بسم الله الرحمن الرحیم
آن دنیا وقتی با کارنامهی سیاه ایستادهایم گوشهای و در اوج حسرت و خسران و ندامت و بلاتکلیفی، ته دلمان هنوز نور ِ امیدی روشن است و منتظر شفاعت حسین(ع) هستیم،
ما ته صفیها احتمالا باز ته صف ایستادهایم!
دلمان شور میزند و منتظریم زودتر «اشک بیشتر ریختهها» را سوا کنند تا نوبت برسد به ما.
از اینجا به بعدش نمیدانم دقیقا چه اتفاقی میافتد اما خیالم میگوید امامحسین(ع) که از راه برسد، همان اولِ بسمالله زل میزند به آخر صف! اشاره میکند به ماها که «اول شما بفرمایید!»
ما بهتزده خیره میشویم به دور و برمان و حسمیکنیم مخاطبش هر کسی غیر از ماست! دوباره نگاهش میکنیم و میبینیم ردِ نگاه مهربانش از روی ما تکان نمیخورد. با تردید میپرسیم «من؟»
و او با لبخند سر تکان میدهد که یعنی «بله! شما!»
بعد آن موقع ما مادرهای اشکنریختهای که همیشه جایمان آن ته بوده، ما مادرهایی که صدای هیچ میکروفونی به ما نمیرسید، ما مادرهای کلافه از گرما، لرزان از سرما، خسته از صدای غرغر بچهها، ناراحت از خشممان توی مجلس عزا، دلشکسته از گوشندادن روضه؛
با چشمهای پر از اشک میرویم اول صف.
خیالم شک ندارد آن دنیا درست وقت شفاعت حسین(ع)
ما مادرهای اشک نریختهی روضه گوشندادهی همیشه خسته؛
برای اولینبار در اولویتایم...
✍#زینبتوقعهمدانی
#نشرباذکرمنبع
@zeinab_tavagho
بسم الله الرحمن الرحیم
آن دنیا وقتی با کارنامهی سیاه ایستادهایم گوشهای و در اوج حسرت و خسران و ندامت و بلاتکلیفی، ته دلمان هنوز نور ِ امیدی روشن است و منتظر شفاعت حسین(ع) هستیم،
ما ته صفیها احتمالا باز ته صف ایستادهایم!
دلمان شور میزند و منتظریم زودتر «اشک بیشتر ریختهها» را سوا کنند تا نوبت برسد به ما.
از اینجا به بعدش نمیدانم دقیقا چه اتفاقی میافتد اما خیالم میگوید امامحسین(ع) که از راه برسد، همان اولِ بسمالله زل میزند به آخر صف! اشاره میکند به ماها که «اول شما بفرمایید!»
ما بهتزده خیره میشویم به دور و برمان و حسمیکنیم مخاطبش هر کسی غیر از ماست! دوباره نگاهش میکنیم و میبینیم ردِ نگاه مهربانش از روی ما تکان نمیخورد. با تردید میپرسیم «من؟»
و او با لبخند سر تکان میدهد که یعنی «بله! شما!»
بعد آن موقع ما مادرهای اشکنریختهای که همیشه جایمان آن ته بوده، ما مادرهایی که صدای هیچ میکروفونی به ما نمیرسید، ما مادرهای کلافه از گرما، لرزان از سرما، خسته از صدای غرغر بچهها، ناراحت از خشممان توی مجلس عزا، دلشکسته از گوشندادن روضه؛
با چشمهای پر از اشک میرویم اول صف.
خیالم شک ندارد آن دنیا درست وقت شفاعت حسین(ع)
ما مادرهای اشک نریختهی روضه گوشندادهی همیشه خسته؛
برای اولینبار در اولویتایم...
✍#زینبتوقعهمدانی
#نشرباذکرمنبع
@zeinab_tavagho
مادرستان ، سرزمین مادرانه نوشتها
https://eitaa.com/maadarestaan