انجماد فکری نویسنده یا writer's block به وضعیتی اطلاق میشود که نویسنده قادر به تولید محتوا یا پیشروی در فرآیند نگارش نیست و با مشکلاتی مانند افت انگیزه یا عدم توانایی در پیدا کردن ایده مناسب روبرو میشود.
چند راه کار جالب برای غلبه بر انجماد فکری:
1- به جای تایپ، دستی بنویسید.(از خودکار با رنگهای مختلف استفاده کنید.) ✍🏻
2- مکان نوشتنتون رو عوض کنید.(توی پارک، کافه، حیاط یا تراس بنویسید) 🏜
3- کتاب بخونید.📚
4- از جرقه های نوشتن استفاده کنید. (هشتگ #یک_سبد_ایده ) 🪄
5- استراحت کنید و یک کار دیگه انجام بدید. 🛼
6- به جای رمان یا داستان کوتاه فعلی، برید سراغ یک موضوع دیگه برای نوشتن. 📜
7- زمان سنج رو برای مدت کوتاه تنظیم کنید و بی وقفه بنویسید.💣
8- پیاده روی کنید.🚶🏻
9- با یک کودک بازی کنید.👨🏻🍼
10- به یک دوست قدیمی زنگ بزنید.☎️
11- یک فیلم کوتاه ببنید.🎞
12- خونه تون رو جارو کنید.(تمیز بودن محیط اطراف موجب آرامش فکری میشه.)🧹😄
#نویسندگی
#انگیزشی
#نوشتن
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#معرفی_کتاب
#نویسندگی
📔کتاب عناصر داستان
✍🏻اثر جمال میرصادقی
یکی از ابزار و وسیلههایی که نویسندگان، نوشتههای خود را به آن تجهیز میکنند، "عناصر داستان" است. این عناصر از مواردی همچون لحن، فضا، رنگ، عمل داستانی، طرح و پیرنگ داستان و بسیاری از موارد دیگر تشکیل شده که علم به آنها برای هر نویسندهای واجب است. نویسندگان بزرگ در خلق آثار مهم داستانی و شاهکارهایشان، معمولاً پیرو ضوابط و قواعدی هستند که "عناصر داستان" یکی از آن هاست.
اما تکلیف افراد علاقهمند به هنر نویسندگی و آنهایی که تازه قلم به دست گرفته و در ابتدای این مسیر قرار دارند چیست؟ "جمال میرصادقی" با تدوین کتاب "عناصر داستان"، این فرصت را در اختیار دوستداران نویسندگی قرار داده، تا با این بخش مهم از حرفهی نویسندگی آشنا شده و بتوانند دستورالعملهای مربوط به "عناصر داستان" را در نوشتهها و طرحهای آیندهی خود به کار بگیرند.
📚iranketab
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
درباره چه چیزی بنویسیم؟
«آشکار کن چیزی را که اگر تو نبودی، شاید هرگز دیده نمیشد.»
— روبر برسون
اگر میل به نوشتن در وجودتان هست، اما هنوز نمیدانید دقیقاً چه باید بنویسید، نگران نباشید. این موضوع بین افراد خلاق بسیار رایج است؛ بسیاری از آنها تمایل دارند انواع مختلف نوشتن را تجربه کنند، و گاهی همهی آنها را بهصورت همزمان.
اگر هدفتان از نوشتن صرفاً لذت بردن است، میتوانید آزادانه در میان سبکها و موضوعات مختلف جستوجو کنید و از این تجربهها بهره ببرید.
اما اگر تصمیم دارید مسیر حرفهای نویسندگی را دنبال کنید، بهتر است روی یک نوع خاص از نوشتن تمرکز کنید و تلاش کنید در همان حوزه به مهارت و موفقیت برسید.
