eitaa logo
🌷مهمانی شهدا 🌷
54 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
674 ویدیو
26 فایل
🌷حاج قاسم سلیمانی🌷 🍃والله والله والله،مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروزسکان انقلاب رابه دست دارد نشر با ذکر صلوات🍃 ارتباط با مدیر @Ashmaneha لینک کانال: 🆔 @m_setarehha
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺 🌸 امام حسین علیه السلام:🌸 🍀 الخُلقُ الحَسَنُ عِبادَةٌ. 🍀 خوش اخلاقی عبادت است. 📚 کنزالعمال، ج 13، ص 151. 🆔 @m_setarehha
🌺🌺🌺 🌸راه برافراختن پرچم تمدّن نوین اسلامی🌸 🌿راهش تربیت نسلی است با یک خصوصیّاتی که آن خصوصیّات این‌ها است؛ 🌿یک نسلی باید به وجود بیاید : شجاع، باسواد، متدیّن، دارای ابتکار، پیش‌گام، خودباور، غیور؛ چنین نسلی لازم داریم. 🌿بایستی ایمان داشته باشد، سواد داشته باشد، غیرت داشته باشد، شجاعت داشته باشد، خودباوری داشته باشد، انگیزه‌ی کافی برای حرکت داشته باشد، توان جسمی و فکریِ حرکت داشته باشد، «« هدف را در نظر بگیرد، چشم را به اهداف دور متوجّه بکند» 🌿به تعبیر امیرالمؤمنین : « اَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَک»؛ 🌿زندگی خودش و وجود خودش را بگذارد در راه این هدف و با جدّیّت حرکت کند؛ 🌿در یک کلمه یعنی یک موجود انقلابی باشد. ۱۳۹۵/۰۷/۲۸ 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺🌺🌺 🌸 ادامه مطالب.......🌸 «« فانی فی الله»» «وصیتنامه شهید محمدرضا تورجی زاده» براستی (این وصیتنامه ها)انسان را به یاد شهدای صدر اسلام میاندازد. من شرمم میآید که خود را در مقابل این عزیزان سرشار از ایمان و عشق و فداکاری به حساب آورم. این جملات از حضرت امام ره است. ایشان بارها به مردم توصیه می‌نمود که وصیتنامه شهدا را بخوانید. محمد قبل از آخرین سفر وصیتنامه اش را آماده کرد. محل آن را هم گفت و رفت. وصیت او حاوی نکات بسیار عجیبی است. او در وصیتنامه اش میگوید: الحمدالله رب العالمین، شهادت میدهم که معبودی جز الله نیست. و برای رشد انسانها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمدابن عبدالله خاتم آنان است. او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی(ع) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفی نمود. شهادت میدهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال هست. امشب که قلم بر کاغذ میرانم، انشاءالله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم. در راه وظایفی که بر عهده ام گذاشته شده از ایثار جان و... هیچ دریغی ندارم. زمانی که قدم اول را در این راه برداشتم به نیت لقای خدا و شهادت بود. امروز بعد از گذشت این مدت راغب تر شده ام که این دنیا محلی نیست که دلی هوای ماندن در آن را بنماید. خدایا شاهدی که لباس مقدس سپاه را به این عشق و نیت بر تن کردم که برای من کفنی باشد آغشته به خون. خدایا همیشه نگران بودم که عاملی باشم برای ریخته شدن اشک چشم امام عزیز. اگر در این مدت براین نعمت بزرگ شکری در خور نکردم و یا از اوامرش تمردی نمودم برمن ببخش. خدایا معیار سنجش اعمال خلوص است. من میدانم اخلاصم کم است. اما اگر مخلص نیستم امیدوارم. اگر گناه و معصیت کورم کرده بینای رحمتم. با لطف و کرم خود مرا دریاب. که با لیاقت فرسنگها راه است. همرزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفته‌ام: بسیجی ها، سپاهی ها... این لباسی که بر تن کرده اید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها پس لیاقت خود را به اثبات برسانید. نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خود بیفزایید. نمازشب را وظیفه خود بدانید. حافظی بر حدود الهی باشید. در اعمال خود دقت کنید که جبهه حرم خداست. در این حرم باید از ناپاکی ها به دور بود. عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بر بگیرید. به دورش بچرخید. از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است. پدر و مادرم، سخن با شما بسی مشکل است. میدانم این داغ با توجه به علاقه‌ای که به من داشته اید بسیار سخت است. پدرم مبادا کمر خم کنید. مادرم مبادا صدای گریه شما را کسی بشنود. ً پدر و مادرم همانطور که قبلا مقاوم بودید در این فراز از زندگیتان نیز صبر کنید. با صبرتان دشمن را به ستوه آورید. دوست دارم جنازه ام ملّبس به لباس سپاه بوده و با دست شما در قبر نهاده شود. شما مرا از کودکی از محبان حسین علیه السلام و زهرا سلام الله علیها تربیت کردید. از طعن دشمنان نهراسید. نهایت و اوج محبت، فانی شدن در معشوق است. و من فانی فی الله هستم. همه باید برویم که انا لله و انا الیه راجعون. فقط نحوه رفتن مهم است. و با چه توشه ای رفتن. برادر و خواهرانم در زندگی خود، جز رضای حق را در نظر نگیرید. هر چه میکنید و هر چه میگویید با رضای او بسنجید. به خاطر یک شهید خود را میراث خوار انقلاب ندانید. اگر نتوانستم حق فرزندی و برادری را برای شما ادا کنم حلالم کنید. من همه را بخشیدم. اگر غیبت و تهمت و...بوده بخشیدم. امیدوارم شما هم مرا عفو نمایید. بخشیدم تا خدا هم مرا ببخشد. اگر جنازه ای از من آوردند دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسید: یازهرا سلام الله علیها ،از طرف من از همه فامیل حلالیت بطلبید. خدایا سختی جان کندن را بر ما آسان فرما. در آخرین لحظات چشمان ما را به جمال یوسف زهرا سلام الله علیها منور فرما. خدایا کلام آخر ما را یامهدي (عج) یازهرا سلام الله علیها قرار بده. خدایا در قبر مونسم باش که چراغ و فرش و مونسی به همراه ندارم. خدایا ما را از سلک شهیدان واقعی که در جوار خودت در عرش الهی در کنار مولا حسین علیه السلام هستند قرار بده. والسلام- محمدرضاتورجی زاده 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺 🌸 امام على عليه السلام: 🌸 🍀 لا هِمَّةَ لِمَهينٍ. 🍀 آدم حقير، همّت ندارد. 📚 ميزان الحكمه، ج 13، ص 51. 🆔 @m_setarehha
🌺🌺🌺 «یک شب نزدیکی‌های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار»‌ معمولاً عصرها به سر مزارش می‌رفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هق‌هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری می‌ذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم می‌فهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.» ‌ برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروب‌ها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»‌ ماجرای خواب ــ شهید مدافع حرم ــ حمید سیاهکالی 🆔 @m_setarehha
. 🌺🌺🌺 🌸یکی از تکان دهنده ترین جمله هایی که درفرهنگ بشری گفته شده، جمله زیر از امام علی علیه السلام در یکی از دعاهاي نهج البلاغه است. 🌿اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی "خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری" ✍یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرفم، انسانيتم، عدالتم، و....گرفته شده باشد و تبدیل به یک تفاله ای شده باشم ،که تو جانم را می گیری. و این همان جمله معروف است که می گوید: ما آمده ایم تا زندگی کنیم و قیمت و ارزش پیدا کنیم؛ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم. 📚نهج البلاغه ،خطبه۲۱۵ 🆔 @m_setarehha
💠پرسش: آیا اصرار بر دعا اشکال دارد؟ ................................................................................................ ✍ پاسخ: نکته اول: در روايات اهل‌بیت علیهم‌السلام، اصرار بر دعا مدح و ستایش‌شده است. امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید: «واللّه لا يُلِحُّ عبدٌ مُؤمِن علَى اللّه عز و جل في حاجتِهِ إلاّ قضاها لَهُ»؛ «بـه خـدا سوگند هيچ بـنده مؤمنى در حاجت خود به درگاه خداوند عز و جل اصرار نورزد، مگر آن‌که حاجتش را برآورد». (1) پس اصرار بر دعا هم مطلوب است و هم باعث اجابت دعا می‌شود. نکته دوم: توجه داشته باشيم، اصرار بر دعا به‌تنهایی براي اجابت دعا کافي نبوده و بايد شرایط ديگري نيز رعايت و موانع اجابت رفع گردد. نکته سوم: اصرار بر دعا با اصرار بر اجابت آن متفاوت است. مثلاً يک کسي که صاحب فرزند نمی‌شود هميشه و تا آخر عمر خوب است که بر دعا به صاحب فرزند صالح شدن اصرار کند ولي بر استجابت آن اصرار نکند؛ و از اينکه به‌ظاهر اين دعا برآورده نمی‌شود بی‌تابی نکند و ناامید از رحمت الهي نشود و افسرده نگردد چراکه ممکن است اجابت اين مسئله به صلاحش نباشد. نتيجه اينکه: اصرار بر دعا انسان را به اجابت آن نزدیک‌تر می‌کند و البته اين اجابت شرایطی دارد که بايد مراعات شود؛ ازجمله: تلاش و کوشش، به صلاح فرد نبودن، نبود مانع (مانند گناه). پی‌نوشت‌: 1. الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 475 🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو @javadheidari110♨️ 🆔 @m_setarehha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺🌺🌺 🌸 ادامه مطالب.......🌸 «« فراق »» ««راوی یکی از دوستان شهید»» سالها از پايان جنگ گذشت. من هم مثل بسیاری از دوستانم آن دوران را به فراموشی سپردم. گویی روزگاری بود و به پایان رسید! مثل برخی از دوستان راه را کج رفتم. به دنبال پول و زندگی بهتر و..... اما محمد تورجی هیچگاه از ذهن من خارج نمی شد. دوران نوجوانی و جوانی ما با عشق او آمیخته بود. او بود که راه و رسم درست زندگی کردن را به ما آموخت. و حالا ما او را فراموش کردیم. یا شاید نه! ما خودمان را فراموش کردیم! به طور اتفاقی یکی از دوستان را دیدم. او هم مثل من در گروهان ذوالفقار بود. این برخورد غیر منتظره خیلی برایم جالب بود. شروع به صحبت کردیم. خاطرات سالها قبل را مرور میکردیم. روزهای خوبی که با محمد تورجی داشتیم. دوست من در پایان گفت: مدتي بعد از شهادت تورجي خدمت آيت الله ميردامادي استاد محمد بودم. تورجی ارادت خاصی به ایشان داشت. حضرت آقا میدانست که من از دوستان محمد هستم. بعد از کمی صحبت گفت: چند شب قبل شهید تورجی را در خواب دیدم! این عالم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ادامه داد: به او گفتم: محمد، این همه از حضرت زهرا سلام الله علیها گفتی و خواندی چه ثمری داشت؟ شهید تورجی بلافاصله گفت: همین که در آغوش فرزندش، امام زمان( عج) جان دادم برایم کافی است! دوستم این را گفت و رفت. اما من حالم خیلی دگرگون شد. خیلی گریه کردم. احساس میکردم قافله رفته و من جامانده ام. با اینکه کار داشتم اما بلافاصله رفتم گلستان شهدا. وسط هفته بود. گلستان هم خلوت. کفشهایم را در آوردم. با پای برهنه راه افتادم. رسیدم به قبر محمد. جمعشان جمع بود. رحمان، سید ناصر، مجید، محمود و دیگر دوستان ما. همه کنار محمد بودند. نشستم آنجا اشک همینطور از چشمانم سرازیر بود. داد میزدم. محمد را صدا میکردم. گفتم: بی انصاف، ما با هم رفیق بودیم. ما شب و روز با هم بودیم. حالا شما رفتید. ما هم با دنیایی حسرت ماندیم. بعد به چهره محمد خیره شدم. گویی به حال و روز من میخندید. گفتم: بخند، بخند. حال و روز من واقعًا خنده داره. صبح تا شب دنبال پولم! اما نه دنیا دارم نه آخرت. یک ساعتی آنجا نشستم. حسابی عقده دلم را خالی کردم. بعد گفتم: محمد تو گفته بودی دوست دارم به مردم کمک کنم. از تو خواهش میکنم. تو رو به حضرت زهرا سلام الله علیها صاحب نام گردان، کمکم کن! من هم قول میدهم برگردم! قول میدم شما رو فراموش نکنم! شب جمعه دوباره رفتم سر قبر محمد. تعجب کردم. خیلی شلوغ بود. آدمهایی از نسل سوم. کسانی که نه جنگ را دیده بودند نه شهدا را! ادامه دارد.........