eitaa logo
کودک یار مهدوی مُحکمات
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
414 ویدیو
5 فایل
🔹آشنا کردن کودکان با مفهوم مهدویت، و هرگونه پشتیبانی محتوایی تربیتی مهدوی این کانال زیر مجموعه موسسه مهدوی محکمات فعالیت می کند. 🌐پایگاه اینترنتی: www.mohkamatmahd.ir ☎دفتر مرکزی: +98 21 2842 6318 روابط عمومی: @admin313_canal
مشاهده در ایتا
دانلود
کودک یار مهدوی مُحکمات
☀️🐎☀️🐎☀️🐎 ‌ ‌#داستان #محرم_مهدوی #شب_هشتم_محرم ‌‌ سلام گلدونه ها عزاداری هاتون قبول🏴 رسیدیم به شب
🐎☀️🐎☀️🐎☀️‌ عُقاب🐎 و شهزاده حضرت علی اکبر علیه السلام‌ (قسمت دوم) 👆...امام حسينم☀️ علی اکبرش را صدا زد. زره و کلاه خود پیامبر رحمت☀️ را تنش کرد. شمشیر پیامبر رحمت را به کمر نوردیده اش حضرت علی اکبر(علیه السلام)✨ بست. خدای من! با این شباهت خود پیامبر بود☀️ من منتظر بودم، آدم های بد با دیدن حضرت علی اکبر(علیه السلام)✨دست از کارهای زشتشان بردارند. سوار من شد. من 🐴 و علی✨ جلو رفتیم. امام حسينم☀️ نگاهش به آسمان بود. فرمود: خدایا تو شاهد باش که جوانی به میدان می رود که خیلی شبیه پیامبر رحمت است. عمر بن سعد ملعون👹 تا حضرت علی اکبر(علیه السلام)✨ را دید، دست از جنگ کشید. داد زد ....پیامبر☀️ پیامبر زنده شده...😮 دست از جنگ بردارید. یکی از میان لشکر تاریکی گفت: شبیه پیامبر است. اما اسمش ✨علی✨ است. با او بجنگیم. راستش یادم میاد، اون موقع که اسب امام علی مهربان☀️ بودم، ایشان مقابل همه بدیها ایستادند. آدم های بد از اون موقع از امام علی(علیه السلام)☀️ کینه داشتند. امام حسينم☀️ چون پدرشان حضرت علی(علیه السلام)☀️ را خیلی دوست داشتند❤️ اسم همه پسرانش را علی گذاشتند. من🐴 و علی☀️ وارد میدان شدیم. حضرت علی اکبر(علیه السلام)☀️ می خواند: ✨منم علی، پسر حسین بن علی ✨منم علی، پسر فاطمه و علی ✨منم علی، پسر عشق و برادر نبي راستش منم تو دلم می گفتم: منم عُقاب، افتخار می کنم که صاحبم ✨علی✨است. تعداد لشکریان دشمن👹👺 خیلی زیاد بودند. راستش من ترسیدم. اما می دانستم که ترس برای سوار من معنی ندارد☀️ ..👇