eitaa logo
❤️ مادرانه 👩‍👧‍👦 کودکانه ❤️
3.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
60 فایل
به بهترین کانال کودکانه مذهبی خوش اومدی 😍🌴 #تبلیغ_داریم ارتباط با مدیر کانال و #تبلیغات: @SarbazeEemam لینک کانال مادرانه 👩‍👧‍👦کودکانه https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ: بدن‌ها و دینشان و اخلاقشان را برایم به ‌سلامت دار». خواندن این دعا فوایدی مانند داشتن فرزند سالم، صالح، شایسته، خیرخواه، طول عمر فرزندان، برخورداری فرزندان از نعمت‌های اخروی و معنوی، یاری خواستن از خدا در تربیت فرزندان و مهربانی به آنها و در امان ماندن فرزندان از وسوسه شیطان را برای والدین بهمراه دارد. پس باهم تلاوت میکنیم👆🏻😍 به امید دنیوی و اخروی فرزندانمان...🌱 کانال ❤️مادرانه 👩‍👧‍👧کودکانه❤️ https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
recording-20240109-061039.mp3
6.72M
دعای ۲۵ را به نیت عاقبت بخیری فرزندانمان قرائت میکنیم مهدی جان خودم ، همسرم و فرزندانم نذر ظهورت🌹 اللهم عجل لولیک الفرج کانال ❤️مادرانه 👩‍👧‍👧کودکانه❤️ https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 کودک چه فایده ای دارد؟ فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ پیامبر اکرم فرمودند: "هر کس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزوجل براى او مى نویسد" 💋 فرزند او را کاهش میدهد! 💋 فرزند انرژی های اضافی او را تخلیه میکند! 💋 فرزند باعث میشود رابطه عاطفی و روانی بین فرزند و والدین تقویت شود! ❤️کانال مادرانه👩‍👧‍👦 کودکانه https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامان باباها وقتی میبینی کوچولوت علاقه داره به ماشین بازی دست به کار بشین این کاردستی خوشگل وبهمراه کوچولوتون درست کنین😍 ❤️کانال مادرانه👩‍👧‍👦 کودکانه https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. سلام قوی ترین ها✌️ الحمدلله عزیزترینم یعنی (همسرم) مرخص شدن😍 با دعای خیر شما عزیزان حالشون رو به بهبوده ان شاءالله😭 بچه ها با دیدن باباشون عجیب دلشون شاد شد خداروشکر🌷🌷🌷 الحمدلله بابت لطف خدا که شامل خانواده م شد 🥲 خدایاشکرررررررررررت 🤲 رضا به رضاک..❤️ به حق دل شاد بچه هام الهی سایه ی پر مهر همسرانتون ، پدر بچه هاتون بالای سرتون باشه عمر عزیزانتون بابرکت و با عزت ان شاءالله🥰 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مادرانه 👩‍👧‍👦 کودکانه ❤️
#قصه_ننه_علی #پارت37 فصل پنجم : خداحافظ مادر ماه مهر نزدیک بود و امیر باید می‌رفت کلاس اول. نزدیک
فصل پنجم : خداحافظ مادر چند روزی از مادرم خبر نداشتم. تلفن زدم به خوشبخت؛ او هم بی‌خبر بود و گفت مادر خیلی وقت است به دیدن او نرفته. دل‌شوره گرفتیم. به محمدحسین خبر دادیم. چند روز دنبال مادر می‌گشتیم؛ اما خبری از او نشد. بیمارستان و کلانتری‌ای نبود که سر نزده باشیم. شب و روزم شده بود گریه؛ تا اینکه یک روز محمدحسین با چشمانی سرخ آمد و خبر مرگ مادرم را داد. گوشم سوت کشید، کر شدم، چشمانم سیاهی رفت، نفسم بند آمد و غش کردم. مادرم روزی که از خانه‌ی ما رفت، در سه‌راه آذری موقع عبور از خیابان، پوست موز زیر پایش می‌رود و زمین می‌خورد. همان لحظه یک کامیون با سرعت زیاد از روی بدن مادرم رد می‌شود. بلایی سرش آمد که پیکرش قابل شناسایی نبود! تا هفتم مادرم با پای خودم می‌رفتم خانه‌اش و شب جنازه‌ام را از مطب دکتر می‌آوردند. همه می‌گفتند زهرا تا چهلم دوام نمی‌آورد و کنار مادرش خاک می‌شود؛ اما کدام قبر؟! بنده‌ی خدا چون قابل شناسایی نبود، گمنام و بی‌کس دفنش کردند. افسرده شدم و فقط با قرص آرام می‌گرفتم. همه‌ی دل خوشی‌ام در روزهای سخت زندگی، مادرم بود. دردهایم را وقتی در آغوشش می‌گرفتم و سرم را روی زانوهایش می‌گذاشتم فراموش می‌کردم. به‌یک‌باره کمرم شکست و بی‌کس شدم. بابا هم حال و روزش بهتر از ما نبود. طاقت خانه‌ی بدون مادرم را نداشت و بعد از چند روز برگشت خانه‌ی ارباب. اوضاع روحی و جسمی بدی داشتم. خودم هم امیدی به زنده ماندن نداشتم. محمدحسین پایش را کرده بود در یک کفش که راننده فراری کامیون را پیدا کند. شبی خواب دیدم مادرم در جوار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. بانویی نورانی گفت: «ما خیلی وقته منتظر مادرت بودیم. جای خوبی تو بهشت داره؛ نگران نباش.» روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان کانال ❤️مادرانه 👩‍👧‍👧کودکانه❤️ https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4 «»
شروع فصل ششم 👇👇👇
فصل ششم: حاج آقا روح الله حسین را به همسایه‌ها می‌سپردم و می‌رفتم سر کار. به خانه که برمی‌گشتم، امیر و علی با ذوق از داستان‌های پیامبران که در مسجد شنیده بودند برایم می‌گفتند. اگر فرصت می‌کردم، برای نمازجماعت به مسجد می‌رفتم. امیر و علی همراه پدرشان بودند، من و حسین هم می‌رفتیم شبستان زنانه. یکی از شب‌ها حاج‌آقا قدرتی، امام‌جماعت مسجد، بعد از نماز منبر رفت. سخنرانی تندی بر علیه جنایت‌های پهلوی کرد. تا آن زمان سرم در لاک خودم بود و چیز زیادی از خیانت‌های شاه و مبارزه انقلابیون نشنیده بودم. بعد از سخنرانی، یکی از نمازگزاران سؤالی پرسید که با جواب عجیب حاج‌آقا روبه‌رو شد. مرد گفت: «حاج‌آقا قدرتی! این جنایت‌هایی که شما میگی، شاه کِی انجام داده که ما ندیدیم؟!» حاج‌آقا با تندی جوابش را داد: «اون زمانی که شما کِرکِره مغازه‌تون رو می‌کشیدید پایین و با عجله خودتون رو می‌رسوندید خونه تا مُراد برقی ببینید! همون موقع مشغول خفه کردن صدای جوونای این مملکت بود آقا جان!» سخنرانی تمام شد و پچ‌پچ نمازگزاران بالا رفت. گوشم را تیز کردم تا ببینم چه می‌گویند. انگار فقط من در خواب غفلت بودم و چیزی از آن‌همه جنایت نمی‌دانستم! شاید زندگی زیادی مرا درگیر خودش کرده بود که حواسم به دوروبرم نبود. برگشتیم خانه. بعد از شام به رجب گفتم: «این آقای خمینی که میگن کیه؟! طرفدار زیاد داره؟!» رجب که انتظار شنیدن همچین سؤالی را از من نداشت، با تِته‌پِته جوابم را داد: «نه بابا طرفدار کجا بود! میگن یه عالِم هندیه، می‌خواد انقلاب کنه و شاه رو سرنگون کنه. تو خودت رو درگیر این بازی‌ها نکن؛ آخرش جز گرفتاری هیچی نیست. مگه به همین راحتی میشه پهلوی رو از تخت کشید پایین؟» پیش خودم گفتم عالم هندی را چه به شاه ایران و انقلاب؟! جوابش قانع‌کننده نبود. سؤالاتم بیشتر شده بود. خواهر بزرگم، صغری به دیدنم آمد. جز ما هیچ‌کس در خانه نبود. فرصت خوبی برای پرسیدن سؤال بود. - آبجی! آقای خمینی کیه؟! مرجع تقلیده؟! - زهرا! یه وقت جایی اسمش رو نبری؟! آره، مرجع تقلیده. ما رساله‌ش رو داشتیم، مجبور شدم بندازم تو چاه آب! آخه ساواک خونه به خونه می‌گرده، اگه رساله یا اعلامیه‌ش رو پیدا کنه بیچاره میشیم! فقط خدا باید از دست این وحشی‌ها نجاتمون بده! با تعجب گفتم: «چرا؟ مگه تو رساله‌ش چی نوشته؟! اعلامیه چیه؟!» با اینکه جز ما کسی در خانه نبود، اما صدایش را آرام کرد و گفت: «آقای خمینی تو اعلامیه‌هاش مردم رو دعوت به مبارزه با شاه می‌کنه؛ رهبر مبارزینه. داشتنِ اعلامیه‌ش جرم سنگینیه. چطور خبر نداری از این چیزا؟!» مبارزه و انقلاب؛ کلماتی که برایم تازگی داشت و تا آن روز به گوشم نخورده بود. هرچه بیشتر از آقای خمینی می‌شنیدم، عطش دانستنم بیشتر می‌شد. چرا می‌خواست انقلاب کند؟ چرا تبعید شده؟ چرا بردنِ اسمش جرم است؟ کلی سؤال بی‌جواب در ذهنم می‌چرخید و من به دنبال پاسخ قانع‌کننده‌ای می‌گشتم. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان کانال ❤️مادرانه 👩‍👧‍👧کودکانه❤️ https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4 «»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنگ با امریکایی ها.mp3
13.12M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🟠ماجرای سفر مخفیانه حاج قاسم به عراق برای جنگ با آمریکایی‌ها🇺🇸 🔴 حاج قاسم به رزمنده های عراقی گفت: امام خمینی از به ما یاد داد که خدا از همه قوی تره و آمریکا هیچ غلطی نمیکنه کانال ❤️مادرانه 👩‍👧‍👧کودکانه❤️ https://eitaa.com/joinchat/1616969830Cf1d49058f4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا