eitaa logo
نوشته های من
268 دنبال‌کننده
237 عکس
185 ویدیو
59 فایل
قانع‌بہ‌همینےکہ‌دوچشمت‌بیناست؟ دلت‌چطور؟ محمّدحسیݩ‌مطھڕ؎ھستݦ🌱 @m_h_motahari [کپی‌‌مطالب‌باذکرنام‌وبی‌ذکرنام، جهت‌اعتلای‌کلمه‌ی‌اسلام واجب‌ مؤکده🕊] لینک کانال https://eitaa.com/m_h_motahari1 صفحه ویراستی https://virasty.com/m_h_motahari
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرمرد هرروز چهل گوسفند و بز را روبراه می‌کرد سه گاو شیرده را رسیدگی می‌کرد سه هکتار زمین پر از درخت سیب و هلو و گلابی را آبیاری و هرس و مراقبت می‌کرد نزدیک ده کارگر را نان می‌داد مزرعه‌اش پر بود از محبت و پیوند. همسرش هرروز چهل کیلو شیر می‌دوشید بیست کیلو ماست می‌زد پنج کیلو کره می‌گرفت خانه‌اش پر بود از صفا و عشق مادرپسری پر بود از صدای بازی بچه‌ها پشت سر این دو فرشته در روستا، چقدر دعا بود و احترام و اطاعت. @mhmm110
•بی‌وفا• در دنیایی زندگی می‌کنیم که به قیافه‌ها و خویشاوندی‌ها و قومیت‌ها و ثروتمندی‌ها و رزومه‌ها و موفقیت‌ها نگاه می‌کنند. وقتی‌که مطلع می‌شوند تو گوشه‌ای از دنیا را مالک شده‌ای یا تکه‌ای از دارایی‌های حقیر را تصاحب کرده‌ای یا چند کلمه‌ای به پیش یا پسِ نام تو افزوده شده‌است و عناوینی را در کنار نامت اضافه کرده‌ای، به تو امان نفس‌کشیدن نمی‌دهند. @mhmm110
31.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین‌جان ما به عشق تو یک جان بدهکاریم ما را هم می‌پسندی؟ @mhmm110
حسین‌جان♥️ تشنگی و خستگی و بدن‌درد و بیماری و معطلی پشت دروازه‌های یک شهر؛ این‌ها همه دردهایی‌است که تو و خانواده‌ات داشتند. از عاشورا به بعد؛ تا همین روزها در شام و کوفه و کربلا و بیابان‌های شمال عراق اگر زیارت تو و دیدن تو، خستگی و تشنگی و معطلی و ‌درد و بیماری نداشته‌باشد، لطفی ندارد. @mhmm110
حسین‌جان♥️ هوای قلب زینب را از همان بالا داشتی؛ وقتی‌که دلش می‌گرفت، مثل همیشه برایش قرآن می‌خواندی. وقتی‌که دلهره، مضطربش می‌کرد، با نگاه قشنگت، دلش را آرام می‌کردی. @mhmm110
•اینجا• خسته می‌شویم؛ از ما پذیرایی می‌کنند گرسنه می‌شویم؛ اطعام می‌کنند تشنه می‌شويم؛ آب دستمان می‌دهند کسی را گم می‌کنیم؛ محترمانه هواداری می‌کنند تا پیدا کنیم اینجا کسی غریب نمی‌ماند اینجا شیفتگان حسین فاطمه نمی‌گذارند زائرانش سختی ببینند. ولی سکینه، این شب‌ها گرسنه بود تشنه بود معجرش سوخته‌بود خسته بود و غریب سکینه دختر حسین بود سکینه همه‌ی این‌ها را داشت ولی کسی احترامش نکرد @mhmm110
30.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین‌جان♥️ خدا زینب را دوست داشت؛ محبت تو را در دلش انداخت و تو شدی همه‌ی زندگی او. و خدا زینب را دوست‌داشت؛ او را و دو پسرش را و جوانیش را و عاطفه‌اش را و آبرویش را فدای تو کرد. @mhmm110
اینجا خسته می‌شویم؛ از ما پذیرایی می‌کنند گرسنه می‌شویم؛ اطعام می‌کنند تشنه می‌شويم؛ آب دستمان می‌دهند کسی را گم می‌کنیم؛ محترمانه هواداری می‌کنند تا پیدا کنیم اینجا کسی غریب نمی‌ماند اینجا شیفتگان حسین فاطمه نمی‌گذارند زائرانش سختی ببینند. ولی سکینه، این شب‌ها گرسنه بود تشنه بود معجرش سوخته‌بود خسته بود و غریب سکینه دختر حسین بود سکینه همه‌ی این‌ها را داشت ولی کسی احترامش نکرد @mhmm110
اینجا وقتی بچه‌ای گریه می‌کند مادر بغلش می‌کند آبش می‌دهد نازش را می‌کشند با حوصله راه می‌روند تا در این گرما تاب بیاورد دختر حسین سه سالش بود؛ تشنه‌اش شد و دلتنگ بابا شد و گرمای عراق، بی‌تابش کرد آب به او دادند؟ نازش را کشیدند؟ در مسیر کوفه تا شام که خسته می‌شد، هوادارش بودند؟ وقتی دلتنگ بابایش بود، با او چه کردند؟ @mhmm110
34.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین‌جان♥️ بخاطر زینب بود که چندساعت بعد از علی‌ دوام آوردی؛ وگرنه پای پیکر ش جان داده‌بودی. @mhmm110
اینجا برای گذشتن از مرز و رسیدن به حسینِ‌فاطمه به گذشتن از آسایش‌ و دل‌بریدن از خودنمایی و رسیدن به درد تنهاییِ حسین نیازمندیم؛ هرکس اهل گذشتن و رسیدن بود، از مرز خواهدگذشت و به حسینِ‌فاطمه خواهدرسید. @mhmm110
زینب؛ بانویی که از اول عمرش تا کربلا، آتش مقابل او سربلند نکرده‌بود. امروز آتش جرأت کرده‌است تازیانه او باشد جرأت کرده‌است معجرش را بسوزاند جرأت کرده‌است چادر از سرش بکشد امروز آتش به خودش اجازه‌داده‌است دست به گیسوانی دراز کند که فاطمه آخرين‌بار در مدینه شانه کرده‌بود و به آن‌ها چشم‌چرانی کند. @mhmm110