eitaa logo
کمیته خادمین شهداء گرمی ، انگوت ، موران
380 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
731 فایل
┄┅═✧☫ کمیته خادمین شهداء شهرستان گرمی ، انگوت، موران ☫✧═┅┄ موسس : #علی_مرادی_کلان تاریخ تأسیس: ۱۳۹۴/۱۱/۳۰ . شناسایی و جذب ،اطلاع رسانی برنامه ها . 👤ارتباط‌با‌ ادمین : @Alimoradikalan 🕊️ 🕊خــ♥️ـادم الشـَـہـیـد🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴توئیت حساب رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران 🇮🇷 در رابطه با موشک هایپرسونیک سپاه پاسداران 🥀@koolebar_Germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رادیو پلاک
رادیو پلاک - شهدای زن را بشناسیم.mp3
3.89M
📻 رادیوپلاک بیسیم چی شهدای زن را بیشتر بشناسیم! ❇️تولید و انتشار در رادیو پلاڪ ❇️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور﴾•° 🖊نویسنده: سیده اعظم الشریعه موسوی 🎙گوینده: سیده ناهید متولیان ••💻 تدوین: مهدی شبانی 📥پیشنهاد دانلود و ارسال 🖇به رادیو پلاک بپیوندید... 🎙🎧 eitaa.com/radiopelak 🎙🎧 t.me/pelak_radio
📣 سریال ؛ زندگی مجاهدانه راوی کتاب «عصرهای کریسکان» از امشب شبکه یک ✊ مردی که مبارزه برایش تمام نشد... َ💬 «کُرد وطنش را نمی‌فروشد» سال ۹۹، به بهانه رونمایی از تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب رفته بودیم مصاحبه با ؛ رزمنده از شمال‌غرب ایران که حاضر نشده بود وطنش را بفروشد، سرباز استعمار شود و به آغوش حزب بعث برود. همین هم باعث شده بود که ضدانقلاب کینه‌اش را برای همیشه به دل بگیرد. در دیداری که با داشت، گفته بود: «افتخار دارم که سرباز عزیزان بزرگی مثل شهید چمران، باکری، بروجردی و صیاد شیرازی بوده‌ام. همه رفتند و من ماندم. علتش چه بوده نمی‌دانم!» رهبری هم ایشان را جزو خواندند. ❗وی دو مرتبه توسط اسیر شده بود تا بالاخره در ۱۳۷۴ آزاد شد. هم خودش و هم خانواده‌اش مشقات زیادی کشيدند‌؛ اما از مسیر برنگشت. خودش روایت جالبی از آن دوران دارد: «اسیر شدم، ولی تسلیم نشدم!» 🎞️ حالا از قصه این قهرمان سریالی تولید شده به اسم و قرار است از امشب روی آنتن برود. چهارشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها ساعت ۲۲:۱۵. تماشای آن را از دست ندهید! 🌷 ✳️ شادی روح این والامقام صلوات 📍 @koolebar_germi
📆 🔆امروز ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ مصادف است به ۲۰ ذی القعده 📿 ذکر روز جمعه : اللهم صل علی محمد و آل محمد (صد مرتبه) ✅ ذکر روز جمعه موجب عزیز شدن می‌شود. 💐سالروز شهادت شهید مدافع حرم سعید شاملو 🌹 @koolebar_germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش به حال اونایی کن تو این بمیر بمیر شهید میشن اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک به حق سه ساله ارباب اباعبدالله الحسین 🥀 🥀@koolebar_Germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط شهید شدن شهید بودن هست خدایا هرچیزی که مار از حسین میگیرد از ما بگیر 🥀🥀 🥀@koolebar_Germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ برنامه‌های شبکه افق، جمعه به تاریخ ١٩ خرداد ۱۴۰۲ 🔺 سینمایی یک تیم فوتبال نوجوانان شامل دوازده دانش‌آموز و مربی آن‌ها را به مدت 10 روز در غاری ذر پاتایای تایلند گرفتار شدند. 🔺 مستند با اجرای محمد دلاوری، در هر قسمت سراغ یک موضوع چالشی و دغدغه مند می رود 🔺 سینمایی داستان یک جوان ساده است که همراه یک پیر مرد معتمد مردم برای دیدن پیر زنی که به صورت معجزه آسایی توسط جوانی قرآن را حفظ شده به روستایی می‌روند... 🔺 مستند با موضوع سبک زندگی ایرانی و نقش مادر در خانواده 🔺 برنامه با موضوع طنز سیاسی و حواشی سازمان ملل متحد 🔺مستند روایتی از فعالیت های زنان سوری در زمان جنگ 🔺برنامه مسابقه ای با موضوع سیاست و تاریخ 🔺برنامه روایتی تازه سرود و موسیقی. این برنامه با سفر به سرتاسر ایران زمین به ارتقای سطح کیفی تولیدات سرود در کشور می پردازد 🔺برنامه درباره فضای مجازی، قواید و مضرات آن 🔺 سیزده محبوس شده در زندان کشوری خارجی است. او نمی‌داند که هویت واقعی‌اش چیست... 🆔 @koolebar_germi
🌺 کانال ایتای حجت الاسلام و المسلمین استاد https://eitaa.com/Davood_Hashempoor110
هدایت شده از رادیو پلاک
رادیو پلاک - شهدای زن را بشناسیم.mp3
3.89M
📻 رادیوپلاک بیسیم چی شهدای زن را بیشتر بشناسیم! ❇️تولید و انتشار در رادیو پلاڪ ❇️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور﴾•° 🖊نویسنده: سیده اعظم الشریعه موسوی 🎙گوینده: سیده ناهید متولیان ••💻 تدوین: مهدی شبانی 📥پیشنهاد دانلود و ارسال 🖇به رادیو پلاک بپیوندید... 🎙🎧 eitaa.com/radiopelak 🎙🎧 t.me/pelak_radio
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حمید کتابی را برداشت و از فروشنده پرسید: شما این کتاب را خوانده اید؟ می دانید موضوعش چیست؟ فروشنده گفت: از ظاهرش بر می آید که درباره اثبات قیامت باشد. مقدمه اش را که بخوانید معلوم میشود. حمید جواب داد: من کتاب را زمانی می توانم بخوانم که هزینه آن را داده باشم شاید ناشر یا نویسنده راضی نباشند. ولی الان نمی توانم مقدمه اش را بخوانم. 🥀@koolebar_Germi
🌷🌷 حتی حاضر نبود کولر روشن کند. اهواز خیلی گرم بود و پای مصطفی توی گچ پوستش به خاطر گرما خورده شده بود و خون می‌آمد اما می‌گفت: «چطور کولر روشن کنم وقتی بچه‌ها در جبهه زیر گرما می‌جنگند». هر کس می‌آمد مصطفی می‌خندید و می‌گفت: «غاده دعا کرده من تیر بخورم و دیگر بنشینم سر جایم». آن شب قرار بود در تهران بماند. قرار نبود برگردد. گفت: «من امشب به خاطرشما برگشته‌ام گفتم: «نه مصطفی تو هیچ وقت به خاطر من برنگشته‌ای برای کارت آمدی با همان مهربانی گفت: «امشب برگشتم به خاطر شما از احمد سعیدی بپرس من امشب اصرار داشتم به اهواز برگردم هواپیما نبود تو می‌دانی من در همه عمرم از هواپیمای خصوصی استفاده نکرده‌ام ولی امشب اصرار داشتم برگردم، با هواپیمای خصوصی آمدم که اینجا باشم». 🥀@koolebar_Germi
یك بار لباس های عباس خیلی بو می‌داد. از او سؤال كردم: چرا همه تیمسارها بوی عطر می‌دهند، ولی تو ...؟ گفت: حقیقتش وقتی از قزوین می‌آمدم، رفتم یكی از روستاها صله ارحام اصرار كردند كه شب بمانم و من هم گفتم اگه نمانم دلشان می‌شكند ماندم ولی چون خانه آنها جا نداشت، رفتم توی طویله خوابیدم. 🥀@koolebar_Germi
وقتی پدر بازنشسته شد، علی ترتیبی داد که باهم زندگی کنیم. خودش طبقه بالا می نشست و ما طبقه پایین. سر یک مسئله ای اختلاف نظری بین علی و پدر پیش آمده بود. البته من که آن موقع چهارده سالم بود، حق را به علی می دادم. پدرم علی را هل داد و روی زمین انداخت. علی آمد و خودش را انداخت روی پای پدر. آن قدر گریه کرد و پای پدر را بوسید تا آنکه راضی شد و بلندش کرد. 🥀@koolebar_Germi
توی مقر تخت هایمان کنار هم بود. ساعتم یک ربع قبل از اذان صبح زنگ می زد. زودتر بلند می شدم برای نماز شبی، دعایی، چیزی علی توی خواب و بیداری فحش می داد. پتویش را می کشید روی سرش و می گفت” عجب گیری کردم از دست شما بچه حزب الهی ها. نمی گذارید بخوابم.” ساعت خودش سر اذان زنگ می زد . بعضی شب ها تنها می خوابید ، توی چادر فرماندهی. یک شب یواشکی خودم را رساندم دم چادرش. چراغ خاموش بود اما صدای مناجاتش را می شنیدم. تازه فهمیدم همه این کارهاش فیلم بوده برای مخفی نگه داشتن نماز شب هاش. 🥀@koolebar_Germi
من زندگی را دوست دارم، ولی نه آنقدر که آلوده‌اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم. علی وار زیستن و علی وار شهید شدن، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می‌دارم.» 🥀@koolebar_Germi
رفته بودم بعلبک تا مصطفی را ببینم. آنجا هتلی در اختیار امام موسی صدر بود. امام گفت: برو ببین مصطفی کجاست؟ چون هتل در اختیا رامام بود، همه اتاق ها را گشتم؛ اما پیدایش نکردم. وقتی به امام گفتم که پیدایش نکردم، گفت: مصطفی که روی تخت نمی خوابد. برای پیدا کردن او باید روی نیمکت ها و یا در بین افردی که روی زمین خوابیده اند، جستجو کنی. راست می گفت. بالاخره یافتمش. روی زمین دراز کشیده بود و کتش هم انداخته بود روی صورتش. 🥀@koolebar_Germi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا