◾️علیوارهای برای شبهای قدر
با تو سخن میگویم ای امیر کلام تا رازهای سر به چاهت را در گوش شیعیان آخرالزمانت زمزمه کنی.
با من بگو کدام نانپارهی جُوینت را به آدم (ع) چشاندی که مزهی گندم بهشت از دهانش افتاد و روز و شب کارش گریههای فراق تو بود تا خدا به وساطت تو او را از گوشهی محراب توبه بر بالای منبر علم الاسماء نشاند؟
در کدام سالهای بیآبی، بر نوحِ کشتیساز گذشتی که "خدا قوتت" کمر همت او را برای افزون از هزار سال پیامبری محکم کرد تا غَلَیان آبهای سرکش، زورق او را به اذن تو بر پارهکوهی فرود آورد؛ بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...
در کجایِ منجنیق ابراهیم (ع)، ملکوت آسمانها و زمین را به او نشان دادی که دست در دست تو در وادی ایمن آتش نمرود فرود آمد؟ چه زیبا ردای امامت را در میان آتش بر او پوشاندی تا از شیعیان تو باشد.
کدام جلوه از لیلةالمبیت را به موسای هراسان نشان دادی که وحشت قتل آن جوان بنیاسرائیلی در دلش خاموش شد تا در وادی ایمن دست در دست دختر شعیب (ع)، آتش درخت امامتِ تو را به نظاره بنشیند و جمال کبریائیت نطق او را باز کند تا بدون لکنت با خدای تو به تکلم آید، چه تکلمی! وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً...
کدام خرمای شیرین که از نخلهای بهشتیات آورده بودی کام مریم (س) را عسل کرد که بار خویش سبکبارانه بر زمین نهاد تا طعم تلخ راندن زن آبستن از عبادتگاه را به شیرینی موهبت مولود کعبه به فراموشی سپارد و کودکش در گهواره شیرینزبانی کند؟
جان عالم پیشکشت بگو چگونه در جان محمد (ص) نشستی که در معراج نزد سدرة المنتهی در خلوت با خدا تو را میدید در حالیکه جبرئیل از همراهی او باز مانده بود و بال و پر بسته از آن دوردستها به فاصله دو کمان خیره شده بود. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی...
ای نشسته بر کرانهی ابدی و ازلی وجود!
هنوز نخ وصلههای کفشت کهکشانها را تسبیحوار به هم زنجیر کرده تا در این عالم لا یتناهی چیزی از خلقت خدا گُم نشود. چیزی از خلقت خدا کم نشود. سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ...
ای اقیانوس زخم خورده!
آنگاه که برای نماز صبح ۱۹ رمضان به مسجد کوفه میروی، عبایت را از حلقه در رها کن و یکبار دیگر آن را بتکان تا روزیِ خدا را در عالم پخش کنی، در شامی که مقدرات را به نام تو تقسیم میکنند.
ای روح لیلة القدر!
در این شب قدر که بندگان خوب خدا را برای خودت جدا میکنی، شلختهتر سوا کن، بگذار لابلای جنسهای خوب، بندگان بُنجلی چو من هم به نوایی برسند.
السَّلَامُ عَلَى مِيزَانِ الْأَعْمَالِ وَ مُقَلِّبِ الْأَحْوَالِ...
اعمال مرا با مغناطیس وجودت به سوی خود میزان کن و احوال مرا با کیمیای وجودت به سوی خود به انقلاب در آور...
یا علی...
#شب_قدر
✍ #زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
◾️علیوارهای برای شبهای قدر
با تو سخن میگویم ای امیر کلام تا رازهای سر به چاهت را در گوش شیعیان آخرالزمانت زمزمه کنی.
با من بگو کدام نانپارهی جُوینت را به آدم (ع) چشاندی که مزهی گندم بهشت از دهانش افتاد و روز و شب کارش گریههای فراق تو بود تا خدا به وساطت تو او را از گوشهی محراب توبه بر بالای منبر علم الاسماء نشاند؟
در کدام سالهای بیآبی، بر نوحِ کشتیساز گذشتی که "خدا قوتت" کمر همت او را برای افزون از هزار سال پیامبری محکم کرد تا غَلَیان آبهای سرکش، زورق او را به اذن تو بر پارهکوهی فرود آورد؛ بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا...
در کجایِ منجنیق ابراهیم (ع)، ملکوت آسمانها و زمین را به او نشان دادی که دست در دست تو در وادی ایمن آتش نمرود فرود آمد؟ چه زیبا ردای امامت را در میان آتش بر او پوشاندی تا از شیعیان تو باشد.
کدام جلوه از لیلةالمبیت را به موسای هراسان نشان دادی که وحشت قتل آن جوان بنیاسرائیلی در دلش خاموش شد تا در وادی ایمن دست در دست دختر شعیب (ع)، آتش درخت امامتِ تو را به نظاره بنشیند و جمال کبریائیت نطق او را باز کند تا بدون لکنت با خدای تو به تکلم آید، چه تکلمی! وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً...
کدام خرمای شیرین که از نخلهای بهشتیات آورده بودی کام مریم (س) را عسل کرد که بار خویش سبکبارانه بر زمین نهاد تا طعم تلخ راندن زن آبستن از عبادتگاه را به شیرینی موهبت مولود کعبه به فراموشی سپارد و کودکش در گهواره شیرینزبانی کند؟
جان عالم پیشکشت بگو چگونه در جان محمد (ص) نشستی که در معراج نزد سدرة المنتهی در خلوت با خدا تو را میدید در حالیکه جبرئیل از همراهی او باز مانده بود و بال و پر بسته از آن دوردستها به فاصله دو کمان خیره شده بود. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی...
ای نشسته بر کرانهی ابدی و ازلی وجود!
هنوز نخ وصلههای کفشت کهکشانها را تسبیحوار به هم زنجیر کرده تا در این عالم لا یتناهی چیزی از خلقت خدا گُم نشود. چیزی از خلقت خدا کم نشود. سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ ...
ای اقیانوس زخم خورده!
آنگاه که برای نماز صبح ۱۹ رمضان به مسجد کوفه میروی، عبایت را از حلقه در رها کن و یکبار دیگر آن را بتکان تا روزیِ خدا را در عالم پخش کنی، در شامی که مقدرات را به نام تو تقسیم میکنند.
ای روح لیلة القدر!
در این شب قدر که بندگان خوب خدا را برای خودت جدا میکنی، شلختهتر سوا کن، بگذار لابلای جنسهای خوب، بندگان بُنجلی چو من هم به نوایی برسند.
السَّلَامُ عَلَى مِيزَانِ الْأَعْمَالِ وَ مُقَلِّبِ الْأَحْوَالِ...
اعمال مرا با مغناطیس وجودت به سوی خود میزان کن و احوال مرا با کیمیای وجودت به سوی خود به انقلاب در آور...
یا علی...
#شب_قدر
✍ #زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل من تنگ علی، تنگ اذان نجف است...
#شب_قدر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648