eitaa logo
لحظه‌ای باشهدا
3.3هزار دنبال‌کننده
36.3هزار عکس
22.5هزار ویدیو
894 فایل
ݪحظه‌ا؁باشھدا امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ، امام‌خامنه‌ای کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازامام‌خامنه‌ا؎می‌‌‌‌پردازد یاد شھدا باذکرصلوات اللهم‌صل‌علی‌محمدوال‌محمدوعجل‌فرجهم ۱۳۹۷/۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده از تعریف و از نظر سردار شهید خوب به صحبت‌هایش گوش کنید و دقّت کنید. این‌ها کجای کار بودند ما کجای کاریم @lahzaei_ba_sh
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده از #شهید_خرازی تعریف #شجاعت #تدبیر و #خیانت از نظر سردار شهید #حاج_حسین_خرازی خوب به صحبت‌هایش گوش کنید و دقّت کنید. این‌ها کجای کار بودند ما کجای کاریم @lahzaei_ba_sh
3.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کمتر دیده شده از تعریف و از نظر سردار شهید خوب به صحبت‌هایش گوش کنید و دقّت کنید. این‌ها کجای کار بودند ما کجای کاریم @lahzaei_ba_sh
10.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با مادر شهید محمدرضا تورجی زاده و مداحی از پشت بیسیم برای
اول وقت سیره .مثل آب زلال باش... که باشـی دریاۍ دلت انقدر صاف می‌شود که پاڪـی دلت بر همگان اشڪار میگردد و همه براۍ داشتنت خود را در تُو غـرق خواهند ڪرد... 📷 تصویری که کمتر به صورت کامل منتشر شده ... 🌷 سه شهید سه رفیق و همسنگر در دنیا، 🌷 سه همسایه در گلستان شهدا، 🌷 و سه همنشین در آخرت 💐 💐 💐 📿 شادی روح شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | یاران چه غریبانه ... 🌷 لحظاتی ناب از ، و در دوران جنگ یادشون گرامی وراهشون پررهرو چه روزایی خوبی داشتیم یکرنگ ویکدلی، صفا، معرفت، وفا وپایانی شیرین: خدایا ازغافله شهدا جاماندیم خدایا رزقی عاقبت بخیری ماراشهادت درگمنامی قرارده بحق حضرت زهراسلام الله علیها التماس دعا 📿 شادی روح شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
اول وقت سیره .مثل آب زلال باش... که باشـی دریاۍ دلت انقدر صاف می‌شود که پاڪـی دلت بر همگان اشڪار میگردد و همه براۍ داشتنت خود را در تُو غـرق خواهند ڪرد... 📷 تصویری که کمتر به صورت کامل منتشر شده ... 🌷 سه شهید سه رفیق و همسنگر در دنیا، 🌷 سه همسایه در گلستان شهدا، 🌷 و سه همنشین در آخرت 💐 💐 💐 📿 شادی روح مطهر شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
💠 فتح الفتوح 1⃣ پرشور، کم سن و سال و با انگیزه بالا برای اعزام به کردستان 🔸 ما در ابتدای پیروزی انقلاب، خودمان حیران بودیم که کجا مشغول کار شویم. به ویژه در انتخاب بین نهادهای انقلابی مانده بودیم. با یکی از بزرگان مشورت کردیم و ایشان به افرادی مثل ما، آقای حجازی ، و ... توصیه کردند تا وارد مجموعه سپاه و به ویژه بخش آموزش و تربیت نیرو شویم. به این ترتیب ما رسماً از فروردین ۱۳۵۸ عضو سپاه شدیم. ♨️ درگیری‌های کردستان شروع شده بود و مشغول گزینش برای اعزام از بین نیروهای داوطلب بودیم. اکیپ اول از داوطلبین آموزش دیدند و با سرلشکر صفوی از فرودگاه قدیم اصفهان، به کردستان اعزام شدند. ثبت نام گروه دوم را شروع کردیم و در این گروه از ثبت نامی‌ها، خیلی از بچه هایی که بعداً شاخص شدند، آمدند؛ مثل آقای . این عزیزان برای ثبت نام و مصاحبه و تشکیل پرونده به مسجد انقلاب آمدند. 🌱 همگی بچه هایی پرشور، کم سن و سال و با انگیزه های خیلی بالا بودند. با شور و نشاط و تحرک فوق‌العاده آمدند و ثبت نام شدند. مراحل گزینش‌شان طی شد و آموزش دیدند. آن موقع به دلیل ضرورت، طول آموزشی ۱۵ روز بود؛ اما شبانه روزی. هم آموزش عقیدتی بود، هم آموزش‌های نظامی. ♻️ بعد از آموزش، این جمع ابتدا به تهران اعزام شدند. چندین روز طول کشید تا توانستیم در تهران مسلح شویم. در نهایت حدود ۱۶۴ اسلحه ژ۳ از پادگان عباس آباد گرفتیم و بچه‌ها در پادگان ولیعصر برای اعزام به کردستان مستقر شدند. 🔺 همان روزهایی که منتظر گرفتن اسلحه بودیم، کار آموزشی اعتقادی و تبیین هم انجام شد. ، و شهید کوهرنگی‌ها که مسئول اطلاعات شهید خرازی بود هم در کرمانشاه به گروه ما ملحق شدند. از دیگر افراد شاخص آن گروه و هم چنین آقای عسکری بودند، که اکنون در ستاد عتبات اصفهان است. 🚍 در تهران که مسلح شدیم، به کرمانشاه رفتیم. به علت این که جاده کرمانشاه به سنندج دست ضد انقلاب بود حدود پنج، شش روز در کرمانشاه ماندیم و بعد با هواپیمای C۱۳۰ به سنندج رفتیم. اتفاقاً همان روز اول هم که هواپیما در فرودگاه سنندج نشست، ضد انقلاب حمله کرد و یکی، دو تا از بچه ها در فرودگاه شهید شدند، ولی بقیه در سنندج مستقر شدند و به همراه گروه اعزامی قبلی، مراحل آزادسازی سنندج را تحت عنوان گروه ضربت آغاز کردند. 🔹 این عزیزان در سنندج بودند تا زمانی که در جنوب درگیری شروع شد و نهایتاً به جنوب رفتند و در منطقه سلمانیه دارخوین و محمدیه مستقر شدند. ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: سردار علی شمشیری 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
لحظه‌ای باشهدا
💐 بین حسین و مصطفی | شهید محمدرضا زاهدی در بیان سردار اسماعیل صادقی 📝 گفت‌و‌گوی خانم #ریحانه_سهرابی
💐 بین حسین و مصطفی 1⃣ «آن قدر بشاش بود که در اوج سختی ها، شهید خرازی از ایشان انرژی می گرفت» 🌷 آدم‌های بزرگ و شخصیت‌شان مثل تکه‌های پازل می‌مانند. باید لابه‌لای خاطرات پیدایشان کرد و چیدشان کنار هم تا شاید بتوان شناختشان. شهید سردار زاهدی از همان آدم‌های بزرگ پازل‌مانند بود که حالا بعد از رفتنش نشسته‌ایم پای صحبت یاران، هم‌رزمان و خانواده‌اش و تازه داریم می‌فهمیم که بود. سردار صادقی یکی از همان یاران غار و هم‌رزمان دلیری است که می‌تواند یاری‌رسان ما در شناخت این سردار شهید باشد. 🤝🏻 همان اولین برخورد اولین بار سردار زاهدی را در عملیات رمضان دیدم؛ سال ۱۳۶۰. من بسیجی ساده‌ای بودم که آمده بودم برادرم را ببینم. همان برادری که فرمانده گردان بود و رفیق فرمانده تیپ امام حسین (ع)، آقای زاهدی. آن شب در مقر فرماندهی ماندم. از همان اولین برخورد، شیفته اخلاق ایشان شدم؛ صمیمی، گرم، و بی‌نهایت بشاش. در اولین دیدار آن‌قدر به دلم نشست که هنوز هم در ذهنم مانده است. رابطه و سلام علیک‌مان از همان شب در مقر فرماندهی آغاز شد. 💔 برادرم که در عملیات محرم به شهادت رسید، من ماندم و آقای زاهدی که حالا دیگر فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) شده بود. ویژگی پررنگش این بود که خیلی با اخلاق و با نشاط بود. حتی یک بار ایشان با خانواده به منزل ما آمدند و بچه‌های کوچک من هم همین حس را به ایشان داشتند. در میان دوستانم یکی از افرادی که شخصیتش خیلی برای بچه‌های من جالب بود، شهید زاهدی بود. بعد از شهادتش هم مثل این بود که بچه‌ها عمویشان را از دست داده باشند. 🌹 آن‌قدر بشاش بود که در اوج سختی‌ها، از ایشان انرژی می‌گرفت. البته او هم طبیعتاً مانند هر انسان دیگری ناراحت می‌شد؛ اما ناراحتی و سختی از اخلاق خوش ایشان که ناشی از عمق ایمانش بود، کم نمی‌کرد. ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگرفته از 🎙 راوی: سردار اسماعیل صادقی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
لحظه‌ای باشهدا
💐 بین حسین و مصطفی | شهید محمدرضا زاهدی در بیان سردار اسماعیل صادقی 3⃣ #قسمت_سوم «به جرات می‌توانم
💐 بین حسین و مصطفی 3⃣ «به جرات می‌توانم بگویم هیچ وقت در ایشان تردید ندیدم.» 💠 الگو پدر آقای زاهدی روحانی بسیار بزرگواری بود؛ از نزدیک می‌شناختم‌شان. خیلی خود ساخته بودند. شهید هم شیفته پدرش بود و اخلاق را از پدرش گرفته بود. در زمان جنگ هم دوست صمیمی ایشان که حالت مرید و مرادی داشتند بود. شهید ردانی پور پرورش یافته حوزه علمیه و از اساتید اخلاق بود. 🌸 آقای زاهدی در تعاملاتش وقتی روایات را می‌خواند فقط برای حفظ کردن نبود؛ بلکه به قصد عمل کردن می‌خواند. آیات قرآن را هم که می‌خواند، عمل می‌کرد. به همین خاطر وقتی ما خصوصی حرف می‌زدیم، در دو ساعت گفت و گو حتی یک کلمه لکنت پیدا نمی‌کرد؛ ولی وقتی می‌خواست در جمع حرف بزند، به جهت آن مراقبه دائم، مکث می‌کرد. این اخلاق ایشان واقعا استثنا بود. من این مورد را در شخص دیگری ندیدم. ✊🏻 شجاعتی مثال زدنی ایشان شجاعت بی نظیری داشت. شجاعتش برگرفته از ایمان راسخش بود. بنده خیلی افراد شجاعی را دیده‌ام که شجاعت‌شان برگرفته از عمق ایمان نیست، بلکه ذاتاً شجاع هستند؛ اما شجاعت ایشان بر اساس اعتقادات راسخش بود. 🔹 من حدود چهل سال ایشان را از نزدیک می‌شناختم. شبانه روز با هم زندگی می‌کردیم. خلق و خویش را می‌دانستم. به جرأت می‌توانم بگویم هیچ وقت در ایشان تردید ندیدم. به ویژه در ناملایمات مسائل سیاسی، مسائل اقتصادی، فراز و نشیب‌ها و ... . این مساله به خاطر ایمان قوی بود. 🔸 ایشان در تمام پیش آمدها به معنا واقعی کلمه راضی به رضای خدا بود. این رضایت همیشگی باعث می‌شد همه چیز را در محضر خدا ببیند. همان زمان دفاع مقدس هم همین طور بود. چه در عملیات‌ هایی که موفق می‌شدیم چه در عملیات‌ هایی که شکست می‌خوردیم، در محاصره می‌افتادیم و ... هرگاه او را می دیدیم آرام بود. نه این که تلاش و بازنگری نکند نه؛ بلکه ایمان داشت که خدا می‌بیند. 🌹 این در محضر خدا بودن در تمام مراحل زندگی‌اش نمود داشت. به عنوان مثال پس از شهادتش در منزلش بودیم و بر سر محل دفن ایشان اختلافی پیش آمد. بنده می‌دانستم آقای زاهدی قلباً دوست داشت که در کنار دفن شود. از پسر بزرگش خواستم بگوید دقیقاً چه خاطره‌ای از ایشان درباره این مسأله دارد. 🌷 گفت: «این اواخر با هم به گلستان شهدا رفتیم. پدر به مکان خالی بین مزار شهید خرازی و شهید ردانی پور اشاره کرد و گفت فکر کنم این جا، بین حسین و آقا مصطفی رو برای من گذاشتند.» ناگهان استغفرالله گفت و ادامه داد: «حالا شهید بشیم بالاخره یه جایی خاکمون می‌کنن.» یعنی در همین حد که من خودم تعیین کنم کجا خاک شوم هم نمی‌خواست در مشیت خدا دخالت کند. این اخلاق در او نهادینه بود. ⏪ ادامه دارد ... ✍🏻 برگرفته از 🎙 راوی: سردار اسماعیل صادقی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
لحظه‌ای باشهدا
💐 بین حسین و مصطفی | شهید محمدرضا زاهدی در بیان سردار اسماعیل صادقی 6⃣ #قسمت_ششم (قسمت آخر) «باورم
💐 بین حسین و مصطفی 6⃣ (قسمت آخر) «باورم این بود که این بار شهید می‌شود» 🌹 ... او هم که بی تاب شهادت بود. من احساس می‌کردم او هر روز دارد خودش را مهیا می‌کند. نوع عبادتش، نوع رفتارش، نوع زندگی کردنش طوری بود که همیشه آماده شهادت بود. منقطع بود. رفتار ایشان در این دهه آخر عمرش مثل شب عملیات بود؛ شب‌های عملیات که همه وصیت می‌نوشتند و فقط یک کوله می‌بستند و آماده می‌شدند. یعنی هر لحظه آماده بود. نه فقط در منطقه و میدان جنگ، بلکه حتی در خانه خودش هم که بود این آمادگی را داشت. 📝 آقای اخلاصی دامادشان تعریف می‌کرد: زمانی بنیاد جانبازان وام می‌داد. ایشان گفتند وام را نمی‌خواهم. بنده گفتم خب وام را بگیرید و به من بدهید. قسط‌هایش را هم خودم می دهم. ایشان گفتند من رو بدهکار نکن. من همه کارها و حساب‌هام صافه! یعنی این قدر آماده بود. 💠 برکت پس از شهادت من با وجود علاقه شدیدی که به ایشان داشتم، همیشه دعایم این بود که عاقبتش ختم به شهادت شود. آخرین باری که آمد اصفهان با هم قرار گذاشتیم. بعد از حدود دو ساعت گپ و گفت، هنگام خداحافظی که ایشان را در آغوش گرفتم، باورم این بود که این بار شهید می شود. بعد از شهادت ، شهادت شهید زاهدی خیلی برایم سنگین بود و حسم این است که خدا آن قدر به آقای زاهدی فرصت زندگی داد که با توشه پرحجمی به شهادت برسد. 🔸 آقای زاهدی در این سن با این خدمات و سوابق، شهادتش ویژه شد و حتی برکت، بعد از شهادتش هم جاری بود. بزرگترین عملیات نظامی تاریخ، عملیات «وعده صادق» شد. ان شاءالله این‌ها همه‌اش جزو مقدمات و علائم ظهور است و طبق مشیت الهی خون این‌ها جاری و اثرگذار است. ✍🏻 برگرفته از 🎙 راوی: سردار اسماعیل صادقی 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
اول وقت سیره .مثل آب زلال باش... که باشـی دریاۍ دلت انقدر صاف می‌شود که پاڪـی دلت بر همگان اشڪار میگردد و همه براۍ داشتنت خود را در تُو غـرق خواهند ڪرد... 📷 تصویری که کمتر به صورت کامل منتشر شده ... 🌷 سه شهید سه رفیق و همسنگر در دنیا، 🌷 سه همسایه در گلستان شهدا، 🌷 و سه همنشین در آخرت 💐 💐 💐 📿 شادی روح شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh