eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
181 عکس
356 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم زینب: خادم زینب: فاصله ای نیست بین ما انقده داد و بیداد نکن میترسم از فریاد تو انقد سرم فریاد نکن آروم بخند حالم بده بابامو بردن قتله گاه زورت به بچه میرسه میبینی که ندارم پناه میخوای چیو بمن ثابت کنی اینکه بابا سایش نیست رو سرم چی میخوای از منه ماتم زده میچرخی واسه چی دورو وبرم برو از جونم چی میخوای چیزی دیگه ازم نمونده چشت به گوشواره هامه سیلی گوشمو سوزونده 2 میخندی معجر میکشی روسری از سر میکشی مستانه میخندی پر از بال کبوتر میکشی هیشکی نمونده واسه ما رحمی به طفلامون بکن رحمی به قلب پر غم عمه ی تنهامون بکن میخوای چیو بمن ثابت کنی هی نعره میکشی هی میزنی من دختر علی و فاطمم برده به کی میگی ، نگو با منی بذار برم بسمت گودال بذار برای آخرین بار بذار که بابامو ببینم نزن یلحظه دست نگهدار 3 حالا میفهم مادرو سوختن موهای سرو حالا میفهمم معنیه آتیش و دیوار و درو سخته دویدن واسه من با زخم پهلو و کمر با زخمای رو صورتم داغ تو هم شد تازه تر حالا میفهمم اون ، قد خمو نفس نفس زدن تو کوچه ها منم مثه تو آواره شدم تو دنبال علی و من بابا ولی یفرقی بینمون هست تو زن بودی و من سه سالم تو رو زدن برا قباله ولی من که بی قبالم
خادم زینب: خادم زینب: برید آهسته ، ای نیزه دارا سخته دویدن پا برهنه روی خارا ای زجر ملعون ، نزن با سیلی خسته شدم از راه طولانی صحرا مسیر عمه رو سد نکن طفل مریضو لگد نکن بی معجرن زنای حرم برو نگاهای بد نکن نگاه نکن گوشوارمو هدیه ی باباییه بمن نمونده نا تو پیکرم تورو خدا دیگه نزن نزن چشمام نمیبینه یا لااقل نزن محکم نزن با پا بزن با دست نزن من رو پیش عمم 2 شعله کشیدی، به خیمه هامون نگفتی تو آتیش میسوزه چادرامون نگفتی که رو ، خارای صحرا که میدویم زخمی میشه دست و پاهامون منو روی خاکا نکش تنم رو خارا نکش دستت قد صورتمه دستتو رو موها نکش عمه داره میخوره زمین یکی با تازیونه اومد خودم دیدم پشت سرم عممو با سیلی میزد میدونی کی زمین خورده بهش میگن بنت الحیدر یکم حرمت نگهدارو با کعب نی نزن رو سر 3 اینجا کجاست که ، غیرت ندارن چرا مارو تو نگاهای بد میارن زبون ندارن ، مگه چرا پس مارو با تازیونه و لگد میارن علی همونه که کوفیا نون و نمک خوردن از کفش چرا با سنگ و چوب اومدین اینه جواب لطف و رحمتش اگه نمیشناسید زینبو بگم که ناموس حیدره چرا نشونش میدین بهم خواهر سقای لشکره عمو عباس کفیلش بود ندیده سایشو هیچ کس حالا میخوره سیلی و لگد از هرکس و ناکس
خادم زینب: مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: محرم 97: أین العباس علقمه چه خبره دست حسین رو سره خیمه ها تو خطره أین العباس پاشیده لشکرتون چی اومده سرتون بمیره خواهرتون أین العباس نمونده یار و شکیب رو لبم أمن یجیب کجان زهیر و حبیب أین العباس بیا که سردار تو بی سپاهه أین العباس حسین من راهی قتله گاهه أین العباس بیا که زینب دیگه پناهه أین العباس رباب هنوز برا تو چشم به راهه أین العباس یکی نشسته نیزه روبروشه أین العباس خودم دیدم خنجری رو گلوشه أین العباس یکی با پا میزنه یکی روشه أین العباس خون از رگای حنجرش میجوشه اون دوید و من دویدم خنجرو دیدم بریدم غوغای تو قتلگاهو ندیدی تو من که دیدم کشوندنش توی مقتل نعلای نو آوردن عباس قلب حرم رو سوزوندن حسینمو بردن عباس حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله 2 أین العباس صحبتشون لگده هرکی رسیده زده خودت بگو چی شده أین العباس خاک عزا به سرم به روی خاکه علم کو علمدار حرم أین العباس سیاهی میره چشام کسی نمونده برام رمق نداره پاهام أین العباس میکشونن حسینو رو روی خارا أین العباس بدون پیراهنه داغ صحرا أین العباس زود برسون خودت رو وا أخا تا أین العباس زیر و رو نکنن تنش رو با پا أین العباس خدا رو شکر نمیبینی زنا رو أین العباس نمیبینی غارت معجرا رو أین العباس اشک زنا و رقص نیزه دارو أین العباس دور حرم میگردونن سرا رو یکی با نیزه خودش رو به سمت من میرسونه ببین که زینب خودش رو بسمت تو میکشونه بلند نمیشی کفیلم اینجوری قلبم میسوزه دستای افتاده رو خاک به حال و روزم میسوزه حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله 3 أین العباس حمله شده به حرم سوخته تو شعله سرم کو پسر مادرم أین العباس کجاست پناه حرم یکی با تازیونه میگرده دورو برم أین العباس مضطر و بی سپرم جونی نمونده برام کو علمدار حرم أین العباس دارن نشون میدن بهم زنا رو أین العباس یکی نشونه رفته معجرا رو أین العباس کاش نکشن گوشواره دخترا رو أین العباس نچرخونن رو نیزه ها سرا روو أین العباس بیا که دست روی سرم نگیرم أین العباس توروخدا بیا دارم میمیرم أين العباس دارم با این همه حرومی میرم أین العباس بعد تو ، تو خرابه ها اسیرم یکی مسیرم رو سد کرد یکی منو با لگد زد رو چادرم پا گذاشت و خوردم زمین خوشش اومد دیدن ندارم پناهی حلقه زدن دورم عباس اون همه عزت کجا رفت چى اومده سرم عبام حبیب الزهرا حسین واویلا أباعبدالله أباعبدالله
حالا که هیشکی ، دورت نمونده کار تورو دشمن به این گودی رسونده حالا که پاشید ، از هم سپاهت من میشم اولین شهید قتله گاهت نفس نفس میزنی چرا تو افتادی زیر دست و پا محاصره شدی ای عمو چرا تو چنگ آدم بدا حسین وای 2 یکی رو دیدم ، اومد تو گودال اون میدوید و من زدم تا مقتلت بال اون میدویدو ، من میدویدم خوبه که قبل از اون کناره تو رسیدم دستو سپر کردم عمو شدم با دشمن روبرو خنجرشو آورده بود میخواست بذاره رو گلو 3 دیدم به سینت ، محکم لگد زد موهاتو تو دستش گرفت ، حرفای بد زد یکی با نیزه ، یک عده با پا خیلی بدم میاد از این چکمه سیاها منو زدن روبروی تو تو رو زدن روبروی من میخوام شکایت کنم عمو از اینا پیش بابام حسن
خادم زینب: میبینم عمو ، رو بی لشکر شده عمه روی تل ، مونده مضطر شده چشمای همه ، از داغش تر شده رو خارای دشت ، افتاده پیکرش واشد عمامه ، ای وای از رو سرش آشوبی شده ، عمه دور و برش یکی از دور اومده و خنجر داره حرمله چه نقشه ای تو سر داره خدا کنه که دست از عمو جون برداره من باید کاری کنم عمو میناله چی شده انگار خبرایی تو گوداله چی شده دور عمو جونم جنجاله من دیدم خنجرشو تو دست اون موی سرشو من دیدم حنجرشو انگشتو انگشترشو ای وای ای عمو 2 پیش چشم خیسم میسوزه حرم میلی نداره به موندن این سرم عمه دستمو ول کن میخوام برم اون که همیشه سایش رو سرم بود واسم عمو بود و هم پدرم بود مهتابی که نورش عشق حرم بود داره دست و پا میزنه و تشنست عمه زخمی و خاکیه و چه خستست عمه اون روزای خوبمونو یادت هست عمه من میرم حقشو از اونا میگیرم دیگه از این زندگی بی عمو سیرم یا میارم عمو رو یا پیشش میمیرم پیشونیش زخمی شده هیشکی نیست که آبش بده یکی با خنجر و یکی با نیزه سمتش اومده 3 رو خاک صحرایی بی سایبونی بازیه نیزه های این و اونی جرمت چیه تو خیلی مهربونی تنها نشستی ای دردت به جونم من از غریبیه تو روضه خونم تا آخر راه با عشقت میمونم میشه من واسه ی تو اینجا سپر باشم مثل تو از تشنگی شعله ور باشم میترسم واسه ی تو درد سر باشم خوبه که منم مثه تو تو گودالم خوبه که بمیریم عمو جونم باهم خوبه که همسفر آخرت باشم آتیشه تو جگرم خاکی شده بال و پرم خنجرو نی دورو برم من قربون سرت برم
صلوا علیکَ شهِ بی سرم صلی الله علیک ذوالکرم صلوا علی شافع محشرم اینو همیشه میگه مادرم یس حسین و طه حسین به خون تو بدهکاره دنیا حسین عمرم میره دائم با حسین نادِ علیه من اینه یا حسین روضه ی رضوانِ من تو حرم پیدا میشه این چه شش گوشه اییه که توش یه دنیا جا میشه ته گودال ، بوی سیبه ، خواهری روی لبش امن یجیبه ته گودال یکی میگه ، ولدی وا ولدی مادره دیگه قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ ولَدی ذبحوکَ 2 صلوا علیک ملک و حورالعین صلی الله علیک یا حسین صلوا علی ساقیه با وفا صلوا علی المقطوع الیدین کرببلای منه هیئتا اشکم روونه روی گونه ها هرکی میپرسه میری کجا؟ میگم دارم میرم به کرببلا جمعه شبها گوداله قتلگاه غوغا میشه روضه خون زائرها ناله ی زهرا میشه یطرف تن ، یطرف سر ، یطرف رو خاکا افتاده یه خواهر یور انگشتر و انگشت ، یطرف رو حنجرت افتاده مادر قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ ولَدی ذبحوکَ 3 روی گلوت هنوزم مونده جا جای خنجره یا که نیزه ها ارباب من فقط اینو بگو چه جوری جا شده نیزه تو گلو رو سینته هنوز اون زخم بد میمونه رو حنجر تو تا ابد یادش میاد خواهر تو هنوز قاتل چه جوری تو گودی اومد نیزه داری بالای سر تو میزد چونه جای این زخم کاری روی حنجر میمونه نه عمامه ، نه عبایی ، بردن انگشتر و انگشت و دوتایی توی گودال ، بوی سیبه ، گمونم روضه های شیب الخضیبه قتلوکَ قتلوکَ قتلوکَ و منَ المائ منعوکَ ولَدی ذبحوکَ
باسلام لطفا در صورت استفاده از این شعر در مجالس ، فایل ضبط شده ی مجلس رو به آیدی زیر ارسال فرمایید باتشکر @khademozeinab باز ، فشار اومده به پهلوت باز ، داره خون میریزه بازوت خون شده آسمون چشمات باز لرزه افتاده به زانوت وای ، میخوای مادری کنی و نیمه جونی وای ، جگر حسنت رو داری میسوزونی وای ، حرف سفر نزن تو خیلی جوونی دستای تو بی جونه بابا پی درمونه به بچه ها گفته که درمون تو آسونه واسه دل زینب هم پاشو اگه راه داره میدونی بعد از این کوچه راهی بازاره وای وای مادر بند دوم رو ، لبته هوای بارون کاش بگیره امشب دعامون کاش بشه فردا پا بشی و باز مادری کنی برامون وای ، سایه ی مدینمونو بردن وای ، آسمون خونمونو بردن وای ، مادر جوونمونو بردن نمک خونه پاشو پاشو گل بیتابم میدونی بی ناز تو نمیگیره شب خوابم بعد تو لالایی من واسه همه میخونم تا آخر عمر اما من بی خواب این خونم وای وای مادر بند سوم وای ، حسین روضه خونه پاشو وای ، ببین صورتش رو پاته وای ، اونی که میباره چشماش وای ، زینت دوش باباته وای ، صدای تپشای حرم رو شنیدم وای ، کربلا رو تو چشم زینب تو دیدم وای ، وقتی از کوچه تا خونه رو دویدم پاشو که چشمام خونه بیتو نفسهام درده میبینی چه جور حیدر زانوشو بغل کرده چشماتو وا کن مادر حتی واسه یکبارم واسه دل من پاشو من غریب گودالم وای وای مادر
باز بوی غمه بوی حرمه سرتاسر شهر پرچم و علمه باز یابن الشبیب شده روضه به پا فَبکِ للحسین حی علی العزا بارون میزنه تو چشمای ما راهی نیست تا حرم همینجاست کربلا رو سر و سینه زدن اربابم زیر سایه ی علم میچسبه خدا میدونه چقد این روزا هروله دور حرم میچسبه بند دوم سینه میزنم با مادر تو حسین حسین میگم با خواهر تو وقتی رو سرم میزنم میبینم یکی رو نیزه ها گذاشته سرتو گریه میکنم وقتی که نوحه خون میگه پیش چشات زدن دخترتو خیلی چشمای تَرو دوست دارم راه و رسم دلبرو دوست دارم سینه میزنم برات اقا چون دعاهای مادرو دوست دارم بند سوم باز اخر سر گوداله حسین دور و برتو جنجاله حسین خواهرت میدَوه از تل تا حرم تو گودی اومده اقا قاتلتم تا خنجر میکشه میبینه یدفعه میرسه بالای سر مادرتم میبینه که خولیِ نامرده هی داره دورو برت میگرده یا بُنَیَّ میگه چون میدونه داره دنبال سرت میگرده
با سلام لطفا در صورت استفاده از این شعر فایل ضبط مجلس روبه ایدی زیر ارسال فرمایید باتشکر 👇 @khademozeinab شولوغه سرت جلو چشم زینبت کجا بردنت شولوغه سرت میکشه زینبتو کتک خوردنت شولوغه سرت تا اینجا میاد بمیرم صدای خس خس حنجرت جلو چشم من با پا بردنت با نیزه آوردنت شولوغه سرت یعده دور مقتل یه عده دور زینب یعده توی گودال چه خبر شده امشب یعده تازیونه یعده نیزه دارن یعده دارن واسه زدنت سنگ میارن بند دوم نداری امان هی به دور مقتلت میرن و میان نداریم امان عده ای دنبال زن و بچه هان نداریم امان نداری امان سر تو گوشه ای پیکرت گوشه ای نداریم امان افتاده ساقی لشکرت گوشه ای نداریم امان میخونم مهل المهلا شاید برگردی مولا هرچند میدونم اینو اربن اربایی حالا دیدی زدن زینب رو دیدم بیحالت کردن دیدی بستن دستامو دیدم پامالت کردن بند سوم دیگه وقتی نیست دنبال طفلا باید باشم من کمک کن حسین دستامو بگیر که پاشم من کمک کن حسین ولی کی تورو کمکت کنه که پاشی مولا اخه جابجا شده تکه های تو واویلا واویلا حسین دست رو سرم میگیرم وا محمدا میگم گوشوار دخترها رو به حرومیا میدم حالا باید آماده باشم واسه بازارا ای وای ای وای از کوچه ای وای ای وای از صحرا
(اقا شرمندم) بزرگواران حواستون باشه تو هر مجلسی اجرا نشه ان شاالله (مسولیت اجرای این شور پای خودتون) روضه مکشوفه و بنده با احتیاط سعی میکنم واردش بشم ارسال فایل اجرا به ایدی زیر @khademozeinab جمع شدن دورش تک و تنها بود و حلقه زدن دورش با عصا و نیزه و سنگ اومدن دورش جمع شدن دورش نه امون داره نه دیگه دست و پاهای مولا جون داره دست خالی مونده و حرمله کمون داره نه امون داره سنگ خورده پیشونیش داره میره از حال میندازنش بدجور با لگد تو گودال خون قلبش داره میریزه رو خاکا من میگم وا اَخاه اون میگه وا اُماه وای غریب اقام غریب اقام غریب اقام بند دوم شد تنش پا مال من رو سر میزنم و شمر و سنان خوشحال خولی با خورجینش اومد وسط گودال شد تنش پا مال جمعیت دیدم کِی بریدن سرشو من نفهمیدم حتی نالشو تو قتلگاه نشنیدم جمعیت دیدم ادم نه ادم نه گُرگا گُرگا گُرگا ریختن توی گودال واویلا واویلا بالای گودالش دعوا بود دعوا بود تو کیسه ی اونا هم خیلی چیزا بود بند سوم میدویدم من همه چیزو برده بودن و رسیدم من روی خاکا خودمو میکشیدم من میدویدم من چادرم پارست وا نکن چشماتو که معجرم پارست نبینی زینبو که تو صحرا اوارست چادرم پارست تو نیزه میخوردی من سیلی میخوردم تو زیر پا بودی و من داشتم میمردم کو عمامت داداش انگشتت انگشتت؟ اعضای جسمت کو؟ کی اینجوری کُشتت؟
داغ بی کس شدن بدتر از مردنه ای وای بابا یکی بد میگه و یکی بد میزنه ای وای بابا هرکی مشغول یه چیز از ما بردنه ای وای بابا چشمتو دور دیدن ، به دنبالم دویدن ، تا زمین خوردم سوی چشامو گرفت سیلی ،  و من به رو نیاوردم ببخش اینو میگم ولی سیلی رو ارث از مادرم بردم من ، هیچی ولی بابا اون ، که برد انگشترو باز سمت حرم اومد برد معجر عمه رو من ایتمنی بابا بند دوم قرارمون نبود بی من تنها بری ای وای بابا قرارمون نبود روی نی ها بری ای وای بابا قرارمون نبود بی دخترها بری ای وای بابا خوبه چشات بسته ، نمیبینی ، حرم خیلی بهم ریخته هرچی حرومی ، تو صحرا بود ، حالا توی حرم ریخته خیمه ی سقا رو که سوزوندن خاکستر رو سرم ریخته من هیچی ولی بابا بد میزنن عمه رو جام سپر میشه میگه تو اینجا نمون برو من ایتمنی بابا بند سوم جا موندم از همه نمیدونم کجام ای وای بابا خسته شدم دیگه میلرزه دست و پام ای وای بابا نیمه شب توی دشت دنبال عمه هام ای وای بابا شب شده تنهایی میترسم من میترسم من میترسم من کجایی بابایی میترسم من میترسم من میترسم من بگو همینجایی میترسم من میترسم من میترسم من من هیچی ولی بابا دل تو دل عمه نیست وای وقتی ببینه که این سه ساله خیمه نیست من ایتمنی بابا
(عجل الله فی ظهورک القریب) وصلی اللهُ علی الباکینَ علی الحسین دنیا به هرکی رو اورده قبلِ هرچی دلش رو برده هرکی که شد رفیقِ دنیا بدجور از همه خنجر خورده باز ، وا شده بغضِ حنجرم از ، کل دنیا گرمِ دلم وای ، تنها به حسین و حرم رفاقت کردم عمری با حسین رها کردم دنیا رو یا حسین ندارم درمانی اِلّا حسین با روضه رام کوتاهِ تا حسین بند دوم وصلی اللهُ علی الباکینَ علی الحسین چشمایِ من که دریا میشه کربلایِ تو پیدا میشه میسوزم هرنفس وقتی که حرفِ گودال و صحرا میشه وای ، قاتلت داره میرسه وای ، زینبِ تو دلواپسِ وای ، تمومش کن دیگه بسِ امون از وقتی مادرت اومد تو پشت و رو میشدی با لگد میدید قاتل اشکایِ زینبُ تو رو خیلی وحشیونه میزد بند سوم وصلی اللهُ علی الباکینَ علی الحسین چَن ساعت رویِ خاکِ صحرا افتاده بودی یابن الزهرا میگیره جونمُ این روضه اَنا ابنُ مَن قُتِلَ صبرا وای ، کُشتنت چه با حوصله وای ، دورَت کردن با هلهله وای ، از خنده های حرمله(میسوزه زخم حرمله) سه ساعت موندی زیر و دست و پا سه ساعت چشمِت بود به خیمه ها میگفتی وا اُمّاه ای وای حسین رویِ تل زینب میگفت وا اَخا حبیب الزهرا ای جانم حسین حبیب الزهرا ای جانم حسین وصلی اللهُ علی الباکینَ علی الحسین