سادهترین راه برای اینکه بفهمید چه باید بنویسید، این است:
🔸از خود بپرسید چه چیزی را با علاقه میخوانید؟
از رمانهای معمایی لذت میبرید، یا پیگیر آثار نویسندگانی مثل استیفن کینگ هستید، یا کتابخانهتان پر از داستانهای علمیتخیلیست؟
حتی در یک ژانر خاص مانند «داستانهای جنایی»، زیرشاخههای زیادی وجود دارد: از معماهای کلاسیک گرفته تا داستانهای پلیسی و طنز. هر چه دقیقتر بدانید به کدام سبک علاقهمندید، مسیرتان روشنتر خواهد بود.
اگر با سبکی که به آن علاقهمند نیستید کار کنید، احتمالاً نوشتهتان هم بیروح و سطحی خواهد بود.
بهعنوان نمونه، زمانی که جی.کی. رولینگ با مجموعهی «هری پاتر» به موفقیت بزرگی رسید، بسیاری تصمیم گرفتند داستانهایی مشابه بنویسند. اما تنها آنهایی موفق شدند که پیش از آن هم به دنیای فانتزی علاقهمند بودند—نه فقط کسانی که فقط دنبال سود مالی بودند.
در مورد نوشتن غیرداستانی نیز همین قاعده صادق است. بهتر است با توجه به علاقهی شخصیتان موضوع انتخاب کنید، نه صرفاً بر اساس آنچه در بازار پرفروش است.
در عین حال، آگاهی از روندها و تغییرات دنیای نشر، رسانهها و تلویزیون اهمیت زیادی دارد.
زمانی که چیزی را مینویسید که خودتان بهطور مرتب آن را میخوانید، بهصورت طبیعی از روندهای آن حوزه آگاه میشوید و میتوانید انتخابهای هوشمندانهتری داشته باشید.
حتی پس از انتخاب بین داستانی یا غیرداستانی، باز هم لازم است مسیر خود را دقیقتر مشخص کنید:
📚 رمان یا داستان کوتاه؟
🎬 فیلمنامه یا نمایشنامه؟
📖 مقاله یا کتاب آموزشی؟
اگر پاسخ این پرسشها را میدانید، میتوانید نوشتن را شروع کنید.
#نوشتن #نویسندگی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
🎯 الهام، خوب است؛ اما نمیتوان همیشه به آن تکیه کرد
در کارهای هنری، الهام (inspiration)، پدیدهای شگفتانگیز است؛ اما مشکل اینجاست که اغلب غیرقابل پیشبینی است.
اگر میخواهیم نوشتن را بهطور جدی دنبال کنیم، نمیتوانیم منتظر بمانیم تا ایدهها بهصورت اتفاقی به سراغمان بیایند. باید بتوانیم خودمان، هر زمان که لازم بود، ایده تولید کنیم. یکی از بهترین روشها برای خلق ایده، طوفان فکری است.
چند اصل بنیادین برای یک طوفان فکری مؤثر:
🔹 ۱. کمیت را در اولویت قرار دهید.
تلاش کنید در مدتزمانی کوتاه، بیشترین تعداد ایده را تولید کنید.
🔹 ۲. هیچ قضاوتی در مرحلهی تولید ایده نباید صورت گیرد.
ارزیابی و پالایش ایدهها به زمان دیگری موکول میشود. قضاوت زودهنگام، جریان خلاقیت را مسدود میکند.
🔹 ۳. همهچیز را یادداشت کنید.
ثبت نکردن یک ایده، درواقع نوعی رد کردن و قضاوت کردن آن است.
🔹 ۴. ایدهها را با هم ترکیب کنید.
لزومی ندارد ایدهای کاملاً نو خلق کنید. بسیاری از نوآوریها، حاصل ترکیب عناصر موجودند.
📌 در میان این اصول، اصل دوم معمولاً از همه دشوارتر است.
ما عادت داریم هر ایدهای را بلافاصله قضاوت کنیم—آن هم اغلب با نگاهی منفی.
اگر با این موضوع مشکل دارید، ممکن است منتقد درونی فعالی داشته باشید.
