eitaa logo
لحظه‌ای باشهدا
3.4هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
18.6هزار ویدیو
855 فایل
ݪحظه‌ا؁باشھدا امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ، امام‌خامنه‌ای کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازامام‌خامنه‌ا؎می‌‌‌‌پردازد یاد شهدا باذکرصلوات اللهم‌صل‌علی‌محمدوال‌محمدوعجل‌فرجهم ۱۳۹۷/۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
🌒 ورشکسته از نظر خدا کسی است که از نماز شب محروم بشود. 🌺 التماس دعا از شما بزرگواران 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا اباصالح تو آن صراط مستقیمی که در آن هیچ پایی نلغزد و هیچ دلی نلرزد ... ▪️ظهور تنها راه نجات است ▫️اللهم عجـل لولیـک الفـرج 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🍃🌸صبح آمده،بر خیز وبگو: بِسْمِ اللَّہِ سرشار زنعمتی تو ماشاءالله! بسپار به دوست، هرچه را میخواهی لاحولَ‌ ولا قوَّةَ‌ اِ‌لا‌ بِاِ‌لله سلام دوستان صبحتون الهی و شاد باد.🌸🍃 اولین روز پاییزیتون سرشار از موفقعیت 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
. « مَعروفونَ فِی السَّماء و مَجهولونَ فِی الأرضِ » 👇🏻👇🏻👇🏻 گفتند شهید گمنامه ، پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت ؛ امیدوار بودم روی زیرپیرهنیش اسمش رو نوشته باشه … نوشته بود : « اگر برای خداست ، بگذار گمنام بمانم » . سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ! . . که تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم … گرامی باد 🌹🙏🏻 . یاد حماسه سازان گمنام بخیر وراهشان پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفته بودیم روی وطن حساسیم ما که گفته ایم بترسید از ایرانیها چو نفهمیده ای این خاک خراسان دارد زود تعظیم کنید این طایفه سلطان دارد 👈 دفاع مقدس بر تمامی رزمندگان جان برکف اسلام مبارک 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر عاشقانے ڪہ مشق عشق و شهادت را بر سنگر مدرسہ مقدم دانستند ... دفاع مقدس بر مردان بزرگ گر امی اول مهر هرسال روز بازگشایی مدارس بود لیکن امسال بخاطر ویروس کرونا زودتر مدارس بازشدند 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🕊🥀🕊 👈از: رزمندگان دیروز ؛ 👈به: رزمندگان فردا؛ ✍برادران و خواهران ارجمندم ! اگر دوباره جنگی آمد، از قول «ما رزمندگان دیروز» به «رزمندگان فردا» بگوئید: عزیزانم! «در حین مبارزه با دشمن متجاوز، به بعد از جنگ هم بیاندیشید» مبادا «اَرزش‌ها» را در خاکریزها جا بگذارید، اگر چنین کنید، اَرزش ها، مثل امروز، «عَوَض» می شود و «عَوَضی‌ها» اَرزشمند می شوند. می بینید که چگونه ما را «غریبه» می‌پندارند! آن روزها:👇 «قطار قطار» می رفتیم... «واگن واگن» بر می گشتیم. «راست قامت» می رفتیم... «کمر خمیده» بر می گشتیم. «دسته دسته» می رفتیم... «تنهای تنها» بر می گشتیم. بی‌هیچ استقبال و جشن و سُروری فقط «آغوش گرم مادری»، چشم انتظارمان بود و دگر هیچ..! اَمّا مَردانه، ایستادیم... باور کنیدکه: ما هم دل داشتیم و هم فرزند و عیال و خانمان ‌داشتیم. اَمّا با «دل» رفتیم... «بی‌دل» برگشتیم. با «یار» رفتیم... با «بار» بر گشتیم. با «پا» رفتیم... با «عصا» بر گشتیم. با «عزم» رفتیم... با «زخم» برگشتیم. با «شور» رفتیم... با «شُعور» برگشتیم. ما اکنون «پَریشان» هستیم، اَمّا «پشیمان» نیستیم. ما، همان کهنه رزمندگان پیاده‌ایم که «سواری» نیاموخته‌ایم. ما، همان های هستیم که به «وَسوَسه‌ی قدرت» نرفته بودیم. می‌دانی «تعداد ما» در هشت سال جنگ، چند نفر بود؟ ۳/۵ درصد از جمعیت ایران امّا، «مردانگي» را «تنها» نگذاشتیم. ما «غارت» را آموزش ندیده بودیم. رفتیم و «غیرت» را تجربه کردیم. اکنون نیز فریاد می‌زنیم که: این «حرامیان قافله‌ی اختلاس و جاه و مقام»، از ما نیستند... این «گُرگانی که صَد پیراهن یوسف را دریده‌اند»، از ما نیستند... این «خُرافاتِ خَوارج ‌‌‌پسند»، وصله ی مَرام ما نیست. ما، نَه اسب امام زمان دیدیم، نَه بی ذکر سالار شهیدان، جنگیدیم. اما «استخوان در ‌گلو» و «خار در چشم»، از «وضعیت امروز مردم خوبمان» شرمنده‌ایم. شرمنده ایم، با صورتی سُرخ. شرمنده ایم، با دستانی که در فکِّه و شلمچه و مجنون و هور و ارتفاعات غرب جا مانده است. ای همه ی آنانی که «احساس پاک» را می شناسید. ما، اگر به جبهه نمی‌رفتیم، با دشمنی که به تلافی قادسیه، برای هلاک مردم و میهن مان ایران، آمده بود، چه می کردیم؟ تو را به آن سالار شهیدان، ما را بهتر قضاوت کنید. حساب اندکی از ما که «آلوده» شدند و «شرافت» خود را فروختند، را به پای ما ننویسید. بگذاریم و بگذریم. آغاز بر ملت عزیز ایران و فرزندان پاک و آنان که جنگیدند و از این سرزمین دفاع کردند را می گویم. 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
