🔆برای غدیر چه باید کرد⁉️
🔅عرش اخوت-عرش ولایت
آیت الله شاه آبادی-استاد امام عزیز- در کتاب گرانسنگ شذرات المعارف، تشکیل اخوت مومنان را شرط استقرار ولایت غدیر می خواند!
"توسعه اجتماعات مذهبی برای ارتباط و دوستی بایکدیگر" را خیط[بند تسبیح] اخوت می نامد. اخوت راهم "به حسب حقیقت الفت قلوب وارتباط دلهای مومنین بایکدیگر" معنا می کند.
از آیه شریفه ی"واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا..."استفاده می کند که حبل الله(قرآن وعترت) از "عرش رحمان" آویخته شده بر"عرش اخوت"؛ وتا جامعه اخوت مومنان تشکیل نشود، ایندو مستقر نمی شود!
"لذا پیغمبر اکرم(ص)در صدر اسلام با ارتباط کثیری به مقام مقدسش به ایمان واسلام، ممکن نشد که از وجود آنها استفاده بفرماید برای بسط ومقصد اسلام مگر به احداث خیط عرضی اخوت [خیط طولی، همان قرآن وعترت است] که آن کثرت رابه وحدت آورد...از اینجا معلوم شد که اخوت از احکام سیاست الهیه است برای اجرای مقاصد اسلامیه".
(حتما دوستان محقق و موثر ، شذره اول تاسوم این کتاب را بخوانند).
🔅نتایج مهم:
1⃣خود این اخوت به یُمن وبرکت دوستی اهلبیت بین مومنان ایجاد میشود. ذیل آیه"فاصبحتم بنعمته اخوانا" (با نعمت خداوند باهم برادر شدید)؛ روایات میفرمایند: بوسیله ما ومحبت ما باهم برادر شدید(ر.ک:تفسیرنورالثقلین ج۱ص۳۷٨).
⬅️پس دوست داشتن بیشتر اهلبیت از خود وخویشان ، موجب می شود دوستان آنها را دوست بداریم ولو خویش ما نباشند وگاه علیه منافع ماباشند. این پیوند قلبی واخوت ایمانی ،بستره می شود برای تحقق واستقرارولایت وحکومت ائمه اطهار که بسی بیشتر از محبت و مودت آنهاست.(دقت کنید)
2⃣احادیث بسیار اخوت وسفارش به رعایت حقوق آنرا از مهمترین احکام سیاسی اسلام ودر راستای تحقق دولت اهلبیت ببینیم نه جزئی وشخصی.
⬅️نخبگان مردم ومسئولین تشکلهای دینی، اگر این مهم را رعایت کنند واحدهای پراکنده به هم می پیوندند وکثرت به وحدت میرسد و دست ولیّ مشروع جامعه برای پیشبرد مقاصد اسلامی باز میشود.
3⃣از مستحبات عید غدیر #عقد_اخوت است. با این رویکرد جدید به عقداخوت نگاه کنید. فعالان مذهبی وفرهنگی یک شهر که همه ولایت اهلبیت وجانشینان آنها را پذیرفته واز دشمنان خدا واهبیت در زمانشان برائت دارند؛باهم عقد اخوت ببندند ودر اصول حرکت با هم اختلاف نکنند. بزرگترین مستحب غدیر این اخوت وفریضه غدیر عدم تفرقه است ؛غنیمت شمارید.
4⃣عامل همه پیروزی ها در صدر اسلام تا کنون این بوده و عامل شکستها ، غربتها وغیبت های اولیاء خدا هم عدم تشکیل اخوت بین مومنان بوده وهست.
آخرین ولیّ غیبت گزیده خدا(روحی فداه) هم به بزرگ شیعیان- شیخ مفید- پیام داد:"اگر مومنان اجتماع قلوب باهم کنند بر وفای به عهد ما" خواهد آمد(الاحتجاج ج۲ص۴۹٨).
امام عزیز ما این حقیقت را شهود کرده فرمود:" ماحس کردیم این مطلب را ذوق کردیم این مطلب را که این جماعت ایران که باهم شدند ، خدا پشتیبان آنها بود والان هم هست. کاری نکنید که عنایت خدا-خدای نخواسته-کم بشود. کاری نکنید که برای ولی عصر(ع)ایجاد نگرانی بکنید ،تفرقه نداشته باشید باهم".
⬅️تفرقه=ایجاد نگرانی برای ولی عصر(روحی فداه).
مباحثه واختلاف در روش وعمل به زدن وساقط کردن هم نیانجامد.
5⃣برای عدم تفرقه، فرماندهان جنگ نرم و فعالان مذهبی ،غیر از " از جلو نظام"-که دیدن ولایت وهماهنگی با فرمان اوست-فرمانِ"از بغل نظام"هم دارند!
یعنی هرتشکّل وگروه باید گروه بغل دستی اش درجامعه اخوت ایمانی را ببیند وارد حریم او وکشمکش با اونشود گاه حتی با بودن او لازم است دیگر تونیایی و همو را کمک کنی.
چنانچه اهلبیت به فقهاء-البته کامل وباتقوا-آموزش دادند اگر یکی حکم یا حکومتی کرد دیگران -مادام که او شرایط ولایت را دارد-در حکم با او تزاحم نکنند حتی اگر فتوایشان غیر او باشد. چه خوشبخت میشویم اگر افسران جنگ نرم هم این را درباره برادر خود در تشکّل وکانون دیگر رعایت کنند.