در قسمت های بعد در مورد منتقد درونی بیشتر صحبت میکنیم
#نویسندگی #خلاقیت #تکنیک_ایدهپردازی #الهام #طوفان_فکری
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
📖 سیستم LOCK: چهار عنصر کلیدی برای خلق یک رمان جذاب و محکم
اگر میخواهید رمانی بنویسید که خواننده را از اول تا آخر درگیر نگه دارد، سیستم LOCK یکی از بهترین چارچوبهای موجود است. این سیستم چهار عنصر اساسی دارد که هر داستان پرفروشی از آنها بهره میبرد.
🔹 L = Lead (شخصیت اصلی جذاب)
داستانهای بزرگ با یک شخصیت اصلی به یادماندنی شروع میشوند. خواننده باید از همان ابتدا به سرنوشت او اهمیت دهد. چگونه؟
✔️ قرار دادن او در خطر فیزیکی یا عاطفی (مثلاً تهدید جانی یا از دست دادن عشق).
✔️ نشان دادن سختیهای غیرمنصفانه (خوانندگان با قهرمانانی که قربانی شرایطند همدردی میکنند).
✔️ ساختن یک بازندهٔ دوستداشتنی (مثل هری پاتر که در آغاز زندگی سختی دارد).
✔️ نمایش آسیبپذیری (شخصیتی که ممکن است شکست بخورد، هیجان بیشتری ایجاد میکند).
🔹 O = Objective (هدف قوی با ریسک زیاد)
شخصیت اصلی باید هدفی قوی داشته باشد که داستان را پیش ببرد. این هدف معمولاً دو شکل دارد:
✔️ به دست آوردن چیزی (نجات یک عزیز، کشتن هیولا، پیدا کردن گنج).
✔️ فرار از چیزی (فرار از زندان، گریز از یک تعقیبکننده).
اما نکتهٔ کلیدی این است که همیشه باید پای مرگ در میان باشد! حال چه مرگ فیزکی باشد، چه مرگ روحی روانی، چه مرگ حرفه ای و شغلی.
اگر قهرمان به هدف نرسد، زندگیاش نابود میشود.
🔹 C = Confrontation (رویارویی و موانع سرسخت)
اگر قهرمان به راحتی به هدف برسد، داستان خستهکننده میشود! تقابل با موانع و ضدقهرمانها داستان را جذاب میکند.
✔️ ضدقهرمان لزوماً "شرور" نیست، بلکه کسی است که اهدافش با قهرمان در تضاد است.
✔️ بهترین ضدقهرمانها چندبعدی هستند؛ هم ترحم برمیانگیزند، هم وحشت!
✔️ حتی صحنههای گفتوگو باید تنش داشته باشند تا خواننده را خسته نکنند.
🔹 K = Knockout Ending (پایان کوبنده و ماندگار)
خواننده بعد از تمام آن ماجراها، پایانی رضایتبخش میخواهد.
✔️ پایان باید روشن باشد (چه کسی برد؟ چه کسی باخت؟).
✔️ حس عمیقی در خواننده باقی بگذارد (مثل پایان «ارباب حلقهها» که هم پیروزی است، هم بهایی سنگین دارد).
✔️ پایانهای مبهم برای رمانهای ادبی مناسباند، اما در داستانهای پرفروش و تجاری خواننده به دنبال جواب است.
🎯 چرا سیستم LOCK مهم است؟
این چهار عنصر تضمین میکنند که داستان شما:
✅ شخصیت محور است (نه صرفاً حادثهمحور).
✅ هدفمند پیش میرود (بیجهت کش نمیآید).
✅ کشمکشهای جذاب دارد (خواننده میخواهد بداند بعد چه میشود).
✅ پایانی به یادماندنی دارد (و خواننده را برای کتاب بعدی شما مشتاق نگه میدارد).
✍️ بسیاری از نویسندگان بزرگ از این سیستم استفاده میکنند. شما چطور؟ آیا در داستانهای خود از LOCK استفاده کردهاید؟
#نویسندگی #رمان_نویسی
❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid