همچنین ماه های محرم و رمضان نیز از جمله مناسبت هایی بودند که سید مسیح سعی می کرد در روستا حضور یابد. در این مناسبت ها که معمولاً مردم در مسجد باب الحوائج کلور جمع می شدند، مسیحهم سن و سال هایش را در گوشه ای از مسجد جمع می کرد و با آن ها درباره ی انقلاب امام خمینی و جنگ و جبهه صحبت می کرد.
آخرین حضور سید مسیح در جبهه که به مفقودالاثر يا شهادت او منجر گردید، در عملیات بدر در سال 1363 بود. سید ناصر جوادپور که در این عملیات نیز همراه سيد حضور داشته، در این باره چنین شرح می دهد:
«در این اعزام من و سید مسیح از تهران و با لشکر 27 محمد رسول الله در جبهه حضور یافتیم و در گردان ابوذر، گروهان سوم، دسته سوم سازمان دهی شدیم و بعد از گذراندن آموزش های خاصی که ویژه ي منطقه ی عملیات بدر بود در منطقه ی عملیات حضور یافتیم من خدمه ی دوشکا بودم برای همین از مسیح هم خواستم تا او با من باشد و به او گفتم بهتره با هم باشیم تا اگر اتفاقی برای یکی از ما افتاد، دیگری خبر شهادت را به روستا ببرد. به توصیه ی فرماندهان موهای سرمان را تراشیدیم تا بمب شیميایی نتواند از لابه لای موها عبور کند.
ما در نیروهای خط شکن بودیم و در تاریخ بیست و دوم اسفند ماه سال هزار و سیصد و شصت و سه در منطقه ی عملیات که دشت وسیعی در کنار رودخانه ی دجله بود، مستقر شویم و به این ترتیب عملیات شروع شد. با توجه به این که دشمن نیز از عملیات خبر داشت با آمادگی به مقابله با ما پرداختند. ولی ما توانستیم پیش روی کنیم مسیح همراه تعدای از بچه ها چهار پنج کیلومتر جلوتر از ما رفتند و در آنجا مستقر شدند و ما تا صبح آنجا ماندیم ولی از صبح زود پاتک عراقی ها علیه ما شروع شد. به طوری که چهار تانک جلو می آمد و هواپيماها مي زدند آن ها با این سلاح وقتی که رگبار می زنند ما احساس می کردیم که خاکریز ما کوتاه تر می شود تا غروب این کار دشمن تکرار شد و برای چندمین بار (پنجمین بار) اجازه ندادیم، ما را دور بزنند ولی از غروب به بعد تانک های دشمن شروع به محاصره ی بخشی از نیروهای ما کردند و توانستند بخشی از مناطقی از هورالعظیم را که بچه های ما از جمله مسیح، ستار محمودی و علی نظری در آن حضور داشتند به محاصره ي خود در آورند.
دشمن آن منطقه ی کوچکی را که مسیح و سایر بچه ها نیز در آن قرار داشتند آن قدر زیر آتش گرفته بود علاوه بر اين آن منطقه را آب هم گرفته بود و بچه های محاصره شده همگی به شهادت رسیده بودند.»
و به این ترتیب سيد مسیح محمودی در عملیات بدر و در منطقه ي هوالعظیم به شهادت رسید و سیزده سال پیکر مطهرش از پدر و مادر و نزدیکانش پنهان ماند تا این که سال 1375 گروه تفحص توانستند پیکر او را در میان شهدای دیگر از دل خاک منطقه ی عملیاتی بيرون بیاورند و پلاک و پوتین او را تحویل خانواده اش بدهند. سید ولی الله محمودی برادر شهید مسیح در این باره می گوید:
«من چندین بار بعد از مفقود شدن برادرم به هر جا که می شد، مراجعه کردم و از هر کسی که در این باره می توانست اطلاعاتی داشته باشد، پرس و جو کردم ولی نتواستم چیزی از او بیابم تا این که سال 1375 پلاکش پیدا شد. وقتی تابوت او را تحویل گرفتیم هنوز پیراهنی که سه نفری يعني من و شهید ستار و سید مسیح خریده بودیم در میان آثار باقیمانده ی او دیدم پدرم هنگام تشییع پیکر مطهر شهید، این پیراهن را از تابوت برداشته بود و مداوم می بوسید.»
بعد از شهادت سید مسیح یکی دیگر از برادرانش، سید شفیع نیز که محبت خاصی به برادر بزرگتر خود داشت، راه برادر را ادامه دادو راهی جبهه شد تا این که او نیز در عملیات کربلای پنج به تاریخ دی ماه سال 1365 در منطقه ی عملیاتی شلمچه و حدود دو سال بعد از شهادت برادر بزرگتر، به فیض شهادت نائل آمد.
وصیت نامه
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
بنده سید مسیح محمودی ساکن بخش امامرود کلور فرزند سید علی محمودی در تاریخ 25/5/63 در یکی از چادرها وصیت نامه ي خود را به شرح ذیل می نویسم.
با درود و سلام به منجی عالم بشریت، امام زمان و نائب بر حقش امام خمینی و نماینده امام و امام جمعه ي خلخال و نماینده ي مردم خلخال جناب آقای سید مطهر کاظمی. حضور دیگر روحانیون محترم خلخال و دوستان و آشنایان و برادران، سلامي گرم دارم. امیدوارم که در حال جنگ، جنگ را فراموش نکنند و با سلام گرم به شما پدر و مادر عزیزم می خواهم جملاتی بیان کنم.
«انا لله و انا الیه راجعون»
ما از طرف خدا آمدیم و به طرف او خواهیم رفت ما که باید بمیریم چرا مردانه نمیریم؟
شهادت کمال انسان است و شهید نظر می کند به وجه الله.
پدر جان و مادر جان از اینکه شما را ناراحت کردم مرا می بخشید. پدر جان امیدوارم که اگر شهادت نصیب بنده ي حقیر شد مرا ببخشی. اگر من شهید شدم برای ما کوچک ها گریه نکنید و به یاد بزرگاني مانند حسین و علی اکبر و علی اصغر حسين گریه کنید ما که از بهشتی و رجایی و با هنر و غدیر و مختار و هاشم
و غدیر و مختار و هاشم و محمد و مصطفی و صمد، وجه الله و بهمن، اصغر والماسی و یعقوبی و سایر شهدای اسلام و انقلاب اسلامی بهتر و جوان تر و خوب تر نبودیم. مادر جان به خاطر من گریه مکن. باز سفارش می کنم به خاطر حسین گریه (کنید). مادر جان تا زمانی که زنده هستی سیده ثریا را نگذار به پیش دیگران برود. مادر جان به خاطر من صورت خود را نکن غمگين نكن به خاطر من، لباس های سیاه بر تن نکنید و نمازهای خودتان را در اول وقت بخوانید.
پدرجان امیدوارم که مرا ببخشی و روز قیامت شما را می بینم. سلام مرا به رهبرم برسانید و هر وقت که خواستید مرا یاد کنید، وضو بگیرید ودو رکعت نماز بخوانید. به خاطر من گریه مکن. پدر جان، اگر می خواهید که در زندگی و دنیا و آخرت زنده باشید و نامتان زنده بماند، به طرف جبهه حرکت کنید. من نمی خواهم برای من شعار بگویید که هیچ عملی در آن نیست ولی به طرف جبهه حرکت کنید.....
پدر جان و مادر مهربان و برادران و خواهران و پدران و مادران که این کلمات را می شنوید اگر من صد بار بمیرم و دوباره زنده شوم، از خمینی دست بر نمی دارم. مادر جان، فرزندان را یکی پس از دیگری به طرف جبهه ها بفرست. مادر جان، اگر پیکرم را غرق خون دیدي، سلام مرا به دیگر شهدا برسان. مادر جان، شفیع و سمیع و عباس و عمار، رهروان خون شهدا هستند. اگر بخواهی به جبهه بیایند، فردای روز قیامت پیش زهرا جواب گو هستی. مادر جان، پدر جان، جانم فدای یک لحظه عمر رهبرم. مادرجان اگر من شهید شدم و پیکرم به دست شما نرسید، ناراحت نباشید. بعد از شهادت اگر پیکرم به شما نرسید و نتوانستید مرا پیدا کنید، موریانه های صحرا و مرغان هوا اگر جسدم را بخورند، ناراحت نباشید. مادر جان سلام گرم مرا بپذیر و مرا ببخش. مادر جان، من آن قدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید شوم.
ای جوانان و ای برادران، نکند در رختخواب بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید. که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
ای مادران، مبادا از رفتن فرزندان به جبهه ها جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمي توانید جواب زینب را بدهید که تحمل 72 شهید رانمود. همه خاندان و جوانان هايتان را به جبهه های نبرد بفرستید و حتی جسد او را هم تحویل نگیرید. زیرا مادر وهب فرمود سری که درراه خدا داده ام پس نمی گیرم.
برادران استغفار را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید و هرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازید و شما را از روحانیت متعهد جدا نکنند. که اگر چنین کردند روز بدبختي مسلمانان و روز جشن ابر قدرت هاست.
حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت دارید. در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بيابيد و خود را تسلیم خدا كنيد و حجابتان را همچنان حفظ کنید. اگر شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند، بر من نگریند و در تشييع جنازه ي من حاضر نشوند. اما باشد که دعاي شهدا، آنان را نیز متنبه سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند...
🔺زندگینامه و وصیتنامه
شهید این هفته نماز جمعه
🥀شهید سید مسیح محمودی کلور
خطبه اول ۲۳مهر۱۴۰۰.m4a
14.19M
♦️🌱🌹🌱♦️
🌹🏵🌹🏵🌹🏵
خطبه های نمازجمعه بیست وسوم مهر۱۴۰۰
توسط امام جمعه شاهرود کلور
حجت الاسلام والمسلمین شیرعلیپور
@kolur_shahrood
خطبه دوم ۲۳مهر۱۴۰۰.m4a
13.05M
♦️🌱🌹🌱♦️
🌹🏵🌹🏵🌹🏵
خطبه های نمازجمعه بیست وسوم مهر۱۴۰۰
توسط امام جمعه شاهرود کلور
حجت الاسلام والمسلمین شیرعلیپور
@kolur_shahrood
به مناسبت هفته نیروی انتظامی سخنرانی بین صلاتین توسط جناب سر هنگ خالقی فرمانده نیروی انتظامی منطقه شاهرود۱۴۰۰/۷/۲۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
☑️#امام_زمان_عج
🎥 فرازهایی از بیانات حضرت آیتالله #امام_خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارهی وعدهی تخلفناپذیر خدای متعال درباره ظهور #امام_عصر ...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
⏰ یکشنبه ۲۵ مهرماه در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود؛
🌀 اجتماع بزرگ حوزویان برای اعلام انزجار از کشتار بیرحمانه مردم افغانستان
◀️ در پی جنایات خونین مساجد شیعیان افغانستان درس های روز یکشنبه ۲۵ مهرماه سال جاری تعطیل و اجتماع بزرگ طلاب، اساتید و روحانیون برای اعلام انزجار از جنایات تروریستی و کشتار بیرحمانه شیعیان مظلوم افغانستان و دفاع از ملت مظلوم افغانستان، در مدرسه مبارکه فیضیه قم برگزار می شود.
◀️ متن اطلاعیه
•┈┈••✾••┈┈•
@HawzahNews | خبرگزاریحوزه
📆 سالروز ازدواج رسول خدا با خدیجه کبری صلوات الله علیهما وآلهما؛ ( ۱۰ #ربیع_الاول ۲۵ #عامالفیل)
🔹 ... بعد از مراسم جشن #عروسی حضرت #زهرا سلام الله علیها، دو نفر از بانوان خاندان #پیامبر به نام #ام_سلمه و #ام_ایمن که دو #زن باشخصیت بودند و خیلی به حضرت زهرا علاقه داشتند، به خدمت حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله! اگر #خدیجه زنده بود با تشکیل مراسم جشن عروسیِ زهرا چشمش روشن میشد. اینطور نیست؟!
تا آنها نام آن بانوی فداکار را بردند، اشک در چشمان پیامبر حلقه زد و یاد آن مهربانیها و آن #ایثارگریها و از خود گذشتگیهای خدیجه افتاد.
فرمود: کجا مانند خدیجه زنی پیدا میشود؟! آن روز که همهی #مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود. تمام #ثروت و #زندگی خود را برای نشر آیین خداوند در اختیار من گذاشت.
امروز هم اگر یک زن از این #دانشمندان پیدا شود، یک خانم #دکتر، یک خانم #پروفسور پیدا شود، بگوید: من داراییام این است؛ مثلاً کاخ فلانجا در #شمال مال من است، این دستگاه در #تجریش مال من است، در فلان #کارخانه سهم دارم. داراییهای من اینهاست، همهی اینها را به دفتر آقا میدهم که در راه آنچه که لازم میدانند صرف کنند. برای خودم دو اتاق گذاشتهام که در یکی بخوابم و در یکی دیگر هم مثلاً مهمانی کنم و اینها.
خود این میشود #شیعه خدیجه. خدیجه چنین کاری کرد. هر چه داشت داد. و زنها از این عمل خیلی ناراحت شدند؛ به طوریکه وقتی باردار شد؛ فرستاد از اینها کمک خواست. گفتند: ما نمیآییم!، چقدر به تو گفتیم: به این شخص #فقیر شوهر نکن!. نشنیدی!. حالا موقعش شده که ما نشان بدهیم که ما #خیر تو را میخواستیم که میگفتیم این #شوهر را قبول نکن! وقتی شوهرِ این شخصِ دست خالی شدی ما هم نمیآییم!.
#دل این بانو خیلی شکست در حالیکه #غریب و باردار بود و موقع وضع حملش فرا رسیده بود، و در #فکر بود که چه کار بکند؟!
نشست، زانوی غم به بغل گرفت. یک وقت دید دو سه تا خانم آمدند در اتاق، تعجب کرد و تکانی خورد!.، یکیشان گفت: خانم تکان نخور؛ نترس!. یکی از اینها زن #فرعون است، یکی از اینها #مریم است، یکی از اینها خواهر #موسی بن عمران است، ما آمدهایم به کمک تو برای این پیشآمد زایمان!.
این است که #تفسیر میکند #قرآن را؛ «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛ ( #فصلت :۳۰)؛ کسانیکه #استقامت کنند - چه در #اقتصاد، چه در پیشآمدهای دیگر مشکل زندگی- و مرامِ #حق خواهی و حقمحوری را بر همه چیز مقدم بدارند؛ در همین #دنیا چشمشان روشن میشود.
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»؛ میگویند: ما خدا داریم و اینکه خدا داریم میشود #امید دل و جان و #عقل، و #روحشان و #وجودشان را تسخیر میکند. دیگر جایی را نمیبینند، کسی را نمیبینند، به چیزی اهمیت نمیدهند، اینها #مقاوم میشوند.
و از این جهت باید نتیجه گرفت و آن این است که در پی این بود که در خود جنس #زنان چنین بانویی پیدا شود و چنین #فداکاریای بکند.
در هر #استان اگر یکی دو تا پیدا شود کافی است. دیگر مردم و زنان دیگر خجالت نمیکشند که مثلاً دستشان خالی از زینت باشد. گوششان خالی از زینت باشد. لباسشان لباس پارسال باشد. هر سال لباس نو نداشته باشند. برایشان این #ننگ نیست. وضع زندگی پایین میآید.
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
حضور موفق وموثر گروههای جهادی با همکاری شورای اسلامی وکارکنان شهرداری وجوانان محترم برای عایق کاری وآبگیری سد لاله شهر کلور.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
🔗 @safarigermi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنگوی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه: طبق استفتایی که از مراجع شد فاصلهگذاری اجتماعی به شعاع یک متر برای هر نمازگزار مشکل شرعی برای اتصال صفوف در نماز ایجاد نمیکند.
🔹بیش از یک متر را مراجع شرعا جایز ندانستهاند.
@Farsna
🔴آتش ایمانسوز حسد
🔷«حسادت» نسبت به دیگران، خوشبختی و سلامتی و حتی رزق انسان را میگیرد. در حالی که
اولاً، خوشبختی و ثروت و صحت دیگران اگر به نفع ما نباشد؛ گر نیک بنگریم، به ضرر ما نخواهد بود.
ثانیاً، با حسادت نسبت به دیگران نه تنها بهرههای مادی ما افزایش نمییابد که معنویت و ایمان خود را نیز از دست میدهیم: خسر الدنیا و الآخره میشویم! به تعبیر امام باقر(ع):
وَ إِنَّ الْحَسَدَ لَيَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب؛ همانگونه که آتش، هیزم را میبلعد، حسد نیز ایمان انسان را میبلعد.
🌹
تصویری از اسثقبال فرماندهان سپاه پاسداران از محمد رضا گرایی قهرمان کشتی جهان در فرودگاه شهید دستغیب شیراز
نماز جمعه این هفته کلور شاهرود به یاد شهید والامقام رحمت الله ذکی پور شال اقامه میگردد .
روابط عمومی دفتر امام جمعه کلور
@kolur_shahrood