eitaa logo
چپ و راست
546 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
376 ویدیو
39 فایل
مروری گذرا بر تاریخ جریان شناسی در ایران بعلاوه: آخرین اخبار افراد، احزاب و گروه های سیاسی ادمین: @bimemoj1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مختصات حزب تراز نظام مردم سالار دینی 🔹 من در یک تقسیم‌بندی، حزب را به دو نوع تقسیم میکنم -این اعتقاد من است؛ شما هم آزادید که این را قبول بکنید یا قبول نکنید؛ چون نه قانون است و نه من اصرار دارم که مردم حتماً قبول کنند؛ لیکن اعتقاد خودم این است- 🔹یک حزب این است که مجموعه‌ای از صاحبان فکر سیاسی یا اعتقادی و یا ایمانی مینشینند و تشکّلی درست میکنند و میان خودشان و آحاد مردم کانال‌کشی میکنند و مردمی را با خودشان همراه میکنند، تا فکر خود را به آنها برسانند. 🔹کانونهای حزبی تشکیل میشود، هسته‌های حزبی تشکیل میشود، سلّولهای حزبی تشکیل میشود و اینها در این مرکز مینشینند و افکاری را که خودشان به آن اعتقاد دارند و پای آن ایستاده‌اند -چه فکر سیاسی، چه فکر غیرسیاسی، چه فکر دینی، چه فکر غیردینی- در این کانالها میریزند و این افکار به تک تک افراد میرسد و آن مردمی که اینها را قبول میکنند، با اینها پیوند پیدا میکنند. 🔹به نظر من، این سبک تحزّب، منطقی است. 🔹«حزب جمهوری اسلامی» بر این اساس تشکیل شده بود و همین‌طور بود. 🔹البته به طور طبیعی اگر حزبی با این خصوصیات، در مرکز خودش توانست آدمهای با فکرتر و زبده‌تر و خوشفکرتری داشته باشد، میتواند تعداد بیشتری را با خودش همفکر کند. نتیجه این خواهد شد که وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مرکزیت این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقاد خودشان بر طبق آن عمل میکنند؛ یا حتّی بدون این‌که آن مرکزیت چیزی بگوید، چون معیارهایشان یکی است، با یکدیگر همفکرند. 🔹 این شکل درستِ تحزّب است 🔹و البته چنین چیزی الان در کشور ما نیست! 🔹شاید به شکل خیلی ناقصش یکی، دو نمونه در گوشه و کنار پیدا شود؛ اما بعد از «حزب جمهوری اسلامی» -که ما تعطیلش کردیم- دیگر چنین چیزی را به این شکل من سراغ ندارم... 🔹 چندی پیش من به مناسبتی این نکته را گفتم که در تحزّب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت برای یک حزبِ موفّق یک امر قهری است - 🔹 یعنی وقتی که پای انتخابات به میان آمد، شما که حزبی دارید و طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند، به‌طور طبیعی نمیتوانید بی تفاوت باشید که مثلاً این فرد رئیس جمهور شود یا آن شخص دیگر؛ لابد به یکی عقیده دارید. 🔹به‌طور طبیعی این عقیده‌ی شما اثر میگذارد و رأی دهندگان به او زیاد خواهند شد- 🔹اما هدف حزب نباید به‌دست آوردن قدرت باشد. 🔹 هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید. 🔹 این عقیده‌ی من درباره‌ی تحزّب است. 🔹شما هم آزادید قبول بفرمایید یا نفرمایید! 🦚بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right
🔰 الگوی تحزب نامطلوب نظام اسلامی 🔹یکطور حزب هم هست که همان حزبهای رایج امروز اروپا و امریکاست؛ مثل حزب جمهوریخواه، حزب دمکرات، حزب کارگر انگلیس، حزب محافظه‌کار انگلیس. 🔹این احزاب مبنایشان بر این پایه‌ای که ما گفتیم، نیست. 🔹مجموعه‌ای از خواص، با یک ی که بین خودشان تعریف میکنند -ولو در خیلی از مسائل با یکدیگر هم نیستند؛ گاهی خیلی هم با هم مخالفند!- 🔹مینشینند با همدیگر قرارداد میگذارند و یک حزب به وجود می‌آورند. 🔹 این حزب در میان مردم معروف است؛ اما عضو مصلحتی دارد، نه عضو فکری. 👌👌تفاوت اساسیش این‌جاست. 🔹عضو مصلحتی یعنی چه؟ یعنی این‌که فلان سرمایه‌دار، فلان کاسب، فلان استاد، فلان فیلسوف، احیاناً فلان روحانی، از این حزب حمایت میکند. 🔹مثلاً فلان روحانی میگوید من به مریدهای خودم دستور میدهم که به کاندیدای شما رأی بدهند، اما در مقابلش شما باید فرضاً به مسجد یا کلیسای من این امتیاز را بدهید؛ آنها هم قبول میکنند! 🔹آن مردمی که رأی میدهند، نه آن کاندیدا را میشناسند، نه فکر حاکم بر او را میشناسند، نه مؤسّسان حزب را درست میشناسند، نه میدانند آن کاندیدا چه کار میخواهد بکند. به صرف این‌که امام جماعت مسجد گفته مثلاً به «حزب کنگره» در هند رأی بدهید، اینها هم رأی میدهند! 🔹این‌که میگویم، اتّفاقاً درست همین قضیه در هند اتفاق افتاد و برخی از مسلمانان به کاندیدای «حزب کنگره» رأی دادند! چند میلیون مسلمان به کاندیدای «حزب کنگره» رأی میدهند؛ در حالی که نه با آنها هم عقیده‌اند، نه هم فکرند، نه ایمانشان یکی است، نه اصلاً میدانند آنها در مملکت چه کار می خواهند بکنند؛ اما چون آن آقا گفته مصلحت مسلمانان این است، این کار را میکنند! 🔹یا مثلاً فلان سرمایه‌دار میگوید من این‌قدر پول به شما میدهم و به حزبتان کمک میکنم؛ اما مرا در فلان‌جا سفیر کنید! بحث سفیر معیّن کردن، بازرس فلان‌جا معیّن کردن، فلان شغل سیاسی را دادن، جزو شرایط حتمی حزب‌بازی به شکل غربی است؛ چون کسی از روی ایمان کار نمیکند؛ از روی قرارداد کار میکند! 🔹 من نمیدانم شما چقدر با وضع دمکراسیهای غربی و انتخابات آن‌جا آشنا هستید. هرچه در این زمینه اطّلاع پیدا کنید و معلوماتتان بیشتر شود، به ناکامی دمکراسی غربی و تحزّب -که پایه‌ی آن دمکراسىِ آن‌چنانی است- بیشتر پی خواهید برد. 🦚بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right
🔰 من این گونه حزب را قبول ندارم. 🔹کتابی هست که بعید است شما آن را مطالعه کرده باشید -لابد کمتر وقت میکنید بخوانید- این کتاب از یک رمان‌نویس معروف امریکایی به نام «هوارد فاست» است -ظاهراً هنوز هم زنده است و شاید ده، دوازده جلد کتاب دارد؛ بنده هم بعضی از کتابهایش را دارم و خیلی از آنها را خوانده‌ام- او یک رمان‌نویس بسیار خوبی است؛ قدری هم چپ میزند؛ البته چپ به‌اصطلاح امریکاییها. میدانید در اصطلاح امریکاییها، چپ کسی است که یک ذرّه اسم عدالت و تأمین اجتماعی و امثال این واژه‌ها را بر زبان بیاورد و یا در کتابی بنویسد. 🔹او کتابی دارد به نام «امریکایی» که شرح حال شخصی است که پدر و مادرش از یکی از کشورهای ظاهراً اروپای شرقی، با آن زحمات از اقیانوس اطلس عبور کردند و همراه با مهاجران اروپایی، خودشان را به امریکا رساندند و دنبال شغل و کار و نان بخور و نمیر بودند. 🔹ظاهراً در امریکا این‌طور است که کسی که در آن‌جا متولّد شود، امریکایی است؛ یعنی شهروند آن‌جاست. برای آن شخص هم که اشاره کردم، شناسنامه‌ی امریکایی گرفتند؛ با این‌که پدر و مادرش امریکایی نبودند. در این کتاب، مراحل رشد و تربیت و پیشرفت و دوره‌ی کلاس قضایی دیدن و قاضی شدن و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتی شدن این فرد شرح داده شده است. 🔹در مقدّمه‌ی کتاب هم مترجم مینویسد که این رمان است، اما واقعیت دارد؛ شرح حال فلان کس معروف در فلان ایالت امریکاست. آدم وقتی این کتاب را میخواند، واقعاً میفهمد که انتخابات یعنی چه! 🔹برای انسانی که میخواهد در یک جامعه‌ی دارای منطق زندگی کند، این معیارها مطلقاً معنی ندارد. از انتخابات شورای شهر و شهرداریها شروع میشود، تا به انتخابات ایالتی و انتخابات کنگره و انتخابات ریاست جمهوری میرسد. 🔹کسانی که در آن انتخابات هیچ‌کاره‌ی محضند، مردمند؛ مردمی که میآیند رأی میدهند! همان مردمی که پای صندوق حاضر میشوند و رأی میدهند، اینها هیچکاره‌ی محضند. 🔹آن کلوبهایی که در آنها اشخاص و کاندیداها انتخاب میشوند، کلوبهایی هستند اصلاً به‌کلّی جدای از مردم و هیچ ربطی به آنها ندارد؛ مثلاً کلوبِ حزب دمکرات شاخه‌ی ایالت فلان. 🔹این آقا چگونه انتخاب میشود که از مرحله‌ی پایین تا مرحله‌ی ایالتی بالا می‌آید و بعد در یک مرحله‌ی دیگر به کنگره راه مییابد، تا مثلاً یک وقتی رئیس جمهور شود؟ 🔹این جزو چیزهای عجیب و غریبی است که انسان میبیند و با معیارهای انسانی و صحیح هیچ تطبیق نمیکند. احزاب در آن‌جا هم همه‌کاره‌اند؛ 🔹 البته پُررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانه‌های صهیونیستی، خوش‌قیافه و خوش‌تیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. 🔹حزب در آن‌جا به این معناست. 🔹این آقایانی که من میبینم الان برای تحزّب در کشور تلاش میکنند، بیشتر ذهنشان دنبال این‌طور حزبی است؛ 🔹من این گونه حزب را قبول ندارم! 🦚بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right
🔰 تصویر واقعی انتخابات در آمریکا! 🔹کتابی هست که بعید است شما آن را مطالعه کرده باشید -لابد کمتر وقت میکنید بخوانید- این کتاب از یک رمان‌نویس معروف امریکایی به نام «هوارد فاست» است -ظاهراً هنوز هم زنده است و شاید ده، دوازده جلد کتاب دارد؛ بنده هم بعضی از کتابهایش را دارم و خیلی از آنها را خوانده‌ام- 🔹او یک رمان‌نویس بسیار خوبی است؛ قدری هم چپ میزند؛ البته چپ به‌اصطلاح امریکاییها. میدانید در اصطلاح امریکاییها، چپ کسی است که یک ذرّه اسم عدالت و تأمین اجتماعی و امثال این واژه‌ها را بر زبان بیاورد و یا در کتابی بنویسد. 🔹او کتابی دارد به نام «امریکایی» که شرح حال شخصی است که پدر و مادرش از یکی از کشورهای ظاهراً اروپای شرقی، با آن زحمات از اقیانوس اطلس عبور کردند و همراه با مهاجران اروپایی، خودشان را به امریکا رساندند و دنبال شغل و کار و نان بخور و نمیر بودند. 🔹ظاهراً در امریکا این‌طور است که کسی که در آن‌جا متولّد شود، امریکایی است؛ یعنی شهروند آن‌جاست. برای آن شخص هم که اشاره کردم، شناسنامه‌ی امریکایی گرفتند؛ با این‌که پدر و مادرش امریکایی نبودند. 🔹در این کتاب، مراحل رشد و تربیت و پیشرفت و دوره‌ی کلاس قضایی دیدن و قاضی شدن و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتی شدن این فرد شرح داده شده است. 🔹در مقدّمه‌ی کتاب هم مترجم مینویسد که این رمان است، اما واقعیت دارد؛ شرح حال فلان کس معروف در فلان ایالت امریکاست. آدم وقتی این کتاب را میخواند، واقعاً میفهمد که انتخابات یعنی چه! 🦚بیانات ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right
🔰 در تحزّب اسلامی کسب قدرت هدف نیست / اگرچه کسب قدرت یک امر قهری است! 🔹 چندی پیش من به مناسبتی این نکته را گفتم که در تحزّب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت برای یک حزبِ موفّق یک امر قهری است - 🔹 یعنی وقتی که پای انتخابات به میان آمد، شما که حزبی دارید و طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند، به‌طور طبیعی نمیتوانید بی تفاوت باشید که مثلاً این فرد رئیس جمهور شود یا آن شخص دیگر؛ لابد به یکی عقیده دارید. 🔹به‌طور طبیعی این عقیده‌ی شما اثر میگذارد و رأی دهندگان به او زیاد خواهند شد- 🔹اما هدف حزب نباید به‌دست آوردن قدرت باشد. 🔹 هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید. 🔹 این عقیده‌ی من درباره‌ی تحزّب است. 🔹شما هم آزادید قبول بفرمایید یا نفرمایید! 🦚بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 نفی ولایت حزبی 🔹اگر در تعاملات‌ و برنامه‌ریزیها، گرایشهای‌ گروهی‌ و جناحی‌ دخیل‌ شود و یا ملاحظات‌ فردی‌ مورد توجه‌ قرار گیرد، کارها به‌ پیش‌ نخواهد رفت‌ و مشکلات‌ مردم‌ حل‌ نخواهد شد. 🔹ایشان‌ تحزب‌ به‌ معنای‌ غربی‌ را کاملا غلط، غیرانسانی‌ و غیر اسلامی‌ دانستند و افزودند: ولایت‌ حزبی‌ و گروهی‌ رایج‌ در غرب‌ و تسلیم‌ بودن‌ بی‌چون‌ و چرا در برابر مواضع‌ حزبی‌ و جناحی‌، هیچ‌ نشانی‌ از مردم‌سالاری‌ واقعی‌ ندارد و در عمل‌ تحقق‌ منافع‌ ملی‌ و مصالح‌ عمومی‌ جامعه‌ و کشور را ناممکن‌ می‌سازد. ۱۳۷۹/۰۴/۲۷ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 تحزب غربی، روش غلط فعالیت سیاسی 🔹 بعضی از مشکلات ما ناشی از ضعف بعضی از مدیریّتهاست که به کارهای جزئی و فعّالیتهای سیاسی و حزبی سرگرم و مشغول میشوند. 🔹 این‌قدر که من در این خصوص تأکید میکنم، بعضی کسان میگویند فلانی با حزب و تحزّب مخالف است؛ 🔹 در صورتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اوّلین حزب را ما درست کردیم. 🔹 اگر تحزّب به معنای واقعی کلمه وجود داشته باشد، من طرفدار آن هستم. 🔹 منتها من تحزّب را این نمیدانم که عدّه‌ای از داعیه‌داران سیاسی، ▪️به دنبال کسب قدرت، دور هم جمع شوند - ده نفر، پانزده نفر، بیست نفر - ▪️و با شعار و ایجاد هیجان و جذّابیتهای دروغین، مردم یا گروههایی از مردم را به این طرف و آن طرف بکشانند ▪️و مرتّب دعوا و اختلاف راه بیندازند ▪️و برای این‌که بیکار نمانند، ▪️یک مسأله کوچک را بزرگ کنند؛ ▪️یک چیز کم‌اهمیت را پُراهمیت جلوه دهند ▪️و روزها و هفته‌ها درباره‌اش بحث و تحلیل کنند؛ ▪️بر اساس آن، دوست و دشمن معیّن کنند؛ ▪️فلان کس، فلان طرفی است، پس دشمن است؛ فلان کس، فلان طرفی است، پس دوست است. 🔹بنده اینها را تحزّب نمیدانم! 🔹اینها روشهای غلط سیاسی است که در دنیا هم رایج است. 🔹دل ما خوش بوده است که در ایران این چیزها رایج نباشد؛ 🔹اما متأسفانه بعضی کسان به این چیزها دلبستگی دارند. 🔹بسیار خوب؛ 🔹اما اگر کسی مسؤولیتی را قبول کرد، چنانچه بنا شد چنین دلبستگی ای پیدا کند، به آن مدیریّت ضربه خواهد زد. 🔹من یک وقت به بعضی از مسؤولان دولتی پیغام دادم و گفتم ساعاتی را که شما در جلسه حزبىِ خود صرف میکنید - البته نمیگویم پول و امکانات میگیرید - متعلّق به دولت و مردم است. شما حق ندارید آن را صرف مسائل حزبی و جناحی و گروهی و امثال اینها بکنید. ۱۳۸۰/۰۸/۱۲ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 تحجر حزبی 🔹ما وقتی میگوییم تحجّر، فوراً ذهنمان میرود به تحجّر مذهبی؛ بله آن هم یک نوع تحجّر است، 🔹اما تحجّر فقط تحجّر مذهبی نیست، 🔹بلکه خطرناکتر از آن، تحجّر سیاسی است؛ 🔹تحجّرهای ناشی از شکل‌بندی تحزّب و سازمانهای سیاسی است که اصلاً امکان فکر کردن به کسی نمیدهند. 🔹اگر ده دلیل قانع‌کننده برای حقّانیت یک موضع ذکر کنیم، قبول میکند، اما در عمل طور دیگری نشان میدهد! 🔹چرا؟ چون حزب، آن تشکیلات سیاسی بالای سر - مثل پدرخوانده مافیا - از او این‌گونه خواسته است. 🔹 این را انسان متأسّفانه در برخی از گوشه کنارهاىِ حتّی محیط دانشگاهی میبیند. 🔹پس، آن مجموعه‌ای که دچار چنین تحجّری باشد، دیگر روشنفکر نیست؛ چون روشنفکریلازمه‌اش حق‌طلبی، چشم باز و تکیه به منطق و استدلال است. ۱۳۸۱/۰۹/۰۷ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 نظام مردمسالاردینی در برابر استبداد فردی و حزبی 🔹الگوی نوین مردمسالاری دینی، راه جدیدی را به بشریت ارائه کرده است که زندگی انسان در آن، از آفات نظامهای بنا شده بر استبداد فردی و حزبی یا برآمده از نفوذ زرسالاران و چپاولگران، و از غرقه شدن در وادی مادیگری و اباحیگری و دور افتادن از معنویت، مبرا گردد، و تقابل و تضاد خداپرستی با مردم گرایی را در عمل تخطئه کند. 🔹هرگز انتظار نبوده است که نظامهای مبتنی بر زر و زور و قدرتهای مستکبر و باندهای تحکم و استثمار، در برابر این پدیده بی تفاوت بمانند و با آن ستیزه نکنند. 🔹این الگوی نوین، در رشد خود و در بقا و استحکام خود در دست یابی به هدفهای خود، حجتی قاطع بر ضد همه ی نظامهایی است که به نام انسان گرایی مردم را از خدا و معنویت بیگانه ساختند و با نام مردمسالاری انسانها را به شکلهای گوناگون در پنجه ی اقتدار خود فشردند. ۱۳۸۵/۱۲/۰۱ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 فتنه پیچیده 88 🔹در میدان سیاسی، فتنه‌ی سال ۸۸ را جوانهای ما خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهای ما، همین شما دانش‌آموزها، همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنه‌ی بزرگی بود. 🔹من به شما عرض کنم؛ چند سالی که بگذرد، آن وقت قلمهای بسته شده‌ی آگاهان بین‌المللی روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. 🔹ممکن است من آن روز نباشم، اما شماها هستید؛ خواهید شنید، خواهید خواند که چه توطئه‌ی بزرگی پشت فتنه‌ی سال ۸۸ بود. 🔹این فتنه خیلی چیز مهمی بود، قصدشان خیلی قصد عجیب و غریبی بود؛ در واقع میخواستند ایران را تسخیر کنند. 🔹اینهائی که عامل فتنه بودند - توی خیابان، یا بعضی از سخنگویانشان - اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائی اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. 🔹حالا این که چطور بعضیها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهای دقیق روانشناختی دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. 🔹این مسئله خیلی کار بزرگی بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید. 13 آبان 1389 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_righ
🔰 پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی بسم الله الرحمن الرحیم انّا لله و انّا الیه راجعون ❗️با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. ❗️فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید. ❗️هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آمد. ❗️اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهره‌برداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد. ❗️او نمونه‌ی کم‌نظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستم‌شاهی و از رنج‌دیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود. ❗️سال‌ها زندان و تحمل شکنجه‌های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است. ❗️با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی‌شناسم که تجربه‌ای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ‌ساز به یاد داشته باشم. ❗️اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ی الهی با پرونده‌ئی مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همه‌ی ما مسئولان جمهوری اسلامی است. ❗️غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا میکنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم. غفرالله لنا و له سید علی خامنه‌ای ۱۹ دیماه ۱۳۹۵ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right
🔰 تلاش برای کسب رضایت توده ها، نه گروه های خاص 🔹«و اجمعها لرضی الرعیة»؛ دیگر این‌که کاری که انتخاب میکنی، رضایت مردم را با خودش داشته باشد. 🔹«رعیت» به مردم اطلاق میشود؛ یعنی کسی که مراعات او لازم است. رعیت چیز بدی نیست. 🔹 بعضیها خیال میکنند رعیت فحش است! رعیت یعنی کسی که مراعاتش لازم است؛ یعنی توده‌ی مردم و عامه‌ی مردم. اصطلاح «ناس» و «رعیت» غالباً به قشر سواد مردم گفته میشود، نه گروههای خاص. 🔹تکیه‌ی امیرالمؤمنین و پیغمبر و قرآن هم روی همین مجموعه‌های عمومی مردم است؛ همینیکه ما عوام مردم میگوییم؛ یعنی رعیت و توده‌ی مردم و سواد مردم؛ همین چیزی که خواص خاصِ خرج کنِ امروز با طرح آن در مسائل سیاسی و اجتماعی مخالفند و اسمش توده‌گرایی و پوپولیسم است. 🔹این‌که جماعت و حزب و گروه و دسته‌ی خاصی را انتخاب کنید و اینها بشوند محور تصمیم‌گیری و محور کار و طبعاً محور خیرات، خیلی خوش‌خیالی است؛ 🔹این‌که آدم خیال کند جماعت خاصی محور تصمیم‌گیریاند، کارها را آنها میکنند، انتصاب‌ها را آنها میکنند؛ اما وقتی نوبت تقسیم غنایم میشود، خودشان را زاهدانه کنار میکشند و میگویند نخیر، بروید بدهید به مردم، دیدیم و تجربه کردیم که این‌طوری نیست؛ منطقاً هم این‌گونه نیست. 🔹لذاست که در منطق علوی، نگاه و توجه به عامه‌ی مردم است. گروههای خاص و قشرهای خاص و جماعتهایی که اسم خاص و عنوان خاصی پیدا میکنند و برای خودشان تشخص خاصی به‌دست می‌آورند، مورد اعتبار نیستند؛ نه این‌که باید به اینها ظلم شود؛ نه، اینها هم مثل بقیه‌ی مردم تشخصی ندارند؛ از نظر اسلام تعینی ندارند؛ لذا میگوید: «و اجمعها لرضی الرعیة»؛ باید رضایت عامه‌ی مردم جلب شود. 🔹بعد حضرت استدلالی دارد که خیلی عجیب و جالب است. میفرماید: «فان سخط العامة یجحف برضی الخاصة»؛ ملاک و مناط و معیار و میزان کار، رضایت و عدم رضایت عامه‌ی مردم است. چرا؟ 🔹 چون اگر عامه‌ی مردم نارضایی داشته باشند، رضایت و خشنودی گروههای خاص از تو بکلی پامال میشود و از بین میرود. 🔹ای بسا جماعتی به اسم روشنفکر و نخبگان سیاسی، طرفدار حکومت و حاکمی هستند، اما عامه‌ی مردم ناراضی اند؛ این نارضایىِ عمومىِ مردم، خشنودی و رضایت آن جماعت ویژه را لگدمال میکند و از بین می‌برد؛ کمااین‌که دیدیم همین کار را کردند. عکس این هم صادق است؛ «و انّ سخط الخاصة یغتفر مع رضی العامة»؛ 🔹اما اگر مردم را راضی کردی و رضایت عمومی را به دست آوردی، سَخَط و ناخشنودی گروههای خاص قابل بخشش است؛ یعنی خیلی اهمیتی ندارد و خیلی تأثیری نمی گذارد؛ بنابراین بروید سراغ راضی کردن عموم مردم. 🔹آن وقت حضرت نگاه حکیمانه‌یی دارد. ما هم در همین مدتهایی که دستمان توی کار بوده، این را واقعاً دیدیم، لمس کردیم. «و لیس احد من الرعیة اثقل علی الوالی مؤونة فی الرخاء، و اقل معونة له فی البلاء، و اکره للانصاف، و اسأل بالالحاف، و اقل شکوا عند الاعطاء، و ابطا عذرا عند المنع، و اضعف صبرا عند ملمات الدهر من اهل الخاصة»؛ 🔹گروههای خاص در همه‌جا مایه‌ی اذیتند؛ ❗️اولاً در وقت رخاء و آسایش و فراوانی، مؤونه‌شان بر والی از همه بیشتر است؛ توقعاتشان زیاد است؛ فلان چیز را به ما بدهید، فلان امکان را به ما بدهید. هنگام آسایش و راحتی کشور و دولت، که امنیت است و جنگی نیست و مشکلی نیست، بیشترین هزینه را بر حکومت غالباً همین گروههای خاص دارند. ما روی ضعف خودمان میگوییم غالباً، اما حضرت نه، به‌طور مطلق حکم کلی صادر میکنند: 🔹«و اقلّ معونة له فی البلاء»؛ در سختیها کمترین مقدارِ کمک را اینها میکنند. مثلاً اگر جنگی پیش می‌آید، ناامنییی پیش می‌آید، دشمنی حمله میکند، از این گروههای خاص هیچ خبری نیست؛ کمتر در میدان هستند. «و اکره للانصاف»؛ از همه نسبت به انصاف، ناخشنودتر و کاره‌ترند؛ از انصاف و عدل و مساوات، بیشتر از همه، اینها بدشان می‌آید. 🔹«و اسأل بالالحاف»؛ از همه مصرتر در درخواست، اینهایند. البته مردم معمولی هم نامه مینویسند و چیزی را درخواست میکنند؛ یکوقت انسان امکان دارد، اجابت میکند؛ یک وقت هم اجابت نمیکند؛ دیگر دفعه‌ی دوم و سومی ندارد. اما گروههای خاص - اینهایی که جزو ویژه‌خواران سیاسی و اقتصادیاند - اگر چیزی میخواهند، مثل کنه میچسبند. الحاف، یعنی الحاح و اصرار. ول نمیکنند تا بالاخره یک چیزی بکنند و ببرند. ۱۳۸۴/۰۷/۱۷ 🛎 اوضاع «چپ و راست سیاست» را اینجا👇👇👇 دنبال کنید: 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌳@left_right