eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
465 دنبال‌کننده
16هزار عکس
10.4هزار ویدیو
79 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌿یکبار میخواستم جوراب رنگی و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم که ابراهیم جلو آمد و گفت: خواهر جان، سعی کن وقتی از خانه بیرون میروی، در مقابل نامحرم جلب توجه نکنی! ابراهیـم خیلی در مورد حجاب با من صحبت میکرد و با لحن مهربان و بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی میکرد.. میگفت: اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت کنند، خودشان کمتر مورد توجه و آزار افراد هوسران قرار می گیرند... (به نقل از خواهر شهید، کتاب خدای خوب ابراهیم، ص۱۳) ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🍁لطفِ خدا🍁
🌺 ابراهیم شهید شد .....🌺 🔵 امروز جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ پنج روز است که در محاصره هستیم. آب و غذا و مهمات
🔴 ابراهیم دوست ماست ... 🔹 خون زيادے از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم:《يا صاحب الزمان ادركنی》 🔹 هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام. من دردے حس نمےڪردم! آن آقا کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند: 🌹 "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!" 🔹 لحظاتے بعد ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد. آن جمال نوراني، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش... 📚 سلام بر ابراهیم جلد ۱ ص۱۱۸ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
6.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرگذشت یک پهلوان بسیجی 💪🏽علمدار کانال کمیل: 🔹ولـادت: ۱۳۳۶/۰۲/۰۱ 🔸شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۲۲
🥀 حاج‌ حسین یکتا چقدر خوب میگه: رفقا شهدا ما رو انتخاب میکنن نه ما شهدا رو... اره، شهدا هستن که ما رو دعوت میکنن، از بین این همه شهید، یکی شون مِهرش به دلت می شینه و انگار نگاهش باهات حرف میزنه... حواست باشه که حرمت این انتخاب رو نشکنی!
🥀 هیچ وقت نگو: محیط خرابه، منم خراب شدم! همانگونه که هرچه هوا سردتر باشد لباست را بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد، تو لباسِ تقوایت را بیشتر کن... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🌷 🌱ابراهیم همیشه با مردم و دوستانش با متانت سخن می گفت. یکی از جاذبه های ابراهیم همین درست صحبت کردنش بود. او بیشتر اوقات در صحبت هایش چاشنی طنز و شوخی را اضافه می کرد، تا کلامش دلنشین باشد. 🌺 امر به معروف و نهی از منکر هایش هم این ویژگی را داشت، تا می توانست آرام و نیکو بود. درست همانطور که قرآن می گوید: ✨﷽✨ 🌼وقولوا للناس حسنا🌼 🌱و به مردم نیک بگوئید (بقره،۸۳) ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
🌷تولد دوست وبرادر عزیزم شهید ابرهیم هادی بر ما مبارک🌷 هدیه به روح پرفتوح ایشان صلوات🌹 نشردهید👌 🔻انتشار این پست ها حسنه جاریه هست و کپی با هر عنوانی از مطالب کانال جایز می باشد،حتی حذف آدرس و لگو کانال موردی ندارد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌐 کانال خادمان امام زمان (عج) 👇 🆔 @khademan_emamezaman 🆔 @khademan_emamezaman 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سعی کنید مثل شهید ابراهیم هادی و بقیه شهید ها زندگی کنید. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
✅اگر امروز مواظب لقمه غذایت نباشی،فردا مجبوری مواظب حجاب دخترت،غیرت پسرت و حیای همسرت باشی... ‼️لُقمه ی حرام شروع همه ی مصیبت هاست...‼️ 🇮🇷@tollabhamedan
🌹 ابراهـیم را دیدم که با عصـای زیر بغـل، در کوچه راه میرفت. چند دفعه ای به آسمـان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت.! 🔸 پرسیدم: «آقــا ابـرام! چـی شـده!؟» اول جواب نمیداد، اما با اصرار من گفت: «هر روز تا این موقع حداقل یکی از بندگان خــدا به ما مراجعه میکرد و هـر طـور شده مشکلش را حـل میکردیم. امروز از صبح تا حالا کسی به من مراجعه نکرده؛ میترسم کـاری کرده باشم که خــدا توفیق خدمت را از من گـرفته باشد.» 📚 سـلام بـر ابـراهـیم ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
❌ امام علی(علیه السلام) در مورد اوصاف میفرمایند؛ در جهنم از یک چیز بیشترین را خواهند داشت، آن چیست؟ 💠امام علی(علیه السلام): به درستی که بیشترین ناله های اهل جهنم از است. 📚جامع السعادت ج ۳ ص۴۶ ❓ یعنی: کار امروز را به انداختن… امروز که گذشت، انجام‌میدم… از دیگه غیبت نمیکنم… میرم حلالیت میگیرم… 《 کانال @Ebrahimhadi
🟣 تجربه‌گری که در برزخ بخاطر یک لُپ کشیدن باید صد سال صبر می‌کرد! 🔸یکی از مواردی که در تجربه نزدیک به مرگ و در مرور اعمالم مشاهده کردم مربوط به فرزند یکی از بستگانم بود. این فامیل برای ناهار به منزل ما آمده بودند. او دختری شش ماهه داشت که خیلی تپل بود. این بچه در اتاق آقایان خوابیده بود. چند دقیقه بعد بیدار شد و شروع به غر زدن کرد. پدرش هم بیرون رفته بود. می‌خواستم مادرش را خبر کنم تا بچه را ببرد. با خودم گفتم بگذار لپ بچه را بکشم، خیلی صورت گرد و لپ آویزان و با مزه‌ای داشت. لپ بچه را کشیدم ولی کمی بیش از حد فشار دادم و صورتش سرخ شد و شدید گریه کرد. مادرش آمد و بچه را با خود برد. این صحنه و این ماجرا در مرور زندگی به من نشان داده شد و گفتند: چرا این کار را کردی؟ اگر شما را حلال نکند باید بمانی تا به برزخ بیاید و از او رضایت بگیری. با تعجب پرسیدم این دختر خانم الان هفت ساله است کی به برزخ می‌آید؟ خیلی عجیب بود، گفتند این دختر بالای صد سال عمر میکند! 📗کتاب نسیمی از ملکوت 《 کانال @Ebrahimhadi