معرفی چند نویسنده معاصر با نثرهای فصیح و معیار و دلپذیر
احسان یارشاطر
غلامحسین یوسفی
بهاءالدین خرمشاهی
محمدعلی اسلامی ندوشن
کامران فانی
محمد بهمن بیگی
هوشنگ مرادی کرمانی
عباس حری
اسدالله آزاد
یزدان منصوریان
محمد اسفندیاری
رضا بابایی
محمدعلی فروغی
محمد اعتمادزاده (به آذین)
نجف دریابندری
عبدالکریم سروش
سعید نفیسی
مجتبی مینوی
#نوشتن
#معرفی_نویسنده
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_نویسنده
✍🏻محمود دولت آبادی، زاده ی 10 مرداد 1319، نویسنده، نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس برجسته ی ایرانی است.دولت آبادی در روستای دولت آباد سبزوار متولد شد. او پس از پایان تحصیلات ادلیه در روستا، به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگونی روی آورد. دولت آبادی سپس به مشهد رفت و آنجا با سینما و نمایش آشنا شد. او در سال 1338 به تهران نقل مکان کرد و یک سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد. دولت آبادی از ابتدای دهه چهل خورشیدی در کلاس های نمایشی شرکت کرد و بازیگر نمایش شد. او در همین زمان، به تدریج به نوشتن نیز روی آورد. دولت آبادی در سال 1349 ازدواج کرد.آثار دولت آبادی به زبان های انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، نروژی، سوئدی، چینی، کردی، عربی، هلندی، عبری و آلمانی ترجمه شده اند. داستان اکثر نوشته های دولت آبادی در روستاهای خراسان رخ می دهد و رنج و مشقت روستاییان شرق ایران را به تصویر می کشد.
📚کتابهای کلیدر، این گفت سخنها، جای خالی سلوچ از محبوبترین آثار اوست.
📌منبع: ایرانکتاب
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_نویسنده
آنجا یک قهوهخانه بود...
اما ننشستیم به نوشیدن دو تا استکان چای، چرا؟
دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟! عجله، همیشه عجله...
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانهی رسیدن به زندگی، همیشه زندگی را کشتهام.
✍🏻محمود دولتآبادی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
7.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨آشنایی با کلر ژوبرت نویسنده کتابهای کودک
#معرفی_نویسنده
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_نویسنده
🔹مهدی آذریزدی، پرتیراژترین نویسنده تاریخ ادبیات کودک و نوجوان ایران، سال ۱۳۰۱ در محله خرمشاه یزد متولد شد. او در مجموع، بیش از ۲۰ عنوان کتاب برای بچهها نوشت؛ او در کتاب «زندگی و آثار مهدی آذریزدی» که در سال ۱۳۷۰ منتشر شد مینویسد:«اولینبار که به فکر تدارک کتاب برای کودکان افتادم، سال ۱۳۳۵ یعنی در سن ۳۵سالگیام بود. بعضیها از کودکی شروع به نوشتن میکنند؛ ولی من تا ۱۸سالگی خواندن درست و حسابی را هم بلد نبودم.
سال ۱۳۳۵ در عکاسی «یادگار» یا بنگاه ترجمه و نشر کتاب کار میکردم و ضمنا کار غلطگیری نمونههای چاپی را هم از انتشارات امیرکبیر گرفته بودم و شبها آن را انجام میدادم. قصهای از «انوار سهیلی» را در چاپخانه میخواندم که خیلی جالب بود. فکر کردم اگر سادهتر نوشته شود، برای بچهها خیلی مناسب است. جلد اول «قصههای خوب برای بچههای خوب» خودبهخود از اینجا پیدا شد. آن را شبها در حالی مینوشتم که توی یک اتاق ۲×۳ متری زیر شیروانی، با یک لامپ ۱۰ دیوارکوب زندگی میکردم.
نگران بودم کتاب خوبی نشود و مرا مسخره کنند. آن را اولبار به کتابخانه ابن سینا دادم. بعد از مدتی ردش کردند. گریهکنان آن را پیش آقای جعفری، مدیر انتشارات امیرکبیر بردم. ایشان حاضر شد آن را چاپ کند. وقتی یک سال بعد کتاب از چاپ درآمد، دیگران که اهل مطبوعات و کار کتاب بودند، گفته بودند که خوب است. بهمین خاطر، آقای جعفری، پیوسته جلد دوم آن را مطالبه کردند.
کمکم این کتابها به ۸ جلد رسید. البته قرار بود ۱۰ جلد بشود؛ ولی من مجال نوشتن آن را پیدا نکردم.»
✍🏻خبرگزاری ایرنا/قسمت اول
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_نویسنده
💠آذریزدی تکیهگاه سالهای پایانی زندگیاش را از سالهای ۱۳۲۷، ۱۳۲۸ داشت. زمانی در یک عکاسی کار میکرده و یک پسربچهی هفت، هشتسالهی بیسواد برای کار آنجا میرود.
وقتی بهخاطر سواد نداشتن، ناامید از گرفتن کار روی پلهها گریه میکرده، آذریزدی با پیشنهاد همکارش، او را پسر خود میداند. 'بهش گفتم پسر من و حالا بچههایش به من میگویند پدربزرگ'.
🔸آثاری چون «قصههای خوب برای بچههای خوب»، «قصههای تازه از کتابهای کهن»، «گربهی ناقلا»، «گربهی تنبل»، «مثنوی»، «مجموعهی قصههای ساده» و تصحیح «مثنوی» مولوی از او به یادگار ماندهاند.
🔹حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با نخبگان استان درباره این نویسنده یزدی فرمودند:'حال که ایشان را میبینم، میگویم که من خودم از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشهایی را از این مرد و کتاب او میدانم. دورهای بود که فرزندان من به دوران بلوغ رسیده بودند و در دورهی طاغوت که فضا برای نوجوانان و جوانان گمراه کننده بود، کتاب ایشان کمک بزرگی به من کرد. این کتاب را بسیار خوب دیدم و جلدهای اول تا ششم این کتاب را برای فرزندان خود تهیه کردم و به همهی کسانی هم که فرزندان همسِن فرزندان من داشتند این کتاب را توصیه کردم. ایشان در یک برهه از زمان، خلاء زنجیره فرهنگی کشور را پر کردند. این کتاب یک فرصت بسیار بزرگ بود و اطمینان دارم که خداوند اجر شما را خواهد داد!'
🍃بعد از صحبتهای آقا، استاد آرام چشمان خیسش را پاک میکرد. بعد با لحنی آرام و دوست داشتنی گفت: 'مقام معظم رهبری به کتابهای من آبرو دادند.'
✍🏻خبرگزاری ایرنا/قسمت دوم
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid