D1737814T14549340(Web)-mc.mp3
3.41M
پدر، کیسه ای زر را در خاک پنهان کرده بود و هر شب و هر روز به آن سر می زد.
پدر نه از ثروت اش خودش استفاده می کرد و نه به پسر می داد.
پسر می دید که پدر چگونه تبدیل به نگهبانی شده که همیشه نگران کیسه ی زر اش است.
او از کار پدر ناراحت و عصبانی بود برای همین فکری به سرش زد...
🔎موضوعات قصه:
#ثروت
#درس_بزرگ
#قصه_های_کهن_پارسی
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j87740
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda