eitaa logo
لفظ قلم | زهرا محسنی‌فر
2.6هزار دنبال‌کننده
282 عکس
45 ویدیو
2 فایل
✍️ [ آدمی] سخنی به لفظ در نمی‌آورد، جز آنکه فرشته نگاهبانی نزد او حاضر است [و آن را می‌نویسد] (ق - 18) 📝یادداشت‌های زهرا محسنی‌فر راه ارتباطی: @z_mohsenifar https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
مشاهده در ایتا
دانلود
و اشک،‌ سلام الله علیها، اسم اعظم عشق است و این حسین (ع) است که بر کرانه‌ی ازلی و ابدی عشق ایستاده تا هرکه را به سلاح بُکاء مجهز شد، در حریمش پناه دهد. دیشب هلال روی ماه حسین(ع) را با چشم مسلح دیدیم، آنگاه که شتابان می آمد تا به جزر و مد عشق در دل ذرات عالم طوفان به پا کند. باز این چه شورش است که در جان عالم است... ✍زهرا محسنی فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هنوز به تکلیف نرسیده بود اما آن شب تکلیف همه را مشخص کرد. هم سن و سال‌هایش در کوچه‌های مدینه مشغول بازی بودند و او در بیابان، حیثیت مرگ را به بازی گرفته بود. لباس رزم در قد و قواره‌ای نبود که او را سخت در آغوش گیرد. آن شب قاسم قرار نداشت، آخر با پدر قول و قرارهایی داشت. قاسم، یک سر و گردن بالاتر از مرگ ایستاده بود وقتی که در تلخ‌ترین شب تاریخ از دولبش عسل می‌چکید. آنگاه که زمین کارزار از خون عاشقان لاله‌زار شده بود، قاسم‌بن‌الحسن (ع) از کُشته، پُشته می‌ساخت. قصه‌ی قاسم هم به سر رسید و چه رازها در سردادگی عاشقان است. ماه روی قاسم که شکافت، خورشید حسین (ع) حادثه را بر نتافت و از گوشه‌ی آسمان کربلا سراسیمه به وسط میدان شتافت. جمع کردن پاره‌ی تن برادر کار راحتی نبود وقتی که پازدن‌هایش زمین کربلا را با دل حسین (ع) یکجا خراش می‌داد. الا لعنة الله علی القوم الظالمین... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
علی اکبر که به میدان رفت، یک تنه میمنه را به میسره آورد و دریای سپاه دشمن را به پیچ و تاب درآورد. در آن بازار آهنگری در میان معرکه‌ی فولاد، دست و بازوی یداللهی‌اش، صنعتگری می‌کرد. هر ضربت شمشیر علی که پایین می آمد طنین لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّا باللَّه حسین(ع) بود که به آسمان می رفت. آنچنان برگریزانی به پا کرد که خلوتی و تُنُکی در شجره‌ی خبیثه پدیدار آمد. تشنگی را بهانه کرد تا برای آخرین بار به دیدار آفتاب رود. سرمست از چشمه‌ی خورشید به میدان آمد در حالی که رخساره برافروخته بود. تو گویی ابراهیم خلیل‌الرحمان (ع) بود که به منجنیق عذاب اندرافتاده و در آتش نمرودیان گرفتار آمده. اشبه‌الناس به رسول‌الله (ص) به میدان رفته بود و گرد و خاک معرکه چون خوابید، دشت پر از پیمبر شده بود. چشم آفتاب از هزار تکّه‌ی آینه مکدّر شد، آنگاه که نوه‌ی حیدر کرّار، به سنگ و نعل و سنان، مکرّر شد. علی اکبر رفت تا بعد از او برای همیشه خاک بر سر دنیا شود. ‌ ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهارپایه خوانی سید حمیدرضا برقعی در سوگ علمدار کربلا. این حماسه سرایی باشکوه را در تاسوعای حسینی از دست ندهید. التماس دعا https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
"سلام بر تو سلامِ آن کسى که به حُرمتِ تو آشنا و در ولایت تو مُخلص و بى‌ریا است و به سببِ محبّت و ولاى تو به خدا تقرّب جسته و از دشمنانت بیزار است. سلامِ کسیکه قلبش از مصیبت تو جریحه‌دار و اشکش به هنگام یاد تو جارى است. سلامِ کسیکه دردناک و غمگین و شیفته و فروتن است. سلامِ کسیکه اگر با تو در کربلا مى‌بود، با جانش در برابر تیزىِ شمشیرها از تو محافظت مى‌نمود و نیمه جانش را به خاطر تو بدست مرگ مى‌سپرد و در رکاب تو جهاد می‌کرد و تو را بر علیه ستمکاران یارى داده، جان و تن و مال و فرزندش را فداى تو مى‌نمود و جانش فداى جان تو و خانواده‌اش سپربلاىِ اهل‌بیت تو مى‌بود. اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت و مُقدَّرات الهى مرا از یارىِ تو بازداشت و نبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند، بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنى کردند خصومت نمایم، (درعوض) صبح وشام برتو مویِه می‌کنم و به جاى اشک براى تو خون گریه می‌کنم، از روى حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت‌هائى که بر تو وارد شد، تا جائى که از فرط اندوهِ مصیبت و غم و غصّه و شدّتِ حزن جان سپارم". آجرک الله یا بقیة الله... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هیأت‌های عزاداری‌ امسال با نظم و ترتیب در روضه‌ی سیدالشهدا(ع) آدم می‌کاشتند تا گزک دست رسانه‌ی آدمکش‌ها ندهند. آمیزه‌ی شور و شعورِ هیأتی، دوگانه‌ی جعلی عزاداری-سلامت را شُست و برد تا آش برای بی‌شعورهای عالم خیلی شور شود. هرچه ذره‌بین انداختند تا ذره‌ای انحراف از پروتکل کرونا در هیأت‌های بزرگ ببینند و آن را در بوق و کرنا کنند، چیز چشمگیری عایدشان نشد، تا اینکه مصطفی معین، که مدعی است نمی‌خواهد کسی را به زور به بهشت ببرد، خوراک دندان‌گیری به رسانه‌ی جهنمی هدیه داد. امواج ایران اینترنشنال با امواج کرونا در ایران تقویت و با موج عزاداران حسینی تضعیف می‌شود. مصطفی معین، رئیس شورای عالی نظام پزشکی، بجای تلاش برای کشف داروی کرونا گویی کاسبان کرونا را واکسینه می‌کند. این روزها ایران اینترنشنال اخبار کرونا را با تصویر بک‌گراند هیأت‌های عزاداری‌ رپرتاژ می‌کند تا در ناخودآگاه مردم، تخم انحراف بکارد و فردا که موجی بلند شد، حملاتش به عزای حسینی اوج گیرد و کِشته‌های خود را درو کند. اگر برای شجره‌ی طیبه‌ی آل‌الله (ع) سود نداریم، برای شجره‌ی خبیثه‌ی آل‌سعود کود نباشیم. ✍زهرا محسنی فر https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
هنوز به تکلیف نرسیده بود اما آن شب تکلیف همه را مشخص کرد. هم سن و سال‌هایش در کوچه‌های مدینه مشغول بازی بودند و او در بیابان، حیثیت مرگ را به بازی گرفته بود. لباس رزم در قد و قواره‌ای نبود که او را سخت در آغوش گیرد. آن شب قاسم قرار نداشت، آخر با پدر قول و قرارهایی داشت. قاسم، یک سر و گردن بالاتر از مرگ ایستاده بود وقتی که در تلخ‌ترین شب تاریخ از دولبش عسل می‌چکید. آنگاه که زمین کارزار از خون عاشقان لاله‌زار شده بود، قاسم‌بن‌الحسن (ع) از کُشته، پُشته می‌ساخت. قصه‌ی قاسم هم به سر رسید و چه رازها در سردادگی عاشقان است. ماه روی قاسم که شکافت، خورشید حسین (ع) حادثه را بر نتافت و از گوشه‌ی آسمان کربلا سراسیمه به وسط میدان شتافت. جمع کردن پاره‌ی تن برادر کار راحتی نبود وقتی که پازدن‌هایش زمین کربلا را با دل حسین (ع) یکجا خراش می‌داد. الا لعنة الله علی القوم الظالمین... https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
علی اکبر که به میدان رفت، یک تنه میمنه را به میسره آورد و دریای سپاه دشمن را به پیچ و تاب درآورد. در آن بازار آهنگری در میان معرکه‌ی فولاد، دست و بازوی یداللهی‌اش، صنعتگری می‌کرد. هر ضربت شمشیر علی که پایین می آمد طنین لا حَولَ و لا قُوّةَ إلّا باللَّه حسین(ع) بود که به آسمان می رفت. آنچنان برگریزانی به پا کرد که خلوتی و تُنُکی در شجره‌ی خبیثه پدیدار آمد. تشنگی را بهانه کرد تا برای آخرین بار به دیدار آفتاب رود. سرمست از چشمه‌ی خورشید به میدان آمد در حالی که رخساره برافروخته بود. تو گویی ابراهیم خلیل‌الرحمان (ع) بود که به منجنیق عذاب اندرافتاده و در آتش نمرودیان گرفتار آمده. اشبه‌الناس به رسول‌الله (ص) به میدان رفته بود و گرد و خاک معرکه چون خوابید، دشت پر از پیمبر شده بود. چشم آفتاب از هزار تکّه‌ی آینه مکدّر شد، آنگاه که نوه‌ی حیدر کرّار، به سنگ و نعل و سنان، مکرّر شد. علی اکبر رفت تا بعد از او برای همیشه خاک بر سر دنیا شود. ‌ ✍ https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648