نوشته های من
چوب ها با هم متفاوتند؛ ... چوب ممکن است خارهای خشک بیابان باشد، ممکن است فراوری شود و بشود کاغذ یا
چه چوب بوته های خار بیابانی باشد که اصلا خلق شده اند برای سوختن و و چه چوب درخت گردو گردو...
چوب تا چوب است، خواهد سوخت؛ هرچند دیر و با مقاومت فراوان ولی خواهدسوخت. حتی اگر به آن روغن جلا هم بزنند و یا مرطوبش کنند، آتش انقدر شرارت آفرینی خواهد کرد که چوب را از بین خواهد برد.
مثلا چوبهای بیابانی خشک را وقتی که در آتش میریزند، بدون هیچ مقاومتی خودشان را در آتش رها میکنند و صورت سرخ آتش را همچون معشوقی، خواهند بوسید و در دامان آتش رها خواهند شد.
یا چوبهایی که مرطوبند؛ آتش اگر آتش باشد، پس از مدتی هرچند طولانی، آنقدر دور و بر چوب میپلکد که بالاخره چوب، خود را تسلیم آتش میکند و اینجاست که آتش با آغوشی باز، او را در خود هضم میکند.
نئوپانها هم که منافقند؛ انقدر خوب فراوری شده اند و صیقل یافته اند که هرکه آن ها را ببیند، گمان میکند در استحکام و مقاومت، هیچ کم ندارند؛ در حالیکه کافیست آتش ببینند؛ نه اثری از زینت هایشان میماند و نه اثری از خودشان.
#اندیشه
#داستان_چوب
#قسمت_دوم
@mhmm110