eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
489 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
70 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخدا در آستانه ظهوریم... ❌ برای امام زمانت چیکار کردی؟! حداقل الان برای سلامتی یه صلوات بفرست و این کلیپ رو ببین و نشر بده ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
41.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ظلم‌‌وپلیدی‌‌ریشه‌‌کَن‌‌خواهدشدازدنیا! بدست‌مهدی‌واین‌وعده‌ای‌قطعیست...✊🏻♥ 🎞 نماهنگِ "لبیکِـ‌اُستــوار" «به‌مناسبت‌ولادت‌پیامبر‌اَکرم‌(ص) ،امام‌صادق‌(ع)وهفته‌ی‌دفاع‌مقدس» 📌صفحه‌آپارات : https://www.aparat.com/Sarbandir 🔸تهیه‌‌شده‌درگروه‌هنریِ‌سَربَند ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ جمهوری آذربایجان با ۸۵ درصد مردم شیعه چه بلایی سرشون اومد⁉️ چرا با اینکه اکثریت شیعه بودن و بعد از ایران دومین کشور شیعه جهان هستند ولی نتوانستند هیچ کاری بکنند؟🤔 حجابشون به زور از سرشون برداشته شد مساجدشون را تخریب کردن شبکه های تلویزیون ممنوع شد که مطالب مذهبی پخش کنند برگزاری مراسم ها و هیئت ها ممنوع شد همجنسگرایی آزاد و علنی شد کاباره ها و مجالس لهو و لعب علنی شد حتی صدور شناسنامه با را ممنوع کردن هم نابودشان کردن دقیقا همان خوابی که برای ایران و ایرانی دیده اند ❌ ملت شهید پرور ایران اگر نشسته اید تا مسئولین در مسئله اقدام خاصی کنند، سخت در اشتباهید، چون‌در حکومت اسلامی وظیفه مردم است تمام مردم باید جهت احیای تذکر لسانی با برخورد شایسته و مناسب به میدان بیان و بی‌تفاوت ازکنار بی‌حجابی ها نگذرند..... اگر الان مردم کوتاه بیان و عقب بایستند، قطعا ضربه خواهیم خورد تذکر لسانی را هم محدود به حجاب نکنید و در تمام زمینه ها هرکجا منکری را (کم کاری، گران فروشی، تقلب، حق و ناحقی و......) مشاهده کردین تذکر دهید از جمع های فامیلی و دوست و آشنا شروع کنید و در جامعه هم هر بی‌حجابی را دیدین، حتما تذکر دهید البته محترمانه ، دوستان و دلسوزانه   ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
بر غمزدگان بابِ نجات است صلوات بر مرده دلان آبِ حیات است صلوات پیغمبرِ ما بَه که چه زیبا فرمود سر چشمه خیر و برکات است صلوات! (ص)🌺 (ع)💫 🌺 هدیه به حضرت محمد ص و امام جعفرصادق ع لطفا اعلام کنید، سهم شما چند صلوات ؟!!!⁉️ فرصت ختم صلوات تا اذان مغرب... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️ ؛ آغاز دیدار مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی و مهمانان سی‌وهشتمین کنفرانس وحدت با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️ عضو سابق یگان ۸۲۰۰ اسرائیل: ایران شاه این بازی است 🔹الیاهو یوسیان: یک سال است که در باتلاق غزه و حزب‌الله گرفتار شده‌ایم و ایرانی‌ها بیرون از میدان، تمیز و مرتب نشسته‌اند. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
🔵 چهار دعای بسیار مهم توصیه شده (ع) برای منتظران آخر الزمان 1⃣ دعای عهد 🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔺 هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود، خدا او را از قبر بیرون آورد که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه آن هزار حسنه، او را کرامت فرماید و هزار گناه از او محو کند. 2⃣ دعای غریق 🔹امام صادق علیه السلام فرمودند: زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند: 🔴 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ 📚 کمال الدین جلد ۲ ص ۳۵۱ 3⃣ دعای معرفت 🔹 امام صادق علیه السلام فرمودند: بامداومت بر اين دعا معرفت امام عصر را از خداوند طلب نماييد: 🔴 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى 📚 اصول کافی جلد ۱ ص ۳۳۷ 4⃣ صلوات همراه با عجل فرجهم 🔹 امام صادق عليه السلام فرمودند: هر کس بعد از نماز صبح و ظهر ، در روز جمعه و ديگر روزها بگويد : 🔴 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ نمي‏ميرد تا اين که حضرت قائم مهدي(صلوات اللَّه عليه) را درک کند. 📚 مصباح المتهجّد ص ۳۶۸ 🌺 میلاد با سعادت صادق آل محمد بر امام زمان ارواحنا فداه و همه منتظران مبارک باد. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
Tasharof-Shafaye Lal.mp3
5.73M
ای شفای دل غم دیده غبارِ غم تو... 🔘 داستان تشرف شخص لالی که با عنایت امام عصر سلام الله علیه شفا یافت. نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ @ayna_sahebona110
18.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا ببینید تا متوجه بشید درد کجاست؟ ارز میدادن برای آیفون!!! ارز میدادن برای شکلات!!! ارز برای دسته بیل!!! ارز برای غذای سگ!!! اما تولید رو به این شکل نابود میکردن. نابود میکردن تا برن سراغ خام فروشی! وقتی تولیدکننده ای نباشه که از مواد اولیه استفاده کنه میتونن همون مواد اولیه رو به دلار صادر کنن! این دستاورد اقتصاد لیبرال هست. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
. ♨️ سازمان حج فعلاً هیچ اعزامی به سوریه ندارد 🔹در حالی که برخی از کاروان‌های غیرمجاز در حال تبلیغ برای سفر به سوریه در ایام میلاد حضرت زینب(س) هستند، سازمان حج اعلام کرده تا زمانی که امنیت برقرار نشود، اعزامی نداریم. 🔹مهر سال گذشته پس از طوفان‌الاقصی سفرهای زیارتی به سوریه متوقف شد. رژیم صهیونیستی از آن زمان تاکنون چندین بار به سوریه حمله کرده؛ تاجایی که در اقدام تروریستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق ۷ مستشار ایرانی به شهادت رسیدند. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
خب، دیگه وقتشه بریم سراغ رمان جدیدمون😉 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه 💜اسم رمان؟ 💚نویسنده؟ میم مشکات 💙چند قسمت؛ ۱۲۴ قسمت تقدیم به علاقمندان بخش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
─━━━━━━⊱💞⊰━━━━━━─ ❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه ❄️ 🍂قسمت ۱ و ۲ _اههه باز هم ماشین خاموش شد. معصومه کلافه استارت زد.پژویی سبز رنگ که از رینگ‌های اسپورتش معلوم بود مال جوانکی عشق ماشین است کنارش ترمز زد.پسرک بیست و چند ساله،سرش را از پنجره بیرون اورد و گفت: _دفترچه اموزش رانندگی بدم خدمتتون؟ و قبل از اینکه معصومه واکنشی نشان دهدراننده پژو،درمیان خنده سرنشینانش، پایش را روی پدال گاز فشرد و باسرعت دور شد.ترافیک خیابان زند، آنهم در این موقع روز، صدای رانندگان باتجربه را هم درمی‌آورد چه برسد به معصومه که تازه دوماهی بیشتر نبود که( به قول قدیمی ها) تصدیقش را گرفته بود. همیشه سر اینکه چطوری هم کلاج را بگیرد و هم ترمز را که ماشین خاموش نشود مشکل داشت و حالا باید مرتب این کار را تکرار میکرد.در هرحال علاوه بر دغدغه‌های دیگر، این قضیه هم تبدیل به یکی از بزرگترین معضلات دو ماه اخیرش شده بود.خواهرش که کنارش نشسته بود به آرامی پرسید: _خب چرا از این مسیر اومدی؟ معصومه که بالاخره ماشین را روشن کرده بود، آن را توی دنده گذاشت و درحالیکه از بوق پیکان پشت سرش خسته شده بود گاز را فشار داد و بی‌توجه به سوال خواهرش غر زد: _خدا نکنه آدم زن باشه و خاموش کنه!عالم و آدم براش شاخ و شونه میکشن.. بالاخره وارد بلوار چمران شدند و معصومه توانست نفس راحتی بکشد.در حالیکه به نظر می‌آمد تازه افکارش را مرتب کرده باشد پرسید: _راستی تو چیزی پرسیدی؟ +پرسیدم چرا از فلکه ستاد اومدی؟میدونی ک این مسیر این موقع روز شلوغه معصومه شیشه را پایین داد و گفت: -میخواستم برم جواب ازمایش مامان رو بگیرم که بعدش یادم اومد امروز تعطیله. البته دیگه دیر شده بود و افتاده بودیم توی ترافیک. خواهر بزرگتر به این فکر کرد که اگر سوال بیشتری بپرسد معصومه فکر میکند قصد دارد اشتباهش در رانندگی را به رخش بکشد و ناراحت شود برای همین دیگر چیزی نگفت.. هنوز به پل زرگری نرسیده بودند که باز هم ترافیک شروع شد.معصومه که حالا کمی خوش‌خلق‌تر شده بود گفت: -امروز قطعا روز شانس من نیست..پووووف کمی که جلوتر رفتند معلوم شد تصادف شده.نوبت انها شد که از کنار صحنه تصادف بگذرند. - عهه نگاه کن!این همون ماشینه ست همان پژو بود. هر دو خنده‌شان گرفت. معصومه پنجره را پایین داد تا مطمئن شود.پسری که راننده بود داشت با راننده ماشینی که به ماشینش زده بودند صحبت میکرد. پسر دوم که گویا معصومه را شناخته بود اشاره ای به دوستش کرد و با سر معصومه را نشان داد. پسر که به نظر می‌آمد حضور ذهن خوبی دارد سعی کرد دست پیش را بگیرد که عقب نیفتد. قیافه معصومه جدی شد.بهترین موقعیت برای تلافی حرف پسر جوان، خواست چیزی بگوید اما یکدفعه فکری به ذهنش خطور کرد. احساس کرد در نیست که هم‌کلام پسرکی متلک گو شود که هیچ ثمره‌ای نداشت. برای همین بلافاصله روی برگرداند و درحالیکه وانمود میکرد انگار اصلا آنها را نشناخته از محل تصادف دور شد. تا رسیدن به خانه فکرش مشغول این بود که آیا بهترین کار را کرده است؟ چرا جوابش را نداده بود؟ اگر چیزی میگفت باعث میشد پسرک دفعه بعد کسی را مسخره نکند. اما نه، پسر نشان میداد از چنین عقل و درایتی بی‌بهره است که بتواند نکته ظریف این ماجرا را متوجه شود. اگر جوابش را میداد پس چه فرقی با او داشت؟ یکی آن گفته بود و یکی این! تازه برای اینکه صدایش را بشنوند باید سرش را از پنجره بیرون می برد، فریاد میزد و لابد این وسط لبخندی هم رد و بدل میشد! آیا اینها در شأن او بود؟ اصلا این موضوع آنقدر داشت که اینقدر راجع به آن فکر کند؟ در طول بیست دقیقه راهی که تا خانه مانده بود، مدام قضیه را در ذهنش مرور میکرد برای همین وقتی از ماشین پیاده شد یادش رفت کتابهایش را بردارد. سلام خشکی به مادرش کرد و رفت توی اتاق. مادر که از این رفتار تعجب کرده بود پرسشگرانه به خواهرش ک پشت سر معصومه وارد خانه میشد خیره شد.خواهر هم همانطور که تقلا میکرد کتابها از دستش نیفتد سری به نشانه ارامش اوضاع تکان داد و گفت: - هیچی!داره فکر میکنه!! یکی از دردسرهایش همین بود که نمیتوانست آنطور که باید روی موضوعی تمرکز کند. - معصومه؟ ۲۰ دقیقه دیگه زیر غذا رو خاموش کن!! خب،فکر میکنم نیاز به توضیح نیست که خوشحالترین فرد در این ماجرا، صاحب رستوران سر کوچه بود که وظیفه جایگزین کردن غذای جزغاله را به عهده داشت. 🍂ادامه دارد.... به قلم ✍؛ میم مشکات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
─━━━━━━⊱💞⊰━━━━━━─ ❄️رمان فانتزی، آموزنده و عاشقانه ❄️ 🍂قسمت ۳ و ۴ وقتی از دستشویی بیرون آمد گفت: -راستی مامان، رفتم نتیجه آزمایشتون رو بگیرم ولی یادم اومد امروز بسته ست. وارد اشپزخانه شده بود و پشت میز کنار مادرش نشسته بود که داشت سالاد درست میکرد. مادر گفت:-من که دیشب بهت گفتم امروز بسته ست! تو نمیخوای دست از این گیج بازی هات برداری؟بیچاره شوهرت!! معصومه خندید و گفت: - دلش هم بخواد!دختر به این خوبی! - اما من فکر نمیکنم اینکه هر روز غذای سوخته بخوری و مجبور باشی با کت و شلوار سبز چهار خونه، پیرهن ابی فیروزه ای راه راه بپوشی چیز جالبی باشه که دلش بخواد!من میترسم تو یادت بره بچه ت رو کجا گذاشتی!! معصومه خندید. ماجرای کت و شلوار و پیراهن فیروزه ای، برمیگشت به یکسال پیش.قرار بود پدر به عنوان معتمد صنف قالی‌فروشها در جلسه شهرداری شرکت کند. مادر که سر درد داشت به معصومه سپرد که پیراهن سفید پدر را که تازه شسته بود اتو کند و رفته بود تا کمی استراحت کند.اما وقتی ک پدر به خانه آمد تا لباسش را عوض کند در کمال ناباوری دید که به جای پیراهن سفیدش، پیراهن راه راه فیروزه‌ای کنار کت و شلوارش انتظارش را میکشد و وقتی در جستجوی پیراهن سفیدش برآمد آن را قاطی لباس های تازه شسته دید و کاشف به عمل آمد که معصومه پیراهن آبی را اتو کرده و پیراهن سفید را به خیال کثیف بودن در ماشین انداخته بود!! پدر مجبور شد با چنین تیپ مضحکی راهی جلسه ای به آن مهمی بشود! باز اگر قرار بود تنها یک عضو عادی آن جلسه باشد شاید میشد با مساله کنار آمد اما قرار بود به عنوان سخنران صنف صحبت کند.سخنرانی که اخبارش از شبکه استانی پخش میشد!! حالا اگر پدر شما از آن قسم مردهایی باشد که چنان به تیپ و ظاهرش اهمیت میدهد که حتی دکمه سراستین لباسش را از کمرون‌ زیگزال (برند ایرانی در انگلیس) تهیه میکند و عطرش را هر سه ماه یک بار از شرکت فرانسه سفارش میدهد میتوانید عمق فاجعه را برای پدر بیچاره حدس بزنید..اما خب، جای شکرش باقی بود که پدر اهل دعوا و مرافعه نبود و با گذشت بود. وقتی معصومه پدرش را با آن کت و شلوار سبز رنگ و پیراهن آبی بر صفحه تلویزیون دید با خودش عهد کرد که دیگر حواسش را جمع کند که البته این تصمیم هم مثل بقیه موارد عمری بیشتر از پنج دقیقه نداشت! مادر برای اینکه معصومه را از دنیای فکرو خیال بیرون بکشد گفت: -حالا چرا اینقد سگرمه‌هات تو هم بود؟باز تو رانندگی دسته گل به اب دادی؟ قبل از اینکه معصومه جوابی بدهد. خواهرش وارد آشپزخانه شد و چون میدانست معصومه الان عصبانی نیست و شوخی مجاز است گفت: -نه،امروز خوب بود!فقط یه بار خاموش کرد! طی این دو ماه فکر کنم این یه رکورد فوق العاده حساب میشه بعد صندلی را عقب کشید و نشست. معصومه دهانش را کج کرد: - هه هه!با مزه! رانندگی خودت یادت رفته؟ همچین زدی به در حیاط که بابا مجبور شد لنگه در رو عوض کنه! خواهر خندید و رو به مادر گفت: -شیما کی میاد؟ من خیلی گشنمه... امروز اینقد فیزیک خوندیم که همه چیز رو شکل علامت سوال میبینم!! - تا من سالاد رو درست کنم اونم میاد - پس انگار چاره ای نیست...باید اول نمازمون رو بخونیم و رفت. معصومه هم پشت سرش روانه شد.اما اینکه نمازی که آن روز خواند تا کجای آسمان بالا رفته بود که برش گرداندند، خدا میداند چون تمام مدت ذهنش به همه چیز مشغول بود. دوست داشت با یکی حرف بزند، خواهرش؟ هرچند خواهر خوبی بود اما رویش نمیشد. از طرفی دوست داشت با کسی حرف بزند که سن بیشتری داشته باشد و تجربه اش بیشتر... پدر هم ک اصلا گزینه مناسبی برای این موارد نبود. پس میماند مادر...درست بود! خوشحال و راضی از جا بلند شد. شیما پای تلویزیون بود: -بچه مگه تو فردا کلاس نداری؟ - نه زنگ اول معلممون نمیاد، از زنگ دوم باید بریم -تو هم که از خدا خواسته!اخه مگه تو پسری اینقد فوتبال نگاه میکنی؟ اینا ببرن یا اونا، چی گیر تو میاد؟ - اخه بچه ها خیلی دوست دارن،میخوام ببینم چیه -عحب استدلال فوق العاده ای.! نمیدونی مامان کجاست؟ -فکر کنم تو اتاق خودشون معصومه از پله‌ها بالا رفت، در زد: -مامان؟ -بیا تو مادر سر سجاده بود. معصومه متعجب پرسید: -نماز میخونین؟الان؟ و مادر با خوشرویی حواب داد: - دیشب سرم درد میکرد، دیر خوابیدم! صبح پدرت دلش نیومده بود صدام بزنه، نماز صبحم قضا شد معصومه پشت چشمی نازک کرد و گفت: -حالا اگه ما بودیم بابا تا ظهر صدامون میزدا! اما نوبت به خانم جون خودش که میرسه،دلش نمیاد!خدا شانس بده مادر خندید: -حالا کاری داری یا اومدی رابطه من و بابات رو خراب کنی؟ معصومه که نمیدانست چطوری سر صحبت را باز کند گفت: - راستش من یکم نگران شیما هستم. تازگیا زیاد فوتبال نگاه میکنه.نه اینکه ورزش چیز بدی باشه اما خب احساسات سن شیما..... 🍂ادامه دارد.... به قلم ✍؛ میم مشکات ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 لیسـت رمـان‌هـا: قسمٺ‌اول‌ رمان از من تا فاطمه⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/33 قسمٺ‌اول‌ رمان من با تو⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/754 قسمت اول رمان بی تو هرگز ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/1766 قسمت اول رمان عبور زمان بیدارت میکند ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/2524 قسمت اول رمان در انتظار عشق ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/4141 قسمت اول رمان تنها میان داعش ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/6973 قسمت اول رمان چمران از زبان غاده ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/12769 قسمت اول رمان فرار از جهنم ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/16451 قسمت اول رمان چایت را من شیرین میکنم ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/17912 قسمت اول رمان مبارزه با دشمنان خدا ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/20654 قسمت اول رمان از روزی که رفتی(جلداول) ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/21489 قسمت اول رمان شکسته هایم بعد تو(جلددوم) ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/22575 قسمت اول رمان پرواز شاپرک ها (جلد سوم) ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/24103 قسمت اول رمان اسطوره ام باش مادر (جلد چهارم) ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/25435 قسمت اول رمان از سوریه تا منا ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/28835 قسمت اول رمان مثل یک مرد ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/32871 قسمت اول رمان باد بر می خیزد ⇩ https://eitaa.com/lotfe_khodaa/34082 کتاب های مجازی با موضوعات جذاب و متفاوت را با هشتک جستجو کنید. کپی از رمان ها فقط با ذکر نام نویسنده جایز است.❌ ـــــــــــــــــــــــــــــ لینک نظرسنجی ناشناسمون: https://daigo.ir/secret/8120014467 لطفا نظراتون رو درمورد رمان ها در لینک بالا اعلام کنید. از کدوم رمان خوشتون اومده و چرا، یا به چه دلیلی از رمانی انتقاد دارین... بــامــاهمــࢪاه‌بــاشیــد😍🌱 +نگاھ‌مولا‌بدرقه‌یِ‌زندگیتون‌الھے!
🌾🎋🌾 ❌ خطای بزرگ تحقیر 💠 یکی از اصول مهم همسرداری این است که رفتار و گفتار ما باعث تحقیر همسرمان نشود چرا که عامل مهمی در سرد شدن رابطه زن و شوهر است. 💠 از مصادیق تحقیر همسر، شوخی‌های نامناسب مخصوصاً در جمع، تمسخر او با تغییر صدا و اشاره و یا بی‌احترامی کردن به اوست. 💠 این کارها یقیناً ضربات سنگینی به رابطه شما می‌زند و در واقع دارید به دست خودتان به همسرتان اجازه می‌دهید که برای تقابل با شما چنین کاری را انجام دهد. 💠 حتماً برای اصلاح این رفتار آسیب‌زننده، از همسرتان عذرخواهی کرده و این رفتار را ترک کنید. اگر او حس کند که شما متوجه ضربه خوردن روح او شده‌اید و درصدد اصلاح آن هستید، دلخوری او تبدیل به کینه‌ و سردی مزمن نخواهد شد.     Eitaa.com/efshagari57
13.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥یک کار محشر و پاسخ محکم به اظهارات نسنجیده مسعود پزشکیان در خصوص مسئله و پلیس 💥آقای پزشکیان❗️ مردم ایران فقط آن اقلیت هنجارشکن و اندام نما نیستن که برای جلب رضایتشان طوری حرف بزنی که خون به دل خانواده شهدا و‌ مومنین شود❗️   ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین سلام صبحگاهی، تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان(عج) ... ❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س) به قصد زيارت ارباب بی کفن : ❤السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك عليك مني سلام الله أبدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم السَّلامُ عَلي الحُسٓين و عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و عَلي اولاد الحُسَين وَ علَي اصحابِ الحُسَين. أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع) اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع) ❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
✨ای پاک و نجیب مثل باران، برگرد ای روشنی کلبۀ احزان برگرد... ✨یعقوب امیدش همه پیراهن توست ای یوسف گمگشتۀ کنعان برگرد... سلاممولا‌جانم ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
Shab05Ramazan1400[03] (1).mp3
4.06M
بند ۶ استغفار امیرالمومنین.
🌷 بند ۶ استغفار🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ۶-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَتْعَبْتُ فِيهِ جَوَارِحِي فِي لَيْلِي وَ نَهَارِي وَ قَدِ اسْتَتَرْتُ مِنْ عِبَادِكَ بِسِتْرِي وَ لَا سِتْرَ إِلَّا مَا سَتَرْتَنِي فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ. بند ۶: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که در شب و روزم، اعضا و جوارحم را در آن گناه خسته کردم و خود را در پرده ی پوشش خویش، از بندگانت پنهان کردم، در حالی که پرده ی حفظی جز پوشش تو نیست؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان! ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﭘﺎے ﮔﻠﻬـﺎ ﻫﻤﭽــﻮ ﺧﺎﺭﻡ ﺍﮔﺮ سـرمایہ ﺍے ﺑﺮ ڪﻒ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﺯ ﺭﻭے ﺍﺧﻠﺎﺹ ﻭ ﺍﺭﺍﺩٺ امیرالمُؤمِنیـنْ ﺭﺍ ﺩﻭﺳٺـ ﺩﺍﺭﻡ 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ برای عاقبت بخیری فرزندت بر ذکر مداومت داشته باش 🎤حجت‌الاسلام حسینی‌قمی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمؤمنین علیه‌السلام: ✍️ أفضَلُ العِبادَةِ الزَّهادَةُ؛ 💠 برترين عبادت، دل بركندن از دنياست. 📚 غررالحكم، حدیث ۲۸۷۲ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa