در جریان باشید.
قسمت سوم
ماشین لباسشویی را روشن کردم و حالا در خانه ی آقا این ها تنهام. بوم بوم. صدای درگیری پدافند. باید بگویم که این بار، درگیری پدافندها از ابتدای جنگ وحشتناک تر است و شاید حتی اصلا به این صورت نبوده است. دقیقا بالای سرم است و خدایا چه قدرتی داریم ما! خوشحالم که این قدرت مظهر عظمت توست...
تماشای این درگیری عزتمندم می کند... تماشای تقابل جبهه ی حق و باطل و صد البته، غلبه ی جبهه ی حق...
مدت کوتاهی را کنار پنجره سپری کردم. چفیه ی فلسطینی را سرم کردم و در کنار تمام مردمی که سرشان را از پنجره ها بیرون آورده اند الله اکبر گفتم.
بالای تپه ی نزدیک خانه ی مادر جان عده ای هستند که زیرانداز انداخته اند و پدافند را تماشا می کنند. ماشین حمل زباله ی شهرداری آمد و آشغال ها را برد. زندگی عجیب در جریان است. ماشین ها در رفت و آمدند و تهران روشن است. اسرائیل دیگر چطور باید توسط ملت شریف ایران تحقیر شود؟ یعنی دقیقا کدام روش تحقیر و تمسخر هنوز از سوی ملت ما به مرحله ی عمل نرسیده است؟ هنوز صدای نابود شدن ریز پرنده های اسرائیل توسط پدافند ما می آید و درست همان طور که این حوادث جریان دارد، من هم باید جریان داشته باشم. ما باید پیوسته در جریان باشیم.
بشری عرب اسدی
دانش آموز بسیجی
دبیرستان دخترانه معارف اسلامی سما تهران
#زندگی_با_قوت
#وعده_صادق_۳
#مدرسه_علمیه_الزهرا_علیهاالسلام
#دبیرستان_دخترانه_معارفاسلامیسماتهران
#پایگاه_شهید_زینالدین
#حوزه_حضرت_امالائمه_علیهاالسلام
🌷پایگاه شهید زینالدین
https://eitaa.com/zainuddin