هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
_ سیدمون اومده تو ایتا غوغا کرده😎!
تو این کانال بهشت رو تجربه کنید 🕊:)
پر از متن های دلی ، عکس های کربلاش دیدن داره😻𑁍!
_ https://eitaa.com/joinchat/3232432258C14158c7c87🕶☁️"
- مخزن عکس های چریکی و حرم📖'
اینجا حال و هوای بهشت رو داره👀🌿؛
#تجمعبروبچامامحسینۍ🖤😻
#ازاینجاتاکربلاییشدنراهۍنیست📿🖤
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
منت کشی خالی🤣
یکی نیست به این بگه آخه بشر دو پا ۳۹ سالته هنوزم قهر میکنی؟جعبه کوچکی از جیبم در آوردم و جلویش گذاشتم. نیم نگاهی بهش انداخت.
_ این چیه؟
_منت کشی ولی در اصل خواستم بگم که سالگرد ازدواجمون مبارک💖
لبخندی روی لبانش نشست. در جعبه را باز کرد اما وقتی دید خالی است نگاهی بهم انداخت
_این الان منت کشیته؟
_نه داده بودم بسازند هنوز آماده نشده🤣
به سمتم خیز برداشت که...
ادامه در کانال زیر🤣
https://eitaa.com/joinchat/2195194034C296fc0916d
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
اکیپ دختر چادری هاااا😱♥️
اینجا پر از فعالیت های گوگولی و دخترونه🍓😳
فعالیتش طعم پیتزا میده🍕
https://eitaa.com/joinchat/1962344705C67f95d1fdf
فعالیت های درسیش رو نگمممم🚲🤭
دخترا اینجا نمره هاشون شده 20🚌
https://eitaa.com/joinchat/1962344705C67f95d1fdf
محشررررره بپر توش🙉
بپر نمره هات بشه 20🙊
https://eitaa.com/joinchat/1962344705C67f95d1fdf
واااا چرا نگاه میکنی😳
بپر تا ظرفیت پر نشده🤩
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
‹ رمانِ مدافعِ عشق ›
ژانر: #عاشقانه #امنیتی #طنز
👩🏻💻نویسنده: افسران جنگ نرم
خلاصه رمان:
سرگذشت دو دخترجوان، دوست که علاقه مند به فعالیت درسازمان های امنیتی واطلاعاتی هستند ، و در راه رسیدن به اهدافشون با موانعی مواجه میشن گاهی دلسرد می شوند اما امیدشان را از دست نمی دهند ، گاهی عاشق میشوند اما به پاکی عشقشان خیانت می کنند .
کی میداند آخر سرنوشت زندگانی شان چه می شود ...(:
_______________________
#تیزر
- من میخوام برمم چرا نمیذاری رسول آخههه! ...
- چرا این بازی کثیفو راه انداختی؟! ...
- یعنی باید به عنوان دوتا نفوذی بریم تو سازمانشون؟ ...
- وقتی خیلی بچه بودیم با هم نامزدمون کردن ...
- نباید از خواهرت دفاع کنی؟! ...
- از فرزند ناخلفی مثل تو کمتر از اینم توقع نداشتم ...
-کما برای چی؟؟؟ یه گلوله خوردن چی داره مگه که ...
- با دستای خودم میکشمت! ...
- هر بلایی سرش بیاد خونش گردن توئه ...
- من این قاتل زنجیره ای رو که جلوم وایساده نمیشناسم ...
- خواهر من به تو چه ربطی داره که ازش دفاع میکنی؟ ...
- دختره ی لوس بی دست و پا ...
-تموم شد...دیگه همه چی تموم شد...راه برگشتی وجودنداره...
-داری زودقضاوتم میکنی...
-ما...ما...ن
به قلم: افسران جنگ نرم
https://eitaa.com/Qarar_hemishhgi
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
بَسیجـۍبودَنبہچَـفیہوانگشـترنیسـت
بَسیجـۍبودَنبہحیـٰاوغِیرتـہ...シ!
ツ↯
تجمع دخترخانوماو آقاپسرای مذهبی و چریڪی اینجاس🤫🕶
بیاعضواڪیپمون شو🗿🤤
متن های چیریکیِ نابِ ناب😎
پروف های بسیجی ؛
#همهباهمممحملههههه🏃♂
_https://eitaa.com/joinchat/2050818331C16e5e6b8de
متن های دخترونه🌚'
_https://eitaa.com/joinchat/2050818331C16e5e6b8de
عضو نشی ضرر کردی🤞🏻
قول میدم عاشق رمانش بشی👀
_https://eitaa.com/joinchat/2050818331C16e5e6b8de
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
#پارت105🔥
خشایار - کی بهت #اجازه داد اینجا بمونی؟!🙄
ابرویی بالا دادم و یخ باز نشدهام را باز کردم!
به #شوخی گفتم :
- من که نمیخوام #بخورمت! چی میشه بمونم؟!
پوزخندی زد و گفت :
- تو که نمیتونی منو بخوری من که #میتونم!🕶
میدانستم که کاری نمیکند اما باز هم ترسیدم!
خودم را نباختم و همانطور به #شوخی ادامه دادم:
- موضوع #جدی شد!😁
پوزخندی زد، از روی مبل بلند شد و #نزدیکم آمد.!
نفسم را در سینه حبس کردم
سرش را نزدیک #صورتم آورد...
آنقدری نزدیک که برخورد #ریشش را به صورتم حس میکردم!..
کنار گوشم #لب زد:
- جدی تر از اون چیزی که #فکرشو بکنی!
بعد از گفتن حرفش چند ثانیهای در همان #حالت ماند و بعد...
»»» https://eitaa.com/eshghdardesarsas «««
#رمانارغوان🕊🌿
#عاشقانهایآمیختهباغرور🥀
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
خب منم رفیقاے خودمو داࢪم: هنذفرےم گیتارم تختم گوشیم.! :)
@montazeran_mahdi1380
●━━━━━━────
⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ㅤ↻
موزیک کمیاب مذهبی🫀🎶👇🏼
●━━━━━━────
⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ㅤ↻
@montazeran_mahdi1380
نوحه های 𝗜𝗡𝗦𝗧𝗔🎻🎧
●━━━━━━────
⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
@montazeran_mahdi1380
نوحه های مذهبی برای Story 🎧
●━━━━━━────
⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ㅤ↻
@montazeran_mahdi1380
دکلمه های مشتی و خفن🎼
●━━━━━━────
⇆ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ㅤ↻
@montazeran_mahdi1380
جوین دلبࢪم🙂☝️🏿
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
عروس خانوم عسل دوس ندارن سفارش دادن براشون شکلات بیارن!🙂🤣
#پارت_آینده
انگشتم را اروم در ظرف شکلات چرخاندم...
خواستم نزدیک دهنش کنم که یهو عقب راندمش و لب زدم؛
+صبر کن صبر کن...خیلی بیشعوری اگه دستمو کامل لیس بزنی...باشه؟
سرش رو انداخت پایین و زیرزیرکی شروع کرد به خندیدن...
+دررررد! جدی گفتممم
-باشه بابا
انگشتم را اروم جلوی دهنش بردم که به ثانیه نکشید کامل لیسش زد...
صورت درهم رفته ام کاملا دیدنی بود؛
+اییییی..چندششششش....
همونطور که انگشتم رو تند تند میکشیدم رو یقه کتش کفری لب زدم؛
+این دیگه چه رسم مسخریه اخههه
-شما راحت باش
+راحتم
ناخداگاه نگاهی به کتش کردم که لک شده بود....با ناخونم کمی بهش ور رفتم، لبخند ملیحی زدم و گفتم؛
+خیلی هم بد نشد!
•••
اینجا بخونش😌!
https://eitaa.com/joinchat/2570911907C504cea0680
عشقیگرهخوردهبهدستانعشق
کهفقطبهدستانتلخمرگرهاییمیابد:)
•••
برگرفته از شخصیت های اصلی سریال گاندو🕶️!
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
• https://eitaa.com/joinchat/701759672C33ae365ca9
دعواسراستادرائفیپوروماکانبند🙂😂:
هدایت شده از ••بنرایتبادلاتگسترده 𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
شروعتبادلات پرجذب𝐌𝐚𝐡𝐞 𝐛𝐚𝐧𝐨:)✨
🔹ادتبچنلایمذهبی،آموزشی و رمان(اخلاقی)میشم
🔹آمارتون500+ باشه پایین تر به شرط ویو فول...
🔹جذببستگی به بنرتون داره،100+ جذب همداشتم¡
‼️اینفو و مدارڪ
❥ https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891
‼️آیدیجهتادکردن
❥@Ad_tab_Mahe_bano
#باسابقهسهسالتبادلاتادمینی🌒!
#درنامهایتبادلاتزهراوثنابانووپرتقالوماهبانو🌒!
#مطمئنوتضمینی🌒!