eitaa logo
لَیْلِ قصه‌ها | لیلی سلطانی
11.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
45 ویدیو
3 فایل
ادبیات خوانده‌‌ای که قصه می‌نویسد، تدریس می‌کند و به دنبال رویاهاست🌱 • 📚کتاب‌ها: آیه‌های جنون/ چاپ هشتم در دست چاپ: نجوای هر ترانه‌/ رایحه‌ی محراب در دست نگارش: آن شب ماه گم شد/ ابر و انار • خانه‌ی خودمانی‌تر: @leilysoltaniii • ادمین: @maryaarr
مشاهده در ایتا
دانلود
برای عزیزانی که گفتن تازه واردن و می‌خوان بیشتر آشنا بشیم. لیلی سلطانی. در این فضا بیشتر ملقب به ام محراب و لَیلِ قصه‌ها. متولد یکی از روزهای گرم خردادِ سال هزار و سیصد و هفتاد و هشت در تهران. برخلاف عقیده و حرف نزدیکانم، دنبال رویاهام رفتم و با عشق در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی تحصیل کردم. یازده سالم بود که دیدم قلم دست گرفتم و می‌نویسم! خیلی ناگهانی! اولین داستانم رو وقتی دوازده ساله بودم نوشتم و چند تا داستان کوتاه دیگه که تو صندوقچه‌م پنهون شدن! هفت هشت سال قبل، یک قسمت از داستانی بلند رو در اینستاگرام گذاشتم که باعث شد اسم و قلمم شناخته بشه و در این فضا بنویسم‌. اون داستان با عنوان در کانال هست. بعد از قصه‌ی شیرین علی و سودا، داستان من با تو رو نوشتم. فایل این داستان هم در کانال هست. بلافاصله بعد از داستان من با تو، رمان آیه‌های جنون رو شروع کردم. این قصه‌ی آسمونی باعث شد خیلی بیشتر شناخته بشم. قصه‌ای که پر از نشونه و امیده با ماجرای خاص به خودش. کتاب آیه‌های جنون سال قبل چاپ شد و تو شیش ماه به چاپ پنجم رسید! تازه از دنیای آبی و نازک آیه فاصله گرفته بودم که رایحه‌ی محراب به قلمم نازل شد.‌ داستانی که اکثر همراهانش می‌گن فقط یک قصه نیست! بلکه تجربه و لمس یک زندگی خاصه! این قصه رو باید خودتون بخونید و بگید💚 در حال حاضر می‌نویسم، ویراستاری می‌کنم، با نشرها برای بخش‌های مختلف همکاری و مدیریت می‌کنم، با افتخار و عشق مدرس هستم و چند صدتا شاگرد در زمینه‌ی نویسندگی داشتم، گاهی کارهای دیگه هم انجام می‌دم. و در کنار همه‌ی این‌ها دانشجوام.