eitaa logo
✍﷽ نکته های طلایی
956 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
کانالی که قراره مبلغ معارف قرآن و اهلبیت «علیهم السلام» باشد. 📩 انتشار با ذکر #صلوات آزاد است. 👌موضوعات: #اعتقادی #اخلاقی #تربیتی #احکام_شرعی در شش هشتک #متن_کوتاه #عکس_نوشته #نرم_افزار #کتاب #صوت #فیلم http://eitaa.com/joinchat/2202992642C3b84b8c62e
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 1️⃣ وقتی خدا کسی را انتخاب کند 😇 🔸ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ دورﻩ رﻧﺠﺮي 🧗🏻‍♂️ با تمام ﺳﺨﺘﻲ های ﻃﺎﻗﺖﻓﺮﺳﺎﻳﺶ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﻴﺪ . اکنون ﺟﻮاﻧﺎﻧﻲ که اﻳﻦ دورﻩ را ﮔﺬراﻧﺪﻩ ﺑﻮدﻧﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﺑﻮدﻧﺪ و به خود ﻣﺒﺎهات ﻣﻲکردند که ﻣﺒﺎهات هم داﺷﺖ. گذراندن ﻣﻮﻓﻖ اﻳﻦ دورﻩ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻲ ﺁزﻣﻮﻧﻲ ﺑﻮد ﺗﺎ ﻧﺸﺎن دهد که اﻳﻨﺎن زﺑﺪﻩ هاي ﺁن دورﻩ داﻧﺸﻜﺪﻩ ﺑﻮدﻩاﻧﺪ و چه ﺑﺴﺎ امیران ارﺗﺶ در ﺁﻳﻨﺪﻩ از ﻣﻴﺎن ﺁﻧﺎن ﺑﺎﺷﺪ. و ﻋﻠﻲ ﺻﻴﺎدﺷﻴﺮازي زﺑﺪه ی اﻳﻦ زﺑﺪﮔﺎن ﺑﻮد! 🔺ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻧﻔﺮ اول دوره رﻧﺠﺮی اﻋﻼم ﺷﺪ🥇. او ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ اﻣﺘﻴﺎزات اﻳﻦ دوره ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ را کسب کرده بود 🏆. ﻃﺒﻴﻌﻲ ﺑﻮد که همه ی هم دورﻩ ای هاﻳﺶ ﺑﻪ ﺣﺎل او ﻏﺒﻄﻪ ﺑﺨﻮرﻧﺪ. ﺁﻧﺎن می داﻧﺴﺘﻨﺪ به زودي او در ﻣﺮاﺳﻢ ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﻴﻠﻲ از دﺳﺖ ﺷﺎﻩ ﺗﻔﻨﮓ دورﺑﻴﻦ دار ﺟﺎﻳﺰﻩ خواهد ﮔﺮﻓﺖ، ﺟﺎﻳﺰﻩای که می تواند ﺁﻳﻨﺪﻩ صاحبش را در ﺟﺎدﻩ ﺗﺮﻗﻲهموار کند و..! ❗️❗️❗️اﻣﺎ اﻳﻦ ﻃﻮر ﻧﺸﺪ... ❌ ﮔﻮﻳﻲ ﺗﻘﺪﻳﺮ چنین ﺑﻮد کسی که ﻗﺮار است در ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻣﻴﺮ ارتش اﺳﻼم ﺑﺎﺷﺪ🎖، از دست ﻃﺎﻏﻮت ﭼﻴﺰي ﻧﮕﻴﺮد ﺗﺎ ﻓﺮدا نکته گیران بهانه اي ﺑﺮاي ژاژﺧﺎﻳﻲ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ! ﺑﺮاي ﻣﻌﺮﻓﻲ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن ﺑﻪ ﺷﺎﻩ اﻣﺘﻴﺎزات دو دوره ﭼﺘﺮﺑﺎزي و رﻧﺠﺮي را باهم اﺣﺘﺴﺎب کردﻧﺪ که در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻓﺮد دﻳﮕﺮي با اﺧﺘﻼف ﻧﺎﭼﻴﺰي از اﻣﺘﻴﺎزات ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان، نفر اول ﻣﻌﺮﻓﻲ ﺷﺪ. ﻋﻠﻲ نیز ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ. اﻣﺎ ﺳﺮﮔﺮد ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﺮوهان ﻧﭙﺬﻳﺮﻓﺖ . 💠شهید صیاد می گوید : ⏩ﻣﻦ ﻧﻤﻲ داﻧﺴﺘﻢ همین ﺗﻘﺪﻳﺮ هم زﻳﺒﺎﺳﺖ. از هر نظر ﺣﻖ ﻣﻦ ﺑﻮد که اول ﺑﺸﻮم ﺁن نفر اول هم اﻣﺘﻴﺎزش ﺑﺪ ﻧﺒﻮد، ولی ﭼﻮن ﭘﺴﺮﻋﻤﻮي او در آنجا اﺳﺘﺎد ﺑﻮد نمرات را ﻃﻮري دادﻩ ﺑﻮدﻧﺪ که او اول ﺑﺸﻮد . اﻳﻦ را ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﺮوهان ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺑﻮد که اول ﺷﺪن ﺣﻖ ﻣﻦ ﺑﻮدﻩ، ﻓﺮﺻﺘﻲ پیدا کرده ﺑﻮد و بررسی کرده ﺑﻮد. وﻗﺘﻲ که ﺑﻪ ﺗﻬﺮان ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ آمد درگوش ﻣﻦ ﮔﻔﺖ ﻓﻼن کس، ﺑﺮرﺳﻲ کردﻧﺪ و ﺗﻮ میﺗﻮاﻧﻲ اول ﺑﺸﻮي. ﺑﺮوم کاری کنم اول ﺑﺸﻮي تا از اعلی حضرت 🤴🏻 ﭼﻴﺰي ﺑﮕﻴﺮي ؟ ﺑﺎ ﻟﻄﻒ ﺧﺪا، روی ﻧﻔﺮﺗﻲکه از اﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﮔﺮوهان داﺷﺘﻢ (هنوز به ﻧﻔﺮﺗﻢ از ﺷﺎﻩ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻮد، یعنی تا ﺁن ﻣﻮﻗﻊ هنوز دوزاری ام نیفتاده ﺑﻮد که وﺿﻊ ﭼﻄﻮري اﺳﺖ و در این ﻣﻮﺿﻊ ﻧﺒﻮدم.) ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاهم. ﻣﻦ از حق کسی ﻧﻤﻲ ﺧﻮاهم، نیاز ندارم⏪. 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 2️⃣ امر به معروف استادانه 👌 🔸یک روز در یکی از قرارگاه ها صیاد از من پرسید: ➖فلانی! میزان شرکت رزمنده ها در نماز جماعت 🤲🏻به چه صورت است؟ ➖گفتم: اکثر رزمنده ها در نماز جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرکت می کنند، ولی تعداد شرکت کنندگان در نماز جماعت صبح کم است. ➖ایشان گفت: به همه اعلام کن که فردا قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر باشند. و من این کار را کردم. 🔺صبح همه در حسینیه حاضر شدند و صیاد بلند شد و گفت:⏩برادران! شما به دستور من که یک سرباز کوچک جبهه اسلام هستم، قبل از اذان صبح در حسینیه حاضر شدید، ولی به امر خدا که هر روز صبح با صدای اذان، شما را به نماز جماعت می خواند، توجه نمی کنید❗️⏪ این کار خیلی حاضران را تحت تأثیر قرار داد. 🎙 به نقل از : مسلم بهادری 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 3️⃣ زمین را پس بگیرید ♻️ 🔸در سال های جنگ، بنیاد شهید به تعدادی از خانواده های ایثارگران در یکی از شهرک های تازه تأسیس تهران زمین می داد. دوستان صیاد شیرازی که از نزدیک وضع مالی او را می دانستند، از رئیس بنیاد شهید خواستند به فرمانده نیروی زمینی که جانباز هم بود، قطعه زمینی اختصاص بدهند. رییس بنیاد هم که از زندگی او بی اطلاع نبود، موافقت کرد. دوستان برای این که او را در مقابل کار انجام شده قرار دهند، وام گرفتند و حتی خود نیز پولی فراهم کردند و دست به کار ساختمان سازی شدند🏘. 🔺تا این که در نیمه کار صیاد فهمید. چنان عصبانی شد 😠که حتی صدایش می لرزید. شاهدان ماجرا اذعان می کنند که هر گز او ر ا چنین ندیده بودند. ❌او حتی برای نخستین بار بر سر دوست قدیمی اش داد زده بود که:⏩ شما چطور توانستید بدون اجازه من دست به چنین کاری بزنید❓⏪ عصبانیتش که فروکش کرد، از آنان عذرخواست. گفت می داند آنان قصد خدمت به او و خانواده اش را داشته اند، اما او چنین استحقاقی ندارد. 📝 بعد برای رییس بنیاد شهید نامه ای نوشت به این مضمون: ⏩ اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می کنم به ازای رسیدن به مسکن، بهای گرانی را دارم می پردازم، آن هم ثمره همه مجاهدت های فی سبیل الله است ( اگر خداوند آن را تأیید فرماید) که قلبم رضایت نمی دهد چنین شود. لذا با توجه به این که خدا می داند، نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی دانم بلکه هم چنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم، عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم. قاطعانه اقدام فرمایید که ساختمان نیمه کاره مسکن این جانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است، به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم⏪ 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 4️⃣ جواب امام را چه بدهم 😔 🔸پیش از عملیات بدر، صیاد نظرش را صریحاً گفت که من مخالف اجرای این عملیات هستم. وقتی طرح ابلاغ شد، صیاد گفت: ⏩ از این لحظه که دستور صادر شده، من، از دیگرانی که این طرح را دادند، محکم تر خواهم ایستاد و هیچ تخطی ای را هم نخواهم بخشید⏪ 🔺 ایشان حقیقتا آخرین نفری بود که صحنه عملیات بدر را ترک کرد. می گفت می خواهم خدای من و امام من گواه باشند که من فقط نظر کارشناسی ام را دادم، اما در اجرا محکمتر از دیگران بودم. برادر «رحیم صفوی» خودش شاهد است. لوله تانک های عراقی دیده می شد و گلوله هایش جلوی پاهایمان می خورد. در چنین موقعیتی، بچه های سپاه 2 تا قایق تندرو🚤🚤 آورند، به آقا رحیم و صیاد و جمعی که آنجا بودند، گفتند سوار شوید، بروید. الان تانک ها می رسند. شما باید بروید، وگرنه اسیر می شوید. صیاد گفت:❗️من نمی آیم، من جواب امام را چه بدهم؟ من به امام قول دادم تا پای جان در این عملیات بایستم❗️ ➖فانسقه صیاد را 2،3 نفری گرفتند، جثه اش هم کوچک بود؛ ورزیده بود؛ ولی وزن سنگینی نداشت- بلندش کردند، انداختند توی قایق تندرو. ✅قایق 20،15 متر توی آب پیش رفت، صیاد خودش را انداخت توی آب و گفت بروید؛ نگران من نباشید. 2،3 نفر از اطرافیانش هم مجبور شدند از قایق بپرند پایین؛ نمی شد تنهایش بگذارند. خلاصه با مصیبتی او را برگرداندند. 🎙 به نقل از: علی آراسته 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 5️⃣ پیشانی سرباز را میبوسد 😚 🔸نیم ساعتی هست که جلسه ارزیابی تمام شده 📈 و افراد به اتاق های تعیین شده رفته اند. من نیز در اتاق نشسته ام و یادداشت هایم را مرتب می کنم، ناگهان صدای تیمسار به گوشم می خورد، از اتاق خارج می شوم و به سالن می روم. سربازی دمپایی به پا و آستین بالا زده، در حالی که در یک دست واکس و در دست دیگر فرچه دارد، در مقابل تیمسار ایستاده است. تیمسار کمی ناراحت به نظر می آید. به او می گوید:⏩ نه! پسرم! این کار شخصی است، هر کسی باید کارهای شخصی اش را خودش انجام دهد⏪بعد اضافه می کند: «پوتین 🥾 هیچ کس را واکس نزن،نه الان، نه هیچ وقت دیگر، پوتین هیچ کس را واکس نزن.» بعد پیشانی سرباز را می بوسد. سرباز ناباورانه تیمسار را نگاه می کند. به پوتین های تیمسار نگاه می کند. یکی خاکی و یکی واکس زده و تمیز است. تیمسار آنها را به داخل اتاق می برد. 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat
🌷﷽🌷 ❤️ ⏪ جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح 6️⃣ تفریح ممنوع ⛔️ 🔸سال 1364 طی سفری که به لبنان داشتیم، به طور غیررسمی میهمان «ژنرال طلاس»، وزیر دفاع وقت سوریه در منزلش شدیم. صیاد اصرار داشت که به جنوب لبنان برود و طلاس می گفت خطر دارد و نمی شود. بعد گفت: «شما دو، سه روزه آمده اید و این جا تفریح کنید و حالا که در جنگ نیستید، بروید زیارت. من هم سفارش می کنم شما را به جاهای دیدنی ببرند» ➖صیاد گفت:⏩ما زیارت رفتیم. هم رزمان من در سپاه و بسیج همه در جنگ هستند و من بنا به اوامر امام و رئیس جمهورم به این سفر آمده ام و الان هم کار سیاسی من تمام شده است. اگر همین حالا خداوند عمر مرا به پایان ببرد، باید بگویم در حال انجام دادن چه کاری بودم؟ زمانی که دوستان و فرزندان من می جنگند، بگویم من در حال تفریح در دمشق بودم❓ حالا که نمی توانم در آنجا بجنگم، این جا بین رزمندگان شما حضور پیدا می کنم تا اگر لحظه ای دیگر در این دنیا نبودم، لحظه مرگ پاسخی برای حضرت حق داشته باشم⏪ 📙 کتاب (( در کمین گل سرخ🌹)) 🌼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 1⃣ با معرفی هر دیگران را در زمينه سازی ظهور سهیم کنیم. ⬇️⬇️ 🆔 @m_serat