کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_های_مهدیار_و_کرونا #نقشه_های_مهدیار_واسه_شکست_کرونا 📌#این_قسمت_مهدیار_و_پرچم_جنگ مهدیار كوچول
#قصه_های_مهدیار_و_کرونا
#نقشه_های_مهدیار_واسه_شکست_کرونا
📌#این_قسمت_چشمان_تیزبین_مهدیار
مهدیار كوچولوي قصه ما خيلي با بقيه فرق داشت، اون چشماش👀 ويروس 👹و ميكروب 👿رو ميديد و براي همين هيچ وقت مريض نمي شد، وقتي ويروس👹 به شهرها اومد و داشت همه رو مريض🤧 ميكرد مهدیار بخاطر چشمای تیزبینش هيچ وقت مريض❌🤧 نشد. حالا اگه گفتين مهدیار چطور ميكروب ها 👿رو ميديد؟ مهدیار براي خودش چند تا قانون 🆘گذاشته بود،
1⃣دستامو🙌 به چشمام👀 نميزنم🚫
2⃣دستامو 🙌تو دهنم👄 نميكنم🚫
3⃣به دوستام دست🤝 نميدم🚫
4⃣ تو خيابون 🛣و مغازه 🏦به چيزي. دست نميزنم👋🚫
5⃣ اگه به چيزي دست 👋بزنم دستامو با آب💦 و مايع ميشورم.
كم كم چشماي👀 مهدیار جوري شده بود كه ميدونست بايد به چي دست بزنه به چي دست نزنه. مثلا وقتي باباش از بيرون مي اومد چشماي مهدیار اخطار ميداد و ميگفت خطر☠ خطر☠، يعني نبايد به لباس👕 و دستاي 🙌بابا دست بزنم تا وقتي كه دستاش رو بشوره💦 و لباسش رو عوض كنه. يا مثلاً وقتي از بيرون ميوه 🍑🍒🥦ميخريدن، چشماي مهدیار دوباره اعلام ميكرد خطر ☠خطر☠، مهدیار ميفهميد تا وقتي ميوه ها 🍑🍒🥦ضدعفوني نشن و شسته💦 نشن حق نداره بهشون دست✋📛 بزنه. مهدیار اين قانون ها📑 رو به همه دوستاش ياد داده بود و حالا اون ها داشتن ويروس👹 رو از محله بيرون مي كردن.
💐💐🍃💐💐🍃💐💐🍃
✅کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان)
🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce