#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_مهدی_کبیر_زاده 🌷
🌱مهدی یک روز ازم پرسید: بابا جان! خمس اموالت رو دادی⁉️
تعجب کردم و با خودم گفتم : پسر ۱۲ و ۱۳ ساله رو چه به این حرفا ⁉️‼️
با اینکه پایبندی خاصی به رعایت مسائل شرعی داشتم، حرفش را شوخی گرفتم و گفتم : نه پسرم! ندادم! امسال رو ندادم.
از فردای اون روز دیگه مهدی لب به غذا نزد، دو روز هم به بهانه های مختلف اعتصاب غذا کرد، وقتی پیگیر شدم فهمیدم به خاطر همون که گفته بودم خمس ندادم چیزی نمیخورد...
(کتاب دسته یک، صفحه ۱۴۱)
#بی_تفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌿یکبار میخواستم جوراب رنگی و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم که ابراهیم جلو آمد و گفت: خواهر جان، سعی کن وقتی از خانه بیرون میروی، در مقابل نامحرم جلب توجه نکنی!
ابراهیـم خیلی در مورد حجاب با من صحبت میکرد و با لحن مهربان و بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی میکرد..
میگفت: اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت کنند، خودشان کمتر مورد توجه و آزار افراد هوسران قرار می گیرند...
(به نقل از خواهر شهید، کتاب خدای خوب ابراهیم، ص۱۳)
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_مهدی_باکری🌷
🌱آن شب خانه یکی از اقوام خوابیده بود، نیمه های شب برای نمـاز شب بلند شد.
خانمش را هم بیـدار کرد، نمـاز صبـح را هم خواندند، متوجه شده بود که صاحبخـانه بیدار نشده، خیلی ناراحت بود.
صبح به خانمش گفت: سر سفره من به تو میگم چرا به نمـازت اهمیت نمیدی؟؟ به ظاهر صـدام رو بالا میبرم و بحث میکنم تا آنها متوجه خطاشان شوند،
خانمش قبول نمیکرد گفت: تو تا حالا عصبانی نشدی، من خندهام میگیرد☺️ نمی تونم بیخیال شو!
تا که دید خانمش موافق نیست، حرف هایش را در نامـهای نوشت و موقع رفتـن به آنها داد...
《کتاب سیره دریادلان۴》
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_سید_اسماعیل_حسینی 🌷
🌱زمین بایر وسط روستا محلی برای قمار بازی شده بود؛ جوان های روستا هر چند روز یکبار دور هم جمع میشدند و قمار می کردند!
سید اسماعیل چند دفعه ای به آنها تذکر داد، اما فایدهای نکرد، آخر به کمیته اعلام کرد و بساطشان را جمع کردند...
از آن روز به بعد به او سنگ می زدند و از دور ناسزا می گفتند، اما برایش مهم نبود، میگفت اینجا برای من با جبهه فرقی ندارد حتی اگر من را بزنند و بکشند من وظیفه ام را انجام میدهم.
《کتاب دریادلان ۲》
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_رسول_خلیلی🌷
🌱روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند و گریه میکردند...
میگفتند: دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن؛ تهمت نزن!
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌱ابراهیم همیشه با مردم و دوستانش با متانت سخن می گفت. یکی از جاذبه های ابراهیم همین درست صحبت کردنش بود.
او بیشتر اوقات در صحبت هایش چاشنی طنز و شوخی را اضافه می کرد، تا کلامش دلنشین باشد.
🌺 امر به معروف و نهی از منکر هایش هم این ویژگی را داشت، تا می توانست آرام و نیکو بود.
درست همانطور که قرآن می گوید:
✨﷽✨
🌼وقولوا للناس حسنا🌼
🌱و به مردم نیک بگوئید (بقره،۸۳)
#بیتفاوت_نباشیم
#امربهمعروف_نهیازمنکر
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عباس_بابایی🌷
🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به طرف خانه میرفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم.
پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد.
فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کردهای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی.
خدا میداند از پیش او که آمدم احساس میکردم از نو متولد شدم...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ...
https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
به کانال آمرین بپیوندید👆
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_رسول_خلیلی🌷
🌱روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند و گریه میکردند...
میگفتند: دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن؛ تهمت نزن!
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ...
https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
به کانال آمرین بپیوندید👆
#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_عباس_بابایی🌷
🌱در دوران حکومت شاه، یک روز بعد از ظهر در حالیکه مست و لایعقل به طرف خانه میرفتم، ناگهان بابایی را که در آن زمان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود مقابل خودم دیدم.
پیش خودم گفتم: کارم تمام است! وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من کرد، ولی حرفی نزد.
فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی کنم، اما شهید کلام مرا قطع کرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به کاری که کردهای حرفی نزن! اگر حقیقتاً از کرده خود پشیمان هستی با خداوند عهد کن عملت را اصلاح کنی.
خدا میداند از پیش او که آمدم احساس میکردم از نو متولد شدم...
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده ...
https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda
به کانال آمرین بپیوندید👆