#آثار خواندنی #خوشحال کردن مسلمان
چند نفر از دوستداران #امام_کاظم علیه السلام خدمت حضرتش مشرف شدند.
عثمان بن بهرام به امام علیه السلام عرض کرد:
من مردی #ثروتمند هستم.
قبل از برداشت #محصول که هنوز #زکاتی بر من واجب نشده شخص #نیازمندی مراجعه می کند و چیزی می خواهد.
امام علیه السلام فرمودند:
پاداش #قرض_الحسنه هیجده برابر پاداش #صدقه است.
چه مانعی دارد اگر چنین موردی پیدا شد مبلغی که نیاز دارد به عنوان #قرض_الحسنه به او بپردازی و موقع برداشت #محصول از بابت #زکات حساب کنی؟
بعد فرمودند:
ای عثمان ! اگر مقام و مرتبه #مومن را نزد خدای تعالی می دانستی در برآوردن #حاجتش هیچگاه کوتاهی نمی کردی .
کسی که #مسلمانی را #خوشحال کند
#پیامبر صلی الله علیه و آله را #خوشحال کرده است
#برآوردن_حاجت_مردم ، بیماریهای #صعب_العلاج چون دیوانگی ، خوره و پیسی را جلوگیری می کند.
وافی / 6 / 65
داستان انسانها / 37
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#بدتر_از_بدتر کیست؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
آیا مایلید به #بدترین شما اشاره ای کنم؟
گفتند بلی یا رسول الله
حضرت فرمودند:
✍️ #بدترین شما کسی است که #خیرش به دیگران نرسد و #علاقه داشته باشد که #تنها_غذا_بخورد تا مبادا کسی هم سفره اش شود.
اصحاب گفتند: #بدتر از این شخص هم هست؟
حضرت فرمودند آری.
✍️ کسی که نه امیدی به #خیرش باشد و نه از #شرش در امان باشند.
و فرمودند #بدتر از آن هم هست.
✍️ کسی که بسیار #فحش می دهد
✍️ #نفرین و #ناسزا می گوید
✍️ هر گاه #مسلمانی نزد او نام برده شود از #بدگوئی او فروگذار نکند
✍️ و هر کس او را یاد آورد #لعن و #نفرینش فرستد.
اصول کافی / 2 / 290
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#علّت_بسیاری_از_سختی_ها
#حکایتی_پند_آموز
#حضرت_مریم علیها سلام قبل ازاینکه فرزند خویش رابه دنیا آورد همیشه در #محراب عبادت از #عالم_غیب غذای آماده داشت:
قرآن ؛ سوره آل عمران آیه 37
هر زمان زکریا وارد محراب او می شد #غذای مخصوصی آنجا می دید و از او می پرسید:
ای #مریم ! اینرا از کجا آورده ای؟
پاسخ می داد: این از سوی #خداست . خدا به هرکه خواهد بی حساب روزی می دهد .
اما زمانی که #فرزند خود را به دنیا آورد ، از سوی پروردگار خطاب رسید :
ای #مریم ؛ #تنه_درخت را به طرف خود تکان ده، #رطب تازه ای بر تو بریزد و میل کنی .
سوره مریم آیه ۲۵
#حضرت_مریم علیها سلام عرض کرد:
خدایا چه شده است که وقتی درد زایمان نچشیده بودم ، #روزی مرا #بی_رنج و زحمت و بدون درخواست عنایت می کردی
ولی هم اکنون که #ضعف برمن غلبه کرده و پرستاری این کودک هم موجب گرفتاری شده ، مرا به تکان دادن #نخل_خرما فرمان می دهی؟!
از درگاه پروردگار خطاب رسید:
ای #مریم ! قبل از این پیشامد تمام #قلب و خاطرت #برای_من بود و #دل تو برای من می تپید ، و من نیز کارتو را بدون زحمت درخواست انجام میدادم.
اما اکنون #گوشه دلت این #کودک است و #یاد او گاهی تو را از #من و #ذکر_من غافل می کند و باعث می شود مرا فرموش کنی
به همین دلیل #زحمت تو افزون گشته است
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#شفای_چشم_به_برکت_حسین علیه السلام
#شفای_چشم آیت الله بروجردی به برکت سیدالشهداء
#آیت_الله_بروجردی فرمودند:
#چشم هایم #کم_سو شده بود .
یک دسته ای در بروجرد بود به نام #گِلبندان .
برای #امام_حسین علیه السلام عزاداری می کردند
#روز_عاشورا از یک #نوجوان این هیئت یک ذره #گِل گرفتم و به #چشمم مالیدم
#خدا به احترام #گِل سینه ی سینه زن #حسین، #چشم مرا #شفا داد.
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#شفای_چشم_و_پای_فلج
#شفاي آميرزا مهدي بروجردي
مرحوم آمیرزا مهدی بروجردی #پیشکار آیت الله #بروجردی بودند .
فرمود من یک #اربعین رفتم کربلا با یک #پای_فلج و یک #چشم_کور .
مرحوم آیت الله #مروارید که از علمای بزرگ مشهد بودند ... فرمودند
من ایشان را با #پای_فلج و _چشم_کور دیدم .
وقتی آمد با #پای_سالم و #چشم_سالم دیدم.
از زبان خود آمیرزا مهدی بروجردي بخوانيم:
من #اربعین کربلا بودم و #عرب_های بادیه نشین گروه گروه می آمدند در #صحن و من کناری بودم.
#کف_پای یکی از این ها را بلند کردم و انگشتم را انداختم لای پای یکی از این ها.
(اخلاص چه چیز خوبی است)
پای این ها #عرق کرده بود و با #خاک_کربلا مخلوط شده بود و شده بود #گِل.
از این #گِل لای پای #زائر_کربلا برداشتم و یک مقداری را روی #چشم و #پایم مالیدم .
#حسین علیه السلام به احترام #خاک پای #زوار کربلایش هم #چشمم را #شفا داد و هم #پایم را .
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#برکت_پول_روضه_سیدالشهدا
زمان طاغوت در بالاشهر تهران، چند روز #منبر رفته بود و یک #پاکت پول تقدیمش کرده بودند...
در حال رفتن به منزل، #چشمش به #زنی افتاد که #وضعیت_نامناسبی داشت و معلوم بود اهل #فساد و فحشاست!
آقا (سید مهدی قوام) به پیرمردی که همراش بود گفت: برو آن #زن را #صدا کن!
پیرمرد بعد از قدری تعلّل و با اصرار آقا سید، بالاخره از درد مجبوری رفت و زن را صدا زد.
زن که آمد، آقا از او پرسید: این #موقع_شب اینجا چکار می کنی؟...
گفت: احتیاج دارم، مجبورم ! ...
#سید پاکت پُر #پول را به زن داد و گفت:
این #پول مال امام #حسین است.
تا این پول را داری از خانه بیرون نیا !...
................
چند سال بعد آقا به #کربلا مشرف می شوند...
#زنی بسیار #محجبه همراه #شوهرش می آیند جلو.
#شوهر دست سید را #می_بوسد و سپس #زن جلو می آید و #سلام می کند و می گوید:
من همان زنی هستم که آن #پاکت_پول را ...
من آدم شدم!! به #برکت_پول_روضه امام حسین علیه السلام من هم #توبه کردم و سرور و آقایم حسین #هدایتم کرد
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#شفاي_چشم :
#تربت_کربلا
يكي از علما مي گويد در گذشته به #زيارت امام #حسين عليه السلام مي رفتم.
وسايل مثل امروز فراوان نبود. از #نجف يك وسيله اي جور شد همه سوارش شديم.
جمعيت زياد بالا آمد. ولي چون جا نبود تا كربلا روي پاها ايستاديم.
مي گويد من #چشمانم ضعيف بود به طوري كه از #عينكهاي_ته_استكاني استفاده مي كردم.
آن موقع مي خواستم هر طوري كه هست خودم را به #كربلا برسانم.
وسط راه ديديم ماشين توقف كرد. چه خبر شده؟
گفتند يك عده #عرب_بياباني بدوي، جلوي ماشين را گرفتند و خواستند سوار شوند.
هر چه گفتند جا نداريم موثر واقع نشد و آنها لابلاي جمعيت و در ركاب ماشين و ... ايستادند.
خيلي هوا گرم و فشردگي جمعيت زياد.
يكي از اين #عربها كنار من ايستاده بود.
متوجه شدم همه #پاي_برهنه و اصرار دارند امشب را #كربلا برسند.
ديدم #عرق كرده اند و #لاي_انگشتان پاهاي اينها پر از #گِل و لاي.
يك طوري كه متوجه نشود مقداري از #گِل و لاي پاي او را به زحمت برداشتم و آرام روي #چشمهايم ماليدم.
وقتي رسيديم #كربلا و رفتم به زيارت امام #حسين عليه السلام دست بردم #عينكي كه در ماشين براي اينكه خورد نشود در جيبم گذاشته بودم را در بياورم ولي هر چه گشتم پيدا نشد.
غصه مرا گرفت كه اي خدا حالا چطوري #زيارت_نامه بخوانم.
من كه چشمهايم نمي بيند مگر به بودن عينكها.
ديدم چاره اي نيست و #عينك ناپديد شده.
رفتم #زيارتنامه اي برداشته تا بخوانم.
نگاه كردم و ديدم #خيلي_شفاف ، #متن كتاب دعا را مي توانم بخوانم.
به #بركت مولايم #حسين علیه السلام تا آخر عمرم از #عينك بهره اي نبردم.
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#حرمت_آتش_بر_بدن_زائر_حسین
شهید آیت الله دستغیب در کتاب داستان های شگفت، این گونه می نویسد:
زن و شوهری برای #زیارت امام حسین (علیه السلام) ساکن کربلا می شوند.
روزی مرد وارد #قصابی می شود و مقداری #گوشت می خرد و به حرم امام #حسین (علیه السلام) می رود.
بعد از زیارت به خانه برگشته و گوشت را به همسرش می دهد و می گوید #آبگوشتی درست کن.
ظهر که می شود همسرش به مرد می گوید #گوشت_نپخته است .
مرد می گوید اشکالی ندارد صبر کن تا شب بپزد.
شب که می روند سراغ #گوشت می بینند گوشت #اصلا_نپخته است.
مرد قصاب را #سرزنش می کنند که گوشت بی کیفیت به آنها داده است و می گذارند تا صبح بپزد.
صبح بیدار شدند دیدند گوشت هنوز #نپخته است.
مرد ظرف غذا را می برد #قصابی و می گذارد روی میز و می گوید مرد حسابی ما #زائر امام حسین (علیه السلام) هستیم.
بی انصافی است به ما #گوشت بی کیفیت بدهی.
از دیروز صبح که گوشت را خریدم تا امروز صبح گوشت اصلا #نپخته است.
#قصاب لبخندی زد و به او گفت وقتی گوشت را خریدی مستقیم رفتی #داخل_حرم امام #حسین (علیه السلام) ؟
#زائر گفت چطور؟ بله رفتم.
#قصاب گفت مگر نمی دانی #گوشتی که وارد #حرم امام حسین (علیه السلام) شود #آتش به او کارساز نیست.
اگر می دانستم قصد زیارت داری به تو می گفتم.
در روایات آمده است #سوزاندن بدن #زائر امام #حسین (علیه السلام) بر #آتش_جهنم_حرام است.
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#نام_آن_دو_را_هم_بنویس
#حسین_کِشتی_نجات
دو #نوجوان با لباسهاي #كذائي و سر و وضع #ناجور وارد بر جلسه #روضه اي شدند.
جلو نشستند و به اين طرف و آنطرف نگاه مي كردند و #مي_خنديدند و #حرف مي زدند و ...
اصلا توجهي نداشتند كه #جلسه_روضه است و بي احترامي به مداح و سخنران و مستمعين مي شود.
يك #چائي آوردند خوردند و با #صحبت و #خنده و #مسخره_بازي رفتند.
خطيب مي گويد ناراحت شدم كه چرا بي احترامي كردند و وسط سخنراني و روضه رفتند.
فردا شب با كمال تعجب ديدم با #لباسهاي_سياه و سر و وضع #مرتب و با #ادب فوق العاده اي آمدند در #جلسه_روضه امام حسين نشستند و پاي روضه #گريه كردند.
بعد از جلسه صدايشان زدم و گفتم #قضيه چيست؟
ديشب و امشب رفتارتان قابل مقايسه نيست.
يكي از آنها لب باز كرد و گفت:
ديشب گفتيم برويم اينجا #شام ميدهند.
آمديم ديديم يك #چایي بيشتر ندادند.
با خنده و تمسخر و ... رفتيم.
در حين خروج از درِ مسجد ديديم چند #استكان جلوي راه است.
گفتیم آنها را #برداريم كه توي دست و پاي مردم نباشد.
برداشتيم و رفتيم.
شب در عالم خواب هر دوي ما يك #خواب ديديم.
امام #حسين علیه السلام در اين جلسه حضور داشتند و به #عباس برادرش مي فرمودند:
عباس جان نام تمامي كساني كه #زحمت كشيدند در جلسه روضه ام را نوشتي؟
فرمود آري.
امام #حسين عليه السلام فرمودند نام آن #دو_نوجوان را نوشتي؟
آن ها را هم بنويس.
در #جلسه ما يك كاري كردند. چند #استكان جابجا كردند.
نقل از خطیب توانا، حجه الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خلوت_یار
#غبار روبی ضریح مطهر #امام_رضا علیه السلام
با حضور #رهبر_معظم_انقلاب
و #صلوات_خاصه_امام_رضا علیه السلام
#کلیپ_دیدنی
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
جلودی وامام رضا.mp3
2.57M
#جلودی_و_امام_رضا علیه السلام
#داستان_صوتی_کوتاه
#یا_غریب_الغرباء
#یا_ضامن_آهو
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff
#داستان_کوتاه
#قاضی و #کوزه_عسل
#ملا_نصرالدین سندی داشت که باید #قاضی شهر آن را تائید میکرد ولی از بخت بد وی، #قاضی اصلاً کاری را بدون #باج انجام نمی داد.
ملا نصرالدین هم آه در بساط نداشت که با #قاضی شریک شود و کار تائید سند را به انجام برساند
این بود که #کوزه ای برداشت و آن را پر از #خاک کرد و روی آن #عسل ریخت
بعد #کوزه ی عسل و #سند را برداشت و پیش #قاضی رفت و کوزه را #هدیه داد و درخواستش را اعلامکرد .
#قاضی به محض اینکه در پوش #کوزه را برداشت و #عسل را دید بی درنگ #سند را تائید کرد و هر دو شاد و #خندان از هم خداحافظی کردند.
چند روز گذشت #قاضی به نیرنگ ملا نصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیام داد که در #سند اشتباهی شده است
ملا به فرستاده قاضی پاسخ داد از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو
#اشتباه در #سند نیست در #کوزه ی #عسل است.
--------------------------------------------
از اینکه کانال #لطایف_پند_آموز را در پیام رسان #ایتا به دوستانتان نیز #معرفی می کنید بسیار ممنون هستیم.
👇👇👇
@latayeff