eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام ✨این ستاره ها من یکی از دوستان🌟امام حسن مجتبی علیه السل
✨این ستاره ها_قسمت دوم 👆...همسرم می گوید: «این که خجالت ندارد. بالاخره او امام❤️ماست و دلش به حال ما می سوزد.» اما به خدا نمی توانم؛ یعنی بلد نیستم حرف بزنم. خدایا! چه کنم؟...😩آهای مرد! تو هنوز نرفتی؟ این صدای همسرم است که وقت و بی وقت مرا صدا می زند و می پرسد: چه کردی؟ چرا به سراغ امام حسن علیه السلام نرفتی؟ الآن...خدایا، کمکم کن!🙏 همسرم به حیاط قدیمی خانه یِ ما می آید. من کنار چاه آبِ مان💧نشسته ام. او با مهربانی می پرسد: چرا اینجا غصه دار نشستی؟ من فکر کردم رفتی و برگشتی! نه...من خجالت می کشم پیش امام بروم و آن خواسته را به او بگویم. ای وای! به نظر من، بهتر است برای او نامه📝بنویسی. زود باش یک کاغذ بردار و خواسته ات را در آن بنویس. بعد آن را ببر و به دست💫امام حسن عليه السلام برسان! با خوشحالی از جا می پرم و می گویم: «چه فکر خوبی...چه فکر خوبی!»😍 کوچه های شهرمان مدینه خلوت است. با عجله و دوان دوان، از این محله به آن محله می روم. اول با خودم فکر می کنم: «نکند این کارم اشتباه باشد و امام حسن علیه السلام را ناراحت کنم!😥همه اش تقصیر همسرم است. او به من گفت نامه بنویسم. من نمی دانم این فکر از کجا به کله اش افتاد!» اما بعد به خودم آرامش می دهم که: «نه... امام حسن اگر هم از دست کسی ناراحت شود، بداخلاق نمی شود. او به اخلاق خوب و برخورد مهربانانه در میان ما عرب ها مشهور است😊 خدا کند کار خوبی کرده باشم! من که توی این نامه چیز بدی ننوشتم! به خانه ی✨امام حسن علیه السلام می رسم... ...👇
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام ✨این ستاره ها_قسمت دوم 👆...همسرم می گوید: «این که خجالت
👆...امام علیه السلام دارد از خانه بیرون می آید. شاید می خواهد به جایی برود! مردی هم همراهش است،آقا سلام خوبید؟ من... من... با یک دنیا مهربانی، به سلام من جواب می دهد☺️ لب هایش مثل همیشه پر از گُلِ لبخند🌸 است. چه عمامه ی سبز و زیبایی بر سر دارد! دستم را توی دستش می گیرد🤝و حالم را می پرسد. فوری نامه📝را از زیر لباسم درمی آورم و به امام میدهم: «لطفا این نامه را بخوانید!» اما✨امام حسن علیه السلام نامه ام را باز نمی کند تا بخواند. فقط آن را می گیرد و فوری خدمت کار خانه اش را صدا می زند. خدمت کار می آید. در خانه هر چه قدر پول💰هست، بیاور و به این آقا بده! خدمت کار می رود و با یک کیسه ی کوچک پول می آید. بعد آن را توی دستان من می گذارد. من با تعجب نگاهشان می کنم، امام حسن علیه السلام به من لبخند می زند😊 من با خوشحالی زیاد از او تشکر می کنم🙏و با عجله از آن جا دور می شوم. او چه قدر مهربان است!💜💛 هنوز نامه ی مرا نخوانده، اما فهمیده که من نیازمندم. وای...او چه قدر پول به من بخشیده😄 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آسمان قلب ما بارانی🌧 است چشمهامان تر، در این روز عزا😭 گریه دارند ابرها و بادها💨 بچه آهوهای گُم در غصه ها😢 باد می خواند چه غمگین نوحه ای بُغض دارد در گلو خورشید و ماه🌙 رفته از دنیا رسول عدل و دین می چکد از غم، دلِ ابر سیاه🖤 باز بابا در همان آغاز صبح پرچمی مشکی زده بالای در🏴 از سرکوچه تماشا دارد پرچمی غمگین که دارد یک خبر😔 روی پرچم حک شده با خطِ سبز ضامنِ آهو پناه ما تویی😍 کاش آهو می شدم یک لحظه من تا ببینم مهربان هرجا تویی🥺 روی این پرچم🏴 نوشته تسلیت هم محمد، هم رضا، هم مجتبی😭 گریه دارد " مشهد " و " خاک بقیع "🕌 تر شده از غم، دلِ " غارحرا"😭🖤 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
گنجشک🐦 بهار بود. نسیم، بوی گل می آورد؛ بوی شکوفه های آلوچه و سیب🌸🍃 امام رضا علیه السلام با دوستش سلیمان در ایوانِ خانه نشسته بود و با هم گفت وگو می کردند. یکهو گنجشکی🐦جیک جیک کنان بالای سر آن ها بال بال زد. بعد روی درخت🌴جلوی ایوان نشست.✨امام علیه السلام به گنجشک نگاه کرد. گنجشک🐦زل زده بود به او و تند تند جیک جیک می کرد. پس از لحظه ای، گنجشک دوباره بی قرارتر از قبل، بالای سر آنها به پرواز درآمد. این بار خودش را کمی پایین کشید و از جلوی چشمان امام رد شد. سلیمان با چشمانش او را تعقیب کرد و گفت: «عجب گنجشک پررویی!😟 حتما گرسنه است.» گنجشک باز پرید روی شاخه درخت جلوی ایوان. سليمان میوه ای🍎از بشقاب برداشت و شروع کرد به حرف زدن. اما هنوز لحظه ای نگذشته بود که گنجشک باز بالای سر او و امام علیه السلام، شروع به چرخیدن کرد و باز از جلوی چشمان آن ها رد شد. سلیمان گفت: «پناه بر خدا!...چه گنجشک سمجی! راحت مان نمی گذارد.» امام علیه السلام رو به سلیمان کرد و گفت: «میدانی این گنجشک چه می گوید؟» سلیمان با تعجب پرسید: «نه سرورم! مگر چه می گوید؟»🤔 این گنجشکِ مادر، از ما کمک می خواهد🙏 زیرا جوجه هایش در خطر بزرگی هستند. سلیمان با حیرت و نگرانی😥پرسید: «حالا چه باید کرد سرورم؟ چه پیشنهادی می کنید؟»✨امام علیه السلام برخاست و از گوشه ی ایوان چوبی برداشت: «این چوب را بگیر! زود به لانه اش برو و از خطری که جوجه هایش را تهدید می کند، جلوگیری کن!» ...👇
کودک یار مهدوی مُحکمات
#داستان #شهادت_امام_رضا_علیه_السلام گنجشک🐦 بهار بود. نسیم، بوی گل می آورد؛ بوی شکوفه های آلوچه و
👆...سلیمان چوب را از امام گرفت. گنجشک🐦که انگار همه چیز را شنیده بود، آرام به سوی باغ🖼 پرواز کرد. سلیمان هم به دنبالش دوید. از روی دیوار کوتاه، پرید توی باغ. باز دنبال گنجشک رفت و رفت تا به آخرِ باغ رسید. در آخر باغ، درخت بزرگی🌳قرار داشت. سليمان ایستاد و به درخت نگاه کرد. بالای تنه ی درخت، آن جا که شاخه ها تقسیم می شد، لانه ی گنجشک بود. ماری سیاه 🐉نزدیک لانه، چنبره زده بود. جوجه گنجشکها که بوی خطر را حس کرده بودند، تند و تند جیک جیک می کردند. گنجشکِ مادر، پس از کمی چرخ زدن روی لانه، بر شاخه ای نازک نشست و با چشمان ریز خود به مار خیره شد. سليمان وقت را تلف نکرد، چوبش را بلند کرد. مار فیس فیس کنان کمی جلو خزید و گردنش را خم کرد. همین که خواست سرش را توی لانه جوجه ها کند، سلیمان چوبش را به طرف او انداخت. چوب یک راست و با شدت به کمر مار خورد. مار از آن بالا بر زمین افتاد. مار زخمی، فیس فیس کنان از آن جا دور و دور و دور شد. سلیمان دوباره سرش را بالا گرفت و به لانه ی جوجه ها نگاه کرد. مادرِ جوجه ها🐦این بار کنار لانه نشسته بود و خوشحال😊جیک جیک می کرد. انگار داشت با جیک جیک خود از او و✨امام رضا علیه السلام تشکر می کرد؛ سلیمان خندید و با صدای بلند به گنجشک گفت: «دیدی امام خوبِ ما❤️زبان گنجشک ها را هم می فهمد!»😍😊 ☑️کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک یار مهدوی مُحکمات
#شعر #جمعه_های_انتظار یک هفته در انتظار ماندم تا جمعه یِ دیگری بیاید😇 شاید که از آسمان مکّه آن قاص
✨سلام امام زمان ای مهدی مهربان❤️ 🌱نور قشنگ خدا در زمین و آسمان🌸 🌱حضرت بقیه الله معنای دین و ایمان💐 🦋چشمم به راهِ شماست حضرت صاحب زمان😍 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🐥کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودک یار مهدوی مُحکمات
#وظایف_کودک_منتظر 🌺فرشته های قشنگم یار امام زمان سعی میکنه در طول روز کارهایی رو انجام بده که امام
گل زیبای امام زمانی🌸 در زمان غیبتِ امام مهدی علیه السلام ما می‌تونیم یک کارهایی انجام بدیم که قلبِ ایشون 💜رو خوشحال کنیم😍 مثل:👈 زیارت کردن به زیارت امامان و امامزادگان برو و برای فرج امام زمان مهربونمون دعا کن🤲😊 ❣اللهم عجل لولیک الفرج❣ 🌺کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#تخته_سفید: #روش_های_جذاب_سازی_تدریس_مهدوی: 📌قسمت بیستم: بازی با کلمات 🦋جهت تنوع و رنگارنگی در کلا
: : 📌قسمت بیست و یکم: ترین ها 🖇یکی از روش هایی که مربی می تواند جهت مطالعه📖 و یا حتی مسابقه با دانش آموزان👥 در کلاس یا بصورت غیرحضوری داشته باشد روش «ترین ها» است که در هر موضوعی قابل اجرا است. ⚛فایده این روش این است که دانش آموزان را به مطالعه📚و جستجو 🧐می کشاند و در اطراف آن موضوع به فکر🤔واداشته و فکر آنها🧠 را فعال می کند و همچنین به اهمیت آن موضوعات بواسطه داشتن پسوند «ترین ها» در آن پی خواهند برد. ✨برای نمونه: مهربانترین انسانها - زیباترین انسانها - کامل ترین انسانها - طولانی ترین عمر - عالم ترین انسانها - بزرگترین حکومت - نزدیک ترین شخص به خدا - مهمترین حادثه آینده - تنهاترین - برترین عبادت(انتظار فرج) - بافضلیت ترین عمل (انتظار فرج) - بیشترین لقب - خردسال ترین پیشوای معصوم - بیشترین روایت... 🍎کودکیار مهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان):👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا