تا سلسلت الذهب برایت شرط است
ولله که ما صید همین سلسله اییم
هرچند کشان کشان و ارام ارام
اما به خدا اهل همین قافله اییم
یک حلقه از این سلسله امروز شکست
خونین جگر از داغ جوانیم همه
مشروط به اینکه ضامن ما باشی
ما امده اییم تا بمانیم همه
این سلسله نرم نرم از هم پاشید
نفرین شده ای ریشه ی قران را زد
گوهر نشِناسهای بی دین کشتند
یک امت نور را جد اندر جد
پایان سیاهه بازیم شد روضه
از سایه ی ان کبوتران ازلی
ای وای از ان هلهله ی تکراری
ای وای از این مصائب ال علی
چون کرببلا بود عطش بود و لبت
که سوخته جان غزلم را شب و روز
حس میکنم از شدت غم بارگیم
جسم تو به زیر افتاب است هنوز
هم هلهله هم عطش لُهوف است انگار
شعری که بنام توست باران دارد
چون اکبر ارباب جوان مرگ شدی
از داغ زیاد روضه طوفان دارد
فرقیست میان تو و اکبر اما
در کرببلا داغ جوان دید حسین
بر دامن تو سر پدر بود اما
بالای سرش شمر و سنان دید حسین
سخت است که خواهر تو اواره شود
از نیزه تماشا کنی و دم نزنی
سخت است که دختر تو سیلی بخورد
برصورت نانجیب محکم نزنی
#شهادت_امام_جواد (علیه السلام)
#نرگس_غریبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای جزو یاران #امام_زمان (عج) باشی؟
❗️ حتماً ببینید و منتشر کنید ❗️
#استاد_پناهیان
#خود_سازی
#سبک_زندگی_مهدوی
@emame_zamanaam
@yavaranezoohor
.
مثل اینکه دستایِ خدا
اسمونا رو ورق زده
گُلایِ عشقُ سعادتُ
رو زمین طبق طبق زده
خورشیدِ عالم تابِ
توی چشایِ زهرا
حیدر ولیُ اللهِ
رویِ لبای زهرا
شبِ پیوند روح و ریحانِ
شرحِ ایه های الرحمانِ
شبِ نازل شدنِ ایاتِ
عادیات و سوره ی انسانِ
اسعد الله ایامکم
بند دوم
گره خورده دستِ رحمتِ
زمین و اسمونا بهم
برکت این عشقِ که زده
سرنوشت دنیا رو رقم
خطبه میخونه احمد
دنیا بهاری میشه
از چشمِ حیدر نورِ
زهرایی جاری میشه
زهرا سنگرِ ولایِ حیدر
علی سنگرِ حجابِ زهرا
فاطمهِ شد انتخاب حیدر
جونم به انتخابِ زهرا
اسعد الله ایامکم
#خادم_زینب
#پیوند_اسمانی
#اول_ذیحجه
آسمونِ شام و کوفه بی ستارست ای خدا
چی شده که راهم افتاده به شهرِ شامیا
من کجا و این خرابه این همه مَردایِ بد
بیا دنبال سه سالت خیلی دیر کردی بابا
میبینی حالِ منُ
خستم از این راه سخت
هردفعه خواستم بیام
یه نیزه دار رامُ بست
خستم از این زندگی
ای نشسته رویِ نی
من تحمل میکنم
فقط بگو تا به کِی
حسین حسین حسین ای جانم...
بند دوم
بابا مردم توی کوچه خیلی دارن همهمه
تا میبینن مارو راه میافته شور و هلهله
مارو برگردون مدینه طاقتم سر اومده
یا تو دیر کردی بابا یا من شدم کم حوصله
معجرم آتیش گرفت
فدا یه موی سرت
دیدم روی نیزه ها
که خون میاد از لبت
نیس از سرِ دلخوری
بهونه گیریِ من
خیلی دلم تنگ شده
بابا بهم سر بزن
بند سوم
نمیدونم که هنوزم تشنه ای یا دیگه نه
به هرکی میگم تشنمه اب بده بِم میگه نه
جایِ این که اب بدن با کعبِ نیزه میزنن
چرا به اینجا رسیده بی تو بابا راه من
بدتر از زخمایِ من
حال و روزِ عمه هاست
بدتر از تازیونه
طعنه های شامیاست
با طعنه میگن بما
که دیگه تنها شدین
زخم زبون میزنن
میگن بیبابا شدین
#خادم_زینب
#شب_سوم_محرم_زمینه_روضه_ای