....الهام نمیدانست در آن لحظات، پشت درشان، چه کسانی عزادارِ حاج حسن هستند!
حاج قاسم سلیمانی همراه محمد، پسرِ شهید احمد کاظمی پشت دیوار خانۀ حسن گریه میکردند. همان محمدی که حسن مثل پسرِ خودش دوستش داشت و پس از شهادتِ پدر، هوایشان را داشت. و همان حاج قاسمی که حسن به همۀ نزدیکانش گفته بود اگر این کارم تمام شود، میروم کنار حاج قاسم، میایستم! حالا محمد و حاج قاسم، در آغوش هم گریه میکردند و حاج قاسم فقط میگفت: «محمد! با شهادتِ حسن، کمرِ سپاه شکست!»
🍁🍂🍁🍂
حسرتی ابدی که هرگز فرصت ایجاد نشد برای هیچ کدام از ما (بچههای حفظ آثار موشکی و من) که یک مصاحبه با سردار حاج قاسم سلیمانی داشته باشیم دربارۀ حاج حسن... این خاطرات هم تکه تکه به دست آمدند... من از هیچ یک از چنین خاطراتی نگذشتم تا در کتاب مرد ابدی جای خوبی برایشان درست کنم تا بمانند. تا برای مردم از واقعیتها بگویند....
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#مرد_ابدی_چگونه_نوشته_شد
#حسرت
https://eitaa.com/lashkarekhoban