eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
181 عکس
356 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام.لطفا در صورت استفاده از این شعر ، فایل  ضبط مجلس رو به آیدی زیر ارسال فرمایید ، جهت سفارش شعر و سبک ، نماهنگ و ... بصورت به آیدی زیر مراجعه فرمایید 👇👇 @khademozeinab این همه سختی کشیدم حالا ناکام برم بدون دیدن اون ماه دلارام برم اولین دیدار ما پای لَحَد باشه بَده به هوای دیدنت نوکر به دنیا اومده ارباب دیر چشامو وا کردم پیشت خودم رو رسوا کردم عمری گم شده بودم اما باتو خودم رو پیدا کردم اول و آخرش سهم من از این زندگی یه سنگه و یه کمی خاک اما نمیخوام زندگیم تموم شه تا قبل از اینکه دلم رو کنی پاک العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند دوم داره میچرخه زمین و جاریه این زندگی جوونیم رفت و نکردم لحظه ای هم بندگی لحظه ای که چشم من بیافته به چشمای تو نکنه روتو بگیری از من و بگی برو کی گفت بندگی به نماز و روزست وقتی حسینی نیست حال دلامون دنیا افتاده به جون خودش ما حتی خبر نداریم از اقامون سیرم و سفره ی همسایه خالی یعنی نرفته سیرتم به مادر آخه  گدا نمیره دستِ خالی حتی سر رکوع از پیش حیدر العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند سوم همه چی دیده چشای پر گناهم غیر تو اما دائم میرسه به روسیاها خیرتو خوبیه نوکر اینه بدست هیشکی نیست نگاش میدونه میفرسته روزیشو خود اقا براش ارباب دوست ندارم بمیرم حالا اخه یوسف و یک نظر ندیدم میخوام نوکریتو کنم آقا جون دیگه از هرکی غیرت دل بریدم من که بدهکار تواَم یه عمره دعا بکن بی دیدنت نمیرم درسته بد کردم ولی میدونی به اون چشای حیدریت اسیرم العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان
لطفا در صورت استفاده از این شعر فایل ضبط مجلس رو به ایدی زیر ارسال فرمایید  باتشکر👇 @khademozeinab بازم زیر و رو کرده عزای تو عالم رو هوا با خودش آورد شمیم محرم رو بهونه هام زیاد شده چشام داره میباره میخوام زهیر تو بشم این دنیا نمیزاره همه میگن حسین هوای ما بدارم داره هرچی دارم تو زندگی یروزی تموم میشه عمری که با تو نگذره به ولله حروم میشه تورو باچی عوض کنم؟ اقا مگه روم میشه هرکی که خدا خیرشو بخواد سوز قلبشو میکنه زیاد (مٓن اَرادٓ اللهُ بهِ الخیر قَذَفَ فی قلبِهِ حب الحسین و حُب زیارته) بند دوم دوباره هوای عشق تکون داده پرچم رو گرفته در و دیوار صفای محرم رو بزرگ شدم با روضه ها نگیر ازم این شورو چیزی به غیر عشق تو نشد با دلم جورو میتونی نزدیکش کنی تو فاصله ی دورو کی گفته اتفاقی مِهرِ تو به دلم افتاد؟ کی گفته اتفاقی راه من به حرم افتاد؟ خدا تو عالم ذر این عشقو به دل من داد واسه شاهدِ  روز محشرم اشک روضه رو ،  حتما میبرم بند سوم دلم شده بارونی زیادش کن این غم رو بکن توو دلم برپا بساط محرم رو عیار عشق نوکرا فقط به سینه زنی ها نیست کجاست اون عاشقی که پای کار تو اقا نیست کار حسینیا فقط این حرف و شعارا نیست منی که نوکر توام جهادی و پاکارم اگه که پاش بیافته من ابوذر و عمارم جونم میره پای علم من عشق علمدارم انصار الحسین ، به ماها میگن شور ما حسین ، صبر ما حسن
گریه میکنم شبا پای عَلَمی که نیست سینه میزنم برا بویِ حرمی که نیست کو صحن و رواقِ تو اوازِ کبوترات ای مادرِ بی نشون کو گنبدِ با صفات میسوزم ، میمیرم روضه های تو کرده چقد پیرم با قدِ خم ، مادر تا کوچه ها پا به پای تو میرم قدت خمه من دستتو میگیرم کوچه به کوچه میبارم کوچه به کوچه میسوزم پشتِ درِ نیمه سوخته مُردنه کارِ هرروزم سیدتی یا زهرا بند دوم میدونی دلم  چقد از نارفیقام پُره کی مثلِ تو غصه ی خوب و بد و میخوره با بازوی زخمتم دست میگیری به دعا تا مادرِ ما تویی خوشبحال نوکرا با جسمم ، با خونم واست کمه که بگذرم از جونم با مال و فرزندم هرچی که بدم باز بتو مدیونم با گریه دارم روضتو میخونم یکاری کن واسم مادر نزار دلم دنیایی شه من اهل این دنیا نیستم بزار دلم زهرایی شه بند سوم دنیا تَرو خشکشو میسوزونه تو خودش تا دیر نشده منو بسمت خودت بِکِش من عاشقِ روضه هام دل کندم از اون و این من عشقِ شهادتم اشکای منو ببین اون چادرِ خاکی میتونه عوض کنه همه دنیامو اون چادرِ خاکی میتونه دوا کنه همه دردامو بیمه میکنه امروز و فردامو دنیا شبیهِ بازاره عشقِ به زهرا رو نفروشی چادرِ مادر رو سوزوندن عقیده ی مارو نفروشی
یه نگاهی به خودم کردم و دیدم واسه ی تو اقا هیچ خیری ندارم یدفعه نشد تشکر کنم اما هر دفعه غمامُ واسه تو میارم اسیرِ این و اونم کجا پناه بیارم؟ چرا مثِ ابر بهاری از غمت نبارم؟ شادی نداره اصلا هیچ جای دنیا بیتو میگذرونم روز و شبم رو چرا اقا بیتو گریه میکنم ، از غربتِ تو بی مهریِ من دیگه شده عادتِ تو حاجت میدی به ، اهلِ اسمون گیرِ اهل این زمین شده حاجتِ تو یا مهدی ادرکنی بند دوم تو قرارِ این دلایِ بیقراری مثل بارونی که تو صحرا میباره برکت میدی به زندگیمون اقا میشی توی اسمونِ ما ستاره ببار و زنده کن این دلایِ بی نفس رو از تو بیابونِ دلم این همه خار و خس رو پاک کن و ارزو کن بشم اسیرِ عشقت دلم میخواد یروزی جونمُ بگیره عشقت من مُردم اقا ، از بی خبری اما تو که از حالِ دلم با خبری اشکامُ ببین ، دردامُ ببین میشه منُ هم بگیری واسه نوکری بند سوم تو دلم باز تبِ بین الحرمینِ جسمم اینجا و دلم پیشِ حسینِ تو تصورم پایینِ پایِ ارباب میشینم رویِ لبم شهادتینِ چرا هنوز نَمُردم با روضه هایِ گودال صدایِ زینبِ که چادرش شده لگد مال رسیده قاتل ای وای صدایِ چکمه هاشِ یکی کمک کنه حسینُ که بتونه پاشه قاتلش رسید ، با خنجر اومد قصه ی حسین و زینب اینجا سر اومد سمتِ قتلگاه ، زینب میدوید سَر رو نیزه رفته بود و خواهرش رسید
غم چرا وقتی که حسینُ دارم؟ محاله بد بگذره روزگارم خدا رو شکر همه چی روبراهِ فقط برا کربلا بیقرارم دوباره بویِ خاک و بارون ، گرفته خونم واسه خودم دارم یه گوشه روضه میخونم نزار که این دنیا حواسم رو پرتِ خودش کنه حسین جانم نزار بجز حرم برم جایی این خواهشِ منِ حسین جانم بند دوم تو خواستی خونِ قلبِ شیعه هاتُ به همه کس نمیدی کربلاتُ دووم اوردن با تو سخته اما دلم فقط دووم میاره با تُ هرچی که عشقِ توی دنیا ، پوچِ میدونم امروزِ بیتو یعنی فردا ، پوچِ میدونم من که یه عمره با سلامِ تو روزمُ شب میکنم اربابم دنیا چی اورده سرم اقا حسین حسین میگم تو دریابم بند سوم دلم رو میکشونی تا بجایی که میشنوم باز چه سر و صدایی شلوغیایِ مقتلِ دلم رو کرده همین روضه ها کربلایی خیلی سرت شلوغه ای وای ، نیزه آوُردن جلو چشِ زینبت ای وای ، سرت رو بردن صحرا شلوغه و حرم داره میپاشه از هم بی علمدارِ میبینی زینبُ که بعد از تو چه جور شده تو صحرا اواره
وا کن پنجره رو نمِ بارون و حرم میبینی این منظره رو نبر از یاد هرگز مرورِ این خاطره رو بگو یا رضا بگو یارضا غم هات که میچکه از تویِ چشمات اروم اشکات که میچکه عرقِ شرم از روی گونه هات که میچکه بگو یا رضا بگو یارضا ای ضامنِ بهشتم باتو گره خورده تار و پودِ سرنوشتم زیرِ ارزوهام یا امام رضا نوشتم ای ضامن بهشتم چشم انتظارم اقا چیزی نمیگم خودت میدونی غصه دارم حالا منمُ تو و غمای بیشمارم چشم انتظارم تنها اومدم ، رسوا اومدم بی وفایی دیدم از همه اینجا اومدم دیرِ ولی خب ، حالا اومدم بی وفایی دیدم از همه اینجا اومدم بند دوم بی وقفه میزنه بارونی که یه عمره تویِ چشمای منِ اصلا دلم از این اشکا همیشه روشنِ دلتنگتم دلتنگتم دلتنگ‌ِ آسمون دلتنگِ حس و حال خوبِ لحظه ی اذون قلبم پیشِ امام رضا چقد میگیره جون دلتنگتم دلتنگتم ای ، آبِروی قلبم مشهدِ توعه بهترین ارزویِ قلبم بارونِ چشامِ که شده وضوی قلبم ای ، آبِروی قلبم بابُ المرادم من دل از همه بُریدمُ دل بتو دادم توی حسرتِ رسیدنِ باب الجوادم بابُ المرادم ای خلوتِ من ، هم صحبت من با تو درد دلِ کردنمِ عادت من ای جانم اقا ، الغوث یا رضا بسته به همین پنجرتِ حاجتِ من
یه نگاهی به خودم کردم و دیدم واسه ی تو اقا هیچ خیری ندارم یدفعه نشد تشکر کنم اقا هر دفعه غمامو واسه تو میارم اسیرِ این و اونم کجا پناه بیارم؟ چرا مثِ ابر بهاری از غمت نبارم؟ شادی نداره اصلا هیچ جای دنیا بیتو میگذرونم روز و شبم رو چرا اقا بیتو گریه میکنم ، از غربتِ تو بی مهریِ من دیگه شده عادتِ تو حاجت میدی به ، اهلِ اسمون گیرِ اهل این زمین شده حاجتِ تو یا مهدی ادرکنی بند دوم تو قرارِ این دلایِ بیقراری مثل بارونی که تو صحرا میباره برکت میدی به زندگیمون اقا میشی توی اسمونِ ما ستاره ببار و زنده کن این دلایِ بی نفس رو از تو بیابونِ دلم این همه خار و خس رو پاک کن و ارزو کن بشم اسیرِ عشقت دلم میخواد یروزی جونمُ بگیره عشقت من مُردم اقا ، از بی خبری اما تو که از حالِ دلم با خبری اشکامُ ببین ، دردامُ ببین میشه منُ هم بگیری واسه نوکری بند سوم تو دلم باز تبِ بین الحرمینِ جسمم اینجا و دلم پیشِ حسینِ تو تصورم پایینِ پایِ ارباب میشینم رویِ لبم شهادتینِ چرا هنوز نَمُردم با روضه هایِ گودال صدایِ زینبِ که چادرش شده لگد مال رسیده قاتل ای وای صدایِ چکمه هاشِ یکی کمک کنه حسینُ که بتونه پاشه قاتلش رسید ، با خنجر اومد قصه ی حسین و زینب اینجا سر اومد سمتِ قتلگاه ، زینب میدوید سَر رو نیزه رفته بود و خواهرش رسید
