eitaa logo
🏴 مادرانه 👩‍👧‍👦 کودکانه 🏴
4.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.8هزار ویدیو
60 فایل
به بهترین کانال کودکانه مذهبی خوش اومدی 😍🌴 ارتباط با مدیر کانال : @Farmande_Mahdi_Sallam لینک کانال مادرانه 👩‍👧‍👦کودکانه https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فینال کشتی مردان سنگین وزن المپیک😂😍 کانال 🌺مادرانه👩‍👧‍👧 کودکانه 🌺 https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
478.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیزی نیست یه مادر داره به استقبال سال تحصیلی جدید می ره 🩴😁 باید کیفیت دمپاییارو تست کنه حتما لازمش میشه 😂🙈 کانال 🌺مادرانه👩‍👧‍👧 کودکانه 🌺 https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. قراره باهم سوال مهم یکی از اعضای عزیزمون رو پاسخ بدیم 👇 مشارکتتون باعث خوشحالیه همراهمون باشین🌷❤️ .
این قسمت : درگیری بچه ها 😵‍💫 دوستمون سه تا بچه ی ناااز دارن وسطی که خودش فسقله و اختلاف چندانی با کوچیکه نداره نی نی رو اذیت میکنه..🥲 تکلیف چیه ؟؟ واکنش مامان چی میتونه باشه ؟؟ نظرتونو اینجا برام بگین 👇☺️ @SarbazeEemam
. بله سه تا فسقل منم پشت سرهم بودن🧒🏻👧🏻👦🏻 چشم تجربه مو میگم اشکنه جان رو بار بذارم میام..😋🌷 .
از اولین کوچولوهای پشت سرهمم بگم علیرضاجون و محمدرضاجون 🧒🏻👦🏻 اولین باری که محمدرضا وارد خانواده شد حال علیرضا دیدنییییی بود 😬 چرااااا چون فقط 1 سال و چهار ماهش بود و درکی از خواهر یا برادر نداشت🥲 بشددددت بد عنق شده بود جالبتر از همه اینکه 👇 تا چند وقت کنار من نمیخوابید و اگه شبا جابجاش میکردم کنار خودم 🙃 نصف شب که بیدار میشدم میدیدم نیست و مجدد مهاجرت کرده کنار باباجونش👀 ینی تا این حد با من کرده بود و حس خوبی به داداشش نداشت..🙁 ..
.. یه شب از شبای خوب خدا 🌙 که محمد رضا در یک ماهگی از عمر خود به سر میبرد و علیرضا یکسال و نیمه شده بود👇 محمدرضا جان رو روی تخت خوابونده بودم و من و همسرجان در کمال آراااامش چای میل میکردیم..☕️ دیدم علیرضا نیست 🧐 سر برگردوندم دیدم رفته تو اتاق🚶 و همینطور که داشت سعی میکرد کلاه داداششو در بیاره و داداشش با کلاهش سمت لبه تخت کشیده میشد و نزدیک بود بیافته سر رسیدم 😱 شوکه شدم 😰 اما در لحظه خودمو جمع و جور کردم و با مهربونی محمدرضا رو گذاشتم سرجاش و علیرضا رو بغل کردم و خنده خنده بردم پذیرایی و کلی باهاش بازی کردم تا کارش از یادش بره دیگه رففففت تا این رفتار از پسر بزرگه ی خانواده سر بزنه 👦🏻 بنظرم واکنش پدر و مادر بشددددددت تاثیرگزاره ✅ من سریع کنار اومدن علیرضا با داداش کوچولوش رو مدیون هستم چرا که اون مدت توجه ویژه ای به علیرضا میکردن و میگفتن تو به نوزاد خونه برس من هوای علیرضا رو دارم ☺️👌 ..
.. حالا دیدم کسی رو که پدر زیاد اهل همراهی نبوده و مادر یک تنه باعث میشده 👇 رابطه ی برادرانه یا خواهرانه ی کوچولوها اتصال پیدا کنه و 😇 درگیری های کاملااااا معمول بینشون کمتر و کمترررر بشه ❤️👌 چطوری❓❓❓ با و مراقبت زیرکانه از کوچولوی خانواده 👪 🌷مکانی امن برای خواب کوچولو انتخاب کنیم 🌷 در مواقعی که نی نی خوابه بیشتر وقتمون رو با داداش جونش بگذرونیم 🌷موقعی که میخوایم لباس نی نی یا پوشکش رو تعویض کنیم از داداشش تقاضای همکاری کنیم ( مثلا پسرم پوشک خواهری رو بیار ، یه شلوار براش انتخاب کن یا..) 🌷به هیییییچ وجه آتیش حسادت داداش رو نسبت به نی نی روشن نکنیم چرا که اگر ریشه کنه تا بزرگی همراهش میمونه خلاصه این دوران میگذره فقط نیاز به صبر و مدیریت مامان داره😅 ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.. حالا زینب جون که بدنیا اومد بنظرتون چیشدددد❓❓❓ همه میگفتن مواظب باشیا 😥 دوتا داداش کوچولوی پشت سر هم قرار نیست چه بلایی سر این دختر بیارن اما..👇 اینجا بود که دقیقا فاصله سنی کمشون به دادم رسید😏 چجوری❓❓ انقدرررر اینا درگیر بازی باهمدیگه بودن که اصلا یادشون میرفت خواهریم دارن 😂 فقط وقتی صدای این طفل معصوم در میومد اینا رحمشون میگرفت و سعی میکردن یه واکنشی نشون بدن🤫 یه عزت احترامی داشت این خانوم واسه داداشا که نگم براتون زینب خانوم زینب خانوم از دهنشون نمی افتاد😅 ..