#درگیری_بچه_ها
از اولین کوچولوهای پشت سرهمم بگم
علیرضاجون و محمدرضاجون 🧒🏻👦🏻
اولین باری که محمدرضا وارد خانواده شد
حال علیرضا دیدنییییی بود 😬
چرااااا
چون فقط 1 سال و چهار ماهش بود
و درکی از خواهر یا برادر نداشت🥲
بشددددت بد عنق شده بود
جالبتر از همه اینکه 👇
تا چند وقت کنار من نمیخوابید و اگه شبا جابجاش میکردم کنار خودم 🙃
نصف شب که بیدار میشدم میدیدم نیست و مجدد مهاجرت کرده کنار باباجونش👀
ینی تا این حد با من #قهر کرده بود و حس خوبی به داداشش نداشت..🙁
#ادامه_دارد..