eitaa logo
کلبه ی آرامش خدایی ♥️
1.4هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
144 فایل
کلبه ی آرامش ...همان جایی ست که ترا بخدا میرساند♥️ 🍁هرکه منظور خود از غیر خدا میطلبد 🍁چون گدایی است که حاجت ز گدا میطلبد! 🍀معرفی زندگی با نشاط 🍀پاسخ به سوالات 🍀بیان مطالب ناب 🍀مهمترین هدف تبلیغ امام زمان ارواحنافداه میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند متعال در جای جای قرآن کریم به منزلت وشان اهل بیت وحضرت زهرا سلام الله علیها آیاتی را نازل فرموده اند. در ذیل به تعدادی از ایات که در شان حضرت زهرا سلام الله علیها نازل شده اند اشاره میکنیم. 🌹حضرت زهرا در قرآن(۱)🌹 🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖🌗🌖 1⃣ آیه تطهیر ✴️ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﭘﻠﻴﺪﻱ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ [ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﻴﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﻲ ﻣﺤﻤّﺪ ، ﻋﻠﻲ ، ﻓﺎﻃﻤﻪ ، ﺣﺴﻦ ﻭ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ﺍﻧﺪ ] ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻧﻤﺎﻳﺪ ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .(احزاب٣٣) 2⃣ آیه مباهله ✴️ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ [ ﻋﻴﺴﻲ ] ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﺁﻣﺪ ، ﻣﺠﺎﺩﻟﻪ ﻭ ﺳﺘﻴﺰ ﻛﻨﺪ ، ﺑﮕﻮ : ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﻣﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﺯﻧﺎﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﺭﺍ ، ﻭ ﻣﺎ ﻧﻔﻮﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻔﻮﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﻨﻴﻢ ; ﺳﭙﺲ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ، ﭘﺲ ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ(آل عمران٦١) (به اتفاق شیعه و سنی منظور از نسائنا حضرت زهرا است) 3⃣ آیه اطعام ✴️ وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ﻭ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ، ﺑﻪ ﻣﺴﻜﻴﻦ ﻭ ﻳﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(انسان٨) (به اتفاق شیعه و سنی حضرت علی و زهرا غذای خود را به ﻣﺴﻜﻴﻦ ﻭ ﻳﺘﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ دادند) 4⃣ آیه مودت ✴️ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺷﻤﺎ [ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺭﺳﺎﻟﺘﻢ ] ﻫﻴﭻ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺟﺰ ﻣﻮﺩّﺕ ﻧﺰﺩﻳﻜﺎﻥ ﺭﺍ [ ﻛﻪ ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ـ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم ـ ﻫﺴﺘﻨﺪ ] ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ.(شوری٢٣) (به اتفاق شیعه و سنی منظور از قربی حضرت زهرا و اهل بیت است) ------------------------------------------------- با ارسال این پست در ثواب نشر معارف قرآن کریم شریک شوید... 👇👇👇 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ═✧❁🌸❁✧═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋خیلی دوستت دارم آقای عشق....♥️ امام_زمان اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوکر زهرا شدم دنیا به نامم گشته است نام پاک فاطمه ذکر سلامم گشــــته است من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجــیب گفتن یا فاطمه تـــــکه کلامم گشتـه است... https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ┏━💎🍃🌷🍃💎━┓
سلام علیکم شهادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را تسلیت عرض می‌کنم
