خادم زینب:
محرم 97:
أین العباس
علقمه چه خبره
دست حسین رو سره
خیمه ها تو خطره
أین العباس
پاشیده لشکرتون
چی اومده سرتون
بمیره خواهرتون
أین العباس
نمونده یار و شکیب
رو لبم أمن یجیب
کجان زهیر و حبیب
أین العباس
بیا که سردار تو بی سپاهه
أین العباس
حسین من راهی قتله گاهه
أین العباس
بیا که زینب دیگه پناهه
أین العباس
رباب هنوز برا تو چشم به راهه
أین العباس
یکی نشسته نیزه روبروشه
أین العباس
خودم دیدم خنجری رو گلوشه
أین العباس
یکی با پا میزنه یکی روشه
أین العباس
خون از رگای حنجرش میجوشه
اون دوید و من دویدم
خنجرو دیدم بریدم
غوغای تو قتلگاهو
ندیدی تو من که دیدم
کشوندنش توی مقتل
نعلای نو آوردن عباس
قلب حرم رو سوزوندن
حسینمو بردن عباس
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
2
أین العباس
صحبتشون لگده
هرکی رسیده زده
خودت بگو چی شده
أین العباس
خاک عزا به سرم
به روی خاکه علم
کو علمدار حرم
أین العباس
سیاهی میره چشام
کسی نمونده برام
رمق نداره پاهام
أین العباس
میکشونن حسینو رو روی خارا
أین العباس
بدون پیراهنه داغ صحرا
أین العباس
زود برسون خودت رو وا أخا تا
أین العباس
زیر و رو نکنن تنش رو با پا
أین العباس
خدا رو شکر نمیبینی زنا رو
أین العباس
نمیبینی غارت معجرا رو
أین العباس
اشک زنا و رقص نیزه دارو
أین العباس
دور حرم میگردونن سرا رو
یکی با نیزه خودش رو
به سمت من میرسونه
ببین که زینب خودش رو
بسمت تو میکشونه
بلند نمیشی کفیلم
اینجوری قلبم میسوزه
دستای افتاده رو خاک
به حال و روزم میسوزه
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
3
أین العباس
حمله شده به حرم
سوخته تو شعله سرم
کو پسر مادرم
أین العباس
کجاست پناه حرم
یکی با تازیونه
میگرده دورو برم
أین العباس
مضطر و بی سپرم
جونی نمونده برام
کو علمدار حرم
أین العباس
دارن نشون میدن بهم زنا رو
أین العباس
یکی نشونه رفته معجرا رو
أین العباس
کاش نکشن گوشواره دخترا رو
أین العباس
نچرخونن رو نیزه ها سرا روو
أین العباس
بیا که دست روی سرم نگیرم
أین العباس
توروخدا بیا دارم میمیرم
أين العباس
دارم با این همه حرومی میرم
أین العباس
بعد تو ، تو خرابه ها اسیرم
یکی مسیرم رو سد کرد
یکی منو با لگد زد
رو چادرم پا گذاشت و
خوردم زمین خوشش اومد
دیدن ندارم پناهی
حلقه زدن دورم عباس
اون همه عزت کجا رفت
چى اومده سرم عبام
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
#خادم_زینب
#ظهر_تاسوعا
#ظهر_عاشورا
#شور_مقتلی
#جانسوز
#پست_ویژه
#شور_طوفانی
خادم زینب:
مجموعه اشعار خادم زینب س:
خادم زینب:
محرم 97:
أین العباس
علقمه چه خبره
دست حسین رو سره
خیمه ها تو خطره
أین العباس
پاشیده لشکرتون
چی اومده سرتون
بمیره خواهرتون
أین العباس
نمونده یار و شکیب
رو لبم أمن یجیب
کجان زهیر و حبیب
أین العباس
بیا که سردار تو بی سپاهه
أین العباس
حسین من راهی قتله گاهه
أین العباس
بیا که زینب دیگه پناهه
أین العباس
رباب هنوز برا تو چشم به راهه
أین العباس
یکی نشسته نیزه روبروشه
أین العباس
خودم دیدم خنجری رو گلوشه
أین العباس
یکی با پا میزنه یکی روشه
أین العباس
خون از رگای حنجرش میجوشه
اون دوید و من دویدم
خنجرو دیدم بریدم
غوغای تو قتلگاهو
ندیدی تو من که دیدم
کشوندنش توی مقتل
نعلای نو آوردن عباس
قلب حرم رو سوزوندن
حسینمو بردن عباس
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
2
أین العباس
صحبتشون لگده
هرکی رسیده زده
خودت بگو چی شده
أین العباس
خاک عزا به سرم
به روی خاکه علم
کو علمدار حرم
أین العباس
سیاهی میره چشام
کسی نمونده برام
رمق نداره پاهام
أین العباس
میکشونن حسینو رو روی خارا
أین العباس
بدون پیراهنه داغ صحرا
أین العباس
زود برسون خودت رو وا أخا تا
أین العباس
زیر و رو نکنن تنش رو با پا
أین العباس
خدا رو شکر نمیبینی زنا رو
أین العباس
نمیبینی غارت معجرا رو
أین العباس
اشک زنا و رقص نیزه دارو
أین العباس
دور حرم میگردونن سرا رو
یکی با نیزه خودش رو
به سمت من میرسونه
ببین که زینب خودش رو
بسمت تو میکشونه
بلند نمیشی کفیلم
اینجوری قلبم میسوزه
دستای افتاده رو خاک
به حال و روزم میسوزه
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
3
أین العباس
حمله شده به حرم
سوخته تو شعله سرم
کو پسر مادرم
أین العباس
کجاست پناه حرم
یکی با تازیونه
میگرده دورو برم
أین العباس
مضطر و بی سپرم
جونی نمونده برام
کو علمدار حرم
أین العباس
دارن نشون میدن بهم زنا رو
أین العباس
یکی نشونه رفته معجرا رو
أین العباس
کاش نکشن گوشواره دخترا رو
أین العباس
نچرخونن رو نیزه ها سرا روو
أین العباس
بیا که دست روی سرم نگیرم
أین العباس
توروخدا بیا دارم میمیرم
أين العباس
دارم با این همه حرومی میرم
أین العباس
بعد تو ، تو خرابه ها اسیرم
یکی مسیرم رو سد کرد
یکی منو با لگد زد
رو چادرم پا گذاشت و
خوردم زمین خوشش اومد
دیدن ندارم پناهی
حلقه زدن دورم عباس
اون همه عزت کجا رفت
چى اومده سرم عبام
حبیب الزهرا حسین واویلا
أباعبدالله أباعبدالله
#خادم_زینب
#ظهر_تاسوعا
#ظهر_عاشورا
#شب_تاسوعا_شور
#شور_مقتلی
#جانسوز
#پست_ویژه
#شور_طوفانی
خادم زینب:
محرم 97:
پاشو عباس پاشو سقای حرم
تو پناه خواهری
چشماتو واکن ببین
صف کشیده لشکری
پاشو عباس اولین باره که تو
پانمیشی پیش پام
پاشو ای آب آورم
باز کفالت کن برام
داره میباره چشمای حرم برات
پاشو سکینه داره میکنه صدات
پاشو بیتو حرم ، پاشیده شد بیا
پاشو چشم انتظارت مونده خیمه ها
پاشو علمدار حرم پاشو
مدافع حریم مولا شو
میشنوی هل من ناصرو عباس
جون حسین جون حسین پاشو
2
پاشو عباس ای علمدار حرم
شد امیدم نا امید
میبینی از داغ تو
قامت زینب خمید
پاشو عباسم فدای تار موت
اگه مشکت خورده تیر
دیگه هیشکی تشنه نیست
پاشو تا نشده دیر
چشمای آسمون ، میباره خون برات
پاشو حرفی بزن ، دریا شده چشات
پاشو کفیل من ، پاشو رکاب من
پاشو امید این حال خراب من
پاشو که جز حسین نموند مردی
پاشو ببین چی با دلم کردی
هلهله راه افتاده تو لشکر
کفیل من نمیشه برگردی
3
پاشو عباس زینبت شد بی کفیل
ای سپهدار حرم
زار و بی لشکر شده
بیتو سالار حرم
الوداع ای خفته ی دریای خون
ای علمدار حرم
ساقیه بامعرفت
مونده دستت رو علم
سخته خدافظی اونم بدون دست
پاشو ببين که حرمت حرم شکست
خوبه نمیبینی که یکی با لگد
با نعره روی سینه ی حسین نشست
خدافظی سخته ولی سقا
ناچارم و تو راه بازارم
یادت میاد هرجا که میرفتم
میگفتی من هواتونو دارم
حالا هوای تو رو داره اون
نیزه ای که جلو چشم بالاست
خوبه نمیبینی سر گودال
سر بریدن سری غوغاست
#خادم_زینب
#زمینه
#ظهر_تاسوعا
#اجرک_الله_یا_بقیت_الله
#زمینه_روضه_ای
#شورروضه_ای
#جدید
#بسیارجانسوز
ارسال فایل اجرا به ایدی زیر
@khademoeinab
اَین العباس
علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو
تنهایی پس
سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو
ابالفضل
تو که با یه اخمت میپاشه یه لشکر
چه جور باورم شه که نیستی برادر
میگن نیزه خوردی میگم تاب میاره
رباب میگه حالا میاد اب میاره
بلندشو
میگن یه سه شعبه به چشم تو خورده
ولی من
میگم نه علمدار زینب نمرده
اگه اون
ابالفضله حتما سرش تاب اورده
بند دوم
اَین العباس
علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو
تنهایی پس
سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو
ابالفضل
بلند شو کفیلم بلندشو امیدم
علمدار لشکر داداش رشیدم
حسین مونده تنها علم رو زمینه
نزار حرمله بی کسیشو ببینه
بلند شو
که خیمه بدون تو از هم میپاشه
بلند شو
مگه میشه میدون علمدار نباشه
بلند شو
نزار سهم جسم حسین بوریا شه
بند سوم
اَین العباس
علمدارت کو علمدارت کو علمدارت کو
تنهایی پس
سپهدارت کو سپهدارت کو سپهدارت کو
ابالفضل
دیگه باورم شد تو هم پر کشیدی
بار اوله که جوابم نمیدی
حسین بی علمدار حرم بی پناهه
میگن بچه ها که عمو توی راهه
تو باشی
حسینم تو گودال گرفتار نمیشه
تو باشی
دیگه هیشکی راهی بازار نمیشه
تو باشی
چشای سه ساله دیگه تار نمیشه
#خادم_زینب
#شب_تاسوعا
#تاسوعا #ظهر_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#شور_روضه_ای