لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید سلام مجدد همونم که اون نقد بلندبالا رو نوشتم، بله علاقه داریم. اما یک نقد دیگر ولی بیشت
این مربوط به حال و هوای در جریان یک دوره زمانیه. (رایحهی محراب حس مشابهی نداره چون سه دهه با سریال شهرزاد فاصله داره.)
کافه نادری هم ربطی به سریال شهرزاد نداره. این کافه حدود ۹۸ سالشه و از همون سالهای اول محفل نویسندهها، شاعرها، روشن فکرها و... بود. کافه و محفل مطرح و معروفیه.
بعد از گذشت این همه سال یکی از میزهای کافه به رسم یادگار به نام چند شاعر و نویسنده رزرو مونده و نمیتونید ازش استفاده کنید.
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
سحاب هوا سپهر رو داشته باش !
پس کی حواسش به سحاب باشه ؟؟
گناه داره بچم خب دل اون پس چی
#دایگو
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
سلام میشه بگید چند نفر دیگه باید اضافه بشن
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید سلام میشه بگید چند نفر دیگه باید اضافه بشن #دایگو
سلام
تا الان ۱۰۰ نفر به جمعمون اضافه شدن.
حدود ۷۰۰ نفر دیگه
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
سلام، بابت داستان ممنون
اینجور داستانها خیلی جذابن چون هم سیر اتفاقات تاریخی رو هم تا حدودی رعایت میکنن و هم میتونیم چند ساعت در زمانهای مختلف و با افراد متفاوت زندگی کنیم و خودمونو به جای ناردانه بذاریم و از عمق جان، مشکلاتشو پذیرا باشیم. سعی میکنم با حمایت و فرستادن بنر رمان به مخاطبانم، باعث دلگرمیتون بشم و به اندازه خودم در تداوم رمان در کانال اصلی سهیم باشم؛ ممنون از وقتی که برای کانال و مخاطبا میذارین.
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید سلام، بابت داستان ممنون اینجور داستانها خیلی جذابن چون هم سیر اتفاقات تاریخی رو هم
سلام ممنون که همراه و قوت قلبید❤️
همراه کردن هر نفر یه قدم بزرگه. دمتون گرم که به اندازه و سهم خودتون تلاش میکنید✨️
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
مگه کیهان بچه اول نبود؟
(فک کنم کیهان درگیر درس و مشقه زیاد اینورا پیداش نمیشه)
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید مگه کیهان بچه اول نبود؟ (فک کنم کیهان درگیر درس و مشقه زیاد اینورا پیداش نمیشه) #دایگ
نه کیهان ته تغاریه.
بیوگرافی برادران ایرانزاد:
سحاب ۲۳ ساله، تحصیل کرده در دانشگاه. کارکن چاپخونه و دفتر روزنامه.
سپهر ۲۰ ساله، دیپلمه. نقاش و عاشق هنر. شغل ثابتی نداره و گاهی سفارش نقاشی میپذیره.
کیهان ۱۶ ساله، محصل و در تلاش برای ورود به مدرسهی طب.
هدایت شده از ناشناس
📪 پیام جدید
سلام لیلی خانم عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه
من خیلی وقت نیست که وارد گروه شدم و به شدت خوشحال شدم که باز دارید یک رمان زیبای دیگه رو هم مینویسد
من خیلی از ابر و انار نمی دونم و میخواستم ازتون درخواست کنم اگه میشه یک خلاصه درباره رمان توضیح بدین ممنون میشم به خصوص اینکه این رمان هم موضوع تاریخی داره و شما به شکل زیبایی اونو مینویسین
موفق باشید
#دایگو
لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
📪 پیام جدید سلام لیلی خانم عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه من خیلی وقت نیست که وارد گروه شدم و به شد
سلام خوش اومدید عزیزِ تازه وارد🌱
رمان #ابر_و_انار داستان دختری به اسم ناردانهست که توی تهران، محله دروازه شمیران در سال ۱۳۱۸ شمسی و شروع جنگ جهانی دوم در جهان، زندگی میکنه. ناردانه ۱۶ ساله بعد از فوت مادرش، به منزل عموش یحیی میره. مهتاج مادر یحیی و مادربزرگ ناردانه از نوادگان خاندان قاجاره و بهخاطر ماجراهای گذشته، علاقهای به حضور ناردانه کنار خودشون نداره. همینطور فیروزه همسر یحیی هم راضی به حضور ناردانه در منزلشون نیست.
ناردانه عمو و مادربزرگش رو مسئول از هم پاشیدن خانوادهاش و سختیهایی که کشیدن میدونه و میخواد ازشون انتقام بگیره.
هر کدوم از شخصیتها رازهایی دارن که شاید جز خودشون کسی ازش باخبر نباشه.
داستان از دیدگاهی تاریخی روایت میشه که شخصیتها در اون دوران با چالشهایی مثل تغییرات اجتماعی، تفاوت طبقاتی و باورهای قدیمی مواجهان.