eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
182 عکس
361 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کی میگه زندست اون که نفس داره کی میگه زندست اون که چشاش بازه یکی تو قلبِ مُرده ی من داره یه احساسِ فوق العاده میسازه زنده ، به کی میگن ، به اونی که ، دلش پر از حرارت باشه نه اون ، که دور از تو ، حسین جانم ، چشاش تو خوابِ راحت باشه زنده ، کسیِ که ، بسویِ تو ، همیشه توی حرکت باشه مُرده بودم چشامُ وا کردی من رو راهیِ کربلا کردی بند دوم میخوام احیاشم مثل زهیرتو ندارم هیشکیُ اقا غیرِ تو گدا میشه عاقبت بخیر ارباب فقط از لطف دعای خیر تو جاریِّ ، عشق تو ، توی خونم ، تو هردل یه حرم داری تو بارونِ بی منت که حتی تو بیابونم میباری تو میشه یه شش‌ گوشه دلی که تو حریمش پا میزاری تو کلُ خیر فی بابُ الحسین میگم با پاهای پیاده حرم میرم بند سوم تبِ چشمِ نیمه بازِ رو نیزه چه داغی انداخته به تنِ عالم همگی یه کارِ مشترک داریم قرار ما اربعین حسین جانم باشه قرارِ ما ، بابُ القبله ، گره میخوره اشکامون با اشکای زینب رویِ تلِ زینبیه اقا هر قطره اشکِ ما برسه به تو میشه دریا مُرده بودم چشامُ وا کردی من رو راهیِ کربلا کردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمین اشکش روونه دل دریاها خونه توی هفت آسمونم خدا روضه میخونه هنوز کوچه کوچه میپیچه صدا صدای وا اُماه صدای عزا شکسته غرورِ پسر بچه ای که مادرش افتاده تو کوچه ها بغضی کهنه تویِ گلوشِ جای اشک چشماش خون میجوشه درِ نیمه سوخته ی خونی یه عمره اخه روبروشه واویلا واویلا وایلا جانم حسن جان یابن الزهرا بند دوم حالا وقتش رسیده که هر داغی که دیده بریزه از جگر چون امونش رو بُریده غمِ مرگِ یاسِ جوونِ علی غمِ اون دلِ غرق خونِ علی غمِ دست بسته غمِ کوچه ها چی اورد سرِ تو زمونه علی میریزه خاکسترِ اون در با تکه هایی از جگر وای لحظه های اخرِ و باز میرسه به زینب خبر وای بند سوم کنارِ بسترِ تو غریبِ مادرِ تو حسین روضه میخونه رو جسم پرپر تو تو میگی لایومَ کَ یومک حسین برام گریه کردی بمیرم برات کی روضه میخونه سرِ جسمِ تو سرِ پیکرِ تویِ صحرا رهات سرت روی نیزه بلنده شمر هی بلند بلند میخنده از روی نیزه میبینی کی دستای زینب رو میبنده (علیه السلام)