غم چرا وقتی که حسینُ دارم؟
محاله بد بگذره روزگارم
خدا رو شکر همه چی روبراهِ
فقط برا کربلا بیقرارم
دوباره بویِ خاک و بارون ، گرفته خونم
واسه خودم دارم یه گوشه روضه میخونم
نزار که این دنیا حواسم رو
پرتِ خودش کنه حسین جانم
نزار بجز حرم برم جایی
این خواهشِ منِ حسین جانم
بند دوم
تو خواستی خونِ قلبِ شیعه هاتُ
به همه کس نمیدی کربلاتُ
دووم اوردن با تو سخته اما
دلم فقط دووم میاره با تُ
هرچی که عشقِ توی دنیا ، پوچِ میدونم
امروزِ بیتو یعنی فردا ، پوچِ میدونم
من که یه عمره با سلامِ تو
روزمُ شب میکنم اربابم
دنیا چی اورده سرم اقا
حسین حسین میگم تو دریابم
بند سوم
دلم رو میکشونی تا بجایی
که میشنوم باز چه سر و صدایی
شلوغیایِ مقتلِ دلم رو
کرده همین روضه ها کربلایی
خیلی سرت شلوغه ای وای ، نیزه آوُردن
جلو چشِ زینبت ای وای ، سرت رو بردن
صحرا شلوغه و حرم داره
میپاشه از هم بی علمدارِ
میبینی زینبُ که بعد از تو
چه جور شده تو صحرا اواره
#خادم_زینب
#شور_احساسی
#شور_مقتلی_روضه_سنگین
بارون که میزنه
میبره دلم رو
بویِ خاکِ کوچه
میکِشه مدینه
چشمای ترم رو
میرم تو کوچه ها
خیلی بویِ دودِ
یکی داره میگه
مادر واسه رفتن
حالا خیلی زوده
تو این اتیش نرو مادر
حواست باشه میخِ درُ مادر
روی خاکا که میافتی
ببین شرمِ چشمِ حیدرُ مادر
نرو مادر نرو مادر
بند دوم
خاکسترِ درِ
رو پیراهنِ تو
خم شد قامتِ تو
در وقتی که افتاد
مادر رو تنِ تو
زورم نمیرسید
ای وای چِلتا نامرد
ریختن توی خونه
دیدی که حسینِ
تو خون گریه میکرد
بیا فضه ، روی لبهات
پر از خاک و دود و خون شده چشمات
میخوای پاشی نمیتونی
اخه بدجوری میلرزه پاهات
بند سوم
در شعله میکشه
سمتِ اسمونا
میسوزن ملائک
تا میاد صدایِ
ناله ی وا اُماه
غوغای کوچه ها
من رو برده جایی
که مادرِ دل خون
واسه طفل تشنش
میخونه لالایی
لالالالا ، میاد بارون
عمو زود مشکِ پرابُ برگردون
تلذی میکنه اصغر
گلم داره میده روی دستم جون
#خادم_زینب
#شور_مقتلی_روضه_سنگین
#فاطمیه
بارون که میزنه
میبره دلم رو
بویِ خاکِ کوچه
میکِشه مدینه
چشمای ترم رو
میرم تو کوچه ها
خیلی بویِ دودِ
یکی داره میگه
مادر واسه رفتن
حالا خیلی زوده
تو این اتیش نرو مادر
حواست باشه میخِ درُ مادر
روی خاکا که میافتی
ببین شرمِ چشمِ حیدرُ مادر
نرو مادر نرو مادر
بند دوم
خاکسترِ درِ
رو پیراهنِ تو
خم شد قامتِ تو
در وقتی که افتاد
مادر رو تنِ تو
زورم نمیرسید
ای وای چِلتا نامرد
ریختن توی خونه
دیدی که حسینِ
تو خون گریه میکرد
بیا فضه ، روی لبهات
پر از خاک و دود و خون شده چشمات
میخوای پاشی نمیتونی
اخه بدجوری میلرزه پاهات
بند سوم
در شعله میکشه
سمتِ اسمونا
میسوزن ملائک
تا میاد صدایِ
ناله ی وا اُماه
غوغای کوچه ها
من رو برده جایی
که مادرِ دل خون
واسه طفل تشنش
میخونه لالایی
لالالالا ، میاد بارون
عمو زود مشکِ پرابُ برگردون
تلذی میکنه اصغر
گلم داره میده روی دستم جون
#خادم_زینب
#شور_مقتلی_روضه_سنگین
#فاطمیه