داستان«ماه آفتاب سوخته» 🎬: امام لحظه ای درنگ میکند، دست به پیشانی میبرد که ناگاه تیری زهرآگین بر سینهٔ مبارکش می نشیند، انگار زهر این تیر بدجور امام را آزرده، صدای امام در دشت می پیچد:«بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، من به رضای خدا راضی ام» تیر عمیقا بر سینهٔ امام نشسته و مانع حرکت امام است، باید تیر را درآورد، اما یک دست را بر سینه مینهد و با دست دیگر تیر را یکباره بیرون میکشد و خون از جای آن فوران می کند، امام خون را در مشت میگیرد و به آسمان میریزد و میفرماید:بار خدایا! همهٔ این بلاها در راه تو چیزی نیست. انگار همه چیزبر عکس شده و از زمین به آسمان میبارد، آنهم خون مظلوم، خون حسین که همان خون خداست و گویی آسمان دهان باز کرده و خون را در خود فرو میبرد و حتی یک قطره از آن بر زمین نمیریزد، آسمان همچون تشتی پر از خون سرخ شده و همه لشکر از این اتفاق ترسیده اند، اما حیف که تلنگر نمی خورند و به خود نمی آیند. خون از سینه مبارک امام مانند جویی روان شده و انگار تمامی ندارد، حسین دوباره مشتش را پر از خون می کند و با آن محاسن صورتش را خضاب می کند و میفرماید:«می خواهم جدم رسول خدا را اینگونه ملاقات کنم» خون از بدن امام رفته و ضعفی بر او مستولی شده، دشمن فرصت را غنیمت میشمرد و از هر طرف به او زخم میزند، گویی باید به تعداد یارانش بدن ایشان را از زخم کینه شان پر نمایند و اینجاست هفتاد و دو زخم به بدن مبارک امام وارد میشود، حضرت در بین گرگهای گرسنه که به او خیره شده اند با صورت از روی اسب به زمین می افتد و انگار عرش خداست که بر زمین افتاده...گویی حسین آخرین سجده اش را باید در پیشگاه خدا با بدن ارباً اربا انجام دهد... صدای مناجات امام بلند میشود:«در راه تو بر همهٔ این سختی ها صبر میکنم» امام در آخرین لحظات هم شعار توحید و خداپرستی میدهد، در این هنگام ذوالجناح که یار همیشگی حسین است،یالش را به خون مولایش رنگین میکند و به سوی خیمه ها میرود، اهل حرم که بی تابانه چشم به میدان دوخته اند با دیدن اسب بی سوار شیون و ناله سرمیدهند، رباب روی میخراشد انگار هم اینک علی اصغرش را کشته اند و می خواهد به سوی میدان برود که زینب بر سر زنان به سوی قتلگاه میدود و می بیند فوج دشمن حسینش را محاصره کرده اند زینب فریاد می زند:وای برادرم... و انگار ندای هل من ناصر حسین اینبار از حلقوم دختر علی بیرون می آید، ناگاه کودکی از میان حرم با لباس سفید و بلند عربی پیش میرود ومیگوید: من باشم و عمویم تنها و بی یاور بماند؟! حسین متوجه عبدالله میشود او بیش از یازده سال سن ندارد، کودک است هنوز، حسین تمام توانش را جمع می کند و باصدای ضعیفی میفرماید:یادگار برادرم برگرد اَبجَر شمشیر کشیده تا حسین را شهید کند، این کودک دستانش را سپر بلای عمو میکند و میگوید:وای برتو! آیا می خواهی عموی مرابکشی؟! شمشیر فرود می آید و دستان کودک از بدن جدا می شود انگار دو جوی خون راه افتاده و خون او با خون عمویش در هم می آمیزد، حسین سر عبدالله را به سینه میگیرد و گویی چیزی درگوشش زمزمه میکند...حرمله که نشان داده دیوی کودک خوار است بار دیگر تیر در چله کمان میگذارد و اینبار تیرش گلوی پسر حسن بن علی را میشکافد و او در آغوش حسین به آسمان پرمیکشد.. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی @bartaren 🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤
داستان«ماه آفتاب سوخته» 🎬: ساعتی ست که حسین روی خاک داغ کربلا افتاده، هیچ کس را یارای نزدیک شدن به او نیست، زینب از فراز تلی کمی آنطرف تر مدام چشم به گودی قتلگاه دارد و هر بار هر حرکتی که حسین می کند، زینب اشک شوق میریزد که خدایا حسین زنده است. حسین بدنش پاره پاره شده و زبان خشکش از تشنگی به کام چسپیده اما با خدای خویش چنین میگوید: خدایا! در راه تو بر بلاها صبر میکنم امام انگار تپش قلب زینبش را حس کرده، شمشیر بر زمین میزند و می خواهد شمشیر را ستونی کند که بر ان تکیه کند و کمی نیم خیز شود و خیمه ها را بنگرد، اما ناگهان ضربت شمشیری بر بدنش اصابت میکند و بلند نشده بر زمین می افتد‌‌.. عمر سعد ندا میدهد هرکس سر حسین را جدا کند هزار سکه طلا میگیرد، اما کسی یارای چشم در چشم شدن با نواده رسول الله نیست، عمرسعد آنقدر جایزه را بالا و بالاتر میبرد که سنان از جا بلند میشود و میگوید: من سر حسین را برایت می آورم به شرطی هموزن آن در و سیم و طلا به من بدهی.. عمرسعد میپذیرد و سنان به سمت حسین میرود، اما ناگاه دستش میلرزد و شمشیر بر زمین می اندازد.. شمر با عصبانیت به دنبال سنان میرود و از او میپرسد چه شده؟ سنان درحالیکه رنگ به رخ ندارد میگوید: به خدا قسم که آن برق نگاه حسین نبود، برق نگاه حیدر کرار بود که مرا مینگرید، من از اول اول از ابوتراب میترسیدم و اینک از حسین میترسم،اینها دلاورمردانی هستند که حتی عزرائیل هم به کمکشان میشتابد تا دشمنانشان را نابود سازد. شمر زهر خندی میزند و میگوید: تو همیشه در جنگ ترسو بودی، انگار کار حسین را باید من تمام کنم و نامم برای همیشه ماندگارشود‌ شمر به سوی امام می رود، قلب زینب درسینه بدجور می زند، و قدم به قدم جلو می رود، ناگهان صدای فرشتگان در آسمان میپیچد: ای خدا پسر پیامبر تو را میکشند ندایی قدسی خطاب میکند:من انتقام خون حسین را میگیرم، انگار اشاره به ظهور منجی اخرالزمان میکند. هودجی در آسمان دیده میشود، بانویی کمر خمیده و پهلو شکسته به همراه همسری که فرقش به خون نشسته برای استقبال از پسری تشنه لب ایستاده اند... شمر بالای سر حسین ایستاده و قهقه ای سرمیدهد و میگوید: می بینم لبانت از تشنگی ترک خورده و زبانت خشک است و دیگر یارای رجز خوانی نداری، میگفتی که پدرت کنار حوض کوثر ایستاده و منتظراست تا به او بپیوندی و سیرابت کند، حال من با خنجر خود تو را به آب بهشتی میرسانم.. شمر روی سینهٔ امام مینشیند،فریاد زینب با فریاد فاطمه که از آسمان این صحنه را میبیند در هم می آمیزد. حسین سوی چشمانش رفته و چیزی نمی‌بیند، با صدای ضعیفی می فرماید:کیستی که برسینهٔ من نشسته ای؟آیا تو مرا نمی شناسی؟ شمر خنده ای سر میدهد و میگوید: من شمر هستم و تو هم خوب میشناسم، آری تو حسین پسر علی هستی و نواده رسول خدا، آخرین پسرزهرا که قرار است به دست من به وصال مادر برسد. امام میفرماید: اگر مرا میشناسی چرا میخواهی آتش خشم خدا را به جان بخری؟! شمر که انگار عقلش را به وعده ای دنیایی از دست داده می گوید:چون یزید جایزه ای بزرگ به من وعده داده... گویی این شمر نیست و ابلیس است تمام زر و زیور دنیاست که بر سینهٔ حسین نشسته... آسمان تیره و تار شد و طوفانی سهمگین در گرفت ، شاید باد میخواست تا زینب نبیند چگونه حسینش را سر میبرند اما زینب از بالای تل دید که حسینش را زنده زنده ذبح کردند و حتی قطره آبی به او ندادند.‌‌.. زینب بر سر زنان، روی می خراشد به پیش میرود، بالای سر حسین میرسد، شمر کناری میایستد، هنوز بدن امام گرم است و اندکی پاهای مبارکش تکان می خورد، گویی به زینب خوش آمد می گوید که به حجله بهشتی برادر پا گذاشته...زینب خم میشود و بوسه بر رگ های بریده برادر که هنوز اندکی نفس در آنها مانده مینهد انگار میخواهد نفسش آخرین نفس حسین را به جان کشد.. دیگر مرا تاب نوشتن نیست....عذرخواهم😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔗رشته سامان ملت 📜برگی از حکمت فاطمی (سلام الله علیها)
4_6037118967422650093.mp3
3.35M
🎧 📋 موضوع : 💠 ذکر آداب تعقیبات نماز (۲) ، آداب صدقه 💎 مجلس نهم 🎙استاد معاونیان ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_5877449100017796665
3.33M
🎧 📋 همدردی با پدر در شهادت مادر... 🎙استاد معاونیان ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🎞 ‌روضه حضرت زهرا (س) 🏴با حال مناسب ملاحظه فرمایید 🎙 حاج علی کرمی ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6003704757514932995.mp3
7.02M
🎧 🎞 ‌لحظات احتضار حضرت زهرا علیها السلام 🎙 استاد معاونیان ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 🎞 تو از امام حسین علیه السلام مظلوم تری 🎙استاد معاونیان ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_5827891963470284302.mp3
10.49M
🎧 📋 عمق فاجعه هجوم به بیت وحی 🎙استاد معاونیان ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_5787602305490618853.mp3
10.28M
🎧 🎞 ‌مهاجر غریب 🎙 حاج محمد علی قاسمی ✨ 🆔‌@moaveniiyan ‌ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. خداوند... 👌هیچ وقت نمی گذارد ما شکست بخوریم، 👌چرا که عشق♥️ او بی قید و شرط است. https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
ﺧﺪﺍﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﻼﯾﻨﻪ ...🌸🍃 ﮐﺎﻓﯿﻪ .. ﺩﻟﺖ♥️ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﺯﺭﺳﺎﻧﯽ ﮐﻨﯽ .. ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﮏ ﺗﮏ ﻟﺤﻈﺎﺕ، ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩﻩ، ﻫﺴﺖ، ﻭﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ🌸🍃 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
الا‌ ای چاه، یارم را گرفتند گلم، عشقم، بهارم را گرفتند میان کوچه‌ها، با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند😭 السلام علیک یا صدیقه الشهیده شهادت حضرت مادر بر تمام فرزندان داغدارش تسلیت باد. عزاداریهاتون قبول....🖤 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
⬛🍃🌿🌸🍃🌾 🚩 اگر حضرت زهرا(س) بپرسند «در دفاع از امام زمانت چه کردی» چه پاسخی داریم؟😭😭😭 🚩 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منظره زیبای زندگی موجودات اقیانوس👌 ولی مار خیلی ترسناکه.... آخه چجوری بگم زیبا🙄🙄 🐠https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
سه نشانه خردمندان : 👈سکوت ، موقعی که ابلهان سخن می گویند 👈اندیشه، موقعی که دیگران خیال می کنند 👈عمل ، موقعی که تن پروران در خوابند . https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
در این دنیا دو چیز بهترینند:👌 "زندگی کردن" از سر شوق! و"خندیدن" از ته دل♥️ آرزو می‌کنم به هر دو این‌ها برسید🌹 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
🔮✨🔮 تو جلسه روضه خانومها. خانم روضه خون رو به بقیه کرد و گفت: به.. شوهراتون حق ازدواج مجدد بدین تا به گناه آلوده نشن...! همین نصیحت کافی بود که یه خانومی بلند بشه و بره در گوش خانم جلسه ای بگه: خدا اموات شما رو بیامرزه که با این حرفت راحتم کردی، مونده بودم چجوری بهتون بگم..من زن دوم شوهرتون هستم..😟😐 خانم جلسه ای از حال رفت و بیهوش شد.. خلاصه با کلی آب پاشیدن رو صورتش و ماساژ قلبی به هوش اومد.. خانومه بهش گفت اگر خودت به حرفات پایبند نیستی الکی مردم رو نصیحت نکن.. من خودم شوهر دارم فقط میخواستم ببینم خودت به حرفهایی که میزنی ایمان داری و عمل میکنی یا نه?!! ✨چاه مکن بهرکسی اول خودت بعدش کسی 🎍〰〰〰〰〰〰🎍 https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
گاهی ما انجام کار هایی را به دیگران توصیه میکنیم که لازم است خودمان انجام دهیم ...🙃🙂 نصایح ما به دیگران ممکن است راهی برای تذکر به خودمان باشد! ‌https://eitaa.com/kulbeye_aramesh
‌‌ 🌱 چه دمی می شود آن دم که شود رؤیتِ تو... که به پایان برسد ظلم شبِ غیبت تو... 🌱 ای خوش آن دم که رسد رایحه‌ی نابِ وصال... به مشامم برسد عطر خوش قامتِ تو... تعجیل در فرج مولایمان صلوات شبت بخیر امام زمانم♥️ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براے‌ظهور‌قائم https://eitaa.com/kulbeye_aramesh ╭─🌿✨🔥────•