eitaa logo
🌷مهمانی شهدا 🌷
55 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
774 ویدیو
27 فایل
🌷حاج قاسم سلیمانی🌷 🍃والله والله والله،مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروزسکان انقلاب رابه دست دارد نشر با ذکر صلوات🍃 ارتباط با مدیر @Ashmaneha لینک کانال: 🆔 @m_setarehha
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🕋🕋🕋 🏴ادامه مطالب.......🏴 « محرم. » نوار مصاحبه شهید تورجی و خاطرات دوستان شهید. اواخر تابستان 1361 بود. به محض ورود به منطقه به لشكر 8 نجف رفتیم. کارت جنگی و پلاک را گرفتیم. همه گردانها مشغول آموزش و کسب آمادگی بودند. ما هم مشغول شديم. هنوز مدتی از حضور ما نگذشته بود كه از طرف فرماندهی اعلام كردند یک گردان به نام ضربت در حال شکل گیری است. بیشتر نیروهای این گردان آرپیجی زن بودند. قرار بود پس از یک دوره آموزش کوتاه، از این گردان در مواقع بحرانی استفاده شود. من و یکی از دوستان برای گردان ضربت انتخاب شدیم. یک ماه به صورت شبانه روزی مشغول آموزشهای سخت بودیم. زمان امتحان فرا رسید. تمام نیروها به منطقه ای در جاده دهلران منتقل شدند. هدف عملیات رسیدن به مرز و تأمین امنیت جادهها و آزادی منطقه شرهانی بود. عملیات در روزهای اول دهه محرم آغاز شد. برای همین نام عملیات را محرم گذاشتند. قرار بود بچه ها با عبور از رودخانه فصلی، سنگرهای دشمن را پاکسازی کنند. گردان ضربت هنوز وارد منطقه درگیری نشده بود. با شروع عملیات، باران شديدي باريد. رودخانه طغیان کرد. کار گره خورد. پشتیبانی خوب انجام نمیگرفت. دشمن از این فرصت استفاده کرد! نيروها جلو رفتند اما تانکهای دشمن بچه ها را دور زدند. چهار گردان از بچه های ما در حلقه محاصره قرار داشتند. شب بود که کامیونهای نظامی به مقر ما آمدند. فرمانده گردان بچه ها را توجیه کرد. ما باید با پشتیبانی دو گردان دیگر حمله میکردیم. باید با شکار تانکها حلقه محاصره دشمن را می شکستیم. حرکت نیروها به خوبی آغاز شد. هر دسته از آرپیجی زنها به یک سمت رفتند. آن شب را فراموش نمیکنم. بچه ها به خوبی جلو رفتند. همه زیر لب ذکر میگفتند. به نیروهای دشمن بسیار نزدیک شدیم. حمله آغاز شد. تانکهای دشمن مثل هدفهای متحرک بودند. تاریکی شب به ما خیلی کمک کرد. با یاری خدا بیشتر تانکهای دشمن منهدم شد. بچه‌هایی که در محاصره بودند خیلی روحیه گرفتند. آنها هم حمله کردند. تا قبل از روشن شدن هوا کل منطقه پاکسازی شد. تعداد زیادی از نیروهای دشمن به اسارت در آمدند. طرح گردان ضربت بسیار مفید بود. بچه های گردان، صبح فردا به مقر خود بازگشتند. کار این گردان برای مواقع حساس بود. چند روز بعد با پایان عملیات به اصفهان برگشتیم. این اولین باری بود که من در یک عملیات شرکت میکردم. ادامه دارد........ 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
. 🕋🕋🕋 🏴 امیرالمؤمنین‌ علی علیه السلام:🏴 ▪️ داوُوا اَلْغَضَبَ بِالصَّمْتِ ... ▪️ خشم را با سکوت درمان کنید ... 📚 غرر الحکم، ج 1، ص 276. 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
⚫️🔶 فراخوان رویداد طلافَنگ (ویژه طلاب استان اصفهان) اطلاعات بیشتر در: dte.bz/talafang دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان = @taghcheh1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕋🕋🕋 🏴 حضرت علی علیه السلام: 🏴 ▪️ ربَّ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِیه. ▪️ بسا کسی که با تمجیدی که از وی شده فریب خورده است. 📚 نهج البلاغه، حکمت 462. 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
@ostad_shojaeGhalb_17_ostadshojae_softgozar.com.mp3
زمان: حجم: 1.93M
اگه اضطراب زیاد داری... تند تند عصبانی میشی... حوصله نداری... بیماری داری... این دو تا کار رو انجام بده. ⛔️این صوت رو چند بار گوش بدین 🎙استاد شجاعی "مامان باید شاد باشه"‌ 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕋🕋🕋 🏴درد بی درمان یزید لعنت الله بعد از شهادت امام حسین علیه السلام🏴 ▪️یزید بعد از به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام به بیماری مبتلا شد که علاجی برایش پیدا نمیکرد. يكى از اطباى يهودى را براى معالجه طلب كرد، طبيب نگاهى به يزيد كرد و از روى تعجب انگشت حيرت به دندان گزيد. سپس با تدبير ويژه اى چند عقرب زنده از گلوى او بيرون كشيده و گفت: ما در كتب آسمانى ديده ايم و از علما شنيده ايم كه هيچ كس ‍ به اين بيمارى مبتلا نمى شود، مگر آن كه قاتل پسر پيغمبر باشد، بگو گناهى كرده اى كه به اين مرض گرفتار شده اى ؟! يزيد که شرمگین شده بود پس از لحظاتى گفت : من حسين بن على را كشته ام. ▪️يهودى بعد از اینکه این قضیه را دید به حقانیت اسلام ایمان اورد و انگشت سبابه خود را بلند كرد و گفت : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله... 📚مروج الذهب ج۲ص۲۷ 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
. 🕋🕋🕋 🏴ادامه مطالب.......🏴 « هدایت » 🏴نوار مصاحبه شهید تورجی و خاطرات دوستان🏴 دی ماه 1361 به منطقه برگشتیم. شهرک دارخوئین محل استقرار بچه های اصفهان بود. بعد از صحبتهای انجام شده به لشكر امام حسین(ع) منتقل شدیم. در لشكر پس از تقسیم بندی به گردان امام سجاد (ع) از تیپ یکم رفتیم. چند نفری از رفقا آنجا بودند. مدتی را مشغول آموزشهای رزمی و پیاده روی و... بودیم. اوایل بهمن به گردان حضرت رسول (ص) رفتیم. گردان سه گروهان صد نفره به نامهای عمار، ابوذر و یاسر داشت. من به همراه دوستان به گروهان ابوذر رفتیم. اخلاق و رفتار یکی از بچه های گروهان خیلی عجیب بود. او انسانی خودساخته و در اوج معنویت بود. یکبار موقع نماز در کنار او نشستم. در همان نگاه اول احساس کردم که سالهاست او را می‌شناسم. دستم را جلو بردم وسلام کردم. من مطمئن بودم او یکی از اولیاءالله است. نور معنویت در چهره اش موج میزد. ٭٭٭ محمدرضا در پایان یکی از برنامه‌های دعای کمیل در مورد این انسان آسمانی صحبت میکند. یکی از دوستان صدای او را ضبط نمود: قبل از عملیات والفجرمقدماتی بود. در مسجد گردان نشسته بودم. از دور نگاهش میکردم. حاالت عجیبی داشت. مدتی بود که کارهایش را زیر نظر داشتم. از دوستان شنیدم اسمش محمدحسن هدایت است. نماز تمام شد. برادر هدایت جلو آمد. با لبخندی بر لب سلام و علیک کرد. حسابی تحویل گرفت. انگار سالهاست که با من آشناست. با همان برخورد اول عاشق رفتارش شدم. رفته رفته احساس کردم که او در اوج ُ کمالات انسانی است. هر روز به سراغ او میرفتم. مانند یک مرید به دنبالش بودم. هر روز چیز جدیدی از او میآموختم. ویژگیهای یاران امام عصر (عج )در چهرهاش نمایان بود. نماز شبهایش ساعتها طول میکشید. اهل عبادت و تهجد بود. زمانی که همه از انجام کار شانه خالی میکردند برادر هدایت آماده کار بود. سختترین کارها را انجام میداد. هرکاری برای شکستن نفس لازم بود دریغ نمیکرد. برنامه هر صبح او بعد از نماز قرائت سوره یاسین و زیارت عاشورا بود. غروبها هم مشغول خواندن سوره واقعه میشد. صوت ملکوتی و زیبایی داشت. نه تنها من بلکه بیشتر بچه‌های گردان به دنبال او بودند. برادر هدایت مصداق یک مؤمن واقعی بود. هیچ عمل مکروهی از او سر نمیزد تا چه رسد به حرام! ً مطیع ولایت بود. اصلا جبهه آمدن او برای اطاعت از ولی فقیه بود. بعدها شنیدم كه او از حامیان شهید بهشتی بوده. از یاران حزب جمهوری. بارها توسط منافقین در اصفهان کتک خورده و تهدید شده بود. متأسفانه دودستگی موجود در بچه‌های انقلابی اصفهان به جبهه هم کشیده شده بود. گاهی مواقع برای نصب تصویری از شهیدبهشتی مشکل داشتیم. برخی افراد ساده لوح نه توان درک مسائل سیاسی را داشتند نه از کسانی که مسلط به این مسائل بودند تبعیت میکردند. برادر هدایت از این جریانات خیلی ناراحت بود. همیشه میگفت: مالک باید ولایت فقیه باشد. از محور ولایت نباید فاصله گرفت. نمیدانم چرا برخی در جبهه هم راه را کج میروند! ایشان در مقابل ناراحتی و اعتراضات ما میگفت: چیزی نگویید. اینجا جای صبر است. باید تحمل کرد. نباید به اختلافات دامن زد. هر زمانی که خسته بودم یا از درون احساس خستگی میکردم به سراغ او میرفتم. هیچگاه حتی در سختترین شرایط لبخند از لبانش جدا نمیشد. برخورد او در نهایت ادب بود. برادر هدایت خیلی کم حرف میزد. برای ما حدیث و روایت هم نمیگفت. اما دیدن چهره او انسان را متحول میکرد. انسان را به خدا نزدیک میکرد. او در معنویت بسیاری از بچه‌ها تأثیر داشت. بیشتر بچه‌های گروهان مثل او اهل نماز شب شده بودند. او با اینکه همسن من بود اما مانند یک معلم اخلاق در من اثر داشت. من نمیتوانستم حتی یک روز از او جدا شوم. بهمن ماه بود. رفت اصفهان برای مرخصی. در نبود او خیلی به ما سخت گذشت. اما خدا را شکر. برادر هدایت خیلی سریع برگشت! گفته بود: نمیتوانم بمانم. شهر جای ما نیست! باید برميگشتم. برای عملیات والفجر مقدماتی رفتیم به سمت فکه. اما خط دشمن شکسته نشد. چند روز بعد برگشتیم. روز اول نوروز سال 62 در مسجد گردان برنامه گرفتیم. برادر هدایت هم آمد. زیارت عاشورا خواند. حال عجیبی در بچه ها ایجاد شده بود. شک ندارم اين معنويت به خاطر ایمان درونی او بود. 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕋🕋🕋 ▪️اهمیت نگه داری کبوتر پاپَر در خانه، کبوتری که قاتلین امام حسین علیه السلام را لعنت میکند... 💐کانال مهمانی ستاره ها 🆔 @m_setarehha