🌾 روایتی از ۱۳شهید نوجوان جهرمی که روز عاشورای ۶۲ تشنه شهید شدند...
🌷 اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچهها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی مینوشتند.
شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم.
بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله میکردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن میشد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز میشد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن میکرد.
روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش میرسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچهها میگرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود.
نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچهها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند. فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظهای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان چهارده پانزده ساله با آن جثه کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند.
سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و میگفت خیلی دلم شور میزند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند.
فکر کردم تصادف شده است. پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند. مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: «کومولهها هستند، کومولهها هستند.»
شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است.
آنان تمام وسایل بچهها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند. همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. با تهدید همه را به سمت جنگل بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم.
نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. در همین حین یک مینیبوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد.
تمام حواسم پیش بچهها بود، خدایا چه بر سر بچهها میآورند. جرأت نمیکردم از سرنوشت بچهها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم.
فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم. بدن بیجان و تیرباران شده 13 جوان و نوجوان معصوم که هر یک گوشهای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال 1362 به جمع شهدای کربلای 61 هجری قمری پیوستند.
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
☝ راوی:#غلام_رشیدیان
هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهر شان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از ۱۳شهید نوجوان جهرمی که روز عاشورای ۶۲ تشنه شهید شدند...
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
گفت #عاشقی را
چگونه یاد گرفته ای؟!
گفتم: از آن #شهید_گمنامی که
معشوق را حتی به قیمتِ
از دست دادن هویتش، خریدار بود.
#گمنامے ارزوست
اللهم ارزقنی .......
چطور خوابیده اند
چطور خوابیده ایـم
سال ۱۳۶۳ عملیاٺ بدر
التماس دعا
شهدا را به یاد بسپاریم
شهدا را به خاک نسپاریم
یاد شهدا گرامی باذکر صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
آقاجان
همه گویندبه تعجیل ظهورت
صلوات
کاش این جمعه بگویند
به تبریک حضورت
صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّل فَرَجَهُم
ذکرروز جمعه👈صلوات👈صدمرتبه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز جمعه روز زیارتی
🌸 حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎤استاد_فرهمند
#التماس دعا
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
4_5766887923035146040.mp3
3.56M
#فایل_صوتي_امام_زمان
✍می گویند؛
آخرالزمان دوره ریزش ها و رویش هاست!
✨درست شبیهِ شب عاشورا،
که عده ای غربال شدند و عده ای با حسین، تا آخر آسمان، بال زدند.
وای بر من، اگر نخواهی اَم👆
🍃🌹🍃🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
..
🔴امام حسین(ع) در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر.
🔻شب عاشورا
سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
🔻روز عاشورا
میگوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
🔻شــب
صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
👈شب غربال میکند
👈تا فقط «صالحان» بمانند
👈و روز غربال میکند
👈تا فقط «اشقیاء»
👈در مقابل او ایستاده باشند.
🔴آیت الله حائری شیرازی (ره):
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
امروز ۲۹مردادماه
مصادف با شهادت فرزند دیگری از خطه شهید پرور اصفهان
شهید حبیب الله جان نثاری
شهید عزیز
درسن ۱۳سالگی یتیم می گردد وباسختی فراوان مشغول تحصیل و کار میشود
باشروع انقلاب به جمع انقلابیون می پیوندد،
در جلسات وبرنامه های مذهبی حضور فعالی بهمراه نیروهای انقلابی داشته،
که ازاوچهره ای ماندگار می سازد
با پیروزی انقلاب و درگیریها ی غرب به جمع رزمندگان می پیوندد
ورشادتهای فراوانی از خود به جا می گذارد،
وسرانجام درهمین مسیر به فیض شهادت نائل میشود
حبیب بسیار مهربان،متواضع،وساده زیست بود
همه رابه قناعت وصرفه جویی توصیه میکرد
به مطالعه کتب شهید مطهری و شهید دستغیب سفارش میکرد
به صله رحم توجه خاصی داشت
شهید عزیز علاقه خاصی به امام حسین علیه السلام داشت،بطوریکه هرگاه اسم امام میآمد اشک در چشمانش جاری میشد
درامورخیرهمیشه پیش گام بود و همیشه باعملش درس ازخودگذشتگی رایادمیداد
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن
....که دوست خودروش بنده پروری داند
یادش گرامی وراهش پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ 💖 عشق است
به یاد همه شهدا
بفرستیم صلوات
ان شاءالله یه روزی هم نوبت مابشه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درهردمم هزاران....
فریادانتظاراست
یک لحظه بی ت❤️وبودن...
یک عمراحتضاراست
سلام پشت وپناه ما🌹🌹
اللهم عجل لولیک الفرج
عصر جمعه سلامتی وفرج آقا امام زمان صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
دعای عصر غیبت
باهم زمزمه کنیم
أللّهمّ عرِّفنی نفسَکَ فإنَّکَ أن لَم تُعَرِّفنی نفسَکَ لَم أعرِف نَبیَّکَ
أللّهمَّ عرَّفنی رسولَکَ فانَّک أن لَم تُعَرِّفنی رسولَکَ لَم أعرِف حُجَّتَکَ
أللّهمَّ عرِّفنی حجّتَکَ، فإنَّکَ أن لَم تُعَرِّفنی حُجَتَّکَ ضَلَلتُ عَن دینی ؛
اصول کافي،ج1،ص337
بحق صلوات برمحمدوال محمد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
#کربلا خاطرات تلخی داشت
ساربان را نمی بری از یاد
تا قیام ِ قیامت آقاجان
#خیزران را نمی بری از یاد😭
فرا رسیدن #شهادت_امام_سجاد(ع) تسلیت باد.
#سید_الساجدبن
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
4_5987877287633092884.mp3
2.3M
🔳 #شهادت_امام_سجاد (ع)
🌴امشب گرفته دعام
🌴راهی عرش خدام
🎤 #میرداماد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
مدتها بود بہ خوابم نیامدہ بود😔
دیشب قسمش دادم بہ #شهید_حججی🙏
همون دیشب حسین بہ خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن
گفتم: ڪجایے
✅ در محضر #سید_الشهدا
یہ ڪم ساڪت شد
✅ گفت: جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.
پرسیدم: #نماز_شب ؟
✅ براے #رضاے_خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے خدا باشہ
گفتم: #هیئت رفتن هات؟
✅ ڪامل براے رضاے خدا نبود.
دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
🔸شهادت من رو برد بالا
🔸اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم
🔸خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم
🔸 نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ
بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد:
🔸 جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود
آخرش هم گفت:
🔶خیلے زود دیر میشہ
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن.
خندید
هیچے نگفت
رفت
⚛ راوی: همسر شهید مدافع حرم #حسین_محرابے
#اخلاص
#حسین_محرابے
#شهید_خنده
التماس دعا
هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
لحظهای باشهدا
برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی کتاب منتخب سال پاسدا
برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
کلام گوهربار حاج قاسم
نقش شهید حسن باقری در عملیات الی بیت المقدس
💎💎💎👇👇👇
در اواخر جنگ وقتی مقام معظّم رهبری مدظلهالعالی به تیپ و لشکرها تشریف میآوردند، شب را همانجا میماندند. با فرماندهان گفتوگو میکردند و به ابهاماتی که در ذهن فرماندهان در سطوح مختلف بود و مطرح میشد، پاسخ میدادند. این جلسات، جلسات با جسارتی بود که ایشان شرایطش را برای فرماندهان فراهم میکردند تا همه حرف بزنند. وقتی ایشان به لشکر ما تشریف آوردند در حین جلسه یک بحثی در مورد ارتش و سپاه پیش آمد. ایشان یک خاطرهای تعریف کردنـد و فرمودند:
«من نمایندۀ امام در شورای عالی دفاع بودم - زمانی که ایشان به جبهه تشریف آورده بودند – بنیصدر فرماندۀ کل قوا بود. بنا بود برای شکستن محاصرۀ سوسنگرد طرحی انجام بشود؛ ارتشیها و سپاهیها آنجا جمع بودند که پیرامون این طرح صحبت بشود. من بودم و بنیصدر و شهید چمران. بنیصدر مدیر جلسه بود، من هم نشسته بودم. برادران ارتشی بلند شدند؛ یک سرهنگی بلند شد طرح خودش را توضیح داد. نوبت به سپـاهیها رسید. من نگاه کردم ببینم این سپاهی کیست؟! دیدم یک جوان لاغراندام ژِندهپوشی که یک اورکت گشادی تنش بود، بلند شد. همینکه بلند شد من قلبم یهو ریخت پائین. گفتم: «الا نه که این خراب کنه! و بنیصدر با خباثتی که نسبت به سپاهیها دارد اینها را سرزنش کند.» فرمودند: «او رفت پای نقشه، شروع کرد حرف زدن. همینجور که حرف میزد من از خوشحالی قد میکشیدم و بنیصدر با همۀ خباثتش گفت: احسنت، آن شخص حسن باقری بود.»
این جوان اُعجوبهای بود من چند صحنه از او دیدم؛ یکی در عملیات الیبیتالمقدّس، یکی هم در عملیات رمضان که بعد هم فرصت نشد و شهید شد؛ تا آخر هم صدمۀ شهادت او در کل جنگ وجود داشت و خیلیهایی که شهید شدند جایگزینی مثل آنها نبود، نه همّت، نه حسن، نه خرازی و نه در دوران امروز خودمان احمد کاظمی. آنها واقعاً بینظیر بودند. در آن دوره خدا برای امام اینها را خلق کرده بود، مالکهایی که بهتعبیر امیرالمؤمنین علیهالسلام وقتیکه مالک شهید شد آن عبارتهای بلند را گفت که من بعد از ارتحال پیغمبرصلیاللهعلیهوآلهوسلم تصمیم گرفته بودم هیچ غمی مرا غمگین نکند اما غم شهادت مالک مرا به یاد ارتحال پیغمبر انداخت:
«وَ مَا مَالِكٌ؟ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ من جَبَلًا لَكَانَ فِنْداً وَ لَوْ كَانَ حَجَراً لَكَانَ صَلْداً أَمَّا وَ اللهُ لَیَهدِنُ مَوتُکَ عَالِماً وَ لیَفرَحنَ عَالِماً. عَلَی مِثلِ مَالِکُ فَلیَبکَ البَوَاکِیَ وَ هَل موجُود کَمَالِک؟ میدانی مالک چه کسی بود؟ اگر از کوه بود، قلّه بلند آن بود (که مرغی بر فراز آن به پرواز درنمیآمد) و اگر از سنگ بود، سنگی سخت بود. مرگ تو ای مالک جهانی را غمگین و جهانی دیگر را شادمان ساخت. بر مثل مالک باید گریه کنندگان بگریند. آیا نظیر مالک وجود دارد؟»
این افراد بینظیر بودند. این طرح که انجام گرفت و ما فقط میرویم، شلمچه را میبینیم و برمیگردیم از سه محور دُبّحردان، حمیدیه و دارخوین شروع شد و تا مرز بینالمللی و شلمچه ادامه داشت و چنین سرزمینی با این وسعت زیاد در این عملیات آزاد شد.
بیست سال دیگر هم کسی بیاید بررسی کند جزء نادرترین طرحهایی بود که بهدلیل آن اتصال الهی که وجود داشت، خداوند عنایتش را بر ما نازل میکرد و این مشکلها مرتفع میشد، واقعاً همین نکتۀ برجسته ما بود.
ادامه دارد...
@nasimintezar_نسیم_انتظار_حجت_الاسلام_دارستانی.mp3
5.26M
🏴 شب دوازدهم محرم
روضهجانسوزامامسجاد(ع)
#حمید_علیمی
#حجتالاسلامدارستانی
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
🍂✨#السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
#استاد_میرزا_محمدی
🌾▪️🌾#روضه امام سجاد علیه السلام
🥀▪️🥀#امام_سجاد سلام الله علیه
🏴#شب_دوازدهم