داره میگیره نفس بغضی که گوشه ی گلومِ تصویرِ اون درِ نیم سوخته همیشه روبرومِ خنده هایِ زورَکیت برای دل خوشیم تو کوچه کاری کرده که یه عمره خنده رو لبم حرومِ دلم خونِ ، یه عمره این منُ میسوزونِ ، یادت نبود نشونیِ خونه ، وقتی که سیلی خوردی مادر حواسم بود ، که ضربه ی مغیره محکم بود ، جوون بودی و قامتت خم بود ، با هر نفس میمُردی مادر حسن دیگه نمیتونه ، بیا مادر بیا مادر بند دوم داره از گلوم میباره خونِ دلهایی که خوردم این سکوت و صبر و ارث از تو و حیدرِ تو بردم یادتِ نشد سپر بشم برات میونِ کوچه زنده بودم اما ذره ذره ذره ذره مُردم چه شبهایی ، گریه میکردم بیتو تنهایی ، مخصوصا اون روزا که بابایی ، خونه نشینُ بی نفس بود غریبونه ، با جانمازت گوشه ی خونه ، با چشمی که یه عمره گریونه ، خونه برام مثل قفس بود حسن دیگه نمیتونه ، بیا مادر بیا مادر بند سوم حالا داره لحظه هایِ اخرم میگذره مادر ولی دلواپسیایِ من حالا بیشترِ مادر زینبُ میبینمُ به یادِ اون صحرا میافتم که رو چادرش جایِ اتیش و خاکسترِ مادر میمیره وای ، دستشُ رو سرش میگیره وای ، حسین که تو گودی اسیرِ وای ، زینب و شبهای اسارت پریشونِ ، زینبِ تو گوشه ی ویرونه ، میره حسینُ تنها میمونه ، معجرِ زینب میشه غارت حسینم وای حسینم وای حسینم وای حسینم وای #خادم_زینب #واحدسنگین #هفت_صفر #شهادت_امام_مجتبی (علیه السلام) #بیست_و_هشت_صفر

باز ابری شده اسمونم بازم پُره حسِ جنونم تو چشمامه نقش بقیعت بازم زده غصه به جونم میخوام ، حتی واسه یه بارم سر رو ، تربتِ تو بزارم پایین پای تو بشینم جای اشک اقا خون ببارم نه حرم داری که واسه تو سیاهی بزنیم نه میتونیم دسته جمعی راهی شیم سمت حرم نه رواق و صحن و‌پرچم نه یه ایوون طلا میگن اینجوریه اقا مزار مادرتم ای وای حسن اقام ای وای حسن اقام ای وای بند دوم هرجا میاد اسم تو چشمم میشه مثه چشمه ی زمزم هی دلهره دلهره دارم هردفعه اسمت رو میارم دوده ، همه جا پره دوده یه زن ، پای چشماش کبوده میگن چل نفر توی خونش ریختن ، مگه جرمش چی بوده؟ اسم تو باز اومد و روضه ی مادر وا شده انگاری مادرتم با زخم پهلوش اومده روضه میخونم و میگه مادرت جانم حسن خوبه که مادر تو به روضه ی ما سر زده ای وای حسن اقام ای وای حسن اقام بند سوم بارونه تو چشمای خیسم گریه میکنم مینویسم مونده تو دلم تو بقیعت باشه یه کتیبه یه پرچم پشتِ ، نرده های مزارت قبرِ پُره گرد و غبارت خاکی میشه چادر مادر وقتی که میشینه کنارت گفتی لایومَ کَ یومک اما بازم کربلا همیشه شلوغه و صحن و سرا داره حسین اما وقتی که میاد زیارتت با مادرت سرشو رو اون مزار خاکی میزاره حسین ای وای حسن اقام #خادم_زینب #شوراحساسی #زمینه_احساسی #شهادت_امام_مجتبی

سلام استاد خسته نباشید شبهه ای تو یکی از سایتا اومده که میگه از نظر هشت عالم شیعه از جمله محدث نوری و شهید مطهری هیچ منبع تاریخی وجود نداره که اربعین رو تایید کرده باشه و اربعین تحریف تاریخ هست بدلیل اینکه اصلا راه شام از کربلا نمیگذره و اینکه اهلبیت علیهم السلام‌تو این مدت نمیتونستن برسن کربلا و ...

شورِ حرم ، اشکِ علم ، شالِ عزا خداحافظ چشمای تر ، شور و شرَر ، سوز و نوا خداحافظ نگیر از ما ، هوای خوشِ سینه زنی رو نگیر از ما ، اقا دمِ حسینی و حسنی رو حسین جانم حسین جانم دلم خوش بود ، به کتیبه و بیرق و هیئت دو ماهِ که ، روضه شده برای نوکرا عادت حسین جانم حسین جانم بند دوم روضه ی اب ، اشک رباب ، صاحب علم خداحافظ ساقیِ خون ، موجِ جنون ، دست قلم خداحافظ خداحافظ ، روضه های سه ساله و اشکای ارباب خداحافظ ، دست و پا زدنِ شش ماهه ی بی اب علی جانم علی جانم خداحافظ ، گلِ رعنای اربن اربایِ لیلا خداحافظ ، تنی که مونده جا رویِ خاک(خارای) صحرا علی جانم علی جانم بند سوم اخرِ هر ، روضه دلم ، باتو حسین ، تو گودالِ جسم توعه ، که رو زمین ، مونده رها ، لگد مالِ خداحافظ ، خستگیهایِ زینب و شام بلاها خداحافظ ، سرِ کنج تنور و جسمِ تو صحرا خداحافظ خداحافظ حلالم کن ، اقا نشد بمیرم از غمِ زینب حلالم کن ، تورو قسم میدم به قدِ خمِ زینب #خادم_زینب #شورروضه_ای #وداع