#شهیدانه
#قسمت_سوم
بعد از عملیات آمده بود مرخصی، روی بازوش رد یک تیر بود که درش آورده بودند و کمکم میرفت که خوب بشود.
جای تعجب داشت!
اگر توی عملیات مجروح شده باشه، درآوردنش خیلی طول میکشید.
حتما قبل عملیات بوده...
کنجکاویام بیشتر شد؛ با اصرار من شروع کرد به گفتن ماجرا:
تیر که خورد به بازوم، بردنم یزد بستریم کردنند؛ چیزی به شروع عملیات نمانده بود.
دیر میشد، هر چه زودتر باید از آن جا خلاص شدم.
دکتری آمد معاینه کرد و گفت: باید از بازوت عکس بگیرم.
معلوم شد که باید جراحی بشه، گفتم: من باید برم، خیلی زود!
دکتر هم گفت: شما هم باید عمل کنی، خیلی زودتر!
وقتی دید اصرار دارم به رفتن، ناراحت شد.
عکس را نشانم داد و گفت: این رو نگاه کن!
گلوله توی دستت مونده، کجا میخوای بری؟
#واحد_شهدا
#شهید_برونسی
🌐 کانال هیئت لبیک تا ظهور
@labbayktazohoor
🌐 کانال طرح نخبگانی لبیک
@tarhelabbayk