کلافِ عشقُ فقط تو میبافی مریضِ عشقِ حسینی ای شافی برای بابُ الحسینیا تنها اشاره ی چشمایِ توعه کافی درسِ عشقُ احساسی رقیه روحِ عمو عباسی رقیه توو باغِ حسین مثلِ مادرت سرشار از عطر یاسی رقیه سلاحت اشکِ سلاحت خونِ لهیبِ روضت دنیارو میسوزونه همین دستایِ کبودت بی بی داره پرچمِ کربلا رو میچرخونه بند دوم حقیقت داره باباییِ دختر تویی  دلداده حسینتِ دلبر تا دلتنگی کردی کنج ویررونه خودش رو بابا بتو رسوند باسر میگفتی براش از دردِ دوری که گوشوارتُ بردن چجوری زخماتُ نشون دادی به بابا سیلی خوردی و کردی صبوری میخوند لالایی برات بابایی به پا کردی با روضه عجب غوغایی چشاتُ بستی گرفتی اروم گمونم بردت پیشِ خودش بابایی بند سوم در و دیوارم تو روضه های تو میشن بارونی و پا به پایِ تو میبارن واسه غریبیِ بابا بابا گریه میکنه برای تو دوست دارم برای اخرین بار دم بگیره لبم یا علمدار یعنی میشه شب سومِ ماه با عطش بمیرم قبلِ افطار دمِ جون دادن بگم یارقیه منِ رسوا رو ببر حرم یا رقیه بخر نوکر رو برا بابایی روی پیشونیمم بنویس اهدایی
هرجارو نگاه کنم میبینمت توی بارون و تو مهتاب و نسیم هرطرف برم تو هستی روبروم تو حسینی جون پناهِ زندگیم لطفِ بی نهایتِ خدا حسین چجوری شُکرِشُ من ادا کنم بس که دیدنت قشنگِ واسه من دوست دارم دنیارو کربلا کنم تو رنگِ عشقی تو رنگ نوری تو اون ایاتِ خداییِ مستوری بزن رنگت رو به دنیایِ من بزار بشناسن همه منُ اینجوری حسین جانم ، نگیر از من ، نگاتُ حتی برای یک لحظه که حتی نیم ، نگاهِ تو ، به  دنیا و هرچی داره میارزه بند دوم میشورم با اشکِ روضه روحمُ غسلِ عاشقی همینِ واسه من دوست دارم که خونِ قلبمُ بدم برای تو اینِ التماسِ من تویی انعکاسِ لبخندِ خدا تویی جلوه ی حقیقتِ بهشت خدارو شکر میکنم که عشقتُ تو شبایِ قدرِ زندگیم نوشت عوض کن حالِ بدِ دنیامُ بتو میسپارم تمومِ رویاهامُ میخوام عاشق شم نه مثل مجنون شبیهِ جُونِت حسینی کن دنیامُ حسین جانم ، نگیر از من ، نگاتُ حتی برای یک لحظه که حتی نیم ، نگاهِ تو ، به دنیا وهرچی داره میارزه بند سوم نمیخوام برم بسمت قتلگاه ولی باز غروبِ جمعه اومده مختصر میکنم این روضه رو چون میدونم که حال مادرت بده میشینه پایینِ پای تو حسین اونجایی که زینبت نشسته بود هِی بهت میگفت که اَ انتَ اَخی تمومِ استخونات شکسته بود نبود انگشت و نبود انگشتر تهِ گودی مونده بود تنِ تو بی سر میگفت توگوشت با گریه اروم یچیزی انگار تو لحظه های اخر حسین جانم ، روی نیزه ، حواست به زنهای حرم باشه حسین جانم ، دارم میرم ، اسیری چشمت به منم باشه
بسم الله الرحمن الرحیم میخوام یکم دورمُ خلوت کنم باید به این تنهایی عادت کنم دل بکنم از همه ی ادما یکم بشینم باتو صحبت کنم با تو بودنُ دوست دارم اخه تو فقط دوست داری منُ از من نگیر این لذت گریه کردنُ بغضُ توی روضه های تُ شکستنُ واسه تو گریه میکنم یا از غمهایِ بی حدم نمیدونم چجوری شد که امشب اینجا اومدم اگه صدامُ میشنوی اگه میبینی حالمُ حتما میبینی تو چشای خیسم داغ عالمُ بند دوم میشنوی این صدایِ بغضیِ که داره میلرزه گوشه ی حنجرم به هرکی که برگشته از کربلا میگم برام بگو چجوره حرم؟ اسمون برام مثلِ قفس میشه ولی بارون که میزنه بویِ حرم از کل عالم قسمتِ منِ این زندگی بی کربلا عینِ مردنِ دوراشُ زد دلم حسین حالا برگشته نا امید میگه هیشکی بجز حسین نازِ منُ نمیخرید دیرِ ولی تو اونی که حُر هارو میخری حسین وقتی هیچ راهی نیست دیگه تو راه اخری حسین بند سوم پرچمای عزات که باد میخوره این نفسایِ اخرم میبُره بارونی میشه حال چشمایِ من چی بگم از این دنیا قلبم پُره میدونی اقا فهمیدم اینُ با غمِ تو میشه قد کشید میشه خدا رو گوشه ی شش گوشه ی تو دید اونی که داره عشقتُ به ارزوش رسید تو دفترِ غمایِ من غمهای عالمِ حسین ولی دوری از کربلات بزرگترین غمِ حسین اگه تو هم ردم کنی کی میمونه برای من خوش بود دلم که میرسه تا حرمت صدای من
مگه میشه شبِ من سحر شِ و دل سلامی سویِ کربلا نده مگه میشه تنِ عاشقای تو اربعینا بوی کربلا نده مگه میشه تبِ روضه های تو به دلِ خرابم اتیش نزنه باز همه دارن میرن سمتِ حرم اونی که جامونده دلِ منِ تو چشمام بارون تو قلبم غوغا شده جاری دریایِ غمت تو صحرا دورِ زائرهام با اشک و لبخند میگردونم دور سرِ اونا اسپند همه دارن ، میان و من ، دارم میسوزم تو تب این دوری میبارم هی ، مثِ بارون ، خودم رو اروم میکنم اینجوری بند دوم توی خواب دیدم که اومدم حرم از نجف پیاده سمتِ کربلا خواب دیدم چای عراقی میخورم استراحت میکنم تو موکبا توی خواب دیدم که طاول زده پام یدفعه اتیش گرفت دور و برم یه سه ساله رو دیدم تو شعله ها با یه گوشواره شکسته تو حرم دیدم نیمه شب تو صحرا جاموند دیدم که اتیش پیراهنش رو سوزوند امون از سیلی و اون ویرونه امون از اشکِ شبونه ی دردونه چه شبهایی ، چه تبهایی ، کی میدونه که چه سخته تنهایی میخوند لالا ، گلِ یاسم ، چرا دیر کرد انقد عموعباسم بند سوم دوست دارم با اشکِ چشمم خودمُ از غبارِ دنیا شستشو بدم دوست دارم برا یبارم که شده اربعین راهیِ کربلا بشم دوست دارم غبار کربلای تو بشینه به روی موهای سرم این روزا حرفی ندارم با کسی همه حرفمه حرم حرم حرم اخه کی غیر از حسینُ دارم نزار اسمم جامونده بشه اینبارم بساز از من یه زهیر اربابم بکن من رو عاقبت بخیر اربابم ببین فکرِ ، حرم خوابُ ، گرفته از چشمای بی خوابم پریشونم ، یکاری کن ، برای قلبِ خسته و بیتابم
کی میگه زندست اون که نفس داره کی میگه زندست اون که چشاش بازه یکی تو قلبِ مُرده ی من داره یه احساسِ فوق العاده میسازه زنده ، به کی میگن ، به اونی که ، دلش پر از حرارت باشه نه اون ، که دور از تو ، حسین جانم ، چشاش تو خوابِ راحت باشه زنده ، کسیِ که ، بسویِ تو ، همیشه توی حرکت باشه مُرده بودم چشامُ وا کردی من رو راهیِ کربلا کردی بند دوم میخوام احیاشم مثل زهیرتو ندارم هیشکیُ اقا غیرِ تو گدا میشه عاقبت بخیر ارباب فقط از لطف دعای خیر تو جاریِّ ، عشق تو ، توی خونم ، تو هردل یه حرم داری تو بارونِ بی منت که حتی تو بیابونم میباری تو میشه یه شش‌ گوشه دلی که تو حریمش پا میزاری تو کلُ خیر فی بابُ الحسین میگم با پاهای پیاده حرم میرم بند سوم تبِ چشمِ نیمه بازِ رو نیزه چه داغی انداخته به تنِ عالم همگی یه کارِ مشترک داریم قرار ما اربعین حسین جانم باشه قرارِ ما ، بابُ القبله ، گره میخوره اشکامون با اشکای زینب رویِ تلِ زینبیه اقا هر قطره اشکِ ما برسه به تو میشه دریا مُرده بودم چشامُ وا کردی من رو راهیِ کربلا کردی