٭اگراین یادداشت را نیاز برجا مانده غدیر دیدید به فعالان مذهبی و فرهنگی غدیری عیدی اش دهید!
📝محسن قنبریان ۹۸/۵/۲۸
☑️ @m_ghanbarian
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
صفحه ۱ از ۵
✅مقدمه:
1⃣در این مباحثات و مذاکرات دینی از ناحیه بنده ی ناچیز اگر ثوابی باشد؛ آنرا به روح مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی، واقف محترم مدرسه علمیه ولیعصر و والد مکرم آیت الله آملی لاریجانی تقدیم می کنم.
2⃣دربحث "اشرافیت مذهبی" -طرح شده توسط این کمترین در رسانه ملی- نباید جای "مسأله" با "مثال" طاق بخورد. مدرسه ولیعصر، علوی، لواسان و... هرکدام مثال اند برای یک مسأله؛ تا آن مسأله روشن تر شود که چگونه عرف طلبگی و مدرسه داری را دارند عوض می کنند. نه اینکه خصومتی بایکی از سازندگان یا منتفعان این مدارس باشد؛ یا بازیگر سناریویی سیاسی علیه شان شده باشم.
3⃣جناب آقای آملی درپاسخ به یکی از منتقدان(رئیس جامعه مدرسین) نکاتی مرقوم داشته اند که همه مورد ادعای این کوچکترین نبوده است پس متعرض نمیشوم. اما دو مسأله را باهم مشترکیم که ناگزیر از توضیح ام:
🔸الف)استناد دادن این مدرسه به ایشان.
🔸ب)اشرافی بودن آن(آیت الله یزدی کاخ خوانده بود).
یک اضافه هم خود دارم:
🔹ج)وظیفه ایشان در قبال این سازه چه بوده است؟
⬅️اجمالا عرض میشود: کماکان مدرسه ولیعصر را مدرسه ایشان و در این زمان از اشرافی ترین مدارس قم می دانم! ایشان هم جای نفی انتساب، اقلا وظیفه ردع و منع از چنین نحوه ساختی داشته اند که به هردلیل عمل نشده است.
اما تفصیل این سه در چهار ستون ذیل تقدیم فرهیختگان می شود:
(اللهم) وسَدّد٘ السِنتنا بالصواب والحکمه.
ادامه در مطلب بعد👇
☑️ @m_ghanbarian
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
صفحه ۲ از ۵
✅الف) استناد مدرسه به ایشان!
ایشان مرقوم فرموده اند: "استناد دادن ساختمان مدرسه به اینجانب خلاف واقع است. مدرسه علمیه ولیعصر وقف است. واقف آن هم مرحوم والد ما آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی قدس سره بود. متولی این وقف هم امروز بنده نیستم. فقط به جهت اینکه امور مدرسه زمین نماند، وکالتی به بنده داده اند. زمانی که مدیر مدرسه وضعیت نابسامان ساختمان قبلی مدرسه را مطرح کردند بنده به جهت اشتغال در قوه قضائیه به ایشان گفتم که اینجانب در ساخت مدرسه هیچ دخالتی نمی کنم..."!
🔸این شاگرد کوچک در یادداشتهای قبل هم حرف خود ایشان را برشایعات و حتی قرائن ظنی دیگر ترجیح داده و اصل را بر همان فرمایش ایشان نهاده ام. اینجا هم همین میکنم :
آیت الله آملی، وکیلِ متولی وقف مدرسه ولیعصرند و در ساخت مدرسه هیچ دخالتی ندارند!
با این وجود استناد مدرسه به ایشان عرفا و شرعا، "خلاف واقع" نیست:
1⃣چنانچه فقیهان اذعان دارند: گاه مالی و چیزی به کسی نسبت داده می شود درحالیکه مالک آن نیست وصرفا حافظ ومتولی(یا وکیل متولی) آن است. مثالش در قرآن آیه ۵نساء است که مال یتیمان، مال شما(اموالکم) خطاب میشود! جناب ابن ادریس این نسبت دادن را بدین خاطر میداند که مخاطب، حافظ آن مال و برپا دارنده آن است ولو مالکش نیست.(ر.ک:السرائر ج۱ص۴۹۲). در مرقومه ایشان هم هست که بخاطر زمین نماندن امور مدرسه، قبول وکالت کرده اند؛ همین "حافظ منافع بودن" نزد فقهاء کافی در انتساب است.
2⃣وکالت در فقه ما "تفویض امر الی الغیر لیعمل له" است(تحریرالوسیله ص۵۴۰).
پس وکیل با متولی از این حیث فرقی نمی کند چون امر، تفویض به ایشان شده است.
3⃣"منتفع اصلی" این موقوفه حضرت ایشان است. کسی گمان ندارد که این مدرسه مثل فیضیه و خان و... باشد که هرکس بتواند در آن تقاضای برقراری تدریس کند. سابقا هم تنها درس خارج فقه و اصول این مدرسه، درس ایشان بود و بقیه امکانات هم در جهت آن استفاده میشد.
منتفع اصلی بودن در موقوفه ای کفایت نمی کند که عرفاً بگویند مدرسه ی فلانی؟!
به این می ماند که خانه مجللی را واقفی بوسیله بنّاء ای بسازد و کسی را در آن سکنی دهد؛ به آن کس گفته شود خانه یا محل اسکانتان مجلل است! او جواب دهد: من در ساخت آن دخالتی نداشته ام!واقفش هم نیستم!
⬅️از قضا بهترین مصحح استناد در عرف، انتفاع -بخصوص منحصر- است.
4⃣اگر ایشان موقوف علیهم مدرسه نیست، پس خوب است اداره مدرسه را به شورای عالی حوزه یا هیئت امنائی بسپارد تا دروس سطح عالی را درآن دایر کنند. خود ایشان هم اگر موقوف علیهم نیست درسشان را درفیضیه یا دارالشفاء و مسجد سلماسی و... برپا کند!
در صورت اخیر واقعا نسبت دادن مدرسه به ایشان خلاف واقع است.
آیا چنین می کنند؟!
ادامه در مطلب بعد👇
☑️ @m_ghanbarian
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
صفحه ۳ از ۵
✅ب) اشرافی بودن مدرسه!
حتی بنده افعل تفضیل بکاربرده و اشرافی ترین مدارس کنونی خوانده ام!
🔅معیار تشخیص اشرافیت یک بناء آیا شرع است یا عرف؟!
🔸اگر شرع معیار باشد:
کتاب خدا "الذین جابوا الصخر" را وصف قوم ثمود و در توبیخ آنها بکار برده است(۹/فجر).
وصف هم اقلا مُشعر به علیت است. پس "یکی" از علل بدی آن قوم، این وصف است.
العیاذ بالله که شیعه امیرالمومنین را به غیرمومنان تشبیه کنم، لکن "جابوا" -چنانچه مفسرین و اهل لغت گفته اند- از "جوبه" است. "جوب"، قطعه های سنگ را مستدیر و حفره کردن و بناهای مستحکم وعالی ساختن از آنهاست(ر.ک:تفسیر قمی وهم تفسیرالامثل ذیل آیه).
انصافا کسی که از کنار این مدرسه رد شود چیزی نزدیک بدین معنا را نمی یابد؟!
اگر قرآن "یجری مجری الشمس والقمر" است؛ پس اوصاف خوب وبدش هم زمانگیر است ومصادیق نزد مائی دارد.
در احادیث ابواب تشییدالبناء نیز روایاتی در مذمت این بناهاهست که اهل تحقیق استحضار دارند.
🔹اگرعرف معیار است (کماهوالحق):
دراین صورت کاربسی آسان است. جلوی این مدرسه از عرف عام مصاحبه و آمار بگیرید! یا ویدئویی کوتاه از درون و برون این مدرسه ونحوه ساخت ونوع مصالح و آپشن های آن در فضای مجازی -منهای نام ایشان- بگذارند؛ ببینند عرف عام چه نظر می دهد؟! اشرافی می داند یانه؟!
نه گفتنش تحکّم آشکار است.
🔅از همین جا بر طلبه بادقت واضح میشود: از مدارس علمیه دوران صفوی ومانند آن -حتی اگر به اذن و اجازه مجتهدان بزرگ ساخته شده باشند- نمی توان شاهد وتأیید بر جواز مدارس اینچنین در عهد انقلاب شکوهمند اسلامی آورد. چون عرف شاه زده صفوی با عرف انقلابی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست؛ و فاصله اش فاصله شاه عباس است تا امام خمینی(قدس سره).
این را با آن برابر کردن، هم نشناختن عرف است هم ظلم و اجحاف به انقلاب مستضعفین به رهبری فقهای مهذب شیعه!(دقت شود)
ادامه در مطلب بعد👇
☑️ @m_ghanbarian
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
صفحه ۴ از ۵
✅ج)ایشان چه وظیفه ای داشتند؟!
حضرت آقای آملی در هنگام ساخت مدرسه هم وکیلِ متولی بوده اند و هم رئیس قوه قضائیه. از این دو ناحیه تکلیفی مشترک و مختص سراغ ایشان می آمد:
🔸تکلیف مشترک:
اگر این مدرسه به دید عرف اشرافی است و چیزی از "تبذیر" درآن است؛ ایشان بعنوان وکیل متولی و هم رئیس عدلیه نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از فعل حرام و کبیره ی تبذیر نهی می کردند. بلکه بخاطر وکالت متولی -که تفویض امر است- وحاکم شرع مبسوط الید بودن، بالاتر از نهی، باید ردع کرده از این نحوه ساختن منع میکردند.
طلبه کوچکی چون بنده زیره به کرمان نزد ایشان می برد؛ که بگوید تبذیر بدتر از اسراف است. اسراف بیش از حد نیاز مصرف کردن است؛ اما تبذیر مصرف مال و مصالح در غیرجای مناسب است "حتی اگر زیاد نباشد"(ر.ک:مستمسک العروه ج۷ص۳۳۹وجواهر ج۱۳ص۱۳۰).
آیا چیزی از این سنگ تراشی ها، تاج سازی باسنگ و...تبذیر نیست؟!
باز به نظر محققین ازفقهاء مثل صاحب جواهر، تشخیص صدق تبذیر با عرف است. ایشان دارند:"فقد یلیق السلطان مالایلیق بغیره":گاه چیزی مناسب حال شاه هست(وصدق تبذیر نمی کند)در حالیکه همان مناسب حال غیر او نیست. (جواهرالکلام ج۲۶ص۵۳)!
عرف استبداد زده و شاه دوست دیروز، کاخ وبناهای مجلل را سزاوار شاهان می دید؛ اما آیا عرف دیروز و امروز چنین بناهائی را لائق به حال فقیه اهلبیت می داند؟!
آیا عرف امروز مردم انقلابی قم، ساختمان کاخ مانند را لایق به حال مدرسه علمیه تشیع علوی می داند؟!
پاسخ را نه بنده بگویم نه ایشان بلکه سری میان مردم بزنند ببینند آیا این وضع را مناسب حال فقهای جانشین پیامبر(ص) ومدارس تربیت کننده حامیان محرومین ومستضعفین -که در خطبه ۳نهج البلاغه نشان شان شده- می دانند یانه؟!
بفرمایند چرا چنین ردع و منعی نکرده و به عدم دخالت راضی شدند؟!
ادامه در مطلب بعد👇
☑️ @m_ghanbarian
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
صفحه ۵ از ۵
🔹تکلیف اختصاصی:
ایشان بعنوان رئیس قوه قضائیه وحاکم شرع جمهوری اسلامی "اقلا شائبه" یک وظیفه اختصاصی درقبال این مدرسه برایشان بوده است وآن جریان حکم حجر بر متصرف این اموال است!
توضیح اینکه:
مجتهد موشکاف ما میداند همانگونه که "لاسرف فی الخیر" در السنه ی فقهای ما مشهور است؛ "لاخیر فی السرف" هم مشهور است. لذا همانها که انفاق مُع٘ظم مال در کار خیر را اسراف و تبذیر نمی شمارند؛ این دقیقه راهم دارند که در اسراف و تبذیر، کار خیری واقع نمیشود.
از اینروست که جناب علامه در ارشاد قید لازمی می افزاید: "صرف المال فی صنوف الخیر لیس بتبذیر مع بلوغه فی الخیر". قید آخر معنای دقیقی دارد. فخرالمحققین وشهید اول، ضمیر "بلوغه" رابه "صرف" یا "فاعل" برمی گردانند که معنا چنین میشود: صرف کردن مال در صنوف خیر تبذیر نیست مادامی که نهایت وهمه صرف مال در خیر باشد، مواقع وجایگاههای خیر را بشناسد ومال واقعا وبه تمامه در خیر صرف شده باشد(ر.ک:غایه المرام فی شرح نکت الارشادج۲ص۱۹۷و۱۹٨).
شهید ثانی این قید را چنین تعبیر می کند: "ان المشهور لاسرف فی الخیر کما لاخیر فی السرف ولم یثبت کونه خیرا"(نقل از جواهر ج۲۶ص۵۶) یعنی چیزی که خیر بودنش ثابت نیست، اسراف در آن صحیح نیست وخروج از تبذیر مصطلح نمی شود.
واضح است مدرسه ولیعصر وموارد مشابه، مزار معصومین نیستند تا قاعده تعظیم شعائر، زخارف وتجملات را دارای غرض صحیح عقلائی کند چنانچه بعض فقهاء درآنجا قائلند.
⬅️پس تجملات اضافی و اسرافهای درون وبرون این ساختمان ذیل "لاخیر فی السرف" باقی اند.
بانی داشتن و مال خیّر بودن، تبذیرش را -اگر باشد- مشروع نمی کند.
مجتهد متبحر بهتر از این آخوند دِه می داند که: تبذیر اگر "ملکه و رویه" کسی شود، "سفاهت" او ثابت وحکم وضعیِ ممنوع التصرف شدن در اموالش از سوی حاکم شرع بر او بار می شود(ر.ک: جواهرالکلام ج۲۶ص۴۹و الحدائق الناظره ج۲۰ص۳۵۱)!
ابن ابی الحدید و دینوری نوشته اند که امیر المومنین(ع) خواست عبدالله بن جعفر -پسر جعفر طیار و داماد خویش- را به سبب اسراف وتبذیر، از تصرف در اموالش منع کند (شرح ابن ابی الحدید ج۱ص۵۳/اخبارالطوال ص۲۱۵).
در مرقومه جناب آقای آملی آمده: "ایشان [مدیرمدرسه] بعد از مدتی گفت یکی از آشنایان ما که مسجد و ساختمانهای "مشابهی" ساخته است، حاضر است ساختمان مدرسه را بعهده بگیرد...".
اگر این مساجد وساختمانهای مشابه، شباهت در مصرف تبذیری مال است (مثل این مدرسه)؛ بعید نیست حکم وضعی براو بار وایشان بعنوان حاکم شرع موظف بوده آن فرد را ممنوع التصرف کند؛ تا از مصرف اموال در مصارف تبذیری باز داشته شود. دیگر مسجد و مدرسه ای غیر لائق به حال فقه و مذهب تشیع نسازد!
چقدر فرق است بین موارد اسراف داماد امیرالمومنین با این اسراف وتبذیرها وچقدر فرق است بین حاکم شرع بودن علی(ع) و حاکم شرع بودن بعضی ازما!
آیا "من هیچ دخالتی نمی کنم"؛ جواب قانع کننده ای در قبال این تکلیف محتمل است؟!
(اللهم)وتَفَضَّل٘ علی عُلمائنا بالزُهد والنَصیحه.
📝 محسن قنبریان/عیدغدیر ۱۴۴۰هق/۲۹ مرداد۱۳۹٨ش
☑️ @m_ghanbarian
از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام.PDF
376.2K
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
(پاسخ به آیت الله آملی لاریجانی درباره مدرسه ولیعصر)
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از موعود
📢 #اطلاعیه | #سلسله_نشستهای_فرهنگ_مهدوی
💠 موسسه فرهنگی هنری موعود عصر برگزار میکند.
🔸یکصدو سی و سومین نشست از سلسله فرهنگ مهدوی
📋 عقوبت تیه
جستجوی رهایی در عصر حیرت و سرگردانی
🎙 با حضور حجه الاسلام
محسن قنبریان
🗓پنجشنبه ۳۱ مردادماه ۱۳۹۸
⏰ ساعت ۱۶
📌تهران ، خیابان سمیه، نرسیده به پل حافظ، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ، سالن اندیشه
💌 منتظر حضور پر شور شما همراهان مهدوی هستیم. (شرکت در سلسله نشستهای مهدوی برای عموم آزاد است.)
📲 @mouood_org
🔆گزیده ای کوتاه از یادداشت:
💠از یک مسأله گوی ساده به مجتهدی عالی مقام❗️
✅مقدمه:
در بحث "اشرافیت مذهبی" نباید جای "مسأله" با "مثال" عوض شود. مثال ها برای روشن تر شدن این مسأله است که چگونه عرف طلبگی و مدرسه داری را دارند عوض می کنند.
✅ در دو مسأله [درنامه آقای آملی به رئیس جامعه مدرسین] اشتراک دارم که ناگزیر از توضیح ام:
🔸الف) استناد دادن این مدرسه به ایشان.
🔸ب) اشرافی بودن آن(آیت الله یزدی کاخ خوانده بود).
یک مورد اضافه نیز بنده دارم:
🔹ج) وظیفه ایشان در قبال این سازه چه بوده است؟
⬅ توضیح سه مسأله:
✅الف) استناد مدرسه به ایشان!
ایشان مرقوم فرموده اند: "استناد دادن ساختمان مدرسه به اینجانب خلاف واقع است..."
🔸 استناد مدرسه به ایشان عرفا ، "خلاف واقع" نیست:
[دو دلیل شرعی را در این گزیده قلم گرفته ایم]
*⃣"منتفع اصلی" این موقوفه حضرت ایشان است. کسی گمان ندارد که این مدرسه مثل فیضیه و خان و... باشد که هرکس بتواند در آن تقاضای برقراری تدریس کند...
آیا منتفع اصلی بودن در موقوفه ای کفایت نمی کند که عرفاً بگویند مدرسه ی فلانی؟!
*⃣اگر ایشان موقوف علیهم مدرسه نیست، پس خوب است اداره مدرسه را به شورای عالی حوزه یا هیئت امنائی بسپارد تا دروس سطح عالی را در آن دایر کنند. خود ایشان درسشان را در فیضیه یا دارالشفاء و مسجد سلماسی و... برپا کند!
در این صورت است که نسبت دادن مدرسه به ایشان خلاف واقع خواهد بود.
آیا ایشان چنین می کنند؟!
✅ب) اشرافی بودن مدرسه!
[دلیل شرعی را در این گزیده قلم گرفته ایم]
🔹اگر عرف معیار است (که درست هم همین است):
در این صورت کار بسیار آسان است. جلوی درب این مدرسه از عموم مردم مصاحبه و آمار بگیرید! یا ویدیوئی کوتاه از درون و بیرون این مدرسه، نحوه ساخت و نوع مصالح و امکانات آن در فضای مجازی -بدون ذکر نام ایشان- قرار دهند؛ ببینند عرف عام چه نظری می دهد؟! اشرافی می داند یا نه؟!
که البته نه گفتنش تحکّم آشکار است.
🔅پرواضح است که از مدارس علمیه دوران صفوی و مانند آن -حتی اگر به اذن و اجازه مجتهدان بزرگ ساخته شده باشند- نمی توان شاهد و تأیید بر جواز مدارس اینچنین در عهد انقلاب شکوهمند اسلامی آورد. چون عرف شاه زده صفوی با عرف انقلابی جمهوری اسلامی قابل مقایسه نیست؛ و فاصله اش فاصله شاه عباس است تا امام خمینی(قدس سره).
✅ج)ایشان چه وظیفه ای داشتند؟!
🔸 ایشان هم به عنوان وکیل متولی و هم به عنوان رئیس عدلیه نظام مقدس جمهوری اسلامی باید از فعل حرام و کبیره ی تبذیر نهی می کردند. بلکه می بایست به واسطه ی وکالت متولی -که تفویض امر است- و حاکم شرع مبسوط الید بودن، بالاتر از نهی، جلوگیری کرده و مانع این نحوه ساختن می شدند...
آیا چیزی از این سنگ تراشی ها، تاج سازی باسنگ و... تبذیر نیست؟!...
عرف استبداد زده و شاه دوست دیروز، کاخ و بناهای مجلل را سزاوار شاهان می دید؛ اما آیا عرف دیروز و امروز چنین بناهایی را لایق به حال فقیه اهلبیت می داند؟!
آیا عرف امروز مردم انقلابی قم، ساختمان کاخ مانند را لایق به حال مدرسه علمیه تشیع علوی می داند؟!
بفرمایند چرا چنین جلوگیری و منعی نکرده و فقط به عدم دخالت راضی شدند؟!
🔸به عنوان رئیس قوه قضائیه و حاکم شرع جمهوری اسلامی هم "اقلا شائبه" یک وظیفه اختصاصی در قبال این مدرسه بر دوش ایشان بوده است :
...مجتهد متبحر بهتر از این آخوند دِه می داند که: تبذیر اگر "ملکه و رویه" کسی شود، "سفاهت" او ثابت و حکم وضعیِ ممنوع التصرف شدن در اموالش از سوی حاکم شرع بر او بار می شود.
ابن ابی الحدید و دینوری نوشته اند که امیر المومنین(ع) خواست عبدالله بن جعفر -پسر جعفر طیار و داماد خویش- را به سبب اسراف و تبذیر، از تصرف در اموالش منع کند.[استنادات به اقوال فقهاء دراینباره در این گزیده قلم گرفته شد]
در مرقومه جناب آقای آملی آمده: "ایشان [مدیرمدرسه] بعد از مدتی گفت یکی از آشنایان ما که مسجد و ساختمان های "مشابهی" ساخته است،حاضر است ساختمان مدرسه را به عهده بگیرد...".
اگر این مساجد و ساختمان های مشابه، شباهت در مصرف تبذیری مال است (مثل این مدرسه)؛ بعید نیست حکم وضعی بر او بار و ایشان به عنوان حاکم شرع موظف بوده آن فرد را ممنوع التصرف کند؛ تا از مصرف اموال در مصارف تبذیری بازداشته شود و دیگر مسجدومدرسه ای غیرلایق به حال فقه
و مذهب تشیع نسازد!
آیا "من هیچ دخالتی نمی کنم"؛ جواب قانع کننده ای در قبال این تکلیف محتمل است؟!
📝 محسن قنبریان/عیدغدیر ۱۴۴۰هق/۲۹ مرداد۱۳۹٨ش
🔴آنان که حوصله خواندن دارند واهل تحقیق حتما یادداشت کامل را ملاحظه کنند.
☑️ @m_ghanbarian
📸 رهبرانقلاب، در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت:
🔹️ از نظر اسلام، صِرفِ ثروتمند شدن کشور، مطلوب نیست بلکه هدفِ #پیشرفت_اقتصادی، تأمین #عدالت_اجتماعی و ریشه کن کردن #فقر است وگرنه مانند کشورهای پیشرفتهای مثل آمریکا میشویم که طبقات ضعیف همچنان مشکلات عمیقی دارند. ۹۸/۵/۳۰
🔺مطلب مرتبط: چگونه دستگاه واژگانی عترت هک میشود؟!
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
⚠️شِمْر نباشید ، شَمَّر باشید 🔺مطلب مرتبط: چگونه دستگاه واژگانی عترت هک میشود؟! ☑️ @m_ghanbarian
یک توضیح!
عنوان "شَمَّر"برای مخاطب فارسی زبان وبه جهت تناسب وقافیه با"شمْر"انتخاب شد. والا به حسب واژگان وقواعد زبان عربی باید "مُتَشَمِّر" یا "مُشَمِّر" انتخاب میشد تا معنای دامن به کمر بسته را بفهماند؛لکن بخاطر استغراب در عرف فارسی زبان چنین نشد.
مدیرکانال
🌀مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام:
مالاندوزی، مشکلات اخلاقی، میل به زندگی تجمّلاتی و اشرافیّت؛ اینها چیزهایی است که ما مسئولین جمهوری اسلامی باید خیلی مراقب باشیم. وَ سَکَنتُم فی مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَموِّا؛ خب، اینکه ما در همان ساختمانی که آن طاغوت حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم عمل بکنیم که نشد، [در این صورت] ما با او فرقی نداریم. روشمان بایستی با روش بندگان شیطان و اَتباع شیطان متفاوت باشد.۹۸/۰۲/۲۴
#هفته_دولت
☑️ @m_ghanbarian
🌀الناس علی دین ماها!
"یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافیگری می دهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه اش حرام است؛ بخاطر این که تعلیم دهنده ی اشرافیگری است... واقعا "الناس علی دین ملوکهم". ملوک در این جا به معنای پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ الناس علی دین ماها."
(رهبرمعظم انقلاب ٨۴/۶/۸)
#هفته_دولت
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🌀الناس علی دین ماها! "یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافیگری می دهیم؛ این دیگر مباح و مک
🔅پ.ن:
۱.علامه طباطبائی، "دین" را "سبک زندگی" می داند. مردم نوعا به سبک زندگی حاکمان خود در می آیند. در زمان یزید شب نشینی و مطربی و میگساری شایع شد. در زمان پهلوی ها به تبع شاه، غربزدگی فرهنگ عمومی شد و...
می پرسی: اگر زندگی راحتِ اشرافی سهم مردم شود چه عیبی دارد؟! میگساری و غربزدگی که نیست! آن دولت اشرافی خدا بیامرزی هم دارد که چنین کند!
۲. مشکل این است که جای همه ملت در بالاشهر و ویلاهای ۱۰۰۰متری نمی شود!درصد بسیاری زیرخط فقرند! اما سبک اشرافی حاکمان، اینان را هم "اشرافیت دوست" می کند! رویای پنت هاوس و مازراتی با جیب خالی و بیکاری یعنی "بعلاوه ی فقر"! یعنی "فقر بتوان ۲"!: فقر مادی بعلاوه فقر روحی (فقر نفس). واین یعنی پذیرش نظام طبقاتی و طبقه اشراف! چون آنها تحقق رویاهای ملت فقیرند!
لذا امام عزیز اصرار داشت خوی اشرافی را از "ملت" بگیرید؛ باوجودی که ملت حلبی آباد سهمش بود!
۳. وقتی میشود فقیر، سودای اشرافیت داشته باشد و به سبک اشراف در نداری خود، اولویت بچیند و دنبال تجملات بیافتد؛ پس "قوی" هم می تواند مثل زبون و ضعیف مشی کند!
نگرانی از دولتمردان فقط در اشرافیت شان نیست. می ترسیم "ترس از دشمن" را هم سبک زندگی مردم کنند. با زبونی و ترس سراغ حل مسأله روند و آنرا تنها راه حل بپندارند؛ و ملت قوی و مقتدر را هم چنین تابع کنند!
آن روز مبادا!
#هفته_دولت
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ اعجاز روضه ی جانسوز!
متن حجت الاسلام قنبریان را در زیر بخوانید👇
☑️ @m_ghanbarian
⭕️ اعجاز روضه ی جانسوز!
#محسن_قنبریان
✅ صدوق در أمالی اش از امام صادق(ع) روایت میکند: فما أنغص ذکر الحسین(ع) للعیش: یاد حسین(ع) زندگی را چه گلوگیر کرده است!
✅ خصوصیت روضه بر سید الشهداء(ع) -البته وقتی جانسوز و مدام شود- این است:
🔺طعم دنیا و مافیها را می گیرد [انغص] و انسان را از آلودگی به آن می رهاند. لذت جاه و جلال و مقام و شهوات را می کاهد. چنانچه امیر(ع) فرمود: حزن القلوب یمحص الذنوب: حزن قلب، قلب را از آثار گناهان تمیز می کند.
امام صادق(ع) وقت نوشیدن یک جرعه آب آنگونه فرمود و یاد حسین(ع) را مستحب کرد چه رسد به وقت گناه و لذات باقی مانده از آن.
امام رضا(ع) فرمود شیعیان ما با دیدن شراب و قمار یاد می کنند حسین (ع)را [و مجلس یزید]!
یعنی از شراب تا آب از حرام ترین تا حلال ترین، گلوگیری روضه حسین(ع) با گریه کن اوست.
لذا روضه به آن دو شرط سکوی پرتاب سالک و کندن او از طبیعت است.
🔺خصوصیت دیگرش این است که سینه سوختگان سید مظلومان را دوست داشتنی می کند. هرکه آن مصائب گلوگیرش شده و از چراگاه زمین پریده را در راه ملاقات می کند. برترها و مقربترها را می یابد و زمین خورده ها را تماشا می کند.
لذا روضه -بدان دوشرط- دوست یاب و رفیق ساز است (اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم).
✅ جانم به فدای عالمان پاکی که "ذکر حسین (ع)" را با گلوگیری و غصه شان بر گوش ما خواندند.
رحمت خدا بر عالم وارسته ای که پیری وکسوت مرجعیت مانع نشد که هنوز دهه محرم هرکجا که باشد روضه ی گلوگیر حسین(ع)بر مردمش بخواند و آنرا (العیاذ بالله) کسر شأن نداند.
#آیت_الله_جوادی_آملی(حفظهالله)
#روضه_گلوگیر_حسین(ع)
#دهه_محرم
☑️ @m_ghanbarian
🔆نمائی از بحث: بی پرده از انقلاب و تقلّب (قطعه خوانی از کتاب دو امام مجاهد مقام معظم رهبری/گفتار چهارم)
۹۸/۶/۷
✅ویروسی در جلسات مذهبی!
جلسات مذهبی اگر مراقبت نشود این ویروس را می پذیرد که از اهداف این جلسات غافل وبه حال کردن با این جلسات تنزل کند
رهبری :"وقتی ملتی از یک داستان آموزنده ،آموزش نمیگیرد ، فاجعه است. وآن کسانی که در طول تاریخ سعی کردند این درسها، این سرمشق ها رایا بکلی پاک کنند یا اگر اینجا روی تخته سیاه مانده، زیرش بنویسند که این جمله قابل تقلید نیست، فاجعه آفرینان واقعی هستند...از آنها استادتر، از آنها واردتر، ازآنهاکاربلدتر آن کسانی هستند که این واقعه را از صورت آموزش دهی خارج کردند"(ص۱۵۹).
این سخنان رهبری است نه شریعتی ؛دوامام مجاهد است نه شیعه علوی صفوی!
✅هدف قیام حسین(ع) همان هدف پیغمبر یعنی انقلاب در جامعه است(ص۱۶۱و۱۶۲).
🔹معنی صحیح انقلاب"عبارت از این است که در یک جامعه ای بیایند و آن وضع اجتماعی جامعه را به هم بزنند"(ص۱۶۳).زیر وزبر کردن طبقات اجتماعی.
✅انقلاب ارتجاعی!
مقابل انقلاب محمد (ص)، "انقلاب عقب گردانه"،"ارتجاعی"می شمارند(ص۱۶۹وص۱۷۵و۱۷۶).
ما نام اینرا براساس آیه ۴٨توبه"تقلب"نامیدیم. واژگون کردن امر و برگرداندن تحولات انقلابی بجای اولش!
✅اهداف انقلاب محمد(ص):
سه هدف می شمارد:
1⃣از بین بردن تبعیض طبقاتی:که آقازاده قرشی با غیر او ویک دهاتی فرقی نکند(ص۱۶۷تا۱۶۹)
🔸همان تقوا که معیار جدید امتیاز است مایه امتیاز مادی نمی شود:" قابل توجه اینجاست که همین چیزهایی که از نظر اسلام مایه ی امتیاز اند(تقوا، علم و جهاد)، مایه ی امتیاز مادی و مالی نیستند. پس اینطور نیست که آدم باتقوا یک درهم ازبیت المال بیشتر بدهند؛ابداً. "(ص۱۷۰و۱۷۱/هم ص۱٨۶)
آیا به این لوازم ان اکرمکم عندالله اتقاکم توجه داشتید؟آیا این لوازم یقه نمیگیرد؟!آیا چالش های ما نیست؟!
2⃣گستراندن تفکر توحیدی ونفی طاغوت:
اطاعت از طاغوت شرک است.(ص۱۷۳)
3⃣تکریم انسان:
"انسان-یعنی اصل انسان، جوهره ی انسانیت-قبل از آنکه اسلام بیاید ذلیل بود؛عزت مال پول ومقام بود نه مال انسان...این از اصول انقلابی و انقلاب آفرین اسلام است"(ص۱۷٥).
✅تقلّب یا انقلاب ارتجاعی در این سه:
1⃣اشرافی شدن حاکمان (ص۱۷٨)
عثمان اولین کاخ ساز و کعب الاحبار تئوریسین آن اشرافیت بود. رشید رضا در جلد۲۷المنار ص۷٨۲درباره اش این ضرب المثل عربی را آورده"فی کل واد اثر من ثعلبه:هرجا می روی یک اثر از روباه مکار حیله گر هست"(ص۱۷۰)
2⃣ازبین رفتن توحید و روی کار آمدن طاغوت
"اصل الاصول اسلام یعنی توحید از بین رفت وطاغوتها روی کار آمدند. طاغوت چه کسی بود؟ معاویه . برای خاطر رفاقت باخلیفه دوم اورا استاندار شام کردند..."(ص۱۷۷)⬅️طاغوت فقط پهلوی نیست روی کار آوردن ناشایست ها باگزینش های رانتی طاغوت سازی است.
3⃣از بین رفتن برابری افراد جامعه وکرامت انسانی(ص۱٨۰)
رهبری:"به شما بگویم که هرجا این اختلاف وجود داشت ، اسلام در آنجا نیست؛قرص ومحکم بدانید این را:هرجا اختلاف طبقاتی بود اسلام نیست؛هرجا شرک بود اسلام نیست؛هرجا تبعیض بود اسلام نیست؛چون اسلام آن چیزی است که با تمام این بنیانهای پلید فاسد، بشدت مبارزه می کند. "(ص۱٨۲و۱٨۳)
✅انقلاب حسین(ع)
انقلاب حسین برای احیای آن سه هدف و ازبین بردن تقلب در آن سه بود.
٭مبحث کامل را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
۱-تحلیل قدسی روضه ها.m4a
30.92M
🔆تحلیل قدسی روضه ها
جلسه اول
#محرم۹۸
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔆تحلیل قدسی روضه ها جلسه اول #محرم۹۸ ☑️ @m_ghanbarian
🔆 تحلیل قدسی روضه ها (۱):
🔸 مومن مصلوب در قرآن به مقام بلند "انّا الی ربنا منقلبون"می رسد حتی اگر مثل سحره فرعون ،جحود طولانی و دشمنی با خدا و تکذیب رسل در کارنامه داشته باشد.
🔸 الی ربنا منقلبون غیر از الیه راجعون است. منقلب شدن در اینجا یعنی وجه الله شدن و جلوه رب شدن.
🔸 مسلم بن عقیل از کودکی تا شهادت مطیع خدا ورسول وائمه بوده واولین هاشمی است که صلیب میشود
اوج "الی ربنا منقلبون"را مسلم بن عقیل دارد...
🔹تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
❗️بعلت تعدد منابر دهه محرم امکان بارگذاری همزمان در کانال نیست لذا در دهه محرم فقط بحث "تحلیل قدسی روضه ها" بارگذاری میشود
2-تحلیل قدسی روضه ها.mp3
6.32M
🔆تحلیل قدسی روضه ها
جلسه دوم
#محرم۹۸
☑️ @m_ghanbarian
🔆 تحلیل قدسی روضه ها(۲)
🔸 از "رضی الله ،رضانا اهل البیت" و "فینا"، مقام فناء سیدالشهدا معلوم است .نفرمود هرکس حاضر است "فی سبیل الله "خون خود تقدیم کند؛فرمود:" فینا" !او خود سبیل الله شده واین با قرب نوافل عاید میشود.
🔸 من کان باذلا فینا مهجته ، نه یعنی من کان یبذل ...! اولا سخن از بذل و هدیه خون خود در راه اهلبیت است
ثانیا این بذل باید انجام شده باشد. اسم فاعل(باذلا) برای بذل در آینده مجاز است.
ثالثا:بذل ، عقد است ودوطرف دارد هم باذل میخواهد هم قبول وقبض طرف مقابل. عبدالله و منذر اسدی با همت بسوی حسین آمدند اما بذل نشد و قبول نشدند...آن مرد کوفی حسین سراغش رفت اما او راه کج کرد...
🔸 بذل مهجه به تعبیر شاعر یعنی قلب بر زره پوشیدن نه برعکس.
مثال عالی اش سعیدبن عبدالله حنفی است که ۱۲۰۰فرسخ بخاطر حسین راه رفته(دو رفت وبرگشت از کوفه تا مکه)به ازاء هر ۱۰۰فرسخ یک تیر خورد جلوی روی اباعبدالله در نماز؛وتازه پرسید :وفاکردم؟!
🔹 اگر این عهد وبذل است ما اصلا بی خبرانیم!
تفصیل مطلب را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
3-تحلیل قدسی روضه ها.mp3
4.59M
🔆تحلیل قدسی روضه ها
جلسه سوم
#محرم۹۸
☑️ @m_ghanbarian