eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ... اون ها تصميم گرفته بودن كمتر از خونه بيرون برن. مهدیار يه داداش كوچولو👶 داشت كه عاشق بازي تو پارك🎡 سر كوچه بود و از وقتي تصميم گرفته بودن ديگه بيرون نرن خيلي بهونه مي گرفت. مهدیار مي‌‌‌‌‌ديد كه مامان و باباش كار دارن و نمي‌تونن هميشه به داداش كوچولو برسن. پس فكر🤔 كرد که چطور به پدرومادرش كمك كنه تو همین فکرا بود که خوابش برد،💤 خواب ديد يه پيرمرد مهربون👴 بهش گفت ويروساي بدجنس كمين كردن كه داداشتو و بابا و مامانت رو مريض كنن🤒، و فقط تويي كه مي‌توني نجاتشون بدي. مهدیار از خواب پريد و نمي‌دونست بايد چطور این کار و بکنه. نشست و با خودش نقشه اي 📝كشيد، نقشه مهدیار سه مرحله داشت: اول اينكه تا مي‌تونم با داداشي بازي كنم و خسته بشه و نخواد بره بيرون، دوم اينكه براي داداشم داستان هايي بسازم از وسايل توي خونه 🍴🍶🥣تا سرگرم بشه و خونه 🏠رو دوست داشته باشه. و آخر اينكه يه گوشه خونه با رخت خواب🛏 پارك بسازم و هر وقت داداشم پارك خواست بريم اونجا و بازي كنيم.🤗 مهدیار از وقتي اين عمليات مهم رو شروع كرد، پدر و مادرش خيلي خوشحال شدن، چون ديگه داداش كوچولو بيكار نبود كه بخواد گريه😭 كنه و بيرون نرفتن و مريض ❌🤧هم نشدن و بعد از چند روز ويروس كه ديد داداش كوچولو تو پارك نمياد از بين رفت و دوباره همه چي خوب شد. 🍃🍂🌹🍃🍂🌹🍃🍂🌹 ☑️کودکیارمهدوی محکمات (تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_های_مهدیار_و_کرونا #نقشه_های_مهدیار_واسه_شکست_کرونا 📌#این_قسمت_عملیات_مهم ... اون ها تصميم گرف
📌 مهدیار كوچولو تصميم گرفته بود به جنگ⚔ اين ويروس 👹بد بره، رفت و شمشير زرد🗡 پلاستيكيش رو برداشت و دم در خونه 🏠ايستاد و خواست كه با ويروس 👹مبارزه كنه. اما هر چي گذشت ديد هيچ ويروسي رو نميبينه. مامان🧕 مهدیار از پنجره نگاه كرد ديد پسرش مثل نگهبان ها داره از خونه نگهباني مي‌ده، مامان خندش☺️ گرفت و مهدیار رو صدا كرد و گفت چي‌كار مي‌كني پسرم؟ مهدیار با حالت پادشاهانه گفت مي‌خوام با ويروس كرونا👹 بجنگم. مامان قربون پسرش رفت و گفت: ولي جنگ با كرونا با شمشير نيست، بايد لشگر درست كني براي جنگ. مهدیار با خوشحالي گفت آخ جوون لشگر! مامان گفت لشگرش هم خيلي با لشگراي ديگه فرق داره ولي بايد بتوني فرماندهي كني، مهدیار گفت من خيلي فرمانده خوبي ام. حالا لشگرم كيا باشن؟ مامانش گفت اين ويروس خيلي دشمن بديه، مي‌تونه تو دست دوست هات مخفي بشه، اولين كار اينه كه نبايد با كسي دست بدي🤝، مهدیار با قلدري گفت، من نمي‌زارم گولم بزنه و با كسي دست نمي‌دم❌🤝، مامانش گفت هر روز چند بار بايد دستت رو بشوري 💦و تا 20 بشمري تا دستات تميز بشن.  مهدیار از خوشحالي لشگرش رو درست كرد و براي لشگرش يه پرچم 🚩كاغذي درست كرد كه روش نوشته بود تا وقتي ويروس بميره، دست نميدم، دست ميشورم. 💐💐🍃💐💐🍃💐💐🍃 ✅کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_های_مهدیار_و_کرونا #نقشه_های_مهدیار_واسه_شکست_کرونا 📌#این_قسمت_مهدیار_و_پرچم_جنگ مهدیار كوچول
📌 مهدیار كوچولوي قصه ما خيلي با بقيه فرق داشت، اون چشماش👀 ويروس 👹و ميكروب 👿رو مي‌ديد و براي همين هيچ وقت مريض نمي شد، وقتي ويروس👹 به شهرها اومد و داشت همه رو مريض🤧 مي‌كرد مهدیار بخاطر چشمای تیزبینش هيچ وقت مريض❌🤧 نشد. حالا اگه گفتين مهدیار چطور ميكروب ها 👿رو مي‌ديد؟ مهدیار براي خودش چند تا قانون 🆘گذاشته بود، 1⃣دستامو🙌 به چشمام👀 نمي‌زنم🚫 2⃣دستامو 🙌تو دهنم👄 نمي‌كنم🚫 3⃣به دوستام دست🤝 نمي‌دم🚫 4⃣ تو خيابون 🛣و مغازه 🏦به چيزي. دست نمي‌زنم👋🚫 5⃣ اگه به چيزي دست 👋بزنم دستامو با آب💦 و مايع مي‌شورم. كم كم چشماي👀 مهدیار جوري شده بود كه مي‌دونست بايد به چي دست بزنه به چي دست نزنه. مثلا وقتي باباش از بيرون مي اومد چشماي مهدیار اخطار مي‌داد و مي‌گفت خطر☠ خطر☠، يعني نبايد به لباس👕 و دستاي 🙌بابا دست بزنم تا وقتي كه دستاش رو بشوره💦 و لباسش رو عوض كنه. يا مثلاً وقتي از بيرون ميوه 🍑🍒🥦مي‌خريدن، چشماي مهدیار دوباره اعلام مي‌كرد خطر ☠خطر☠، مهدیار مي‌فهميد تا وقتي ميوه ها 🍑🍒🥦ضدعفوني نشن و شسته💦 نشن حق نداره بهشون دست✋📛 بزنه. مهدیار اين قانون ها📑 رو به همه دوستاش ياد داده بود و حالا اون ها داشتن ويروس👹 رو از محله بيرون مي كردن. 💐💐🍃💐💐🍃💐💐🍃 ✅کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce
کودک یار مهدوی مُحکمات
#قصه_های_مهدیار_و_کرونا #نقشه_های_مهدیار_واسه_شکست_کرونا 📌#این_قسمت_چشمان_تیزبین_مهدیار مهدیار كوچو
📌 ...مهدیار هم كه عاشق چيزاي اسرارآميز بود گفت يعني كارهاي بزرگ مي كنه❓ مامانش🧕 گفت ما آدم بزرگها وقتي مي خوايم به خدا نامه💌 بديم، مي ريم نگاه مي كنيم ببينيم اهل بيت علیه السلام✨ چطور با خدا صحبت ميكردن و بهش نامه💌 مي دادن، ما هم همونا رو براي خدا مي خونيم، چون خيلي حرفاي قشنگي هستن و آدم رو قوي مي كنن.💪 مهدیار گفت يعني منم اگه بخوام به خدا نامه بنويسم بايد از اين كتاب ها📗 داشته باشم❓ مامانش گفت نه عزيزم، تو ميتوني هر وقت دعا🤲 مي كنم كنارم باشي و چيزهايي كه ازش بهت مي گم رو براي خدا نقاشي🎨 كني. مهدیار گفت من الان دوست دارم براي خدا نامه بنويسم، رفت و دفتر نقاشيش رو آورد و مامانش🧕 هم با لبخند☺️ كتاب دعا📖 رو باز كرد و گفت دري كه خدا باز كنه هيچ كس نمي تونه ببنده، يعني فقط خدا هست كه مشكلاتمون رو مي تونه حل كنه. مهدیار هم يه نقاشي از يه در كشيد كه بيرون در يه باغ بزرگ و سبز بود🍃 و با يه مدادرنگي✏️ زردخ دستگيره در رو طلايي كرد و نشون داد خدا در رو براش باز كرده. مهدیار كوچولو از اون به بعد هر وقت مي خواست با خدا صحبت كنه از مامانش🧕 ميپرسيد دعاي🤲 آدم بزرگا چي مي گيه و اونو نقاشي مي كشيد. دفتر مهدیار پر بود از نقاشي دعاي آدم بزرگا. ✅کودکیارمهدوی محکمات(تخصصی ترین کانال مهدی باوری درکودکان) 🆔https://eitaa.com/joinchat/1945305120C076ae4f3ce