✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
💠 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
💠 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
💠 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
💠 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
💠 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃«وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ»🍃
🌹وخداست که کار ساز هر چیز است
#شبتونمملوازعطرخدا
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃﷽🍃
پـروردگارا
بی نگاه لطف تو
هیچ کاری به سامان نمیرسد
نگاهت را از ما دریغ نکن
و با دستان قدرتمند و توانايت
چرخ روزگارمان را بچرخان
🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸
✨صبحتون معطـر به ذکر الله✨
#بِسْــــــمِاللَّهِالرَّحْمَـنِالرَّحِيــم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
اولین سلام صبحگاهی،
تقدیم به ساحت قدسے قطب عالم امکان
حضرت صاحب الزمان(عج) ...
❤السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ
یا اباصالحَ المهدی
یا خلیفةَالرَّحمن
و یا شریکَ القران
ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدی و مَولای
ْ الاَمان الاَمان
أللَّهُمَ عَجلْ لِوَلِیکْ ألْفَرَج بحق زینب کبری(س)
به قصد زيارت ارباب بی کفن :
❤السلام عليك يا اباعبدالله
و علي الارواح التي حلت بفنائك
عليك مني سلام الله أبدا
ما بقيت و بقي الليل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتكم
السَّلامُ عَلي الحُسٓين و
عٓلي عٓلي اِبن الحُسَين و
عَلي اولاد الحُسَين وَ
علَي اصحابِ الحُسَين.
أللهم ارزقنا زیارت الحسین (ع)
اللهم ارزقنا شفاعة الحسین (ع)
❤السلامُ عَلَیک یا امام الرئوف یا ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ المُرتضی
✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
نیایش صبحگاهی 🌺 🍃 🌺
الهی
جویبار محبتت را❤
همیشه بر روح
و جانمان جاری کن😇
و نور ایمانت✨
را چون طلوع صبح☀️
بر قلبمان بتابان❣
الهی
امروز☀️
نيکوترين لحظات
حلالترين روزيها
صالحترين اعمال🌹
را برای ما مقدر فرما
آمیـــن یا اَرْحَمَ الرّاحِمین
ای مهربان ترین مهربانان
#به_وقت_نیـاز
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
#شرح_دعای_عهد
قسمت دهم
عرض شد که بر طبق علم بلاغت، بین مقدمه و موضوع باید تناسب وجود داشته باشه
و ما میخواهیم به ارتباط عنوان های یاد شده در مقدمه ی دعا و وجود حضرت ولی عصر بپردازیم.
نور عظیم، وجود خود امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف هست
ای خدایی که خالق امام عصر هستی
در این عبارت، خداوند ، رب امام زمان نامیده شده، چون تمام امر ظهور ، به دست خداوند متعال هست
امام عصر، نور عظیم نامیده شدند چون عصاره ی خلقت و نتیجه ی انوار مقدس هستند
همه ی انبیا زحمت ها کشیده اند و تلاش ها کرده اند تا مقدمه ای برای بعثت پیامبر اکرم و نزول قرآن باشند
بعد از اون هم پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام ، مجاهدتهای زیادی کرده اند تا بالاخره زمینه ی ظهور امام زمان فراهم بشه و حکومت عدل جهانی بر پا بشه
خداوند اراده کرده اسلام در همه ی کره ی زمین پیاده بشه و بساط ظلم برچیده بشه
تمام انبیا برای برپایی عدل تلاش کرده اند ولی به صورت کامل موفق نشده اند
ظهور امام زمان باعث میشه تلاش های انبیای الهی به ثمر بشینه
در زیارت جامعه ی کبیره به حضرات معصومین عرض میکنیم
شما انواری در عرش پروردگار بودید
خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین
در بسیاری از زیارات معصومین هم این بزرگواران رو نور خطاب میکنیم مثل
السلام علیک یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون
و....
قران میفرماید:
الرحمن علی العرش استوی
که به معنای تسلط خداوند سبحان بر عالم هستی هست
پروردگار عالم این قدرت و امکان رو به چهارده معصوم هم داده اند و معصومین بر عالم احاطه دارند به امر خداوند
معصومین علیهم السلام همگی نور هستند
ولی نور حضرت مهدی ویژگی خاصی داره که با ظهورش ، هدف همه ی اون انوار رو در جهان محقق میکنه
بنابراین میتونیم ایشون رو عصاره ی انوار مقدس معصومین هم بنامیم
در فراز بعدی میفرماید:
✨و رب الکرسی الرفیع✨
در این عبارت امام زمان ، کرسی رفیع نامیده شده اند
گفتیم کرسی به معنای عالم وجود هست
یعنی خداوند، امام زمان رو در جایگاهی قرار داده که تمام عالم وجود، قائم به وجود امام زمان هست
تمام موجودات به امر خدا، هستی رو از ایشون دریافت میکنند
ایشون واسطه ی رسیدن فیض از خداوند به موجودات و عالم هستی هستند
پس اینکه میگیم خداوند خالق کرسی رفیع در این عالم هست، یعنی پروردگار و خالق امام زمان است
در حال حاضر امام زمان عرش و کرسی برای عالم هستی هستند
ان شاالله که خداوند ما رو عارف و عامل به معارف دین قرار بده و فرازهای دعای عهد رو در حقمون مستجاب کنه
به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
#اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ
#اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
❣️#امام_زمان ❣️
وقتش رسیده است جهان را تکان بده
شب را به یک اشاره سحر کن اذان بده
گفتند ما برای تو آماده نیستیم
دلداده می شویم بیا یادمان بده
#سہشنبہ_هاےانتظار💚
#جمڪران_وعدهگاه_منتظران❤️
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa