eitaa logo
کودکانه
2.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
301 فایل
✅مجله کودکانه فیلم،قصه،کلیپ ومطالب جالب در مورد فرشته های کوجولو آنچه شما دوست دارید 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑‍🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @k #ایران #امام_زمان #خبر
مشاهده در ایتا
دانلود
23.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑‍🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks
21.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑‍🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks
🌼حضرت الیاس -حرف نباشه! تا همه شونو نکشتم سریع تر ببرینشون زندان. همه ی جادوگرها و رمال‌ها رو خبر کنین شاید اونا بفهمن که پسرم چش شده. خیلی زود همه ی جادوگرها را به قصر پادشاه آورند و سعی کردند با استفاده از وسایلشان بفهمند مریضی و داروی پسر پادشاه چه چیزی است. اما هیچ کدام نتوانستند بفهمند. پادشاه با ناراحتی فریاد زد: -پس شما برای چه چیزی خوبین؟ فقط بلدین مفت خوری کنین. هر چه زودتر تخت من رو آماده کنین، می‌خوام پیش بت بزرگ طلایی برم و ازش بخوام پسرم رو نجات بده.خیلی درد می‌کشه. نگهبان احترام گذاشت و گفت: -اما قربان، بت بزرگ طلایی الان خوابه. پادشاه عصبانی شد و گفت: خب خواب باشه. نگهبان گفت: -خواهش می‌کنم صبح برین. پادشاه گفت: -خب پس، به معبد بت‌های دیگه میرم. باید ازشون بخوام پسرمو نجات بدن. وزیر پادشاه که تا آن لحظه ساکت بود و داشت با خودش فکر می‌کرد،با خود گفت: بت بزرگ طلایی در مواقعی که انسان‌ها به او نیاز دارن خواب است اما الیاس پیامبر همیشه می‌گفت، خدای یگانه همیشه در هر روز و هر شب صدای ما را می‌شنود و بهمون توجه داره. وزیر دهان باز کرد تا در مورد خدای یگانه صحبت کند اما از پادشاه ترسید. پادشاه فریاد زد: - زود باشین.هدیه‌ها را آماده کنین می‌خوام به معبد برم. پادشاه همراه نگهبان‌ها و مامورها به معبد بت‌ها رفت و تا صبح آن جا ماند و از بت‌ها خواست تا حال پسرش را خوب کنند. اما حال پسر پادشاه هیچ تغییری نکرد و او هنوز درد داشت و نمی توانست چیزی بخورد. زن پادشاه کنار تخت پسرش نشسته بود و گریه می‌کرد. هیچ کس نمی توانست کاری کند و پادشاه بسیار عصبانی شده بود. وزیر پادشاه که مرد مومنی بود و حضرت الیاس را دوست داشت به زن پادشاه گفت: -خانم بهتره که از خدای... زن پادشاه از جا بلند شد و با فریاد گفت: -از خدایمان بت بزرگ طلایی می‌خوام. من رو اون جا ببرین. و زیر پادشاه دیگر ساکت شد او می‌خواست  به آن‌ها بگوید که خدای یگانه دعاهای خیلی را می‌شنود و برآورد می‌کند اما هر بار می‌ترسید. پادشاه و زنش خدای یگانه را اصلاً دوست نداشتند. پادشاه و زنش همراه پول‌ها و قربانی‌های زیادی به طرف بت بزرگ طلایی رفتند. همه ی مردم جمع شده بودند و برای سلامتی پسر پادشاه از بت بزرگ طلایی خواهش می‌کردند. روزها می‌گذشت. پسر پادشاه هنوز مریض بود و آن‌ها هنوز التماس می‌کردند، اما از بت بزرگ طلایی هیچ کاری ساخته نبود. حضرت الیاس در غار مشغول خوردن خرما بود که صدای پایی شنید. از جا بلند شد و از غار بیرون رفت. با دیدن چند مرد که داشتند در پای کوه جست و جو می‌کردند تعجب کرد و گفت: ... ... 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @ghesehayekoodakaneeh
3.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بچه‌ها می‌دونستید تو سپاه امام حسین علیه‌السلام بچه‌ها هم می‌تونن سرباز بشن؟ 😍 شعر و موسیقی کودکانه کانال رو به دوستانتان معرفی 🧑‍🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑‍🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @koodaks