یه نگاهی به خودم کردم و دیدم
واسه ی تو اقا هیچ خیری ندارم
یدفعه نشد تشکر کنم اما
هر دفعه غمامُ واسه تو میارم
اسیرِ این و اونم
کجا پناه بیارم؟
چرا مثِ ابر بهاری از غمت نبارم؟
شادی نداره اصلا
هیچ جای دنیا بیتو
میگذرونم روز و شبم رو چرا اقا بیتو
گریه میکنم ، از غربتِ تو
بی مهریِ من دیگه شده عادتِ تو
حاجت میدی به ، اهلِ اسمون
گیرِ اهل این زمین شده حاجتِ تو
یا مهدی ادرکنی
بند دوم
تو قرارِ این دلایِ بیقراری
مثل بارونی که تو صحرا میباره
برکت میدی به زندگیمون اقا
میشی توی اسمونِ ما ستاره
ببار و زنده کن این
دلایِ بی نفس رو
از تو بیابونِ دلم این همه خار و خس رو
پاک کن و ارزو کن
بشم اسیرِ عشقت
دلم میخواد یروزی جونمُ بگیره عشقت
من مُردم اقا ، از بی خبری
اما تو که از حالِ دلم با خبری
اشکامُ ببین ، دردامُ ببین
میشه منُ هم بگیری واسه نوکری
بند سوم
تو دلم باز تبِ بین الحرمینِ
جسمم اینجا و دلم پیشِ حسینِ
تو تصورم پایینِ پایِ ارباب
میشینم رویِ لبم شهادتینِ
چرا هنوز نَمُردم
با روضه هایِ گودال
صدایِ زینبِ که چادرش شده لگد مال
رسیده قاتل ای وای
صدایِ چکمه هاشِ
یکی کمک کنه حسینُ که بتونه پاشه
قاتلش رسید ، با خنجر اومد
قصه ی حسین و زینب اینجا سر اومد
سمتِ قتلگاه ، زینب میدوید
سَر رو نیزه رفته بود و خواهرش رسید
#خادم_زینب
#شورمهدوی
#شور_احساسی
#شورگودال
#شب_جمعه
یه نگاهی به خودم کردم و دیدم
واسه ی تو اقا هیچ خیری ندارم
یدفعه نشد تشکر کنم اقا
هر دفعه غمامو واسه تو میارم
اسیرِ این و اونم
کجا پناه بیارم؟
چرا مثِ ابر بهاری از غمت نبارم؟
شادی نداره اصلا
هیچ جای دنیا بیتو
میگذرونم روز و شبم رو چرا اقا بیتو
گریه میکنم ، از غربتِ تو
بی مهریِ من دیگه شده عادتِ تو
حاجت میدی به ، اهلِ اسمون
گیرِ اهل این زمین شده حاجتِ تو
یا مهدی ادرکنی
بند دوم
تو قرارِ این دلایِ بیقراری
مثل بارونی که تو صحرا میباره
برکت میدی به زندگیمون اقا
میشی توی اسمونِ ما ستاره
ببار و زنده کن این
دلایِ بی نفس رو
از تو بیابونِ دلم این همه خار و خس رو
پاک کن و ارزو کن
بشم اسیرِ عشقت
دلم میخواد یروزی جونمُ بگیره عشقت
من مُردم اقا ، از بی خبری
اما تو که از حالِ دلم با خبری
اشکامُ ببین ، دردامُ ببین
میشه منُ هم بگیری واسه نوکری
بند سوم
تو دلم باز تبِ بین الحرمینِ
جسمم اینجا و دلم پیشِ حسینِ
تو تصورم پایینِ پایِ ارباب
میشینم رویِ لبم شهادتینِ
چرا هنوز نَمُردم
با روضه هایِ گودال
صدایِ زینبِ که چادرش شده لگد مال
رسیده قاتل ای وای
صدایِ چکمه هاشِ
یکی کمک کنه حسینُ که بتونه پاشه
قاتلش رسید ، با خنجر اومد
قصه ی حسین و زینب اینجا سر اومد
سمتِ قتلگاه ، زینب میدوید
سَر رو نیزه رفته بود و خواهرش رسید
#خادم_زینب
#شورمهدوی
#شور_احساسی
#شورگودال
#شب_جمعه