tv 🔺ای دوست به حنجر شهیدان صلوات / بر قامت بی‌سر شهیدان صلوات 👈🏻خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آن‌ها را به پشت جبهه منتقل نکنیم گنه‌کاریم. هدیه کنیم سلام وصلواتی نثار ارواح پاکشان اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ السلام علیکم ایها الشهدا ورحمة الله وبرکاته وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
📸 تصویر ویژه از یک عراقی (از اهالی شهر ناصریه جنوب عراق) در حرم امام حسین علیه السلام 🔸(به نیابت از ملت ایران، امام حسین واباالفضل علیهما السلام را زیارت خواهم کرد) معرفت برادران عراقی در این روزهای کرونایی 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت میکند:اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت:(بریم یک سر به خط بزنیم).بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب،سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت:(اینا دارن چیکار میکنن؟وایسا بریم ببینیم چه خبره). ادامه مطلب 👇👇👇 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
👆👆👆👆👆ادامه مطلب بالا هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو-سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدای می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو-سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد:(خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه.خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه.خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.) اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود،همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد. آتش که به سرش رسید،گفت:(خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم). به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام. آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت.یکی با کف دست به پیشانی اش میزد،یکی زانو زده و روی سرش میزد،یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:(خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره،بگه جواب اینارو چی میدی ؟)حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ،سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد.دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه-چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند. حسین گفت:(وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن.یه چیزی بیاد وسطشون(خمپاره)،همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟). نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت:(حسین آقا جمعش کردیما!).حسین گفت:(چی چی رو جمع کردین؟) طرف گفت:(همه ی هیکلش شد همین یه گونی). فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگویدکه دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت.دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت:(جا بدید ماهم بشینیم،با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم). دفاع مقدس نثار ارواح مطهر همه شهیدان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماجرای شهید زرین را شهید خرازی اینگونہ نقل ڪرده است: "من خودم بعد از عملیات طریق القدس نزدیڪ ایشان بودم، با یڪ بشاشیت و روحیہ خیلی بالایی ایشان داشت ڪارش را انجام میداد... من دیدم ڪه عراقیها را ایشان هدفشان میگرفت و آنها بہ زمین میخوردند. در این موقع بود ڪه جایی ڪه او شلیڪ میڪرد توسط عراقیها ڪشف شد و یڪ تیر رها شد. ڪنار زرین ایستاده بودم ڪه این تیر آمد و از ڪنار گوش ایشان رد شد و لالہ گوش زرین را سوراخ ڪرد؛ اما خم بہ ابرو نیاورد و ڪارش را با جدیت بیشتر ادامہ داد ..." شخصیت ڪه جزو یڪی از اسطوره های ڪشورمان است گمنام مانده است . بعد از شهادت ایشان رادیو دشمن با شادی اعلام ڪرد شڪارچی خمینی را زدیم ... شهید زرین در عملیات خیبر بہ شهادت رسید... یاد همہ ی شهدا گرامی ویادشون تاابدماندگار دفاع مقدس وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم 🔻 گزیده ای از بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با شرکت‌کنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس مقدس 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا رفتند تا مابمانیم اللهم ارزقنا.. ـ.. دفاع مقدس 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴حتماببینید🌴 🔴 چه کسی جنگ را شروع کرد؟ 🔻 بعضی فکر می کنند جنگ از ۳۱ شهریور ۵۹ شروع شد در حالیکه واقعیت چیز دیگه ای است... 🔹 فعالیت های ضد انقلاب از سال ۵۷ شروع شده بود که این آشوب ها با مساعدت رژیم بعث عراق بود... 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم ❣ ،فرج وسلامتی حضرت صاحب الزمان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🌹اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج ای با شهدا @lahzaei_ba_sh