب قاشقِ سوپ را پایین آورد و با مهر نگاهش کرد. چین‌وچروک‌های صورتش زیاد بود، ولی محاسن سفیدش آنها را به چشم نمی‌آورد. لبخند تلخی که زد، پشت ماسک پنهان بود. دوباره آه کشید و گفت:" روزگار! " پیرمرد سرش را تکان داد. " روزگار!.." نفسش هنوز به سختی بالا می‌آمد. دم عمیقی گرفت و گفت؛" می‌دونی تلخی روزگار از کجا شروع میشه؟ " - از کجا؟ - از اونجایی که خیلی چیزا رو میشه خواست؛ اما نمیشه داشت.. حبیب جا خورد. چشم دوخت به او. در چهره‌اش چیز غریبی بود مثل ردپای غمی گنگ که از پس سالها هنوز روی صورتش مانده بود. پیرمرد انگار ذهنش را خوانده باشد، اشاره کرد به قاشق. - نریزه باباجان! حبیب، گیج، قاشق را بالا آورد. به دهان پیرمرد نزدیک کرد. پیرمرد محتویات قاشق را خورد.‌ دستش را بالا آورد." بسه باباجان! دیگه نمی‌خوام.." حبیب کمک کرد دراز بکشد. درهمان‌حال گفت:" عجب جمله‌ای گفتین پدرجان! " پیرمرد لبخند زد." زدم به هدف نه؟! حالا بگو ببینم چی می‌خوای که نمی‌تونی داشته باشیش؟.." سکوت حبیب که با آه همراه شد، اخمهای پیرمرد درهم رفت. " فهمیدم پسرجان! نمی‌خواد بگی! دوای دردِ عاشق را، کسی کو سهل پندارد ز فکر، آنان که در تدبیرِ درمانند، درمانند. " حبیب با تعجب گفت:" ماشالله ادبیاتتون خوبه‌ها! ذهن‌خونیتون هم که دیگه نگم! " پیرمرد لای سرفه‌های خشکش خندید و رو کرد به حبیب. " سالای جوونیم معلم ادبيات بودم..ذهن‌خونم نیستم.. رنگ رخسار خبر می‌دهد از حال درون! " - پس فرهیخته‌این! رخسار منم که معلوم نیس! پیرمرد دوباره خندید. - یه فرهیخته‌ی زهوار دررفته‌م.. همون‌قدیش که معلومه.. همه چیو لو میده.‌. - نفرمایین.. به این خوبی شعر میگین.. حالا پیرمرد بود که آه کشید. - عاشق که باشی..ناخودآگاه با شاعرای عاشق دمخور میشی..به‌خصوص لسان‌الغیب.. حبیب دست‌هایش را مشت کرد. - عشق.. آرام لب زد:"مثل جون کَندنه.." - می‌دونم.. درد عشقی کشیده‌ام که مپرس.. زندگی مث یه نقاشیِ مچاله شده‌س...که عشق، چروکاش‌و از هم وا می‌کنه.. بهش بُعد میده.. حجم میده.. ولی سختیای خودشم داره.. باید هوشیار باشی.. خدا گاهی وابستگی‌هامون‌و می‌گیره تا یاد بگیریم.. تو این دنیا.. نباید به کسی یا چیزی جز خودش وابسته بشیم.. نمیگم عاشق نشو..چون زندگی بدون عشق معنی نداره ولی پای همه‌چیش بمون.. اگه فراق باشه ته قصه‌ت.. بدون خدا داره دلت‌و واسه یه چیز بهتر آماده می‌کنه.. طول می‌کشه‌‌..تا یاد بگیریم.. گاهی امتحانای خدا سخته.. نگاه حبیب، بند زمین شد. به فکر فرو رفت. حرف‌های پیرمرد به عمق جانش نشسته بود. باید تصمیمش را می‌گرفت. باید می‌رفت. باید از این وابستگی‌ها جدا می‌شد. برای رها شدن باید دور می‌شد. باید یاد می‌گرفت. قدرشناسانه دست پیرمرد را فشرد و برخاست. "گاهی رفتن و گذشتن بهتر از موندن و عذاب کشیدنه." حبیب این را در دلش گفت و از تخت پیرمرد دور شد. ارسال روزهای ... این‌اثر فقط‌ متعلق‌ به‌ کانال‌ می‌باشد.⛔️ ❌ لینک کانال http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
✨ روحت که رها باشد... جز از پرودگار متعال از هیچکس جز خدا نمیترسی... رمز ابدی شدن؛ این است! کجا از مرگ می هراسد‌ آنکس‌ که به جاودانگی روح‌ در جوار رحمت حق آگاه هست؟! ✌️
❣️ 🖤 در کربلای عشق همیشه حبیب بود اصلاً اگر شهید نمی‌شد عجیب بود ما پیـرو توایـم و اجـازه نمی‌دهیـم تاریخ، بعد تو بنویسد: «غریب بود» ‌‌°|💙🦋|°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕯از آتش جانسوز خبر 🥀▪️بال و پرم سوخت 🥀🕯دل آب شد از 🥀▪️شعله و یکباره سرم سوخت 🥀🕯انگشتر خونین 🥀▪️تو در دست بریده 🥀🕯ناگاه جهان 🥀▪️ تار شد و در نظرم سوخت ▪️سومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪞نقش او در دل چه زیبا می‌نشست... نقش او در دل چه زیبا می‌نشست ‎سنگدل آیینه‌ی ما را شکست آینه صد پاره شد در پای دوست ‎باز در هر پاره عکس روی اوست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی ز داغ تو سردار، کل عالم سوخت.. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مهربان تر از پدر . طراح عباس گودرزی
یه‌چیزبگم؟! خیلی‌غریبه...💔 تواین‌یه‌جمله‌خیلی‌چیزهاگفتم... :)!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صداتو بلند کن بفهمم که هستی... هنوز زنده ایی و چشات رو نبستی... 💔
🍃 حسنـی بــودن مــا لـطـفِ حسـینی دارد ای‌ خوش‌آن صید که افتاد ته‌ دامِ حسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 به یاد حاج قاسم🥀 سه سال سیاه بی تو گذشت و دلهایمان هنوز می سوزد .. ولله که داغت سرد نمی شود و یادت فراموش نخواهد شد...
*دیدگاه پیامبر نسبت به رنج ها همین قدر زیبا (:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ارباب اون همه تیر به تنش بره نوکرش چجوری سالم دیدنش بره