eitaa logo
محسن قنبریان
17.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
867 ویدیو
108 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
👑 جوانگرایی؛ امانِ از امارة الصبیان است! ❓"جوان گرایی" چه فرقی با "امارة الصبیان"(حکمرانی بچه ها)دارد؟! 🔹اولی در قرآن و سیره بسیار مدح شده است. طالوت جوان در قرآن، اسامه فرمانده ۱۸ساله، معاذ ۲۰ساله قاضی در یمن، جعفر طیار ۲۵ساله سرپرست مهاجران حبشه و...در سیره رسول الله و باز نمونه های اینچنین در سیره حکومتی امیر(علیه السلام)گویای جوان گرایی معصوم در حکمرانی است. فرمود: "رُبّ صغیر احزم من کبیر"(چه بسیار کودکی که دور اندیش تر از بزرگسال است)! 🔸دومی بسیار نکوهش شده است. اگر واژه های"امارة الصبیان"، "أُمّرالصبیان" ، "امور الصبیان" و مانند آن در روایات سرچ شود به احادیثی در مذمت حکمرانی بچه ها و نفوذ آنها در کارها و بدی زمانه و جامعه ای با این ویژگی برمیخوریم! ❓آیا تفاوت در سن است که مثلا تا ۱۸سالگی -بخاطر بچه بودن- ممنوع و پس از آن -بخاطر جوان بودن- نیکو باشد؟! واضح است چنین جمع کردنی بین روایات، مضحک و دور از فقاهت است. اگر غیر از "مفهوم" صبیان به "مصادیق" و ظرف صدور روایات نگاهی شود می بینیم روایات، متعرض حکومت اموی و عباسی و آخرالزمان است و از قضا در آن دوره ها هم بچه بمعنای سنی اش پر نمونه در حکمرانی نیست. وقتی ابوذر به عثمان اعتراض میکرد که "تستعمل الصبیان ...وتقرب اولاد الطلقاء"(:بچه ها را به کار گرفتی و فرزندان آزادشدگان فتح مکه را مقرب درگاه کردی)؛ بچه ای در دربار عثمان نبود! پس به حمل شایع (مصداقی)، صبیان به لحاظ سنی نیست؛ بخصوص که فرمودند:"ان العالم کبیر و ان کان حدثا و الجاهل صغیر و ان کان شیخ": عالم بزرگ است ولو تازه سن، و جاهل صغیر است ولو پیرمرد! درآخرالزمان نیز چنین چیزی رویه نیست تا نشانه بدی جامعه و زمانه شود(ر.ک:الکافی ج۸ص۶۹). ⬅️ظاهرا صبیان در این تعابیر همان مفهوم "آقازادگی" عصر ماست! نه در آن دوره ها و نه دوره مدرن بی سابقه است با وجود مردان رشید سراغ کودکی غریب و معمولی رفته باشند و او را امارت داده باشند. اما بسیار شایع است که کودکان شاهان با کوچکی سن ولیعهد شاه شده یا بر تخت جلوس کرده باشند. یا نوجوان و جوانان خانواده های حاکم( ، بنی الفلان دیروز) بخاطر اعتبار پدران و و ...به امارت جایی و نفوذ در مناصبی رسیده باشند! دوره مدرن هم از آن استثناء نیست اینقدر میشود که نشانه آخرالزمان شود(لایظهر القائم حتی یکون امور الصبیان...)! 💠جوانگرایی امان از این بلیه: اگر حلقه های بسته مدیریتی قبل از اینکه توسط "آقا شدگان" به فرزندان و آقازادگان اعطاء شود، با جوانگرایی شکسته شود؛ راه بر امارت صبیان بسته می شود. جوانانی که با شایستگی هایشان توسط نظام و رهبر از اقصی نقاط مملکت وارد عرصه مدیریتی میشوند عادتا جای آقاهای کهن و بانفوذ می نشینند و مانع موروثی شدن مناصب میگردند از اینرو جوان گرایی نه فقط بخاطر انگیزه و تحرک جوان بلکه برای جلوگیری از امارت صبیان برای یک نظام انقلابی ضروری است. کم ندیده ایم "آقایانی" که توسط خود یا "آقایی دیگر" برای آتیه فرزندان خود در اقتصاد و سیاست کشور جایگاه ساخته اند. دلیل عمده اینکار زیاد شدن عمر نفوذ و حکمرانی آن آقایان بوده است. "قعود الصبیان علی المنابر"(به دست آقازادگان افتادن منابر و تریبونها) هشدار جدی پیامبر(ص) را جدی بگیریم. جوان گرایی بمعنی آوردن شایستگان مردم بجای آدمهای کهنه و خانواده های همیشه بوده، رمزی اساسی در نظام سازی انقلابی است. 📝محسن قنبریان ۹۷/۱۲/۲۱ ☑️ @m_ghanbarian
1-درس گفتار نظری-کاربردی عدالت اجتماعی.mp3
21.42M
درس گفتارهای نظری-کاربردی درباره عدالت اجتماعی 📌جلسه اول ۱۴۰۰/۷/۱۱ حجت الاسلام قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
✍️ نکات مطرح شده در درس گفتارهای نظری_کاربردی درباره عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان 🗓۱۱ مهر ۱۴۰۰ 🔸 پیش درآمد و مقدمه‌ای بر نظریه عدالت و ناظر به میدان و مبانی (۱) سوالات و مبانی جلسه اول: ۱- آیا عدالت فرد، عدالت اجتماعی، عدالت در جهان هستی و عدالت خداوند یک مفهوم واحد با مصادیق متعدد است یا چند مفهوم هستند؟ ۲- آیا عدالت امری اعتباری است که باید به دنبال ایجاد آن بود یا عدالت امری حقیقی است که وجود دارد و به دنبال کشف آن هستیم؟ ۳- خاستگاه عدالت کجاست و برای تحقق آن، چه نیروهایی تأثیر گذار هستند؟ 🔹 تاریخچه تحولات فکری در باب عدالت: - در دوره‌ی حکمای یونان، عدالت را حقیقتی ثابت و عقلی می‌دانستند و به همین دلیل می گفتند حکماء باید حاکمان جامعه باشند. و از عدالت فردی و اجتماعی، هردو سخن می‌گفتند و از این به فلسفه اجتماعی و حکمرانی رسیدند. - در قرون وسطی، ثبوت عدالت را پذیرفتند ولی عقلی بودن آن را کنار گذاشته و آن را امری الهی دانستند که اشعری گری، نوعی بازتولید همین نگاه است (با آمدن امر، عدالت محقق می شود). این‌ها به فلسفه اجتماعی و سیاسی نرسیدند چون وقتی امر الهی باشد دیگر حاکم و شیوه حکومت را مشخص کرده است. - در غرب جدید پس از رنسانس (خصوصا کانت، مارکس، هابز و ...) عدالت را امری عقلایی اما غیر ثابت می‌دانستند. عقل هم از آن جهت دنبال عدالت است که می‌خواهد آن را تحقق ببخشد (عقل عدالت ساز) نه اینکه حقیقت عدالت را کشف کند (عقل عدالت یاب). در دنیای مدرن، دو مشرب به وجود آمد و دوگانه ای ایجاد کرد تحت عنوان «اصالت فرد یا جامعه؟» 🔸 عدالت یا آزادی؟ کسانی که فرد را اصیل و منشا اثر دانستند، به طور طبیعی آزادی را بر عدالت مقدم کردند؛ زیرا هر انسانی یک واحد اراده آزاد است و این آزادی را از اول با خود دارد (حق طبیعی) لذا محصل تعریف آن‌ها از عدالت، «برآیند تراضی اراده‌های آزاد» شد. پس هر کسی آزاد است و هرکسی نفع و ضرر خود را بهتر متوجه می‌شود؛ بنابراین برآیند این‌ها هر چه شد، عدالت است! در مقابل کسانی که اصالت را به جامعه دادند، به طور طبیعی عدالت را بر آزادی مقدم کردند؛ در این تفکر سلب آزادی‌ اراده‌ها برای برقراری عدالت و رسیدن به جامعه بی طبقه بدون اشکال است. اما باید توجه شود که هر دو این جریان‌، از آبشخور رنسانس و مدرنیسم برگرفته شده‌اند. 🔹 عدالت در اسلام: عدالت دو گونه است؛ عدالت به عنوان کنش و عدالت به عنوان وضعیت. عدالت به عنوان کنش یعنی دادن حق هرکس به او (اعطاء کل ذی حق، حقه). اینجا چون عدالت، صفت یک فعل است، ناگزیر نسبیت می پذیرد؛ علت این است که عقائد و باورها در عالم تجرد است و هیچ مانعی برای ورود اندیشه صحیح نیست اما عمل، در اعضاء و جوارح و عالم ملک است و تزاحم ممکن است پس نسبیت نیز راه دارد. مثال پیچیده آن وضعیت حضرت علی ع پس از کشته شدن عثمان است؛ عثمان به ناحق کشته شده بود و باید قاتلین او قصاص می‌شدند اما حضرت خطبه ۱۶۸ را ایراد فرمودند و نسبیت فعل ( تاخیر در اجرای عدالت)را به نفع امنیت رعایت کردند. ❓اما خوبی و بدی و ارزش گذاری همین نسبیت‌ها را چه چیز مشخص می‌کند؟ عدالتی که وضعیت است یعنی نگاه ترکیبی به مجموعه کنش ها (الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا) پس اگر در یک فعل، کنش عادلانه رعایت نشد، باید برای رسیدن به وضعیت عادلانه باشد و این باز یعنی خودِ عدالت (قرار گرفتن کارها سر جای خود). ☑️ @m_ghanbarian
✍️ نکات مطرح شده در درس گفتارهای نظری_کاربردی درباره عدالت اجتماعی 🔸 مفهوم واحد و مصادیق متعدد عدالت: ۱- عدالت در فرد یعنی اعتدال در قوای ادراکی مانند عقل و وهم (حکمت) و قوای تحریکی مانند شهوت و غضب (عفت و شجاعت) و اعتدال در مجموع نسبت با همدیگر. ۲ ۲- عدالت در جامعه یعنی وضعیت کنش‌ها و امور جامعه به گونه‌ای تنظیم شود که موجب پرورش انسان و رسیدن به هدف اصلی خود (قرب الهی) باشد. ۳- عدالت در تکوین یعنی قوانین عالم طوری باشد که استحقاق‌ها لحاظ شود؛ مثلا اگر گوسفند، دندان جویدن علف دارد باید در جهان علفی باشد که او استفاده کند وگرنه ظلم به او بود. ۴- عدالتِ خداوند یعنی اقتضاء اطلاق اسماء مختلف خداوند، به وسیله اسم اعظم «الله» متناسب شده است. هر اسمی، مقتضی اطلاق و فراگیری است ؛ رحمت جایی برای غضب نگذارد و غضب جایی برای رحمت! ذیل اسم الله ، دو اسم " الحَکَم العَدل" تناسب اسماء را موجب میشود. بسط عدالت در اجتماع، همان بسط صفت حق تعالی است؛ یعنی اگر اسماء حکم العدل را در زندگی اجتماعی متجلی کردیم (اقامه عدالت)، اجتماع را آیینه اسماء حضرت حق کرده ایم و این هم کاری عرفانی است و هم سیاسی اجتماعی. اگر این ۴ عدالت را به هم متصل کنیم یک صراط می‌شود که همان صراط مستقیم است. لذا امام خمینی عدالت را «استقامت کردن بر صراط مستقیم» معنا کرده است.۳ پس عدالت حداقل در تکوین و اسماء الهی دارای یک حقیقت است و اعتبار نیست و باید زندگی فردی و اجتماعی خود را آیینه آن عدالت کنیم. ....................................... ۱. اگر پیوند مبانی با میدان را برقرار نشود، بدون مبانی کلان، راه حل هایی که در میدان داده می شود، پس از مدتی به ضد خود تبدیل می شوند. ۲. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص ۱۶۰ ۳.درباره نظر امام خمینی بیشتر بخوانید: http://www.imam-khomeini.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=23349 ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️آقای حاج علی اکبری اینها را هم منع کنید❗️ یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید 👇 ☑️ @m_ghanbarian
❗️آقای حاج علی اکبری اینها را هم منع کنید❗️ ۱از۲ می فرمایند: "طبق نظر امامین انقلاب طرح اینگونه مسائل [مبارزه با فساد و عدالت خواهی] بصورت مصداقی (در نماز جمعه) ممنوع است!" ❗️آقای حاج علی اکبری بر این اساس از نشر این خطبه ها و تکثیر و تأسی از این خطباء هم منع کنید: 1⃣ امام جمعه کوفه! ایشان در اولین خطبه پس از جمل(۱۲رجب سال۳۶ه) و انتخاب کوفه بعنوان مرکز حکومت؛ از ضرورت: - خراب کردن مسجد برای بازگرداندن به ورثه اش! - بازگرداندن زمین های تقسیم شده بین عده ای معلوم به بیت المال ! سخن گفته اند.(۱) می بینید بشدت مصداقی و معین است! نمونه های بیشتر هم در مجموعه خطبه های ایشان هست که خوب است دستور فرمایید از نهج البلاغه سانسورش کنند تا امام جمعه ای تأسی نکند! 2⃣ امام جمعه بالاصاله تهران (که شما موقت ایشانید)! فرموده اند: "طرف شرق یک بوستان بزرگی است، یک منطقه خیلی وسیعی است ، یک زمینی است متعلق به ارتش. بنده بعضی اوقات در این مسیرهای صبحگاهی در بعضی از روزها آنجا می روم و ارتفاعات را حرکت می کنیم، راه می رویم. هر وقت آنجا می روم دلم می لرزد، چون می دانم ده ها چشم طمع کار متوجه اینجاست. کارهایی شروع کردند، ما جلویش را گرفتیم یک تشری زدیم، دعوایی کردیم! می دانم موقتاً دست برداشتند، اما منتظرند یک غفلتی صورت بگیرد یا این حقیر نباشم یا غفلتی پیش بیاید، بالاخره بروند اینجا را تصرف کنند. واقعا انسان دلش می لرزد، یک بوستان بزرگ شاید چند صد هکتاری که اصلش هم ظاهرا متعلق به بوده لکن الان مورد استفاده ارتش نیست و مورد اختلاف بین ارتش و و اینهاست. به نظر من اینجا مال مردم است. اینجا باید به صورت یک گردشگاه عمومی مردمی در بیاید. مکرر من این پیغام را دادم به مسئولین گوناگون! شهرداری باید برود اینجا را تصرف کند در اختیار مردم بگذارد"(۲) این امام جمعه تهران از پدیده کوه خواری در شهر سابقشان مشهد هم گفته اند! ❓آقای حاج علی اکبری بگوید؛ آن امام جمعه "عدالتخواه مصنوعی(!)" چیزی غیر از این جنس حرفها درباره منطقه خود می گفت؟! ❗️آقای حاج علی اکبری بجای طرح فسادها(زمین خواری ها و کوه خواری های آشکار و...) در خطبه ها، طی سلسله مراتب تا گفتن به دفتر رهبری را مطرح می کند؛ همین جملات رهبر انقلاب بهترین نقض ایشان است. میفرماید مکرر به مسئولین گوناگون درباره همین زمین پیغام داده؛ اما فایده نکرده و همه می دانیم پس از این علنی کردن با مردم بود که آن زمین توسط شهرداری گردشگاه شد! ❓وقتی پیغام مستقیم خود رهبر، افاقه نمی کند، امام جمعه یا نماینده ولی فقیه در استان می تواند مانع فساد کوه خواری و... در منطقه اش شود؟! ❗️اگر یک در هزار مثل همین نمونه یک طرف دعوا نهادی نظامی یا امنیتی باشد با گفتن به نهادهای امنیتی میشود مسأله را حل کرد؟! در خوشبینانه ترین حالت باید بگویم از عمق ماجرا بی خبرید! 🔘 ورودهای مصداقی مذمومی که منع نمی شود! ⏪ ادامه در بخش بعد ☑️ @m_ghanbarian
❗️آقای حاج علی اکبری اینها را هم منع کنید❗️ ۲از۲ 🔘 ورودهای مصداقی مذمومی که منع نمی شود! از ورود موردی و منطقه ای در تبعیض و فساد (مثل هفت تپه ها و هپکو ها و کوه خواری ها و...) منع می کنند؛ در حالیکه باید از ورودهای جناحی بنا به دستور صریح امامین انقلاب منع کنند که نمی کنند و نماز جمعه را حتی برای همه گرایش های اصولگرا نگذاشته اند! این دستور صریح رهبر انقلاب است: "من فقط دو سه نکته را مورد تأکید قرار میدهم: یکى، این برخورد کردنِ آقایان در شهرها و در مراکز نماز جمعه [است]؛ این واقعاً مهم است. یکى از خطرهایى که انقلاب را تهدید میکند ‌-که ‌ان‌شاءالله‌ اگر یادم نرود دو سه جمله‌اى عرض میکنم- همین است که مردم دچار دودستگى بشوند و جناح‌بندى و صف‌بندى و خط و خطوط بر مردم حاکم بشود. اگر امام‌جمعه به زبان بگوید که من به جایى وابسته نیستم، جناحى را تقویت نمیکنم، حتّى در نماز جمعه این را تأکید هم بکند، امّا در واقع این‌جور نباشد، مردم میفهمند. این‌جور نیست که ما که در تریبون نماز جمعه هستیم، به مردم بگوییم ما به هیچ طرف وابستگى نداریم، با کسى کارى نداریم، از کاندیدایى ‌-کاندیداى مجلس- حمایت نمیکنیم، ما پدر همه هستیم، امّا در کنار حرفهایمان، با تعبیراتمان، با گوشه‌ کنایه‌هایمان، با بعضى از کارهاى جنبى برخلاف این گفته و ادّعا عمل کنیم! مردم زود میفهمند. این اشتباه است که ما خیال کنیم که مردم به زبانْ فریب میخورند و خیال میکنند ما به یک طرفْ گرایش خاصّى، به یک جناحْ تمایل خاصّى یا تقویت خاصّى نداریم؛ نه، مردم این را حس میکنند و اختلاف بین قول و عمل امام‌جمعه اثر معکوس هم خواهد بخشید. من عرض میکنم واقعاً باید آقایان ائمّه‌ی جمعه، پدرانه برخورد کنند."(۳) ❗️اگر آقای حاج علی اکبری از نمونه های خروج از این دستور و ورودهای مصداقی جناحی مذموم بی خبرند تا جوانان انقلابی برایشان از برخی ائمه جمعه مشهور فهرست و مستند کنند! ❗️در برخی مراکز استانها کار به جایی کشیده که بسیاری از نیروهای انقلابی و حتی اصولگرا در نماز حاضر نمیشوند، چون امام جمعه محترم فقط یک گرایش از اصولگرایی را قبول و تقویت می کند و لیست و گروه فعال دیگر را شدیدا نفی و طرد می کند! ❗️برخی سابقین شان رسما و علنا در تشکلی سیاسی برای لیست بندی انتخابات حضور هم یافتند و این اصلا پدیده نادری نیست! ❗️واقعا عجیب و جالب است که رئیس شورای سیاست گذاری نماز جمعه در این ورودهای مصداقی مذموم هیچ عملکرد و خط کشی ای ندارد و ورود موردی و منطقه ای علیه تبعیض و فساد را با آن طاق زده است! ......................... ۱.الکافی ج۸ص۵۸. سید رضی صدر خطبه را در خ۴۲ نهج البلاغه آورده است ۲. ر.ک: yun.ir/wvrpb اگر ملانقطی نگوید این سخنان امام جمعه تهران در خطبه انشاء نشده است! ۳.https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2124 📝محسن قنبریان ۱۴۰۰/۸/۶ ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
❗️آقای حاج علی اکبری اینها را هم منع کنید❗️ ۱از۲ می فرمایند: "طبق نظر امامین انقلاب طرح اینگونه مسا
⚠️ وقتی در یاداشت با مثالها، ورود مصداقی عدالتخواهی را به "ورود موردی و منطقه ای علیه تبعیض و فساد" معنا کردم، نظرم به این جمله رهبر انقلاب بود که: مصداق سازی و نام بردن از اشخاص را نهی کرده اند؛ از مثالهای کوه خواری و دره خواری و سخنان خود رهبری معلوم است ورود موردی و منطقه ای هپکوها و هفت تپه ها و... منظور است؛ نه نام بردن از اشخاص و پرونده های ثابت نشده! از قضا هم برخی ائمه جمعه در اینباره ورود داشته اند و هم آقای حاج علی اکبری دقیقا همین ورودها را ممنوع اعلام می کنند. آن امام جمعه مورد بحثشان، بحث مصداقی و نام بردن از کسی نداشت، درباره باستی هیلز و... سخن می گفت مثل همین که رهبر انقلاب از زمین ارتفاعات قوچک می گفت! خلاصه جمود بر لفظ نیست همین کاری که دانشجویان درباره هفت تپه و ماشین سازی کردند و مورد تمجید رهبر انقلاب واقع شد را از ائمه جمعه و نماز جمعه می خواهیم نامش را گفتمان سازی، مصداقی، منطقه ای یا هرچه می گذارید! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
💠دوره کوتاه مدت گروه مطالعات عدالت اجتماعی لینک ثبت نام؛ https://b2n.ir/z46685 ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👁‍🗨 گفتند این یک دقیقه از سخنان حاج آقا حاج علی اکبری جا مانده بخاطر تقوا و انصاف پخش کنید. ✔️بنده در عدالت خواهی از نماز جمعه تراز توقع دارم: ۱. گفتمان سازی که هرگز نه یعنی سخنرانی صرف درباره عدالت. اینجا توضیح داده ام: https://eitaa.com/m_ghanbarian/2496 https://eitaa.com/m_ghanbarian/2505 https://eitaa.com/m_ghanbarian/2506 ۲. مساله محوری که یکی دو مثالش در جهان آرا طرح شد. اینجا را هم ببینید: https://eitaa.com/m_ghanbarian/2408 ۳. ورود موردی و منطقه ای https://eitaa.com/m_ghanbarian/2516 بنده سطح سوم را هم نام بردن از این و آن و مصداق سازی برای فاسد، نخواندم. اگر این سطح هم مورد انکار شورای ائمه جمعه باشد، دو سطح دیگر هنوز جوابی نگرفته است! ❓لازمه سخن آقای حاج علی اکبری در این یک دقیقه این نیست که: یا فساد و تبعیض در شهرها درحال میل به صفر است یا ائمه جمعه در حال از دست دادن شرایط و منعزل شدن؟!! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
💢جمع بندی ورود عدالتخواهانه در بیانات رهبرانقلاب: 1⃣ گفتمان سازی_ (مقابل:) اتهام زنی و مصداق سازی برای فساد ثابت نشده! "گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نکنید... شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید"(۸۷/۲/۱۴) 2⃣ سؤال از پدیده های واقعی و ملموس ضد عدالت_ (مقابل:) فقط سخن گفتن از عدالت! " اگر عدالت -عدالت واقعی و ملموس و نه فقط سخن گفتن از عدالت- آرزو و آرمان و هدف برنامه ریزی هاست، پس باید هر پدیده ی ضد عدالت در واقعیات کشور مورد سؤال قرار گیرد"(۸۱/۸/۶) 3⃣ ورود موردی مطالبه گرانه و اثر گذاری بر دستگاه های نظام_ (مقابل:) فقط سخنرانی یا اتهام زنی! "دانشجویان در مساله کارخانه های نیشکر هفت تپه و ماشین سازی رفتند و مشکل را حل کردند. اینها نه پول دارند و نه قدرت قانونی اما حضورشان مشکل را حل کرده است. حضورشان در پیگیری مطالبات کارگران بر دستگاه های نظام اثر داشته و این کار خوبی بوده"(۹۸/۳/۱) محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
🇮🇷 استقلال سه نبش! (درباره چند ضلعی توهین به آیت الله صافی) 1⃣ نبش اول: استقلال حوزه استقلال حوزه از حکومت در عین همکاری، به لحاظ نظری خود رهبر انقلاب است.۱ در شمارش فروضِ نسبت حوزه و حکومت فقط این فرض را درست می دانند:" فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه علمیه مستقل از حکومت که همکار حکومت است. کار خود را در مجموعه عظیمی که امروز بر دوش همه است انجام می دهد. وابسته به دولت نیست اما به دولت کمک و از آن پشتیبانی می کند. به آن خدمت می دهد آنرا نصیحت و راهنمایی می کند و مقررات اسلامی را به آن می شناساند".۲ نیروهای ولایی و انقلابی حتی اگر راهنمایی و نصیحت مرجعی -بلکه مجتهد و فاضلی- را درست ندانند، نباید آنرا "سراپا غلط" و آن مرجع را بعنوان "مقلدِ سیاسی نیروهای سکولار" مذمت کنند! می توانند حرف درست بنظر خودشان یا بیان رهبری را محترمانه تبیین کنند. خود می دانند حرف و حتی بیانیه یک مرجع، فوری عمل و اجرائی نمیشود که نگران "ناصواب" بودنش باشند(نمونه اش بیانیه همین مرجع در ابطال بود)! آن تعابیر موهن در نقد موجب این موج و برخی آدمها و جریانهای خاص شد، تا آن نصیحت کنج اتاق حالا بنام دفاع از مرجعیت، الزاما حرف درستی القاء شود! 2⃣ نبش دوم: استقلال ایران استقلال حوزه هرچقدر هم لازم، دربش به خیابان استقلال ایران باز میشود. با یک حکومت جبّار دست نشانده، چیزی از حوزه نمی ماند که از استقلالش بپرسیم! متقابلا اندیشه استقلال کشور با فتاوای جهادیه و تحریمیه(تحریم اجناس خارجی)، برای جوانان انقلابی بوده است. "اصل اغاظه"(آیه ۱۲۰توبه، مبنی بر عمل صالح بودن ورود به میادینی که موجب غضب کفار و دشمنان است) را تفاسیر حوزه به جوانان آموخته است.۳ طلاب بصیر در کنار ، فتوای تحریم امتعه خارجیه ایشان برای حفظ استقلال اقتصادی ایران را هم دیده اند.۴ به مبانی این فتوا، پرداخته اند که چگونه مصرف محصولات "شرکت اسلامیه" -مقابل اجناس بیگانه- "جهاد اقتصادی و به منزله جِد و شهادت در رکاب امام زمان(ع) است"اگر امروز براساس این مبانی و فتاوا، اشکالی صغروی بر مرجعی عظیم الشان بگیرند، حوزه را حوزه و مرجعیت را نگهبان استقلال ایران می خواهند. اگر صرف مذاکره و ارتباط(بدون آسیب به استقلال)، با تنها دولت جبّار مورد قهر ملت ایران، بهبود معیشت را موجب می شد، در ۸سال گذشته شده بود. امروز دولت ایران از قاجار کمتر نیست که مراجع بزرگ وقت رساله دعوت به مقاومت خود را به عباس میرزایش تقدیم و به نام او صادر کردند. 3⃣ نبش سوم: استقلال قوه قضائیه اینکه دادگاه بتواند مستقل از اجزای دیگر حکومت، پشتیبان حقوق فردی و اجتماعی باشد هم، در گرو دو استقلال قبل است. روزی که احمد رشیدی مطلق روحانیت شیعه را استعمار سیاه و همکار با استعمار سرخ شوروی خواند و امام خمینی را ماجراجو، وابسته به مراکز استعماری و جاه طلب می خواند(!)، قوه قضائیه ایران به تبع حکومت پهلوی، استقلالی نداشت که از حوزه، مرجعیت و اقلا شخص امام بعنوان یک شهروند، دفاعی کند. امروز اگر دادستان کل، هوادار مواضع رسمی حکومت را به اتهام توهین به منتقدِ سیاست خارجی، تحت پیگرد می نهد، می خواهد را نمایش دهد که جای خود "بیش باد" دارد؛ اما باید بداند بین کلمات موهنی که در جهت استقلال ایران و حفظ میراث مراجع سلف حوزه ی مستقل، انشاء شده با توهین کنندگان دست نشانده و وابسته برای زدن مبانی استقلال یا مرجعیت شیعه، فرق بسیار است. • چه خوب و به جا است مثل آیت الله سیستانی توهین کننده خود را ببخشد و مانع پیگرد قضایی شود.۶ ظاهرا صفح پیامبرانه بهتر توهین را از نقد، پیرایش می کند و پیگرد قضائی را حداقلی و برای مهره های مامور نگه می دارد. 📝 محسن قنبریان ۱۴۰۰/۸/۹ ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🇮🇷 استقلال سه نبش! (درباره چند ضلعی توهین به آیت الله صافی) 1⃣ نبش اول: استقلال حوزه استقلال حوزه ا
📎پی نوشت: ۱. به لحاظ نظری حرف دقیق و درستی است اما برخی رویه های حوزه یا اجزای حکمرانی عملا این استقلال و بودن در نهاد اجتماعی در عین همکاری با حکومت را نقض می کند که جای دیگر اشاره وار گفته ام و تلخیصی از آن را بارگذاری کرده اند: https://eitaa.com/sedayehowzeh/28427 ۲. رهبر انقلاب ۷۴/۹/۱۶ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2776 ۳. برای نمونه ر.ک: تفسیر رهنما ج۷ص۲۳۶/ تفسیر نور ج۳ص۵۲۰ و... ۴. ر.ک: مجله نور علم دوره دوم ش ۵ ص۲۱ مقاله ده فتوای سیاسی مذهبی ۵.قسمتی از فتوای آخوند خراسانی/ ر.ک: غرب شناسی علمای شیعه احمد رهدار ص۸۷۷و۸۷۸ ۶. https://www.hawzahnews.com/news/896405/ ☑️ @m_ghanbarian
⚠️این ایام یکی دو ماجرا ، سوژه پرداختن وسیع به نماز جمعه در فضای حقیقی و مجازی شد؛ اما جای ائمه جمعه در این گفتگوها خالی بود، همانطور که جای اکثریت مردم در نماز جمعه خالی است! ائمه جمعه کارمندان شورای سیاستگذاری نیستند، منصوب برای امامت اند نه مأموم ائمه جمعه مرکز و استان. هریک از ما در آنها نخبگان و مفاخری هم سراغ داریم! نمیدانم چرا وقتی بحث از نماز جمعه مسأله میشود هم باز چیزی نمی گویند؟ اقلا از نظرات رئیس شورای سیاست گذاری و رویه موجود مستدل دفاع کنند! می توانم قسم بخورم در سکوت بعضی این می گذرد که: الباطل یموت بترک ذکره! (باطل با نپرداختن به آن، از بین خواهد رفت) و تا پرسش و نقد، حرف مفت و باطل تلقی شود و پاسخی شکل نگیرد ، اصلاحی شکل نمی گیرد نه در ذهنیت مردم نه در جانب جمعه! محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیل سریال بازی مرکب در برنامه رینگ با عینک اقتصادی. خیلی‌ها اعتقاد دارند این فیلم یک فیلم ضدسرمایه‌داریه. آیا اینطور است؟! این برنامه را در لینک زیر به طور کامل ببینید: https://www.aparat.com/v/9tkGT/ ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi ➕ نقد دکتر حسین سرآبادانی تفرشی را هم اینجا بخوانید: http://fdn.ir/62868
2-درس گفتار نظری-کاربردی عدالت اجتماعی.mp3
24.45M
درس گفتارهای نظری-کاربردی درباره عدالت اجتماعی 📌جلسه دوم ۱۴۰۰/۷/۱۲ حجت الاسلام قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ نکات مطرح شده در درس گفتارهای نظری_کاربردی درباره عدالت اجتماعی حجت الاسلام محسن قنبریان 🗓۱۲ مهر ۱۴۰۰ 📌 🔸 چگونگی شناخت و کشف فعل عدالت خواهانه در مقام اثبات سوالات جلسه دوم: 1- معیار تشخیص عدالت چیست و چگونه می توان فهمید امری عادلانه یا تبعیضی است؟ 2- مرجع تشخیص عدالت چه کسی است؟ 🔹 توضیح سه مفهوم عدالت و تبعیض و جور: * عدل: گاهی در مقام کنش است که به معنای اعطاء استحقاق می باشد و گاهی در مقام وضعیت و منشأ این استحقاق را شهید مطهری، دو علت فاعلی و غایی ذکر می کند: - علت فاعلی به معنای کنش گری شخص مثل حیازت - علت غایی به معنای غایت فعل دیگری بودن مثل ارث * جور: جائر در لغت یعنی کسی که پرت افتاده است. جور -با توجه به معنای عدل-، به معنای عدم رعایت استحقاق ها مطلقا است. * تبعیض: تفاوت گذاشتن بین دو مستحق و اعطاء حق یکی و عدم اعطاء به دیگری. امیرالمومنین ع فرمود: از ارکان راهبری کردن به سمت عدالت، فراگیر کردن (استقصاء )درعدالت است.۱ 🔸 سنجه‌های عدل؛ آیه 25 حدید، سه سنجه برای عدل قرار داده است: ۱- بینات ۲- کتاب و اجتهاد ۳- میزان یا شاخص‌ * سنجه اول؛ بینات: در مقابل مبیّن ها و به معنای چیزی که خودش واضح و غیر اجتهادی است و همه آن را قبول دارند و فرقی بین مجتهد و عامی و ولی امر و ... نیست. و همین سنگ زیرین است وگرنه پارادوکس و دور پیش می آمد مثلا تشخیص پیامبر راستین از دروغین، دین ساختگی از واقعی به وسیله بینات است که مردم خودشان می فهمند. لذا امیرالمومنین ع فرمود:" خدا را با خدا بشناسید و رسول را با رسالت و اولی الامر را با امر به معروف و عدل و احسان." یعنی ملاک تشخیص امام معصوم را نیز به مردم داده اند.۲ رهبری در طرح کلی اندیشه اسلامی می‌فرماید: «اگر دینی را دیدی که در جهت عکس فلسفه ادیان(قسط) حرکت می‌کند، بدان یا الهی نیست یا خرابش کرده اند.» پس معلوم می شود که معیار، در دست عامه مردم هست که یک دین را بسنجند. مثلا در زمینه‌ی اقتصادی، رهبر انقلاب برای بینات به اینها مثال می‌زند: " کم کردن فاصله ها، دادن فرصت های برابر، تشویق درستکار، مهار متجاوزان به ثروت ملی، مناطق دوردست کشور و مناطق فقیر را مثل مرکز کشور زیر نظر آوردن و...» که اینها را همه می فهمند و نیازی به اجتهاد ندارد. * سنجه دوم؛ کتاب و اجتهاد: مسائلی که نیازمند بحث و بررسی است مثلا آیا حقوق کسی که علم بیشتری دارد و کارش تاثیر بیشتری در جامعه می گذارد با کسی که کار کمتر و ساده‌تری دارد باید برابر باشد یا خیر؟ در اینجا عدالت، برابری حقوق ها است یا نابرابری؟ اگر تفاوت حقوق، عدالت است، تا چه اندازه؟! به عبارت دیگر آیا علم و تاثیرگذاری بیشتر، استحقاق بیشتری را موجب می شود تا حقوق بیشتری دریافت کند یا حقوق برای سیر کردن شکم است و فرقی بین شکم او و خانواده اش با دیگری نیست و علمش، موجب جایگاه اجتماعی بالاتری شده است. مثال دیگر اینکه آیا مدرسه خصوصی داشتن، نقض عدالت آموزشی است؟! اینها نیازمند بررسی و اجتهاد است و برخورد با این مسائل، باید نسبت به برخورد با بینات، متفاوت باشد؛ باید به اندازه کافی در جامعه بحث صورت بگیرد تا مسئله روشن شود که عدالت است یا خیر؟ * سنجه سوم؛ میزان و شاخص: بعد از کتاب و اجتهاد، در تطبیق نیز نیازمند شاخص هستیم؛ مثلا بعد از اینکه اجتهاد کردیم که فاصله حقوق کارمندان دولت باید کم باشد، در مرحله انجام آن، حقوق به صورت پلکانی افزایش یابد یا درصدی تا فاصله طبقاتی ایجاد نشود؟ یا مثلا اینکه یارانه به صورت نقدی باشد یا به صورت پنهان؟، نیازمند شاخص هستیم که همه جنبه ها را لحاظ کند تا به ضد خود تبدیل نشود. مثال واقعی آن که در سال ۸۰ رخ داد و حقوق کارگران افزایش یافت اما در همان سال اخراج حداکثری کارگران را نیز داریم، به دلیل نداشتن شاخص است. ☑️ @m_ghanbarian
✍️ نکات مطرح شده در درس گفتارهای نظری_کاربردی درباره عدالت اجتماعی 🔹 نمونه شاخص کلی در روایات ۳: دوست داشتنی ترین تصمیم در کارهای سیاسی و حکمرانی، باید این 3 ویژگی را داشته باشد: ۱- میانگین‌ بیشتری از حقوق لحاظ شود. ۲- عدل عمومی تری را در بربگیرد. ۳- رضایت عمومی بیشتری را شامل شود. 🔸 شاخص های عدالت اجتماعی در قانون اساسی: 1- عدالت به معنای برابری (مانند عدم تبعیض جنسیتی، عدم تبعیض منطقه ای، حق رأی) 2- عدالت اقتصادی به معنای رفاه عمومی (مانند توسعه انسانی، نرخ بیکاری، تورم، آزادی اقتصادی) 3- عدالت اجتماعی (مانند شاخص آموزش، نسبت بیمه شدگان به کل جمعیت، امنیت اقتصادی) 4- عدالت سیاسی (مانند حق اعتراض مردم و پاسخگویی حکومت، آزادی مطبوعات، نرخ مشارکت مردم در انتخابات)۴ 5- عدالت حقوقی و قضائی (کنترل فساد، نقش قانون) وزن هرکدام در قانون اساسی نیز مشخص است اما عدالت سیاسی و عدالت قضائی، وزن و اهمیت بیشتری دارند.۵ در ادامه آیه 25 حدید می‌گوید که عدل را مردم، به ‌پا کنند و این به معنای مقصر بودن مردم درجایی که عدالت نیست، نمی باشد بلکه به معنای این است که حکومت زمینه را فراهم کند تا کنش گران و صنوف مختلف مردمی، بتوانند به سمت عدالت پیش بروند پس باید به «فناوری اجتماعی اقامه قسط توسط مردم» توجه کرد که ظرفیت هایی در قانون اساسی نیز وجود دارد مانند شوراهای کارگری و انجمن های اسلامی در همه صنوف. ❗️اگر سیاست دولتی به سمت عدل باشد اما همه را خود انجام داد و تشکل های مختلف مردمی احیاء نشوند، کاری ناقص و موقت است. ......................................... 1. غرر الحکم، ص 400 2. کافی، ج 1، ص 85 3. عهدنامه مالک اشتر 4. در فرهنگ اسلامی، شروع عدالت با عدل سیاسی (امام عدل) است و به لحاظ رتبه، عدل سیاسی مقدم بر عدالت های دیگر است و امام عادل نیز به طور آزادانه و با انتخاب مردم می آید نه با زور و غلبه شمشیر لذا دوگانه عدالت – آزادی از اساس غلط است 5. برای مطالعه بیشتر: کتاب «شاخصی برای عدالت» چاپ مرکز رشد دانشگاه امام صادق ع ☑️ @m_ghanbarian
🌀 خبرنگار مجله تایم آمریکا: شما زندگی خیلی منزوی‌ای داشتید؛ شما اقتصاد جدید و حقوق روابط بین‌المللی را مطالعه نکرده‌اید؛ تحصیل شما مربوط به علوم الهی است؛ شما در سیاست و گیر و دار یک زندگی اجتماعی درگیر نبوده‌اید؛ آیا این، در ذهن شما این شک را به‌وجود نمی‌آورد که ممکن‌است عواملی در این معادله باشد که شما نمی‌توانید درک کنید؟ امام خمینی: ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی‌ای که تابه‌حال به‌واسطه آن، تمام مسائل جهان سنجیده می‌شده است را شکسته‌ایم؛ ما خود، چارچوب جدیدی ساخته‌ایم که در آن، عدل را ملاکِ دفاع و ظلم را ملاکِ حمله گرفته‌ایم؛ از هر عادلی دفاع می‌کنیم و بر هر ظالمی می‌تازیم؛ حال شما اسمش را هرچه می‌خواهید بگذارید. ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمان‌ها و شوراها را بر این پایه بنا کنند؛ نه بر پایه نفوذ سرمایه‌داران و قدرت‌مندان که هر موقعی که خواستند هرکسی را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمایند. آری با ضوابط شما، من هیچ نمی‌دانم و بهتر است که ندانم. ۹ آذر ۱۳۵۸ / صحيفه امام ج١١ ص١٦٠ محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
❗️آقای حاج علی اکبری اینها را هم منع کنید❗️ ۱از۲ می فرمایند: "طبق نظر امامین انقلاب طرح اینگونه مسا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چالش خطبه مصداقی ! • گرچه هنوز از نهاد نماز جمعه را (نه صرف سخنرانی) میدانم؛ • گرچه مطالبه قبل از دادگاه و حکم در خطبه، نداشته و ندارم؛ • اما اینکه "خطبه" -چون مصداق "ذکر" در آیه تشریع نماز جمعه است- خصوصیت دارد و مطلقا نمیشود مصداق(نه فقط نام مفسد) درش گفت، حرف بی مبنایی است؛ مثال نقض بی شمار است! • اینکه بین امام جمعه ای که حاکم یا قاضی است با غیر او فرق نهادن هم در این خصوص فارق موثری نیست. پرداختن به (مثلا تبعیض آموزشی و تفاضل های بالای حقوقی و...) یا ورودهای موردی و منطقه ای مثل در منطقه شان (هفت تپه و ماشین سازی و...) نه نام بردن از مفسد است نه حکم کردن، پس قاضی یا حاکم بودن امام جمعه مدخلیتی ندارد. • این خطبه را آیت الله خامنه ای در امام جمعه بودن (بدون سمت قضائی یا حاکم بودن) خوانده؛ اگر جای خرمشهر، هفت تپه و جای آن روزنامه از رسانه های توجیه گر امروز نام می برد، خطبه اش باطل بود؟! برای "استقلال" میشود خطبه اینجور مصداقی خواند برای "عدالت" نه؟!! ☑️ @m_ghanbarian
🔰 عدالتِ مظلوم! گذاشتن دو مُهر روی هم در مساجد، سؤال عده ای میشود؛ و از ضوابط فقه جواب می گیرد. در بین ۲/۲ میلیون کارمند دولت، بیش از ۱۲۸ هزارنفر از کارمندان شرکتهای دولتی، میانگین ۲۶میلیون حقوق از بیت المال می گیرند(تا ۵۲میلیون هم پیدا میشود!)۱ تعداد زیادی از کارمندان هم حقوقشان ۳/۵ میلیون است! ❓دسته اولی ها چند مُهر روی هم گذاشته اند؟!! اگر عدالت در کارگران، برابری دستمزد با بهره وری نیروی کار هم باشد، یعنی سهم ارزش افزوده ای که در تولید آفریده را بگیرد؛ باز الان فقط یک سوم را می گیرد و کفاف زندگی اش نمی شود! ❗️کارگر مُهر ندارد! • بلاتشبیه: مردی پس از عاشورا از فرزند خلیفه دوم پرسید: خون پشه در لباس احرام چه حکمی دارد؟! -: تو از کدام سرزمینی؟! -از عراق! عبدالله بن عُمر رو به مردم کرد و گفت: این مردمان را بنگرید که خون فرزند پیامبر(ص) ریخته شد، تماشا کردند؛ حال آمده اند از خون پشه می پرسند! ۲ •پ.ن: در مثَل مناقشه نیست؛ خون پشه در احرام هم حکمی دارد و حاجی هم تکلیفی، اما وقتی اولویت ها اینقدر گم میشود، فقه و شرع را هم مضحک می کند! ۱.گزارش دیوان محاسبات دی ۹۹ ۲.ر.ک: صحیح بخاری ج ۵ ص۲۲۳۴ محسن قنبریان ☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
📖سلسله بحث #درس_های_نهج_البلاغه جلسه هفدهم ۱۴آبان۱۴۰۰ 🔸 توصیفی تازه از امام عصر(ع) #شرح_خطبه_۱۸۲ ح
📖سلسله بحث درسهای نهج البلاغه جلسه هفدهم ۱۴آبان۱۴۰۰ هیات راه فاطمه(س) قم 🔸 توصیفی تازه از امام عصر(ع) ۱۸۲/ چکیده بحث • خطبه از نُوف بِکالی در سال۴۰ و اواخر عمر حضرت امیر(ع) نقل شده است. فرازهای اول در توحید و عبرت است. • فقره مورد بحث درباره امام زمان(ع) : "برای حفظ حکمت، زرهی که حافظ آن است برتن کرده، حکمت را با آدابش در برگرفته، توجه خاص به آن نموده و آنرا به خوبی شناخته و یکسره به آن پرداخته، حکمت گمشده ای است که همواره در جستجوی آن است، نیاز اوست و پیوسته در طلب آن است" - حکمت به لحاظ ادبی، نوعی محکم کاری و کار محکمی است که سستی و رخنه در آن راه ندارد. اگر برهان را حکمت می گویند بدین خاطر است.۱ - حکمت، عملی هم دارد که معصومی نیازمند آن باشد چنانچه در خطبه ۱۵۰ گفتیم حضرت حجت(ع) حتی در زمان غیبت از این حکمت عملی برکنار نیست؛ جمع هایی را پراکنده و پراکندگی هایی را اجتماع می بخشد بدونی که مضرّ به غیبت کبری باشد! ۲ • توصیف خاص: "فهو مُغتَرِب اذا اغتَرَبَ الاسلام" - مغترب: درباره شخص یعنی پنهان شدن، مهاجر شدن/ درباره غیر شخص(مثل اسلام) یعنی افول کردن، غروب کردن - در فقه اللغه: هرجا حروف "غ" و "ر" در کلمات عرب باشد، دلالت بر پستی، پایینی، از بالا به پایین آمدن و افول کردن است - به لحاظ بلاغت: جمله اسمیه مخصوصا وقتی با "اذا" زمانیه باشد، دلالت بر استمرار دارد. ⬅️پس یعنی: او همواره در مهاجرت و اختفاء و افتادن از مقام و جایگاه است در تمام دوره غروب و افول اسلام. 🔅 نسبت امامِ اسلام با دینِ اسلام، در واقعیت و مقام ثبوت این است که هروقت اسلام در اوج واقعی و وسعت منهج است، امام آن هم در جایگاه خود است. به لحاظ انکشاف و مقام اثبات، جایگاه امامِ اسلام، حاکی و نماگر وضع اسلام است.(دقت کنید): - حضرت امیر(ع) فرمود: "این دین اسیر به دست اشرار است"۳ نماگر آن خانه نشینی و اسارت حضرت بود. - در زیارت ناحیه مقدسه درباره سال ۶۱ هجری می فرماید:"قد قتلوا بقتلک الاسلام"! این تو (امام حسین) نبودی که کشته شدی، اسلام بود که کشتند! - اینجا هم می خوانیم: غروب اسلام علامتش، مغترب شدن امام زمان(ع) است. • این افول و مهاجرت -با انجام آن کارکردهای ولاء سیاسی خطبه ۱۵۰ در عین غائب بودن- ادامه می یابد تا حضرت خسته و بریده میشود ! -می فرماید:"مثل شتری خسته که از راه رفتن باز ماند، دم بر زمین می نهد؛ از خستگی سینه و گردن را به زمین می چسباند"! -اینرا باید بیابیم که همانکه در غیبتش "بردگی هایی را باز و برده هایی را آزاد می کند" (خطبه۱۵۰) ، روزی خسته و بی صبر میشود! همو که غیاث است روزی مضطر میشود! او هزار سال درد و رنج بشر دیده و دویده، برای کشته های جنگهای جهانی هم گریسته، بر ۴۰میلیون سرخپوست هم نالیده، گمشده های اسکیمو هم او را فریاد رس دیده اند۴ اما روزی این صبر به نهایت می رسد و فرج می خواهد. • سه روایت که همین فرازها را به زبان صریح می گویند و امام زمان(ع) را مصداق آیه ۶۲ نمل(امّن یُجیب المضطر اذا دعاه...) می شمارد.۵ *(تفصیل را در فایل صوتی بشنوید) .................................... ۱. ر.ک: تفسیر المیزان ج۳ص۳۹۵ ۲. دراینباره صوت و چکیده جلسه۱۵ را ببینید ۳. نامه۵۳ نهج البلاغه ۴. ر.ک: روزنه هایی از غیب آیت الله سید محسن خرازی ۵. ر.ک: بحارالانوار ج۵۱ص۴۸ وص۵۹/ و هم تفاسیر روایی ذیل آیه۶۲ نمل ☑️ @m_ghanbarian