eitaa logo
مجموعه اشعار خادم زینب س
385 دنبال‌کننده
181 عکس
356 ویدیو
87 فایل
ارائه ی سبکهای پیشنهادی ارائه ی نظرات پیشنهادات و انتقادات👇 @khademozeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
آجرک الله یا صاحب الزمان عج😭😭 چهار بند روضه جانسوز (ان شاالله حقش ادا بشه) خیلی میپرسن از هم این روزا نشونیِ خونه ی حیدر رو از بوی دود میشه اینو فهمید میشه شنید ناله ی مادر رو مسیر ما خورده به این کوچه اینجا چقد روضه فراوونه از قطره های خونِ رو دیوار تا درِ نیمه سوخته ی خونه میگن لگد زدن چهل نفر به این درو میگن آتیش زدن جلو پسر یه مادرو قدش نمیرسید فقط میگفت نزن برو میگن جلو چشِ همه زدن یه مادرو همه دیدن شکستن ، پر کبوترو کسی نبود که وا کنه دستای حیدرو بند دوم گوشه گیریای حسن سخته نجوای نیمه ی شبش سخته میزاره سر رو گوشه ی دیوار خیلی برای زینبش سخته علی با بغضش میکنه اروم یتیمارو یه کوه غم داره همه اروم میشن ولی بازم حسن یه گوشه داره میباره کی گفته اینو که بزرگ میشی یادت میره کی جای مادرو واسه یه بچه میگیره حسن با هرنفس زنده میشه و میمیره تموم غصه هاش میشه غم توی جگر آخه کشیده از کوچه ها خیلی دردسر سفید شده موهاش تو جوونی مثه پدر بند سوم خونه ی بی مادرو میشه از سکوت تلخ بچه ها فهمید میشه غم نگاه حیدر رو از گریه های بیصدا فهمید مادر نباشه خونه بی نظمه هرکی یجا میشینه تنهایی بغض علی رو میشه حس کرد از شبایی که میخونه لالایی میخونه لالایی خواب یتیما میپَره مادر نباشه که بچه خوابش نمیبره تموم غصه ها انگاری سهم حیدره میون خونه ها دود تنور و بوی نون تو خونه ی علی هرکی یه گوشه روضه خون خاره تو چشمش و میون حنجر استخون بند چهارم هرجا که حرف مادرا باشه حسن میاد با چشم بارونی یه گوشه میشیگه و میباره تو جگرش غم شده زندونی با بغضی که بسته نفسهاشو تو کوچه ها دست به کمر میشه چی دیده که رد شدن از کوچه باعث کلی دردسر میشه میگن که مادرش جلو چشش لگد میخورد میگن یکی با یه سیلی قبالشو میبرد حسن با مادرش آره نفس نفس میمرد میون کوچه ها مادر چشاش سیاهی رفت مسیر خونه رو چی شد که اشتباهی رفت با زخم اون قلاف مادر بیگناهی رفت بند پنجم کرببلا رو دیده تو کوچه دیده حسن سوختن مادر رو بین دیوار و در دیده بینِ صحرا دویدنای خواهر رو غربت مادر و چهل نامرد شد چادر خاکی اون پامال دیده و گریه کرده با زینب به یاد ازدحام ِ تو گودال به یاد شمری که یه قطره آب نمی رسوند رو حنجر حسین(ع) خنجرِ کُند و می کِشوند به یاد اون تنی که زیر نعل اَسبا موند غرق به خون رو خاک دست و پاهاشو میکشید سرش رو نیزه بود یدفعه ساربون رسید انگشتش و آخه با انگشتر چرا برید؟!
باسلام لطفا در صورت استفاده از این شعر در مجالس ، فایل ضبط شده ی مجلس رو به آیدی زیر ارسال فرمایید باتشکر @khademozeinab باز ، فشار اومده به پهلوت باز ، داره خون میریزه بازوت خون شده آسمون چشمات باز لرزه افتاده به زانوت وای ، میخوای مادری کنی و نیمه جونی وای ، جگر حسنت رو داری میسوزونی وای ، حرف سفر نزن تو خیلی جوونی دستای تو بی جونه بابا پی درمونه به بچه ها گفته که درمون تو آسونه واسه دل زینب هم پاشو اگه راه داره میدونی بعد از این کوچه راهی بازاره وای وای مادر بند دوم رو ، لبته هوای بارون کاش بگیره امشب دعامون کاش بشه فردا پا بشی و باز مادری کنی برامون وای ، سایه ی مدینمونو بردن وای ، آسمون خونمونو بردن وای ، مادر جوونمونو بردن نمک خونه پاشو پاشو گل بیتابم میدونی بی ناز تو نمیگیره شب خوابم بعد تو لالایی من واسه همه میخونم تا آخر عمر اما من بی خواب این خونم وای وای مادر بند سوم وای ، حسین روضه خونه پاشو وای ، ببین صورتش رو پاته وای ، اونی که میباره چشماش وای ، زینت دوش باباته وای ، صدای تپشای حرم رو شنیدم وای ، کربلا رو تو چشم زینب تو دیدم وای ، وقتی از کوچه تا خونه رو دویدم پاشو که چشمام خونه بیتو نفسهام درده میبینی چه جور حیدر زانوشو بغل کرده چشماتو وا کن مادر حتی واسه یکبارم واسه دل من پاشو من غریب گودالم وای وای مادر
السلام علیکم‌ایها الشهداء و الصدیقین(تقدیم به روح بلند شهید عباس دانشگر) مردی و مردانگی به شعار و ضرب المثل نیست جا مونده از کربلا اون کسی که مرد عمل نیست نمیشه قسمت شهادت فقط با نماز و روزه کسی که میخواد حسینو باید با روضش بسوزه عاشقی میکنم و حسین حسین میگم هم میگم ذکرشو هم مسیرشو میرم راه کربلا پر از نیزه و شمشیره تا ندم این سرو من آروم نمیگیرم عشقم روضه های مادره اون که غصه هامو میخره سوز سینه ی من از آتیش و دیوارو دره بند دوم بزار بگن مست مستیم بگن که مرده پرستیم چه عشقی از این قشنگتر شیعه ی زهرایی هستیم پر از نوره تو چشامون نمیشنویم غیر اشهد سر دلامون شلوغه از این همه عشق بی حد حیدری هستم و واسه زهرا میمیرم آخر انتقام اون سیلی رو میگیرم من جوون مرگ تو میشم آخرش ارباب نمیرم جایی آخه خیلی نمک گیرم سوختن حقه واسه تو مردن حقه واسه تو سیلی ، آتیش و لگد خوردن حقه واسه تو بند سوم برای ما هیئتیها روضه های مادر عشقه راه ما راه شهیداست مردن واسه حیدر عشقه باید ما شبیه مادر به عشق حیدر بسوزیم شبیه قلب علی با شراره ی در بسوزیم هرکی مادریه اخرش شهید میشه عشق مادر آخرش هیزم وآتیشه ما حسینی شده ی روضه ی زهراییم زده قلب‌ ما میون روضه ها ریشه شیعه اومده واسه سوختن تو عزای تو اخر قتلگاهِ ما میشه کربلای تو ✍🏻به قلم سلام الله علیها سبک ارائه شده از : کربلایی امیرحسین احمدی پور التماس دعای فرج
با سلام.لطفا در صورت استفاده از این شعر ، فایل اجرای مجلس رو به این آیدی ارسال فرمایید باتشکر 👇👇 @khademozeinab چند ماهه گلم پژمرده شده از بی نفسی آزرده شده این مدتی که رو میگیری ازم میبینی علی افسرده شده چند روزه با ناله میشینی و پا میشی گریه میکنی تا با خودت تنها میشی بی خوابی و بی تابی و میباری چرا؟ نیمه شبه بازم که تو بیداری چرا؟ تو چشمات حسه ، رفتن میبینم سنگینه چشمات سنگینه سینم پهلو به پهلو ، میشی میمیرم از زندگی دیگه خیلی سیرم بند دوم تو کوچه ی ما ، تو هر خونه ای بوی نونه و میجوشه تنور اما بانوی ، خونه ی علی گندم میزنه ، این روزا بزور سفره خوبه وقتی همه جمع شن دور هم این کوچه گرفت همه دلخوشی هامو ازم دیگه نمیشه بشینه سر سفره گلم از بس زدنش شده کمر فاطمه خم لالا میخونه ، تو گوش زینب گمونم باشه ، این آخرین شب گیسو و شونه ، نازِ دردونه مویی که آتیش ، اونو مسوزونه بند سوم با زینب من ، خلوت میکنه میگه که دلت ، عادت میکنه انگاری داره ، از کرببلا از داغ حسین ، صحبت میکنه حرف کفنه صدا میاد از نعلای نو یکی میبره انگشتشو یکی سرشو یکی میدَوِه با نیزه و دنبال سره یکی میزنه با تازیونه خواهرشو شروع روضه از این کوچه هاست اولش کوچه تهش کربلاست بین در و دیواره اون گودال میبینم سری روی نیزه هاست
آجرک الله یا صاحب الزمان عج😭😭 چهار بند روضه جانسوز (ان شاالله حقش ادا بشه) خیلی میپرسن از هم این روزا نشونیِ خونه ی حیدر رو از بوی دود میشه اینو فهمید میشه شنید ناله ی مادر رو مسیر ما خورده به این کوچه اینجا چقد روضه فراوونه از قطره های خونِ رو دیوار تا درِ نیمه سوخته ی خونه میگن لگد زدن چهل نفر به این درو میگن آتیش زدن جلو پسر یه مادرو قدش نمیرسید فقط میگفت نزن  برو میگن جلو چشِ همه زدن یه مادرو همه دیدن شکستن ، پر کبوترو کسی نبود که وا کنه دستای حیدرو بند دوم گوشه گیریای حسن سخته نجوای نیمه ی شبش سخته میزاره سر رو گوشه ی دیوار خیلی برای زینبش سخته علی با بغضش میکنه اروم یتیمارو یه کوه غم داره همه اروم میشن ولی بازم حسن یه گوشه داره میباره کی گفته اینو که بزرگ میشی یادت میره کی جای مادرو واسه یه بچه میگیره حسن با هرنفس زنده میشه و میمیره تموم غصه هاش میشه غم توی جگر آخه کشیده از کوچه ها خیلی دردسر سفید شده موهاش تو جوونی مثه پدر بند سوم خونه ی بی مادرو میشه از سکوت تلخ بچه ها فهمید میشه غم نگاه حیدر رو از گریه های بیصدا فهمید مادر نباشه خونه بی نظمه هرکی یجا میشینه تنهایی بغض علی رو میشه حس کرد از شبایی که میخونه لالایی میخونه لالایی خواب یتیما میپَره مادر نباشه که بچه خوابش نمیبره تموم غصه ها انگاری سهم حیدره میون خونه ها دود تنور و بوی نون تو خونه ی علی هرکی یه گوشه روضه خون خاره تو چشمش و میون حنجر استخون بند چهارم هرجا که حرف مادرا باشه حسن میاد با چشم بارونی یه گوشه میشیگه و میباره تو جگرش غم شده زندونی با بغضی که بسته نفسهاشو تو کوچه ها دست به کمر میشه چی دیده که رد شدن از کوچه باعث کلی دردسر میشه میگن که مادرش جلو چشش لگد میخورد میگن یکی با یه سیلی قبالشو میبرد حسن با مادرش آره نفس نفس میمرد میون کوچه ها مادر چشاش سیاهی رفت مسیر خونه رو چی شد که اشتباهی رفت با زخم اون قلاف مادر بیگناهی رفت بند پنجم کرببلا رو دیده تو کوچه دیده حسن سوختن مادر رو بین دیوار و در دیده بینِ صحرا دویدنای خواهر رو غربت مادر و چهل نامرد شد چادر خاکی اون پامال دیده و گریه کرده با زینب به یاد ازدحام ِ تو گودال به یاد شمری که یه قطره آب نمی رسوند رو حنجر حسین(ع) خنجرِ کُند و می کِشوند به یاد اون تنی که زیر نعل اَسبا موند غرق به خون رو خاک دست و پاهاشو میکشید سرش رو نیزه بود یدفعه ساربون رسید انگشتش و آخه با انگشتر چرا برید؟! کاری مشترک از شاعران اهلبیت علیهم السلام   و اجرا
با سلام.لطفا در صورت استفاده از شعر ، فایل ضبط شده مجلس رو به ایدی زیر ارسال فرمایید👇👇 @khademozeinab اشک علی خونه دنیا گرفته رنگ غم این زندگیمونه تو میدی دلداری میگی علی دنیا که اینجوری نمیمونه اما اگه رفتی حیدر میمونه با در و دیوار این خونه کاش میشد این چند روز واسه دل من هم شده حال تو بهتر شه سخته جلو چشمام پشت و پناه زندگیم اینجوری پرپر شه بی مادری سخته بابا نمیتونه برای خونه مادر شه دیگه داری میری مثل من از نامردی این کوچه ها سیری دستای حیدر رو این لحظه ی آخر برا دلگرمی میگیری یادت میاد زهرا قول دادی بامن باشی و تنها داری میری این کوچه بی رحمه حال علی رو هیشکی غیر تو نمیفهمه دستت تو دستامه بازو که هیچی حتی انگشتای تو زخمه آروم بخواب امشب درد تو رو هیشکی به غیر من نمیفهمه تا لحظه ی آخر چشمت به جارو و تنوریه که خاموشه جای تنور امشب چشمه علیه که شبا از غصه میجوشه دردم از اینه که هیشکی واسه زهرای من مشکی نمیپوشه
(سلام الله علیها) بال و پر میزنی و زخم به بازو داری کَشتیِ عشقِ علی ، دست به پهلو داری وای ، با چشمایِ تر ، دیدم رویِ در ، یه ردِّ خون وای ، خیلی بوی دود ، راه افتاده بود ، تو خونمون شکسته و نیمه جونی ، ای گلِ پرپرم پیر شدی توو جوونی ، سوره ی کوثرم این درِ نیمه سوخته ، قاتلِ من شده روتو از من میگیری ، چی سرت اومده؟ وقتی که توی چشمام ، میخندی غم ندارم غیر از تو ، تو دنیا ، اخه کیو دارم بند دوم پیرشدم از غمِ تو ، غصه ی من پیرت کرد دستِ سنگینِ کی اینجوری زمین گیرت کرد وای ، بعد از تو علی ، بی هم صحبته ، یارِ علی وای ، کی میتونه که ، مثلِ تو شه غمخوارِ علی کبوترِ عشقِ ما شد ، غرقِ خون فاطمه میبینی حالِ حسن رو ، پس بمون فاطمه خودت میدونی دلم به ، تُ تو دنیا خوشه رفتنِ تو ذره ذره ، حیدرو میکشه بعد از تو من چه جوری ، این روزا رو بگذرونم میدونی( که) بیتو سوتو و کوره خونم بند سوم(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها) پایِ دردِ دل من بشین حالا که اومدی زینبم تو بچگی مادرِ این خونه شدی وای ، سخته گفتنش ، تا چه برسه ، به دیدنش وای ، پیر میشی گلم ، میبینی که دوره کردنش همون حسینی رو میگم ، که میمیری براش همون حسینی رو میگم ، که میمیره برات یروز میبینی رو نیزه ، سنگ و چوب میخوره الهی مادر بمیره ، از غمِ کربلات بادستِ بسته میری ، چِهِل منزل اسیری (تاچِل منزل اسیری) میزاریش تو صحرا ، شامِ بلا میری
با سلام.لطفا در صورت استفاده از شعر ، فایل ضبط شده مجلس رو به ایدی زیر ارسال فرمایید👇👇 @khademozeinab اشک علی خونه دنیا گرفته رنگ غم این زندگیمونه تو میدی دلداری میگی علی دنیا که اینجوری نمیمونه اما اگه رفتی حیدر میمونه با در و دیوار این خونه کاش میشد این چند روز واسه دل من هم شده حال تو بهتر شه سخته جلو چشمام پشت و پناه زندگیم اینجوری پرپر شه بی مادری سخته بابا نمیتونه برای خونه مادر شه دیگه داری میری مثل من از نامردی این کوچه ها سیری دستای حیدر رو این لحظه ی آخر برا دلگرمی میگیری یادت میاد زهرا قول دادی بامن باشی و تنها داری میری این کوچه بی رحمه حال علی رو هیشکی غیر تو نمیفهمه دستت تو دستامه بازو که هیچی حتی انگشتای تو زخمه آروم بخواب امشب درد تو رو هیشکی به غیر من نمیفهمه تا لحظه ی آخر چشمت به جارو و تنوریه که خاموشه جای تنور امشب چشمه علیه که شبا از غصه میجوشه دردم از اینه که هیشکی واسه زهرای من مشکی نمیپوشه
(سلام الله علیها) بال و پر میزنی و زخم به بازو داری کَشتیِ عشقِ علی ، دست به پهلو داری وای ، با چشمایِ تر ، دیدم رویِ در ، یه ردِّ خون وای ، خیلی بوی دود ، راه افتاده بود ، تو خونمون شکسته و نیمه جونی ، ای گلِ پرپرم پیر شدی توو جوونی ، سوره ی کوثرم این درِ نیمه سوخته ، قاتلِ من شده روتو از من میگیری ، چی سرت اومده؟ وقتی که توی چشمام ، میخندی غم ندارم غیر از تو ، تو دنیا ، اخه کیو دارم بند دوم پیرشدم از غمِ تو ، غصه ی من پیرت کرد دستِ سنگینِ کی اینجوری زمین گیرت کرد وای ، بعد از تو علی ، بی هم صحبته ، یارِ علی وای ، کی میتونه که ، مثلِ تو شه غمخوارِ علی کبوترِ عشقِ ما شد ، غرقِ خون فاطمه میبینی حالِ حسن رو ، پس بمون فاطمه خودت میدونی دلم به ، تُ تو دنیا خوشه رفتنِ تو ذره ذره ، حیدرو میکشه بعد از تو من چه جوری ، این روزا رو بگذرونم میدونی( که) بیتو سوتو و کوره خونم بند سوم(زبان حال حضرت زهرا سلام الله علیها) پایِ دردِ دل من بشین حالا که اومدی زینبم تو بچگی مادرِ این خونه شدی وای ، سخته گفتنش ، تا چه برسه ، به دیدنش وای ، پیر میشی گلم ، میبینی که دوره کردنش همون حسینی رو میگم ، که میمیری براش همون حسینی رو میگم ، که میمیره برات یروز میبینی رو نیزه ، سنگ و چوب میخوره الهی مادر بمیره ، از غمِ کربلات بادستِ بسته میری ، چِهِل منزل اسیری (تاچِل منزل اسیری) میزاریش تو صحرا ، شامِ بلا میری
با سلام ، سبکهای زیبا و جانسوزتون رو به این ایدی ارسال کنید که ان شاالله برای ایام فاطمیه سلام الله علیها استفاده بشه(بدون هزینه) @khademozeinab وای وای وای مادر شبه و کوچه ها تاریکه نیمه شب موقع رفتن نیست یکی بیدار کنه مادر رو حالا که وقت خوابیدن نیست همیشه نیمه شب برای علی خدا خدا  میکردی دستت بسختی بالا میرفت ولی بازم دعا میکردی سجادتو وا کردم تسبیحتو آوردم چشماتو وا کن مادر نذر شفاتو کردم بند دوم نکنه با من امشب قهری که جوابم نمیدی مادر لااقل چشماتو وا کن که یکم آروم بگیره حیدر نمیدونم چی دیده بابا که سر رو دیوارا میزاره وقتی که آب میریزه اسما رو زخم تو بابا میباره از این به بعد کارای خونه همه با زینب فقط چشاتو وا کن نمونه تنها زینب بند سوم پاشو واسه وداع آخر دارم از ماتمت میمیرم مادرم مرده وقت گریه آستینارو دهن میگیرم چشاتو وا کن بار آخر ببین غریب کوچه هارو پاشو یجوری ساکتش کن خودت غریب کربلا رو دارم میبینم از دور بارون نیزه ها رو دویدنای شمرو آشوب قتلگا رو ته گودال چقد آشوبه قلب اون قاتل چقدر سنگه جایی خنجر رو میکشه اون که جا برا دستو پا زدن تنگه
وای وای وای مادر شبه و کوچه ها تاریکه نیمه شب موقع رفتن نیست یکی بیدار کنه مادر رو حالا که وقت خوابیدن نیست همیشه نیمه شب برای علی خدا خدا  میکردی دستت بسختی بالا میرفت ولی بازم دعا میکردی سجادتو وا کردم تسبیحتو آوردم چشماتو وا کن مادر نذر شفاتو کردم بند دوم نکنه با من امشب قهری که جوابم نمیدی مادر لااقل چشماتو وا کن که یکم آروم بگیره حیدر نمیدونم چی دیده بابا که سر رو دیوارا میزاره وقتی که آب میریزه اسما رو زخم تو بابا میباره از این به بعد کارای خونه همه با زینب فقط چشاتو وا کن نمونه تنها زینب بند سوم پاشو واسه وداع آخر دارم از ماتمت میمیرم مادرم مرده وقت گریه آستینارو دهن میگیرم چشاتو وا کن بار آخر ببین غریب کوچه هارو پاشو یجوری ساکتش کن خودت غریب کربلا رو دارم میبینم از دور بارون نیزه ها رو دویدنای شمرو آشوب قتلگا رو ته گودال چقد آشوبه قلب اون قاتل چقدر سنگه جایی خنجر رو میکشه اون که جا برا دستو پا زدن تنگه